پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


الیزابت صدایم کنید Je m appelle Elisabeth


الیزابت صدایم کنید  Je m appelle Elisabeth
▪ کارگردان: ژان پی یر آمه ریس.
▪ فیلمنامه: ژان پی یر آمه ریس، گیوم لورن بر اساس داستانی از آن ویازمسکی.
▪ موسیقی: فیلیپ سارد.
▪ مدیر فیلمبرداری: استفان فونتن. تدوین: لورنس بریو.
▪ طراح صحنه: ژان پی یر کوهو سولکو.
▪ بازیگران: آلبا گایا کراگده بلوجی[بتی/الیزابت]، استفانی فریس[رژی]، ماریا د مدیروس[مادو]، یولاند مورو[رز]، بنژامن رومن[ایوون]، لورن سیر[آگنس]، ویرژیل لکلر[کوئنتین].
▪ ٩٠ دقیقه. محصول ٢٠٠٦ فرانسه. نام دیگر: Call Me Elisabeth.
▪ ژانر: درام.
سال های جنگ جهانی دوم....دختری ده ساله به نام بتی در یکی از روستاهای فرانسه به همراه پدر و مادرش که در حال جدایی هستند، زندگی می کند. خواهر بزرگ تر وی خانه را برای تحصیل ترک کرده و بتی را با کلفت مرموز و ساکت خانه تنها گذاشته است. بتی از تاریکی و چیزهای دیگری از قبیل قصر جن زده نزدیکی خانه شان می ترسد. تا این که یک روز یکی از بیماران آسایشگاه پدرش به نام ایوون فرار کرده و وارد باغچه منزل آنها می شود. دختر کوچک به شکلی غیر منتظره این غریبه را مخفی کرده و به حمایت از او برمی خیزد. به زودی ایوون کم حرف تبدیل به بهترین دوست بتی می شود. آیا این دختر کوچک به دنبال دوستی واقعی است یا برای اولین بار در عمر کوتاه خود می خواهد بلوغ و استقلال را تجربه کند؟
▪ چرا باید دید؟
الیزابت صدایم کنید شاید در نگاه اول فیلمی شبیه به هزار توی پان[جدا از لایه پر رنگ سیاسی آن] به چشم بیایید که پر بیراه هم نیست. این فیلم نیز ظاهراً قصه بلوغ توام با تنهایی و کشف دوستی دختری کوچک است و همچون هزار توی پان عمده توفیق خود مدیون حضور بازیگری خردسال و با استعداد در برابر دوربین است. آلبا گایا کراگده بلوجی که او را با نقش کوچکی در فیلم وقتی زمان بگذرد[فرانسوا اوزون] به یاد می آورم، از آن کودکان خوش آتیه ای است که می تواند در آینده بازیگری مطرح شود. اما در حال حاضر روی سخن ما با فیلم ژان پی یر آمه ریس است.
ژان پی یر آمه ریس متولد ١٩٦١ لیون از ١٩٩٣ با ساختن فیلم قایق عروسی وارد سینمای فرانسه شد. اما با فیلم دومش کمدی/درام جنایی رضایت یک بیگناه که دو جایزه از جشنواره کن برایش به ارمغان آورد، به شهرت رسید. چهارمین فیلمش درام عاشقانه همراهان ناجور نیز جایزه جشنواره سانتا باربارا را گرفت، که پخش جهانی موفقی نیز به دنبال داشت. الیزابت صدایم کنید هفتمین فیلم بلند اوست که بعد از موفق ترین فیلمش زندگی همین است[٢٠٠١ برنده صدف نقره ای بهترین کارگردانی و یک جایزه دیگر از جشنواره سن سباستین] و سبک وزن[٢٠٠٤] کارگردانی کرده است.
در ابتدا گفتم این فیلم ظاهراً قصه بلوغ است. این که دخترک ده ساله اول فیلم که همه بتی صدایش می کنند، در پایان می خواهد تا او را الیزابت صدا کنند. او توانسته از مرحله کودکی گذر کند، یعنی موفق به سرکوب تمایلات خود شده و بالغ گردیده است. ولی آیا او دوران کودکی را واقعاً زیسته؟ آیا چون از تاریکی، قصر جن زده مجاور، درهایی که جیر جیر می کنند، و دعوا های پدر و مادرمی ترسد، کودک است؟ آیا زمانی که می فهمد مادربزرگش که فکر می کرد به مرگ طبیعی مرده، در واقع خودکشی کرده است، اتفاقی برایش نیفتاده؟
زندگی او در خانه ای دورافتاده و در مجاورت آسایشگاه پدرش گذشته است. تنهاست و برای کودکی در سن و سال او پخته و مستعد که نمی تواند درد تنهایی اش را با کلفت خاموش خانه و سگش قسمت کند. بتی برای حل این مشکل پا به منطقه ممنوعه می گذرد. یعنی تلاش های پدرش را برای دور نگاهداشتن مسائل شغلی از خانه نادیده می گیرد. او حامی بیماری می شود که همه تلاش دارند وجود او را پنهان کنند. پدر و مادرش نیز در تنهایی خود غرق شده اند و به نوبه خود رازهایی برای مخفی کردن دارند. بتی هم بازی خانگی پنهانی خودش را دارد. او حتی لحظه ای تصمیم می گیرد تا بار و بندیلش را جمع کرده و با کسانی که دوست شان دارد، از آن خانه بگریزد.
گوته سال ها قبل گفته است "انسان فقط از ورای انسان های دیگر می تواند موفق به شناخت خویشتن شود". بتی نیز از طریق ایوون موفق به یافتن خود شده و در پایان تبدیل به الیزابت می شود.
ژان پی یر آمه ریس زبان دیداری/شنیداری مناسبی را برای روایت قصه اش انتخاب کرده و به شکلی منسجم توانسته صحنه های به دقت کارگردانی شده را در کنار هم قرار دهد. اما موفق نشده تا دیوار موجود میان فیلم و تماشاگر را کاملاً فرو بریزد. با این وجود بعد از تماشای فیلم بی اختیار حس خواهید که نسیمی بر زندگی تان وزیدن گرفته است. نسیمی خنک و عطر آگین که از دست دادن آن روا نیست!
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید