شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


نوروز در عهد ساسانیان


نوروز در عهد ساسانیان
در عهد ساسانیان، نوروز را در میان ملت ایران و نیز در دربار مراسم مخصوص و تشریفات فراوان در کار بوده است و به تحقیق می‌توان گفت که در هیچ زمان مراسم نوروز را با این همه تکلفات به جا نمی‌آوردند و خوشبختانه از اغلب این مراسم اطلاعات کافی در دست است.
از جمله کارهایی که در ایام نوروز در عهد ساسانیان انجام می‌گرفت این بود که در نوروز شاهان ساسانی سان سپاه می‌دیدند و به عزل و نصب حکام می‌پرداختند.دکتر «اردشیر خدادایان» کارشناس تاریخ باستان و استاد دانشگاه شهید بهشتی حتی پا از این فراتر گذاشته و معتقد است که: «آیین ساسانیان در این ایام چنین بود که پادشاه به روز نوروز بار عام را شروع می‌کرد و حق‌های حشم و لشکر را می‌گزاردند و حاجت آن را روا می‌کردند و بعد از آن زندانیان را آزاد و مجرمان را عفو می‌نمودند به عنوان نمونه شاپور دوم به دانیال نامی‌که سردار نظامی‌او بود در روز نوروز خلعت داد و انوشیروان و بقیه پادشاهان در نوروز متهمان را می‌بخشیدند و به کسانی که در جنگ پیروز می‌شدند جایزه می‌دادند و حتی به کشاورزان و دامپروان نمونه نیز هدایا و خلعت می‌دادند.
ساسانیان نوروز را نوک روژ می‌گفتند: «به موجب روایت دینکرد، هر پادشاهی در این روز فرخنده رعیت ممالک خویش را قرین شادی و خرمی‌می‌کرد و در این عید کسانی که کار می‌کردند، دست از کار کشیده و به استراحت و شادمانی می‌پرداختند. نوروز عید بهاری است. در این روز مالیات‌های وصول شده را به حضور شاه عرضه می‌داشتند و شاه به عزل و نصب حکام می‌پرداخت. عید نوروز شش روز متوالی دوام داشت.و در این شش روز سلاطین ساسانی بار می‌دادند و نجبای بزرگ و اعضای خاندان خود را به ترتیب منظم می‌پذیرفتند. و به حضار عیدی می‌دادند.
روز ششم را سلاطین برای خود و محرومان درگاه جشن می‌گرفتند. در روز اول و روز ششم نوروز، همه نوع مراسم متداوله ملی اجرا می‌شد. در روز اول مردم صبح بسیار زود برخاسته، به کنار نهرها و قنات‌ها رفته شست و شو می‌کردند و به یکدیگر آب می‌پاشیدند و شیرینی تعارف می‌کردند. صبح پیش از آن که کلامی‌ ادا کنند شکر می‌خورند یا سه مرتبه عسل می‌لیسیدند و برای حفظ بدن از ناخوشی‌ها و بدبختی‌ها روغن به تن می‌مالیدند و خود را با سه قطعه موم دود می‌دادند. در این روز سکه نو می‌زدند و آتشکده‌ها را پاک و طاهر می‌کردند. از سوم دیگر این زمان چنان چه که گفته شد ریختن آب بوده است به یکدیگر در صبح نوروز و این رسم نیز در قرون اسلامی‌به صورت گلاب پاشیدن باقی ماند. در باب علت این رسم ابوریحان افسانه عجیبی نقل می‌کند که اصلا از اوستا نشات پیدا کرده است و چنین است که در زمان جمشید عدد جانوران چندان زیاد شد که پهنای زمین بر آنها تنگ گردید.
خداوند زمین را سه برابر آن چه بود فراختر کرد و مردم را امر فرمود که به آب غسل کنند تا گناهایشان پاک شود، پس همه سال این کار را می‌کنند تا این که خداوند آفات آن سال را از ایشان دفع کند. در صبح روز ششم (خرداد روز) از ماه فروردین مردم خود را با آب می‌شستند و احتمال دارد که این رسم به افتخار خرداد فرشته نگهبان آب بوده باشد.
وصول مالیات‌های مملکتی در ایام سلاطین ساسانی در نوروز آغاز می‌شد. در هر یک از ایام نوروز پادشاه بازی سپید پرواز می‌داد، و از چیزهایی که پادشاه در نوروز به خوردن آن تبریک می‌جست اندکی شیر تازه و خاصل و پنیر تازه بود. بیست و پنج روز قبل از نوروز در صحن دارالملک دوازده ستون از خشت خام برپا می‌شد که بر ستونی گندم و بر ستونی عدس و بر ستونی کاجیله و بر ستونی ارزن و بر ستونی ذرت و بر ستونی لوبیا و بر ستونی نخود و بر ستونی کنجد و بر ستونی ماش و می‌کاشتند و این‌ها را نمی‌چیدند مگر به ترنم و لهو، در ششمین روز نوروز این حبوب را می‌کندند و در مجلس می‌پراکندند و تا روز مهر از ماه فروردین (شانزدهم فروردین) آنها را جمع نمی‌کردند.
این حبوب را برای تفال می‌کاشتند و گمان می‌کردند که هر یک از آنها نیکوتر و بارورتر شد محصولش در آن سال فراوان خواهد بود. در ایام نوروز مخصوصا نواهایی مخصوص در خدمت شاه نواخته می‌شد که فقط اختصاص به همین جشن‌ها و ایام داشت. از رسوم دیگر درباری این عهد این بود که پادشاه در نوروز مایحتاج اولیه سالیانه دفتری و چیزهای دیگر درباری را تهیه می‌کرد و از قبیل کاغذ و پوست‌هایی که در آن نامه‌ها و بخشنامه‌ها نگاشته می‌شد و آن چه مهر کردنش از طرف پادشاه بود آخر آن کاغذ مهر می‌شد و آنها را «اسپیدا نوشت» یا «اسپید نوشت» می‌نامیدند.
پادشاه پس از آن که در بامداد نوروز زینت خود را می‌پوشید و لباسی را که معمولا از بردیمانی بود بر تن می‌کرد به تنهایی در دربار حاضر می‌شد و شخصی که قدم او را به فال نیک می‌گرفتند بر شاه داخل می‌گردید. برخی نگاشته اند که اولین کس از بیگانگان که در بامداد نوروز به خدمت شاه می‌رسید موبدان موبد بود که با جامی‌زرین و پر از می‌و انگشتری و درمی‌و دیناری خسروانی و دسته ای سبز و شمشیری و تیر و کمان و دوات و قلم و اسبی و بازی و کودکی نیک روی پیش شاه می‌آمد و جام شراب را به پادشاه می‌داد و دسته خوید را در دست دیگر او می‌گذاشت و دینار و درم در پیش تخت وی می‌نهاد. مقصود و ایشان از آوردن این چیزها که گفته شد این بود که شاه و بزرگان را دیده بر آنها افتد تا در همه سال شادمان و خرم باشند و آن سال برایشان مبارک گردد .
پس از این مقدمات بزرگان به خدمت می‌آمدند و هدایایی تقدیم می‌نمودند و شاه نیز به هدیه دهندگان به نسبت درجات آنان چیزی هدیه می‌کرد. چنان چه که مسعودی می‌گوید: «خسرو پرویز در یکی از اعیاد در حالی که سپاهیان با اعداد و سلاح خود رده بسته و هزار پیل و پیلیبان صف کشیده بودند، برای دیدن سان آنها خارج شده بود و بعید نیست که مراد از این عید، نوروز باشد و حتی به حدس می‌توان گفت که در نوروز شاهان ساسانی سان سپاه می‌دیدند زیرا، در قرون اسلامی‌نیز در نزد برخی از سلاطین جزو ایران این رسم در نوروز معمول بوده است.
از رسوم عمومی‌ نوروز در آن عهد یکی برافروختن آتش بود در شب نوروز و این رسم بعدها در زمان عباسیان نیز در بین النهرین رواج داشت و شاید آتشی که در عصر حاضر در شب‌های چهارشنبه سوری (چهارشنبه آخر سال) می‌افروزند نتیجه همین رسم قدیم باشد. اما دلیل افروختن آتش در شب نوروز واضح است که به علت احترام عنصر آتش در نزد ایرانیان قدیم بود. برخی چون ابوریحان نیز گفته اند که جهت افروختن آتش در این شب تصفیه جو و از میان بردن عفونات مولد؛ از فساد هواست. اولین کسی که این رسم را بنیاد نهاد شاید هرمز دلیر پسر شاپور پسر اردشیر بابکان باشد.از رسوم متداول این زمان هدیه دادن شکر است. این رسم را گر چه ابوریحان بسیار قدیم می‌داند ولی شاید از زمان ساسانیان تجاوز ننماید. این رسم در مهرگان نیز معمول بوده است.
باشکوه ترین و زیباترین آیین این زمان که هنوز هم بر جای مانده است و آن زمان در نزد عامه مردم و نیز در دربار شاهان مرسوم بود، کاشتن سبزی است.
کاظم کیانی


همچنین مشاهده کنید