جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
آیا بازار ارز یک بازی مجموع صفر است؟
بیایید در ابتدا تصویر جامعی از بازار ارز را ایجاد کنیم. بازار ارز شبکهای است که در آن خریداران و فروشندگان در سراسر جهان با یکدیگر به مبادله میپردازند و موسسات مختلف مالی و بانکها مسئولیت تبادلات ارزی را برعهده میگیرند. نقش عمده بانکها در مبادله پولها سبب شده که بازار تبادلات ارزی، یک بازار بین بانکی به شمار آید و دستگاههای رایانهای به همراه تلفن و اینترنت ارتباط دهنده همه شرکتکنندگان در آن باشند. ارتباط گسترده بین بازیگران این بازار آن را به یک بازار بزرگ فرابورسی تبدیل کرده است که بانکهای تجاری، معاملهگران حقیقی و حقوقی و دیگر مشارکت کنندگان بازارهای مالی در آن با یکدیگر به دادوستد میپردازند.
به طور ساده، همه افراد مرتبط با دادوستد و تبادل ارزها که از طریق شبکه بینالمللی به یکدیگر پیوند داده میشوند، بازار ارز را بوجود میآورند. گردش مالی در بازار بسیار بزرگ ارز روزانه ممکن است به بیش از دو هزار میلیارد دلار برسد. هرگاه به چنین دادوستدهای گسترده و بزرگی میاندیشیم و مبادلات ارزی را تنها از طریق صفحههای نمایش دنبال کنیم، ممکن است به این نکته بیاندیشیم که در میان چنین حجم مبادلهای باید گروهی برنده وگروهی بازنده باشند و تنها در صورتی معاملهگران و بازیگران آن به سود دست مییابند که اشخاص و یا مشارکتکنندگان دیگری زیان کنند. در واقع این مساله مطرح می شود که دادوستد در بازار ارز یک بازی مجموع صفر است. این اندیشه در سده ۱۶ و ۱۷ میلادی در بین مرکانتلیستها رواج داشت، به طوری که آنها به طور ساده بر این باور بودند که تجارت با دیگر کشورها زمانی که طلا وارد کشور شود، سودآور است و در مبادلات بازرگانی یک طرف سود و طرف دیگر زیان میکند.
اگر این موضوع را تعمیم دهیم، بازار ارز تنها کارکرد مثبتی که دارد آن است که انگیزههای سوداگرانه بخشی از بازیگران آن را پوشش میدهد، اما واقعیتهای بازار چنین برداشتی را نشان نمیدهد. به نظر طبیعی میرسد که در بازار بزرگ ارز به غیر از انگیزه های سفته بازی اهداف تجاری و مقاصد بازرگانی نیز مطرح است. هرچند بخشی از مبادلات بازار ارز با انگیزههای سفتهبازانه انجام میپذیرد، اما این موضوع نمیتواند نظریه "بازی مجموع صفر" را توجیه کند. اما براستی چرا چنین فرضیهای نمیتواند در دنیای واقعی رخ دهد. پاسخ به این نکته تا حد زیادی روشن است. همه مشارکتکنندگان در بازار ارز در اندیشه کسب سودهای زودهنگام نیستند و همچنین بخشی از عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان در راستای اهداف تجاری و مقاصد کسب و کار خود وارد بازار ارز میشوند. برای یک واردکننده یا صادرکننده و یا گردشگر وجود بازار ارز حیاتی است و نرخهای مبادله در هر سطحی نمیتواند باعث شود که وی از هدف تجاری و یا اهداف خود دست بردارد. به طور ساده، جریان انتقال داراییهای مالی و جریان بزرگ سرمایه از طریق بازار ارز امکان پذیر است و آنها همواره برای دادوستدهای خود به بازار ارز رجوع میکنند. شاید برای شرکتها و سازمانهای بزرگ مرتبط با آن نوسانات کوتاه مدت تغییری در تقاضا یا عرضه آنها برای ایجاد نکند.
بدیهی است که بازار ارز توسط کشور یا افراد یا سازمان های ویژهای طراحی ویا ساماندهی نشده است و از زمانی که مبادلات بازرگانی و صادرات و واردات و تجارت بین الملل در سطوح مختلف ایجاد گردید بازار ارز در کنار آن بوجود آمد. نیاز بازرگانان و گردشگران به پول خارجی (ارز) از زمانهای بسیار دور وجود داشته است، هر چند بازار ارز به شکل امروزی آن گسترده نبود، اما جهانی شدن کسب وکار، گسترش ارتباطات از راه دور ، توسعه شبکه های اینترنت و پدید آمدن ابزارهای جدید مالی به گسترش بازار ارز بسیار کمک نموده است. حقیقت آن است که بدون بازار ارز همه مبادلات بازرگانی، گردشگری ونقل و انتقالات دارائی های مالی در سطح جهان غیرممکن میشود.
پس از فروپاشی نظام "برتن وودز" که درآن ارزها در محدوده مشخصی نوسان داشتند، حاکمیت بانکهای مرکزی از بین رفت و در طی زمان آزادی عمل نرخ های ارز در سطح جهانی به رسمیت شناخته شد. این رخداد در اوایل دهه ۱۹۷۰سبب گردید که ارزها از طریق عرضه و تقاضای آزاد تعیین قیمت شوند. در دهه ۱۹۸۰ گسترش ارتباطات و پیشرفت شبکه اینترنت و ارتقا سطح سخت افزارها و نرم فزارها، معامله گران شخصی را در کنار بازیگران بزرگی همچون بانکهای تجاری و سرمایه گذاری، شرکت ها وسازمان ها، صندوق های تامینی، صندوق های بازنشستگی و شرکتهای بیمه ای قرار داد و اکنون بانکهای تجاری بازیگر اصلی آن را تشکیل میدهند.
شرکتها و بنگاههای اقتصادی و بازرگانان از نوسانات بازار خشنود نمیشوند. آنها بر اساس اهداف و مقاصد تجاری خود با بازار ارز در ارتباط هستند و معاملات آنها به طور کلی بر پایه سفته بازانه نیست، هر چند در سالهای اخیر آنها بخش معاملات ارزی خود را آن قدر نیرومند ساختهاند که از فرصتهای مناسب سفته بازی نیز ممکن است غافل نشوند. تقریبا برآوردها نشان می دهد که بخش نسبتا بزرگی از داد وستد های ارزی با انگیزه های سفته بازی صورت می گیرد، ولی این بدان مفهوم نیست که تنها گروهی از بازیگران باید لزوما به سود دست یابند.
در مجموع داد وستد های مالی جهان به شکل گسترده ای با بازار ارز در ارتباط است. سرمایه گذاران بین المللی برای انتقال سرمایه های خود به بازار ارز رجوع می کنند و اندیشه های آنها بر بازار ارز موثر است. آنها دوست دارند که نرخ ها را درجهت منافع خود سوق دهند، اما به تنهایی قادر به چنین کاری نیستند. از آنجایی که نرخ ها در بازار ارز تحت تاثیر انتظارات ناشی از بنیادهای اقتصادی است هیچ گروه یا بازیگر خاصی نمیتواند به طور مستقیم و در طی زمان نوسانات بازار ارز را در جهت سود شخصی پیش برد. این موضوع که معامله گران شخصی در راستای حرکت بازار گام بر می دارند، جای تامل دارد. آنها دنباله رو جریانات بازار هستند و معمولا تلاش می کنند که در کوتاه مدت از نوسانات بازار به سود دست یابند. آنها ریسک را از بازار خریداری می کنند و بر این اساس به طور پیوسته در جریان بازی قرار می گیرند. این مساله که آنها در نوسانات کوتاه مدت روزانه غوطهور میشوند، شانس موفقیت را برای طیف بزرگی از آنها در بلندمدت کاهش میدهد و تقریبا برآوردها نشان میدهد که بخش بزرگی از سفتهبازان در نهایت دچار زیان میشوند. در سالهای اخیر بررسی آمارهای پراکنده و غیررسمی نشان میدهد که معاملهگران شخصی در ایران به دلایل متعدد و عدم شناخت کافی از بازار ارز موفقیت لازم را بدست نیاوردهاند. اگر این آمارها درست باشند، نیاز است که رویکردهای سفتهبازانه و معاملهگری روزانه با بازنگری همراه شود و یا راهبردهای میانمدت و بلندمدت برای کسب کامیابی مدنظر قرار گیرد.
منبع : رهنمون سرمایه
همچنین مشاهده کنید