جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
شخصیت بچههای ناسازگار
كودكان ناسازگار به كودكانی گفته میشود كه از هوش عادی و یا حتی هوشبهر بالایی برخوردارند ولی رفتار غیرعادی و ناهنجار دارند و بهطور عادی قادر به حفظ رابطه با فرد دیگر نیستند.
از لحاظ آماری متاسفانه آمار صحیحی از ناسازگاران در دست نیست زیرا ناسازگاری یك رفتار خاص نیست بلكه معجونی از رفتارهای متعدد است كه با توجه به فرهنگ و جوامع مختلف ممكن است این رفتارها كم اهمیت و یا برعكس خشونتبار و جرم تلقی شود.
طبقهبندی كودكان ناسازگار از چند نظر دشوار است از جمله، از نظر متفاوت بودن علل ناسازگاریها، تفاوت كیفیت و چگونگی شروع و پیشرفت ناسازگاریها، اختلاف درجه شدت و مدت ناسازگاریها.
البته بعضی از روانشناسان دستهبندیهایی را برای نارسایی و ناسازگاری رفتاری عنوان كردهاند كه در اینجا به چند نوع آن اشاره میكنیم.
۱ ) نوع اول رفتارهایی هستند كه برای جلب توجه، از افراد سر میزند مانند ایجاد سر و صدای بلند، تقلای مداوم، خشونتهای بدنی و زبانی. برای مثال دانشآموزی كه بدون سبب دائماً جیغ میزند و مرتب از جای خود به بهانههای مختلف بلند میشود و حرف زشت میزند از این قبیل است.
در حقیقت اینگونه دانشآموزان با این حركات و رفتارها توجه معلم و دیگران را به خود جلب میكنند. اگرچه این توجه منفی است ولی شاید تنها راهی است كه دانشآموز میتواند به معلم بگوید (من هستم.)
۲ ) علل اصلی رفتارهای نوع دوم كه با اضطراب و گوشهگیری همراه است عبارتند از: حساسیت زیاد از حد، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، ترس و واهمه. این رفتار كودكانی است كه بهجای بدرفتاری كردن، كمرفتار عمل میِكنند و این رفتاری است كه برای كسی مزاحمت ایجاد نمیكند ولی مشكلات آن از گروه نوع اول كمتر نیست.
۳ ) در نوع سوم خصوصیات رفتاری عبارتند از: بیعلاقگی، كندی یا عدم فعالیت مناسب، در خواب و خیال بودن، با اجسام صدا درآوردن، خط خط كردن میز و صندلی. اینگونه رفتارها در كودكان بزرگتر احتمالاً تاخیر در رشد رفتاری را نشان میدهد. اختلالات عاطفی- هیجانی و بیماریهای روانی كودك معمولاً بهصورت اختلالات رفتاری نمایان میشود و اگر ادامه پیدا كند مانع رشد طبیعی او شده و یا آن را به تاخیر میاندازد.
در كودكانی كه سن بیشتری دارند این اختلالات بر حافظه، تمركز و حواس و فعالیتهای فكریاش تاثیر میگذارد. در این حالت كودك نمیتواند تكالیف مدرسه را در سطحی انجام دهد كه مورد رضایت اولیای مدرسه باشد. مهارتهای كسب شده تدریجی مانند كنترل ادرار در شب ممكن است از بین برود و كودك از نظر رفتاری دچار اختلال و یا حتی انحطاط شود.
بهطور كلی كودك ناسازگار به كودكی گفته میشود كه بین رشد عاطفی و روانی او رابطه متناسبی وجود ندارد بلكه با مراحل قبلی رشد وی تطابق دارد. رشد روانی او به این ترتیب متوقف شده و كودك با وجود آنكه سنش بالا میرود قادر به تطبیق خود با تغییرات محیط اطراف خود نیست و با وجود رشد سنی، رفتارش غیرقابل تغییر میماند و به عبارت دیگر در مراحل پایین رشد متوقف میشود.
كودكان ناسازگار نمیتوانند نیازها و همچنین مشكلات خود را بهراحتی ابراز كنند. پیروی از مقررات و احترام به قوانین برای آنها دشوار است. به همین دلیل تربیت و آموزش اینگونه كودكان برای والدین، آموزگاران و مربیان در مقایسه با دیگران دشواریهایی را ایجاد میكند.
لیلا امینی اسكی
منبع : روزنامه همشهری
همچنین مشاهده کنید