شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


گذری بر دنیای داستان های نسیم خاکسار


گذری بر دنیای داستان های نسیم خاکسار
نوشتن درباره کتاب هایی که در حوزه ادبیات و در بی نام و نشانی های مهاجرت توسط نویسندگان ایرانی منتشر می شود کاری است تقریباً نشدنی و از حوزه ما ایرانی جماعت خارج. این مختصات محصول چند عامل است که می توان مهم ترین عوامل آن را به صورت زیر برشمرد:
۱) ناشران این طیف از کتاب ها اطلاع رسانی به درد بخوری ندارند و در حد و اندازه ای نیست که بشود آن را اطلاع رسانی نامید.
۲) نوشتن معرفی و احتمالاً نقد این طیف از آثار کمتر انجام می شود.
۳) متن ادبی، برای ما مقدس است اما قابل تامل نیست. یعنی وقتی که یک متنی خیلی برایمان مهم می شود و ارزشمند است، برش می داریم و دور از دسترس بر و بچه ها، می گذاریمش روی تاقچه تا خاک بخورد.
۴) مطبوعات فارسی زبانی که در کشورهای اروپایی و امریکایی منتشر می شوند عموماً فاقد بخش ویژه ای برای نقد و بررسی این آثار هستند. لذا امیدواریم این بخش، حداقل در حد معرفی، با فراز و فرودهای نفس گیر اینجایی مواجه نشود. چون هر چه که باشد، ادبیاتی که ما امروز آن را به نام ادبیات مهاجرت و تبعید می شناسیم بخش زنده ای از ادبیات جهان است و به تبع آن، فارسی نویسان جهان در آن سهم بسزایی دارند. برای معرفی این طیف از آثار باز مجبوریم کمی توضیح واضحات دهیم:
▪ کتاب هایی که در این ستون درباره شان مطلب نوشته می شود فقط کتاب هایی در حوزه ادبیات و هنر هستند.
▪ کتاب هایی که درباره شان نوشته می شود دارای ارزش ادبی هستند و نویسنده متن انتقادی پیرامون این کتاب ها هیچ گونه وابستگی اعم از وابستگی تئوریک، عاطفی و اجتماعی و... با نویسنده یا ناشر آن کتاب ندارد. از ناشر یا نویسنده آن اثر نیز سفارش نپذیرفته، پس کار نوشتن روی آن کتاب صرفاً بر اساس ارزش ادبی آن اثر انجام شده است.
▪ کتاب های مورد نظر ارزش مطالعه دارند. چون پنجره ای از نگاه ایرانی به جهان ادبیات امروز را برای ما وامی کنند. به عنوان اولین کتاب و دشت اول، من از نسیم خاکسار شروع می کنم و آخرین کتاب او که «فراز مسند خورشید» نام دارد.
نسیم خاکسار در سال ۱۳۲۲ در آبادان به دنیا آمد. بعد از گرفتن دیپلم در روستا های سرزمین نفت و نخل و تراخم به معلمی پرداخت. هم در آن سال ها تربیت معلم را تمام کرد. به زندان افتاد و بعدش، رفت و کارمند بانک شد. او در سال ۱۳۵۹ سردبیر مجله «بهاران» ویژه کودکان و نوجوانان بود. نوشتن جدی را از سال ۱۳۴۲ آغاز کرد. به تدریج نیز آثارش در نشریه های مختلف از جمله جنگ ادبی قندریز، مجله موزیک، جنگ صدا، روزنامه کیهان و آیندگان به چاپ رسید.
خاکسار در تابستان۱۳۶۲ با پای پیاده سفری به سبک و سیاق گاری کوپر منتها منهای مزایای گاری کوپری اش را شروع کرد و راه دیار دیگران را در پیش گرفت. پیاده رفت و رفت و رفت تا رسید به هلند. آنجا نفسی تازه کرد و همانجا ساکن شد. خاکسار از آن زمان تاکنون در اوترخت هلند زندگی می کند. آثار منتشر شده او عبارتند از؛ مرایی کافر است، بقال خرزویل، سفر تاجیکستان، بادنماها و شلاق ها، زیر سقفی ارزان، بین دو در و داستان خوابگرد به زبان های انگلیسی، آلمانی و هلندی ترجمه شده اند.
او همچنین چندسال به عنوان نویسنده مهمان در بخش شرق شناسی دانشگاه اوترخت تدریس و تحقیق کرد. سه سال نیز با بنیاد تئاتر همکاری داشت که نتیجه آن نمایشنامه های آخرین نامه، زیر سقف، ماهی های ساردین و پچ پچ های شبانه بود. تمام این نمایشنامه ها به زبان هلندی به روی صحنه رفتند. او با نشریاتی از قبیل الفبا به سردبیری غلامحسین ساعدی، فصلنامه، چشم انداز و مجله آرش همکاری دارد. او در آستانه پنجاه و پنج سالگی با پختگی و متانتی شرقی، حریم دار حرمت نوشتن و نوشتن و نوشتن است.
از ویژگی های عمده داستان های خاکسار لحن مهربان و بی تکلف، روشن و بدون پیچاپیچی و لفاظی های مصطلح شده در دنیای داستان ایرانی است. فراز مسند خورشید رمانی با موضوع اجتماعی است. درنگ راوی بر شخصیت وامانده ای که نان از بازار مکاره آدم فروشی بر سفره می نشاند.
رمان فراز مسند خورشید سال ۸۵ توسط انتشارات کتاب چشم انداز در پاریس منتشر شده است. تم اصلی داستان انسان مهاجر است و دغدغه هایش در برخورد با سایه ها و چهره هایی که گاه و بیگاه از نهانخانه کابوس هایش بیرون می خزند و او را مرور می کنند. گفت وگو در ساختار اصلی این رمان نقشی جانانه ایفا می کند.
رفت و برگشت هایی که بین شخصیت های رمان در گفت وگو ها انجام می شود در حقیقت پاره آینه هایی هستند که از آینه خانه اندوه خاکسار بر فراز مسند خورشید پرده برداری می کنند. شخصیت های این رمان به ترتیب اسدی (ساواکی و شکنجه گر)، سلیم (زندانی دوران ستمشاهی)، شیده و شاهرخ (زوج تئاتری مهاجر)، مهدی، سهرابی، مارک و. . . هستند. تلفیق فضاهای ذهنی و عینیت رفتارهای شخصیت ها در جامعه ای که از ترس از دیگری در آن چندان خبری نیست رفتار نسیم خاکسار را با عناصر داستان روانشناختی نشان می دهد.
ترس به عنوان محرکی برای شناخت شاخص ترین قوه محرکه شکل دادن به چهره هایی است که چون سایه های مهیب جادو در ما امتداد می یابند. رگه هایی از ادبیات داستانی کارناوالی در این رمان دیده می شود. به همین منظور کفه روانشناختی بودن آن بر سایر جنبه های داستان می چربد. او از چهره های مانای ادبیات داستانی ماست و به سهم خود، در اعتلای داستان امروز ایران از سهم انکارناشدنی برخوردار است.
بخشی از داستان های نویسندگان مهاجر ایران جبران کننده نفس تنگی داستان امروز ما است. برخلاف آنچه برخی تصور می کنند، نویسندگان مهاجر ما، در کشورهای میزبان، موضوعی به نام درک فضاهای انسان زیستی و تطبیق ذهنیت و عینیت این فضا ها با یکدیگر را بن مایه آثار خود قرار داده و نسبت به نقایصی که انسان مدرن در چالش با آنها قرار گرفته روایت خود را ارائه می دهند. روایت فراز مسند خورشید نیز یکی از این روایت هاست.
شاهرخ تندروصالح
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید