جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


چند روش برای تشخیص دروغگوها


چند روش برای تشخیص دروغگوها
● اگر از شما سؤال كنند در عمرتان چقدر دروغ گفته اید چه جوابی می دهید؟
بدون شك همه ما در زندگی حداقل دروغ های كوچكی گفته ایم تا از بعضی مخمصه ها خلاص شویم. اما همه ما نیز كسانی را می شناسیم كه دروغ گفتن و داستان سازی بخش ثابتی از وجودشان شده و اگر دروغ نگویند انگار چیزی در زندگی شان كم می آید. برای این افراد دروغ گفتن وسیله ای برای بزرگتر جلوه دادن خودشان و تحت تأثیر قرار دادن دیگران است. آیا شما چنین كسانی را می شناسید؟ چه احساسی در مورد آنها دارید؟ آیا هیچ كدام از حرف هایشان را باور می كنید؟ طبیعتاً جواب شما به این سؤال ها منفی است. همانطور كه از قدیم و ندیم گفته اند: مرد است و حرفش. اما در بسیاری مواقع این افراد دروغگو را پس از مدتی می توان شناخت و آنها معمولاً چنان مهارتی در دروغ گفتن پیدا كرده اند كه در ابتدا ممكن است شما به سادگی حرف های آنها را باور كنید. دوست نداشتید قابلیتی در وجودتان بود كه می توانستید دروغ ها را به روشنی كشف كنید؟
● توانایی تشخیص دروغ
همه انسان ها در درونی ترین لایه های شخصیتی شان افراد معصوم و نجیبی هستند و همین معصومیت درونی باعث می شود در اغلب موارد دروغ گوهای خوبی نباشند. حتی زمانی كه داستان آنها كامل و بی عیب و نقص است، معمولاً چشمان شان واقعیت را لو می دهد. چشمان دیگران هیچوقت دروغ نمی گویند. بنابراین كمی دقت در چشمان آنها زمانی كه حرف می زنند حس راست یا دروغ بودن حرف هایشان را كاملاً منتقل می كند. بخصوص اگر كسی در حال دروغ گفتن باشد نمی تواند نگاه خیره شما را درون چشمانش مدت زیادی تحمل كند و به طور حتم رویش را به سمت دیگری برخواهد گرداند. در این شرایط شما می توانید با شیطنت تمام وانمود كنید كه دروغ های او را باور می كنید و حتی او را به نوعی با حرف هایتان ترغیب كنید تا دروغ های بزرگتری بسازد. می بینید كه از این زاویه نگاه كردن به دروغ های دیگران نه تنها آزاردهنده نخواهد بود، بلكه می تواند موضوعی برای تفریح و سرگرمی شما و دوستانتان كه بعداً داستان این دروغ ها را خواهند شنید باشد...!
● آنها نمی دانند
دانستن این نكته كه به طور كلی اغلب مردم دروغ گوهای بدی هستند شاید خیلی جالب نباشد. این یعنی اینكه بهتر است كمتر دروغ بگویند. اگرچه وقتی دروغ می گوییم، فكر می كنیم دیگران متوجه نمی شوند، اما واقعیت چیز دیگری است. همیشه داستان ها و دروغ هایی كه ساخته می شود عیب و نقصی دارند كه اغلب آنها ناشی از وقایع و اتفاقات مرتبط با دروغ هاست و نه حرف ها و گفته ها. سعید به محل كارش تلفن می زند و می گوید آنقدر مریض است كه نمی تواند روز پنجشنبه، فردا در محل كارش حاضر شود. او قرار است همراه دوستانش سفری به شمال داشته باشند و روز شنبه همه می بینند كه پوست صورت او آفتاب سوخته است. در نتیجه او مجبور می شود توضیحات اضافه تر و به عبارت دیگر دروغ های بزرگتری بسازد: اشتباهی از كرم برنزه كننده خواهرم استفاده كردم!!! و فكر می كنید دیگران چه فكر می كنند؟
معمولاً اتفاقی كه می افتد این است كه افراد دید وسیعی از تمام وقایع و مسائل ممكن ندارند و حتی اگر چنین دیدی هم داشته باشند، كنترلی بر آنها نخواهند داشت. مریم به مادرش می گوید كه با دوستش آزاده قرار است بیرون بروند. آزاده هم از این موضوع مطلع است. اما عاطفه دوست مشترك آنها به منزل مریم تلفن می زند تا با او صحبت كند و به مادر مریم می گوید كه آزاده امروز مهمان دارد. نتیجه؟ بهتر است خودتان قضاوت كنید...!
● من می پذیرم
مردم گاهی اوقات در كمال سادگی فكر می كنند كه دروغ گفتن می تواند مشكل آنها را به طور مقطعی و در حال حاضر حل كند و آنها را از شر گرفتاری های فعلی شان برهاند. اما در واقع تمام این دروغ ها آخرسر گریبان خودشان را می گیرد. چرا؟ اگر به جواب سؤال هایی كه در قسمت آنها نمی دانند مطرح شد برگردید، مسلماً خودتان جواب این چرا را داده اید. آیا شما حرف كسی كه یكبار به شما دروغ گفته باشد را دیگر هرگز باور خواهید كرد؟ بدون تردید جواب شما منفی است و این یعنی دروغگو اعتبار خود را پیش دیگران از دست می دهد. در نتیجه در آینده اگر دچار مشكل و یا مسأله خاصی باشد نیز دیگر كسی به او توجهی نخواهد كرد. اگر حمید دوست شما ارزش و اعتبارش را پیش شما از دست داده باشد، دیگر از او چیزی باقی نمانده است. داستان همان داستان چوپان دروغگوست! حتماً شما هم قبول دارید كه حمید و سعید و مریم اگر واقعیت ها را بیان كرده بودند، ارزش و اعتبارشان پیش دوست و فامیل و همكار حفظ می شد و بدین ترتیب فرد بزرگتری جلوه می كردند.
بنابراین دروغ ها و حرف ها مانند یك شمشیر دولبه هستند كه ممكن است بعدها به ضرر گویندگان شان تمام شوند.
● چند روش برای تشخیص دروغگوها
۱) چشم های كسانی كه دروغ می گویند یا بازتر از حد معمول هستند و یا دائم به جهات مختلف حركت می كنند. به علاوه آنها معمولاً از نگاه مستقیم به چشمان شما احساس ناراحتی می كنند و روی شان را برمی گردانند.
۲) گاهی اوقات افراد دروغگو بخشی از صورت و یا دهانشان را هنگام حرف زدن می پوشانند.
۳) وقتی از آنها سؤال كنید دماغ یا گوششان را با حالتی عصبی می خارانند.
۴) آنها هنگام حرف زدن حركات اضافی زیادی انجام می دهند.
۵) وقت دروغ گفتن زیاد تپق می زنند و اشتباهات فراوان گفتاری شان را اصلاح می كنند.
۶) داستان های آنها معمولاً كلی است و جزئیات زیادی ندارد. آنها كلیات را تكرار می كنند تا خودشان را قانع كنند.
۷) داستان های آنها معمولاً گیج كننده و پیچیده است. دلیلش را هم می توانید حدس بزنید. آنها نمی خواهند شما به راحتی داستان را تجزیه و تحلیل و بعد نتیجه گیری كنید.
۸) آنها خیلی سریع موضوع حرف را عوض می كنند تا سؤالی از طرف شما مطرح نشود.
۹) وقتی از آنها سؤالی بپرسید، معمولاً تظاهر می كنند كه نشنیده اند. چرا؟ چون نیاز به فرصتی دارند تا افكار خود را جمع و جور كرده و متناسب با داستانی كه تا به حال ساخته اند جواب دهند.
۱۰) وقتی از آنها سؤالی می شود حالت دفاعی به خود می گیرند و شما را متهم می كنند كه حرف هایشان را باور نكرده اید.
۱۱) چند روز بعد از آنها سؤالی درباره داستان شان بپرسید تا شاهد تغییر جزئیات باشید. چند ماه بعد همان سؤال را دوباره به نحوی مطرح كنید تا یك داستان كاملاً متفاوت بشنوید!
گرد آوری : علی وزیری عصمتیان
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید