پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


اقتصاد ژنتیک ؛ آزادسازی پتانسیل‌های تکامل


اقتصاد ژنتیک ؛ آزادسازی پتانسیل‌های تکامل
وقتی صحبت از تغییرات احتمالی دهه های آینده می شود، اختراعات و اکتشافات تکنولوژیک به ذهن ما متبادر می شوند. شبیه سازی، روبات ها، همکاری متقابل انسان و کامپیوتر، تکنولوژی اطلاعات و تکنولوژی هوافضا تنها چند مثال در این مورد هستند. مقاله حاضر، نشان می دهد که چگونه تغییرات ناچیزی در قواعد حاکم بر شرکت های زنجیره یی و تراست های سرمایه گذاری سرانجام اقتصاد را در مقیاس وسیعی تغییر خواهد داد.کاربرد اصول پایه یی ژنتیک، نظیر کدگذاری خصوصیات، تناسخ به عوض رشد و دگرگونی خصوصیات منجر به ظهور مجموعه گسترده یی از شرکت ها می شود که طبق قوانین تکامل بهینه یابی می کند. اگر چنانچه کاربرد این اصول موفق باشد، دو تغییر مهم به همراه خواهد داشت؛ اول اینکه اقتصاد، با تطابق اصول ژنتیک شاخه های معینی خواهد داشت. به عوض فکر کردن در مورد چگونگی اصلاح یک شرکت سوال اصلی چگونگی انجام بهترین غربال تاثیر خصوصیات معین بر موفقیت اقتصادی خواهد بود. دوم اینکه، سیاستمداران ناگزیر خواهند شد تا خود را با این حقیقت که توسعه اقتصادی چیزی بیش از نگرانی های اجتماعی و سیاسی کنونی آنها است، تطبیق دهند.با این وجود، جریان کامل این تغییرات به عنوان نقطه تمرکز این مقاله که فهم اقتصاد ژنتیک را به شیوه منسجمی با دوران زندگی ممکن می داند، تنها مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
۱ ) اصول ژنتیک
تاریخ زندگی روی زمین داستان جریان بی پایان اختراعات مبتکرانه است. خلق سلول های زنده از مواد بی جان هنوز هم برای عده یی معجزه به نظر می رسد. شیمی نورخاست، که به آسانی توسط اکثر گیاهان انجام می شود دانشجویان باهوش را نیز به سردرد می اندازد. به رغم تمام پیشرفت های تکنولوژی اطلاعات، بافت زنده یی که آن را مغز می نامیم، هنوز هم قوی ترین واحد پردازش اطلاعات است که تاکنون شناخته ایم. اجماع گسترده یی در مورد اینکه تئوری تکامل می تواند حداقل بخش عمده این شگفتی ها را پوشش دهد وجود دارد. هیچ سلول منفردی از سلول های مغز پرنده هرگز به تنهایی مشغول بهینه سازی بال های پرنده نبوده است. مکانیسم های غیرمغذی نظیر تقسیم سلولی، ترکیب مجدد، جهش، انتخاب و مواردی از این قبیل هستند که طی نسل های متوالی ارگانیسم های زنده را به سمت تکامل هدایت می کنند.با وجود اینکه متون تخصصی ژنتیک غالباً انباشته از ریاضیات، نمودارهای پیچیده و اصطلاحات علمی است، اصول اساسی ورای تمام اینها را می توان در قالب سه قاعده بنیادین قابل کاربرد برای هر شمار به اندازه کافی بزرگی از افراد که با یکدیگر برای کسب منابع محدود رقابت می کنند، خلاصه کرد.این سه قاعده به شرح زیر است؛الف) کدگذاری؛ هر فردی شماری از خصوصیات دارد و برای اینکه آنها قابلیت تولیدمثل داشته باشند در کد خاصی قرار می گیرند. این خصوصیات ژن هستند.ب) دگرگونی؛ کدها تا درجه معینی به صورت تصادفی یا هدفمند قابلیت تغییر دارند.ج) تولیدمثل به جای رشد؛ اگر فردی به منابعی که برای آنها رقابت می کند دست یابد سرانجام این منابع را برای انتشار تمام یا بخشی از خصوصیات کدگذاری شده خود در فرد جدیداً خلق شده مورد استفاده قرار خواهد داد.پیش از اینکه این اصول را به وضعیت شرکت های اقتصادی تعمیم دهیم، ارائه مثالی برای شرح اثر آنها مفید است. جنگلی فرضی را در منطقه شمالگان که در آن تعداد زیادی روباه ساکن هستند در نظر بگیرید. منبع محدودی که روباه ها به خاطر آن رقابت می کنند، صید است. یک خصوصیت مهم روباه ها رنگ پوست خز آنها است که به طور بیولوژیک در ژن های آنها کدگذاری شده. تاکنون اکثر روباه ها برای اینکه در پس زمینه پوشیده شده از برف استتار شوند دارای پوستی سفیدرنگ بوده اند.
بنابراین با استتار مناسب روباه ها می توانند دزدکی به خرگوش ها و مرغ ها به اندازه کافی نزدیک شده و با پرش کوتاهی آنها را شکار کنند. حال فرض کنید طی چند سال اخیر تغییری در شرایط آب وهوایی باعث ایجاد پوشش سبز و خاکستری رنگ در سراسر جنگل شده باشد. هر روباهی که احتمال وجود ژن رنگ خاکستری و سبز را داشته باشد احتمالاً از مزیت شکار بیش از رقبای خود بهره مند می شود. این روباه جدید بیشتر از روباه های سفید قادر به تغذیه و زاد و ولد است. به علت قوانین تولیدمثل روباه ژن های خود را به توالی به فرزندان خود منتقل می کند. طی چند نسل ژن خز خاکستری و سبز به طور خودکار در جمعیت روباه ها منتشر می شود و در نتیجه روباه های موفق باقی می مانند. اینکه هیچ روباهی نیازمند برداشتی از کل مطلب نیست را به عنوان یک نکته مهم باید به خاطر سپرد.اکنون توجه خود را معطوف به حوزه اقتصاد می کنیم. به رغم تمام تصورات در مورد ایده تکامل اقتصادی، این مفهوم معمولاً خود را با اشاره به رقابت و انتخاب معرفی می کند. در حقیقت چنین است، بنگاه ها به عوض اینکه بر پایه خصوصیت کدگذاری شده تولیدمثل کنند اکثراً رشد را هدف خود قرار داده اند. البته رشد دلالت بر تغییری بر ساختار و سازمان دارد. به عنوان مثال بنگاهی با ۱۵ هزار نیروی کارمند نمی تواند بر پایه اصول حاکم بر یک انجمن شبه خانوادگی متکی باشد، البته در یک بنگاه کوچک این اصول احتمالاً مهمترین عامل موفقیت هستند. بنابراین رشد در ابعاد مترادف با چشم پوشی یا انحراف از خصوصیات موفق قبلی خواهد بود. تکامل بیولوژیک مسیر متفاوتی را پیموده. یک باکتری موفق به اندازه یک فیل رشد نمی کند، باکتری های موفق حتی سعی به انجام این کار هم نمی کنند در عوض آنها از خود نسخه برداری کرده و به موجب آن به ژن های موفق خود شانس اثبات ارزش خود را به صورت آماری و تحت شرایط کمابیش یکسان می دهند.اکنون به پیگیری این مساله می پردازیم که چگونه اصول پایه یی تکامل ژنتیک را می توان در محیط اقتصادی به کار برد. اکثر مواد اساسی این تحلیل از قبل آماده شده اند.
۲) ساخت یک بنگاه ژنتیک؛ بنگاه هایی با شعب فراوان
بنگاه های دارای شعب زیاد به اصول تکامل ژنتیک بسیار نزدیک هستند. بررسی شرکت های زنجیره یی مشهور مواد غذایی در این زمینه ذیلاً ارائه می شود. سود این بنگاه ها (حداقل قسمتی از آن) صرف تاسیس رستوران های جدید می شود و تمام رستوران ها که پیرامون منطقه یی با مجموعه دستورالعمل های یکسان پخش شده اند سازماندهی می شوند. اعمال دو قاعده ساده دیگر این بنگاه ها را به غالب یک البوریتم ژنتیک تبدیل خواهد کرد. اولاً هر رستوران امکان این را داردکه خصوصیات خود را در غالب دستورالعمل کاری اش کدگذاری کند و مدیر رستوران می تواند این خصوصیات را تعدیل کرده آن را برای جهش مهیا کند. دوم اینکه هرچه سودی که هر رستوران به کل بنگاه می رساند بیشتر باشد، احتمال اینکه خصوصیات آن رستوران به رستوران های بعدی هم انتقال داده شود بیشتر است. این مساله با فرمولی نظیر فرمول زیرین اعمال می شود؛اولین رستوران با بیشترین قابلیت سوددهی نیمی از ژن های خود را که به طور تصادفی انتخاب می شوند، به رستوران جدید انتقال می دهد. دومین رستوران با بیشترین قابلیت سوددهی نیز یک چهارم ژن های خود را منتقل می کند و الی آخر.
فرض کنید شرکتی دارای شعب متعدد که بولنتس نامیده می شود به شیوه طبخ مدیترانه یی روآورد. این شرکت در سراسر دنیا رستوران هایی دارد. فهرست زیر خلاصه یی از دستورالعمل کاری فرضی یک رستوران منفرد است؛
▪ موقیت مکانی؛ استاندارد شرکت = مرکز شهر، ایستگاه راه آهن، فرودگاه یا بازارچه خرید (انتخابی).
▪ ساعات ارائه خدمات؛ هر روز از ۱۰ صبح تا ۱۲ نیمه شب.
▪ اجرت آشپز ها؛ استاندارد شرکت، پنج درصد بیشتر از متوسط ملی.
▪ رنگ لباس؛ استاندارد شرکت= قرمز.
▪ کراوات برای مردان اجباری است.
▪ مبلمان؛ استاندارد شرکت= چوبی تیره.
▪ نام رستوران؛ بولنتس« یک نماد تاریخی محلی(انتخابی).
▪ قیمت؛ استاندارد شرکت.
▪ جاذبه های ویژه کودکان؛ تلویزیون.
▪ منو؛ استاندارد شرکت= عمدتاً ایتالیایی، اسپانیایی، ترکیه یی.
مدیریت رستورانی در مورد مناسب بودن ایده جذب خانواده ها از طریق نصب یک تلویزیون برای کودکان می اندیشد. با این حال پس از نصب تلویزیون و ارزیابی اثر این خصوصیت در سود(یا زیان) رستوران مشکل است. هر افزایش یا کاهش سود را می توان به هر مشخصه درونی یا اثرات خارجی نظیر تغییر قدرت خرید مصرف کنندگان نسبت داد. در اینجا تکامل ژنتیک نیروی ذخیره خود را بروز می دهد. اگر ژن نصب تلویزیون برای رستوران سودآور باشد شانس خوبی برای گسترش در رستوران های جدید و نهایتاً تمام جامعه موردنظر خواهد داشت. هرچه ژنی مفیدتر باشد رستوران قابلیت سوددهی بیشتری داشته و احتمال انتشار ژن بیشتر است. هیچ نیازی به تحلیل اثر یک ژن معین بر سود نیست. هیچ نیازی به صرف پول برای انجام مطالعه نظرسنجی معیارسازی یا مشاوران گران قیمت نیست. برای تبدیل کار یک شرکت به صورت الگوریتم ژنتیک نرخ جهش ها باید محدود شود. هر ژن باید برای انتشار خود در هر شمار رستوران ها قبل از اینکه جهش مجدد کند شانس مساوی داشته باشد.بنابراین قاعده یی برای ممانعت مدیریت از تغییر دستورالعمل کاری رستوران خود با نرخ بالا مورد نیاز است. البته این نگرانی موضوعی در مورد بهینه سازی است تا رعایت یک اصول به علاوه، چند قاعده برای زمان توقف کار رستوران های با قابلیت سوددهی کمتر باید تعریف شود. این قاعده که هر رستورانی که طی سه سال زیان حاصل کند بسته می شود، به خوبی این قاعده است که دو درصد از رستوران های کمتر سودده تعطیل خواهند شد. در این مورد هم موضوع بهینه سازی مطرح است. آنچه تاکنون شرح داده شد به آسانی توسط هر شرکت دارای شعب متعدد که به اندازه کافی برای سرمایه گذاری سرمایه یی مبنی بر این ایده که، اگر موفقیت کسب نشد ضرر زیاد نباشد مخاطره جو است اجرا می شود، اگر این کار انجام شود طلیعه یی از دوران جدیدی برای علم اقتصاد است.
۳) ایجاد یک شرکت ژنتیک؛ تعمیم یک ایده به تراست های سرمایه گذاری
تراست های سرمایه گذاری بزرگ نیز می توانند در قالب الگوریتم ژنتیک تغییر وضعیت دهند. هر تراست ناگزیر بر تمرکز بر شرکتی می شود که قابلیت مقایسه محدودی داشته باشد. تراست مورد نظر ناگریز است از به دست آوردن سهام کافی برای تاثیرگذاری بر مدیریت شرکت، در این صورت اجرای درخواست هنجارهایی نظیر گواهینامه مدیریت کیفیت (ISO۹۰۰X) یا مدیریت محیط زیست (ISO۱۴۰۰X) می توانند به میزان کافی کدگذاری را تحت تاثیر قرار دهند. این هنجارها را می توان به مثابه قاعده عمومی چگونگی ایجاد دستورالعمل های خصوصیات کلیدی شرکت ها تفسیر کرد. هر هنجار مورد درخواست بخشی از کدژنتیکی شرکت است. استفاده از دستگاه های کامپیوتری نیز روش خوبی برای کدگذاری مشخصه های مهم شرکت است. بنابراین تراست سرمایه گذاری به اجرای شکل پیشرفته یی از معیارسازی اجباری ادامه می دهد. به عنوان نمونه معیار موردنظر در قالب ارزش سهامدار تعریف می شود.
۴) مدیریت ژنتیک
یک تراست ژنتیک خود به دانش مورد نیازش دست می یابد. نیازی نیست کسی نگران تلاش برای پیش بینی تاثیر تغییر معینی بر ساختار یا فرآیند تصمیم گیری شرکت برکارکرد آن باشد. جامعه شرکت ها به طور خودکار خود را بر تغییرات محیط تطبیق می دهند به عنوان مثال اثر هر تغییر بر رفتار مصرف کننده با افزایش یا کاهش ژن های معینی خود را معین می سازد. مدیریت تراست های ژنتیک کمتر دغدغه ساختار شرکت یا مسائل سیاسی را خواهند داشت در عوض مدیران سعی در بهینه سازی الگوریتم ژنتیک خواهند کرد. یک سوال اساسی چگونگی بهترین ترکیب و اصلاح ژن های تمام شرکت های حاضر بر بازی است. آیا شرکت ها باید در گروه هایی که ژن ها را تغییر می دهند مرتب شوند؟ این آرایش مشابه ویژگی های بیولوژیک خواهد بود. آیا تنها زمانی که ژن ها شرکت های انفرادی جدیدی می آفرینند باید ترکیب شوند؟ یعنی اینکه واحدهای انفرادی دیگر باید از بین بروند. آیا زمان حیات بهینه یی برای شرکت های منفرد به منظور بهینه سازی در کل جامعه وجود دارد؟ بهترین نرخ جهش چیست؟ آیا نرخ جهش باید به نرخ تغییرات محیط بستگی داشته باشد؟ آیا ژن ها باید مثل حالتی که چند باکتری وجود دارد، میان واحدهای انفرادی زنده مبادله شوند؟ اغلب سوالاتی که نسل شناسان در مورد طبیعت مطرح می کنند احتمالاً به زودی در مورد شرکت ها نیز مطرح می شود. در واقع کل تئوری تکامل و ژنتیک مورد درخواست علم اقتصاد خواهد بود. اثراب وسیع این انتقال با مطالعه هر متن تخصصی استانداردی در مورد این سه فصل قابل درک است.
۵) چشم انداز؛ آثار سیاسی و اجتماعی
انتظارات بسیار زیادی در اثر حاضر وجود دارد. بازارهای سرمایه به سرعت در حال پیشرفت هستند. شوق زیادی برای دادن شانس برابر به ظهور هر تکنولوژی جدیدی وجود دارد. علوم کامپیوتر، روبات ها، هوش مصنوعی و علوم زیستی تنها چند زمینه از تحقیقاتی اند که برای تامین سرمایه رقابت می کنند و در عین حال در زمینه تحقیقات جدید از یکدیگر پیشی می گیرند. بنابراین زمانی که چند شرکت بزرگ یا تراست سرمایه گذاری چند پمپ بنزین، بازار مواد غذایی یا هتل را به عنوان الگوریتم های ژنتیکی معرفی خواهند کرد، تنها سوالی است که زمان پاسخ می دهد. اگر این پدیده با ارزش باشد، شانس خوبی برای تغییر اساسی علم اقتصاد در چند دهه خواهد داشت.سرعت پیشرفت حتی اگر در مقابل نرخ تناوبی که قبلاً داشته ایم قرار گیرد افزایش بسیاری خواهد یافت. ابداعات موفق پیش از اینکه حوزه سیاسی متوجه آن شود گسترش می یابند. تاریخچه اینترنت کورسوی امیدی از این پدیده است. اقتصاد ژنتیک پدیده این شرکت ها را بدون اینکه کسی علت آن را بداند در سراسر کره زمین و در تمام دوران زندگی می گسترد. پیش از اینکه سیاستمداران به اظهارنظر درباب مطلوبیت وجود ویژگی معینی در شرکت ها بپردازند این ویژگی گسترش یافته و به یک واقعیت تبدیل می شود. اگر سیاستمداران تسلیم اقتصاد شوند، یعنی همانند دوران سیاست های آزادی از قیود دولت(لس فر) در قرن ۱۹ میلادی، آنگاه به تنهایی در مورد چگونگی تطبیق خود با شرایط تدبیر می کنند. انطباق شرکت ها همانند سیستم های اجتماعی و اقتصادی موضوع کلیدی قرن ۲۱ خواهد بود.
نویسنده؛ گونتر هایم
ترجمه؛ رضا مجیدزاده
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید