جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

بازگشت به فلسفه سیاسی کلاسیک


بازگشت به فلسفه سیاسی کلاسیک
امروزه اهمیت لئواشتراوس در محافظه‌كاری نوین آمریكا بر هیچ‌كس پوشیده نیست. بنابراین، نباید از این تعجب كرد، اگر امروزه سیاستمداران و نظریه‌پردازان نومحافظه‌كاری آمریكا، هر از گاهی یادی از پدر خوانده خود بكنند.
از این‌رو بخشی از شناخت روندهای فعلی سیاست در آمریكا و جهان معاصر، با آگاهی از آرای این فیلسوف امكان‌پذیر است.
مقاله حاضر بیشتر سیری است اجمالی در زندگی‌نامه فرهنگی لئواشتراوس و نیز نگاهی خاص دارد به كتاب معروف وی، یعنی «آزار و هنر نگارش» كه در آن وی به بحث درباره علل پنهان‌نگاری یا نگارش رمزآلود می‌پردازد.
به نظر می‌رسد كه اشتراوس، این شیوه را در جهت اندیشه‌ محافظه‌كارانه خود به استخدام درآورده بود.
بیشترین دلیل براهمیت اشتراوس (۱۹۷۳-۱۸۹۹) را می‌توان نقاد بودن نسبت به عقلانیت و فلسفه سیاسی مدرن دانست. از منظر وی مدرنیته منجر به طرد ارزش‌های اخلاقی و فضیلت می‌گردد.
«خرد و تمدن» را از میان برده، تاریخ روایی و نسبی‌گرایی را جایگزین آن می‌سازد كه نتیجه‌ و محصول آن‌را می‌توان به قدرت رسیدن دو حكومت «توتالتین» نازیسم و كمونیسم ذكر كرد.
اشتراوس برای رهایی از بحران‌های عصر مدرن راهی به جز بازگشت به فلسفه سیاسی كلاسیك معرفی نمی‌كند و به همین منظور به دنبال ریشه‌یابی این بحران به تامل دوباره اندیشه‌های فیلسوفانی چون افلاطون، ماكیاولی، ‌هابز، روسو، هگل و نیچه پرداخت.
اشتراوس هیچ‌گاه نهضت ضدعقل‌گرایی نیچه و‌هایدگر را قبول نكرد و رهیافت آن‌ها را تاریخی‌گرایی رادیكال نامید، كه خود، بحران دیگری برای فلسفه مدرن محسوب می‌گردد.
اشتراوس اساس فلسفه را مبتنی بر عقل و از جهتی دیگر عقل مدرن را برای فلسفه ناكار آمد می‌دانست.
بنابراین او به دنبال نوع دیگری از فلسفه عقلانی بود تا بتواند حقیقت را بیاموزد. آشنایی اشتراوس با فلسفه اسلامی مربوط می‌شود به اواخر سال ۱۹۳۲، یعنی با حمایت‌مالی «بنیاد علوم اجتماعی راكفلر آلمان» در فرانسه به مدت دو سال درباره فلسفه اسلامی و یهودی دوره میانه به مطالعه مشغول بود.
در این زمان با دو تن از دانشمندان عرب شناس معروف فرانسوی به‌نام‌های «لوئی ماسینیون»(۳) و «آندره زیگفرید» آشنا شد.
وی پس از خواندن آثار ابن میمون؛ فیلسوفی یهودی كه در سرزمین‌های اسلامی رشد كرده و حتی بسیاری، وی را مسلمان می‌دانند با اندیشه‌های فیلسوفانی همچون فارابی و ابن‌سینا و ابن‌رشد كه معلمان فكری ابن‌میمون بودند، آشنا شد و به دلیل نزدیكی آراء و اندیشه‌های این فیلسوفان با آراء و اندیشه‌های فیلسوفان یونانی، به بازخوانی اندیشه‌های سقراط، افلاطون و ارسطو به صورت جدی‌تر پرداخت و با فلسفه یونان كلاسیك آشنا گردید.
این آشنایی با این دو حوزه فلسفی منجر به نگارش دو كتاب به نام‌های «فلسفه و شریعت»(۱۹۳۵) و «آزار و هنر نگارش»(۱۹۵۲) شد.
لئواشتراوس در كتاب «فلسفه و شریعت» مباحث بسیار عمیقی درباره فلسفه سیاسی ابن‌میمون، ابن‌رشد، ابن‌سینا و فارابی را بیان كرد.
این مباحث به قدری حائز اهمیت بودند كه می‌توان اصول و مبانی فلسفی اشتراوس را در آثار بعدی وی ردیابی كرد و این كتاب حاوی نقادی موشكافانه اشتراوس از فلسفه مدرن با توسل به آراء متفكران اسلامی است.
در كتاب «آزار و هنرنگارش»(۱۹۵۲) اشتراوس تز بسیار مهم خود یعنی «پنهان‌نگاری» (Esotericism) را كه به ارتباط میان «فلسفه و سیاست» می‌پردازد، با بررسی‌های عمیق بر روی آثار فیلسوفان سیاسی اسلامی و استفاده از عقاید آن‌ها و تطبیق با آثار كلاسیكی همچون «قوانین Laws» و «جمهور Republic» افلاطون، گسترش می‌دهد.
فهم این روش در تفكرات اشتراوس مستلزم درك فلسفه سیاسی اسلامی بود چراكه هنگامی كه وی مشغول مطالعه آثار فیلسوفان اسلامی بود برای نخستین بار با پدیده‌ پنهان نگاری، مواجه گردید. روشی كه كاملاً برخاسته از اندیشه‌های فیلسوفان سیاسی اسلامی همچون فارابی، ابن‌رشد و ابن‌سینا است.
فارابی در رساله «تلخیص النوامیس» با صراحت تمام «پنهان‌نگاری» در افلاطون را آشكار كرده و بیان می‌دارد كه: «افلاطون حكیم به خود اجازه نمی‌داد كه علوم و دانش‌ها را برای همگان اظهار و بیان كند لذا روش رمز و لغزگویی و معناآوری و دشوارگویی را برگزید».
ابن‌میمون نیز در كتاب خود «دلاله الحائرین» بر ویژگی مخفی‌آموزی خود پافشاری می‌كند و اشتراوس نیز با صراحت به خوانندگان می‌گوید: «او فقط سرفصل‌های آموزه مخفی خود را ارائه كرده نه خود فصول را».
● پنهان‌نگاری چگونه روشی است؟
پنهان‌نگاری شیوه‌ای است كه در آن فیلسوف سیاسی به دلایلی ایده‌ها و اندیشه‌های خود را به گونه‌ای به نگارش در می‌آورد كه فهم واقعی آن برای همگان میسر نیست.
در این‌گونه آثار ابزارهای ادبی بسیاری برای پنهان كردن افكار و ایده‌های واقعی یك فیلسوف موجود است از جمله: تناقضات، اسامی مستعار، جملات عجیب و غریب و... كه وجود چنین ویژگی‌هایی باعث می‌شود تا فهم متون نیازمند مطالعه دقیق و عمیق باشد. این روش را از لحاظ تاریخی می‌توان در آثار فیلسوفان سیاسی كلاسیك مثل افلاطون دنبال كرد.
افلاطون در «فایدروس» درباره برتری تعلیم شفاهی بر تعلیم نوشتاری و در كتاب «جمهوری» و «قوانین» راجع‌به ضرورت بیان مطالبی مصلحتی بحث و گفت‌وگو می‌كند.
همچنین پنهان‌نگاری به اشتراوس در نقد فلسفه مدرن این كمك را می‌كند تا دو مكتب رایج و متداول مدرن یعنی «تاریخ‌‌گرایی» و «پیشرفت‌گرایی» را به چالش بكشد و بنایی جدید در فهم متون فلسفی سیاسی كلاسیك به نام «فهم واقعی تاریخی» ایجاد كند. اشتراوس سه دلیل عمده را برای به كارگیری روش «پنهان‌نگاری» بیان می‌كند:
۱ ) اشتراوس مهم‌ترین دلیلی را كه فیلسوفان را وامی‌داشته تا نوشته‌های خود را به صورت پنهان‌نگارانه تدوین كنند، تعقیب و آزار فیلسوفان می‌دانسته و معتقد بود كه در جوامعی كه آن‌ها زندگی می‌كردند در میان مردمان‌شان بسیار غریب بودند و حاكمان نیز رویكردی مناسب به آن‌ها نداشتند؛ زیرا براین باور بودند كه اندیشه‌های فیلسوفان، جامعه و حكومت را به چالش می‌كشد. چون یكی از اهداف فیلسوف كشف حقایق است.
بنابراین ممكن است این كشف(حقیقت) به ضرر حاكمان تمام شود. بنابراین یك فیلسوف برای این‌كه به ادامه حیات خود بپردازد برای بیان افكار و اندیشه‌هایش از روش پنهان‌نگاری استفاده می‌كرده است.
اشتراوس ماهیت پنهان‌نگاری را بدین‌گونه تبیین می‌كند: «روش پنهان‌نگاری برای حفاظت از فیلسوف و تفكرش ضروری بود تا همچون سپر از جان وی در مقابل خطراتی كه از ناحیه حاكمان و جامعه بر آن‌ها تحمیل می‌شد، دفاع كند».
۲ ) دلیل دیگر اشتراوس برای به‌كار بردن این روش، وظیفه سیاسی است؛ زیرا بر عهده فیلسوف است تا از سلامت روانی جامعه دفاع كند و پنهان‌نگاری روشی بود كه در آن حقایق سیاسی به صورت رمز و مخفی نگاشته می‌شد، تا افكار مردم دچار تردید نگردد؛ زیرا نقد آشكار، جامعه را به خطر می‌اندازد و بنابراین یك فیلسوف سیاسی باید ظاهر باورهای موجود جامعه را نیز در نظر داشته باشد و شیوه و روشی برای نگارش افكار و عقاید خود انتخاب كند، تا به باورهای عموم جامعه آسیبی نرساند و در ضمن نیز بتواند آراء و افكار خود را برای آیندگان بیان كند به همین دلیل اشتراوس معتقد است كه آثار فلسفی-سیاسی برای دو دسته از خوانندگان نوشته می‌شوند:
الف) خوانندگان عمومی كه اكثریت را تشكیل می‌دهند و معتقد به باورهای رایج و سنتی هستند.
ب) خوانندگان خاصی كه اقلیت را تشكیل می‌دهند و به باورها و اعتقادات رایج زمانه و جامعه خویش باور چندانی ندارند و به دنبال فهم باطنی آثار می‌باشند.
۳ ) دلیل دیگر برای پنهان‌نگاری همانا آموزش فلسفه بود كه در آن فیلسوف به دنبال ارتقای سطح فلسفه و فلسفیدن بود و برای نسل‌های بعدی از محققان و فیلسوفان آینده می‌خواهد تا با تامل و تحقیق دقیق حقایق امور را كشف كنند و به بطن یك متن و اثر رسوخ پیدا كنند و بتوانند جان مطلب را از درون آن دریابند و از همین رو فیلسوفان گذشته با استفاده از این روش بالاترین مرحله از آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت را برای فیلسوفان آینده مهیا می‌كردند.
● نتیجه
نوآوری و ابتكار اشتراوس به عنوان فیلسوف و اندیشمند حوزه فلسفه سیاسی در به كارگیری پنهان‌نگاری در قرن بیستم است كه براساس آن مكتب‌های بزرگ مدرن را زیر سئوال می‌برد.
چنان‌چه خود بیان می‌دارد، آموزه‌ پنهان‌نگاری همین اندازه به ما می‌فهماند كه ضروری است، تمامی داوری‌های خود را درباره فلسفه سیاسی كلاسیك و میانه كنار بگذاریم و به دنبال یادگیری از فیلسوفان گذشته باشیم چون بسیاری از نكات را فقط می‌توان از انسان‌های غیرمدرن و سنتی آموخت.
اندیشه‌های اشتراوس در زمانی انتشار یافت كه اوج تفكر لیبرالی جهان را فراگرفته بود؛ همان دوره‌ای كه اندیشه‌های پوپر از نفوذ و اهمیت بی‌شماری برخوردار بودند. پوپر با توسل به پشتوانه فكری مدرن توانسته بود افلاطون را به چالش بكشد.
در این میان برای مقابله با اندیشه‌های نسبی‌گرا، تاریخ‌گرا، پیشرفت‌گرا و رفتارگرایی مدرن یك تفكر باید از نفوذ و جذابیتی برخوردار باشد تا بتواند خواننده را به همراه داشته باشد.
اندیشه‌های اشتراوس با چنان استحكامی بیان شد كه به سرعت جامعه دانشگاهی را تحت تأثیر قرار داد و در سراسر جهان بالاخص آمریكا نفوذ و مكتبی به نام «نومحافظه‌كاری» را ایجاد كرد.
منابع:
۱ – لئواشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟ فرهنگ رجایی، با انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۷۳
۲ - لئواشتراوس، ‌روان‌شناسی استبداد، محمدحسین سروری، انتشارات آگه ۱۳۷۳.
۳ – محسن رضوانی، لئواشتراوس و فلسفه سیاسی اسلامی، مركز انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی ۱۳۸۵.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید