جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نقش خانواده در بهداشت روانی از دیدگاه قرآن


نقش خانواده در بهداشت روانی از دیدگاه قرآن
● مفهوم بهداشت روانی
روان‏پزشكان فردی را از نظر روانی سالم می‏دانند كه تعادلی میان رفتارها و كنترل او در مواجهه با مشكلات اجتماعی وجود داشته باشد. از این دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یك دستگاه در نظر گرفته می‏شود كه براساس كیفیات تأثیر و تأثر متقابل عمل می‏كند. با این نگاه ملاحظه می‏شود كه چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی ـ اجتماعی او اثر گذاشته و یا برعكس از آن اثر می‏پذیرد؛ به سخنی دیگر در بهداشت و تعادل روانی، انسان به تنهایی مطرح نیست بلكه آن چه مورد بحث قرار می‏گیرد، پدیده‏هایی است كه در اطراف او وجود دارند و بر جمع نظام او تأثیر می‏گذارند و از آن متأثّر می‏شوند.
برخی بهداشت روانی را عبارت از پیشگیری از پیدایش بیماری‏های روانی و سالم‏سازی محیط روانی و اجتماعی دانسته‏اند تا افراد جامعه بتوانند با برخورداری از تعادل روانی با عوامل محیط خود رابطه و سازگاری صحیح برقرار كرده تا بتوانند به هدف‏های اعلای تكامل انسانی برسند.
به سخنی دیگر از آن‏جایی كه انسان تركیبی از خیر و شر، ماده و معنویت و تن و جان است همواره در حالت كشمكش درونی است. از این‏رو، هر لحظه در معرض بحران‏های شخصیتی و خروج از تعادل است. برای حفظ تعادل شخصیتی، قرآن دستورها و آموزه‏هایی را بیان نموده است كه در سایه آن شخصیت انسانی از تعادل لازم برخوردار خواهد شد.
بهداشت روانی عبارت است از ایجاد تعادل شخصیتی در درون، میان آن‏چه فطرت و غریزه نامیده می‏شود؛ و در بیرون، میان آن‏چه تعادل ارتباطی میان فرد و محیط را بر هم می‏زند.
قرآن تأكید می‏كند كه خداوند آفریدگار انسان از یك غنای ذاتی برخوردار است و انسان به عنوان یك آفریده همواره گرفتار فقر ذاتی است؛(۱) از این‏رو هرگاه به علت عواملی این ارتباط خود را در هر جا نشان ندهد، آن بخش با اختلال مواجه خواهد شد،
هر چند كه این اختلال هیچ گاه به نیستی و نابودی نخواهد انجامید ولی در زندگی دنیوی و اخروی دچار تنگنا می‏شود.
خداوند می‏فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهًٔ ضَنكًا»(۲) هر كس از یاد خدا و ارتباط با او اعراض كند در زندگی دچار تنگنا خواهد شد. این تنگنا عبارت از همه مواردی می‏شود كه انسان را از حالت تعادل شخصیتی بیرون می‏برد و دچار بحران‏های جسمی و روحی می‏نماید. بنابراین تنها با بهره‏گیری از توحید و یاد خداست كه بهداشت روانی و تعادل درونی و بیرونی در انسان پدید خواهد آمد.
● راهكارهای قرآنی در بهداشت‏روانی
مناسب‏ترین راه حل مشكل تضاد میان جنبه‏های جسمانی و روانی انسان، ایجاد هماهنگی میان آن‏دو است. به این معنا كه انسان در حدود شریعت نیازهای جسمانی خود را ارضا كند و همزمان با آن به ارضای نیازهای روانی خویش نیز بپردازد. اگر انسان در زندگی به میانه‏روی و اعتدال و دوری از زیاده‏روی و افراط در ارضای انگیزه‏های جسمانی و روانی ملتزم باشد، ایجاد هماهنگی میان نیازهای جسم و روح كاملاً امكان‏پذیر است. خداوند در این‏باره می‏فرماید: «وَ ابْتَغِ فِیمَآ ءَاتَیكَ اللَّهُ الدَّارَ الاْءَخِرَهَٔ وَ لاَ تَنسَ نَصِیبَكَ مِنَ الدُّنْیَا»(۳) در آن‏چه خدا به تو داده سرای آخرت را جستجو كن و بهره‏ات را از دنیا فراموش مكن.
با برقراری تعادل میان جسم و روح، ماهیت انسان به طور حقیقی و كامل شكل می‏گیرد. تعادل جسم و روح در شخصیت انسان، نمایانگر توازن عمومی است. هر كس كه بخواهد از این تعادل برخوردار باشد باید به آموزه‏ها و دستورهای قرآن توجه نماید، زیرا نه تنها ایمان به آن گزاره‏ها و عمل به آن آموزه‏ها و دستورها موجب تحقق بهداشت روانی است بلكه بهداشت جسمی بشر و سعادت دنیوی و اخروی او را نیز فراهم می‏آورد.
از نظر قرآن تعادل شخصیتی و شخصیت بهنجار در صورتی حاصل می‏آید كه جسم و روح در آن متعادل باشد و نیازهای هر یك به خوبی ارضا شود. انسانی كه دارای شخصیت بهنجار است، به جسم و سلامت و نیرومندی آن اهمیت می‏دهد و نیازهای آن را در حدود شرع مقدس روا داشته و برآورده می‏سازد.
از آن‏جا كه اسلام و قرآن بنیادش بر محوریت توحید است، تعادل شخصیتی و عدم تعادل را بر پایه عقیده به آن ترسیم و تصویر می‏كند. قرآن مردم را بر این اساس به سه نوع مؤمن، كافر و منافق دسته‏بندی می‏نماید. به نظر قرآن مؤمن كسی است كه از تعادل شخصیتی برخوردار است و كافر و منافق دچار عدم آن و نابهنجار هستند؛ زیرا به نظر قرآن كفر و نفاق بیماری است كه می‏بایست درمان شوند و در حقیقت این افراد از چنین تعادلی برخوردار نمی‏باشند. آموزه‏ها و دستورهای قرآنی در راستای ایجاد تعادل و درمان این بیماری است؛ از این‏رو قرآن خود را به عنوان دارو و درمانگر معرفی می‏كند: «وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَ هُدًی وَ رَحْمَهٌٔ لِّلْمُؤْمِنِین»(۴)؛ «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَهٌٔ لِّلْمُؤْمِنِین»(۵)
بر این پایه بهداشت روانی از نظر اسلام یعنی ایجاد زمینه برای بروز ایمان به توحید و عمل به آن‏چه او را به توحید می‏رساند و تعادل شخصیتی درونی و بیرونی را پدید می‏آورد.
● نقش خانواده در ایجاد تعادل شخصیتی
اسلام برای پیشگیری و بهداشت روانی در دوران مختلف، آموزه‏های دستوری و ارشادی دارد نخست به دوره جنینی پرداخته زیرا سهم عوامل ارثی و مادرزادی در ایجاد اختلالات روانی بیش از سایر عوامل است؛ از این‏رو اسلام به این دوره توجه ویژه مبذول داشته است. ما بسیاری از صفات خود را از پدر و مادر به ارث می‏بریم. رنگ چشم و مو، قد، وزن و شكل صورت و سایر اندام‏های ظاهری از جمله صفاتی هستند كه از والدین به فرزندان به ارث می‏رسند. این انتقال صفات از پدر و مادر به فرزندان، وراثت نام دارد. این صفات از طریق ژن‏های موجود در كروموزوم، از طریق لقاح به فرزندان منتقل می‏شوند. ژن‏های نگهدارنده‏های خصلت‏های اصلی هر موجود زنده هستند. به این ترتیب، می‏توان به منشأ بسیاری از فعالیت‏های حیاتی و همین طور اختلالات جسمی و روحی و روانی انسان پی برد كه ریشه در وراثت دارد.
دكتر كارل می‏گوید: مستی زن یا شوهر در لحظه آمیزش، جنایت واقعی است؛ زیرا كودكانی در این شرایط به وجود می‏آیند اغلب از عوارض عصبی یا روانی درمان‏ناپذیر رنج می‏برند.(۶)
امام صادق(ع) می‏فرماید: هر زنی شوهر شرابخوار خود را اطاعت كند و با او همبستر شود گناهانش به اندازه ستارگان آسمان است و هر فرزندی كه از او بزاید پلید.(۷)
چنان‏چه پاكی پدر و مادر تأثیر بسزایی در سلامتی روح و روان كودك دارد و اثرات آن پس از بلوغ نیز در ابعاد مختلف خود را نشان می‏دهد. قرآن می‏فرماید: «وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَهِٔ وَ كَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَ كَانَ أَبُوهُمَا صالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن یَبْلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَ یَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَهًٔ مِّن رَّبِّك؛(كهف/ ۸۲) آن دیوار مال دو بچه یتیم در شهر بود و زیر آن گنجی برای آن دو و پدرشان مرد صالحی بود. خدا می‏خواست آن دو بزرگ شوند و گنج خود را استخراج نمایند و این رحمتی از سوی پروردگار توست».
آیه تأیید می‏كند كه نتیجه اخلاق و رفتار انسان تنها متوجه خود او نمی‏شود بلكه به فرزندان او نیز می‏رسد.
در دوره كودكی توجه به شخصیت كودك او را از بحران‏های روحی و روانی در امان می‏دارد و تأكید اسلام به آن است كه كودك را انسانی با شخصیت و مستقل بار آورد. در این میان نقش مادر به مراتب مهم‏تر از نقش پدر است او ماهها طفل را در رحم با شیره جانش و پس از تولد ماهها از مجرای سینه‏اش پرورش می‏دهد. در این مدت پدر و مادر وظیفه دارند كه رعایت قوانین بهداشتی جسم و محیط زندگی خود را سالم نگه دارند، زیرا اگر آنها سلامت جسمی خود را به خطر اندازند طفل را گرفتار خطرات غیر قابل اغماضی می‏كنند و اثرات آن در آینده به صورت اندوه، افسردگی و اضطراب بروز می‏كند.
دوره بلوغ از مهم‏ترین دوره‏های رشد انسان است كه ویژگی‏های خاص خود را دارد و توجه به آن می‏تواند در بهداشت روانی فرد بسیار مؤثر باشد.
این دوره از نظر فیزیكی و روانی تحولات بسیار عمیق و ژرفی در فرد ایجاد می‏كند. در این دوره شرایط ناخوشایند جدیدی در زندگی فرد بیدار می‏شود كه آرامش روانی او را مختل می‏سازد.
تحكیم مبانی خانواده و فرهنگ آن به عنوان یكی از ساز و كارهای مهم در جهت پیگیری و بهداشت روانی مورد توجه اسلام است. با تحكیم مبانی خانواده و بالا بردن فرهنگ آن می‏توانیم در تأمین بهداشت روانی انسان گام‏های مؤثری را برداریم. توجه به روابط ظریف زوجین و توجه آنان در زمینه‏ی نقش‏ها و وظایفی كه نسبت به یكدیگر عهده‏دار هستند و نیز نقش هر یك در تأمین سلامت روانی طرف مقابل و ارضای كامل نیازهای یكدیگر و آموزش آنها به خانواده‏ها، نقش تعیین كننده‏ای در حفظ سلامت روانی آحاد اجتماع دارد. خانواده با تأثیر قطعی بر ساخت شخصیت كودكان می‏باید از لحاظ آشنایی با نظام تعلیم و تربیت اسلامی و با تأثیرات گوناگون رفتارها بر روی شكل‏گیری شخصیت كودك آشنا شود. توجه به مراحل رشد كودك و وظایف والدین در هر یك از مراحل، آشنا شدن با تنبیه و تشویق و چگونگی اعمال آن، توجه به تفاوت‏های روانی ـ تربیتی دختر و پسر و بسیاری از ظرایف دیگر از اهم وظایف خانواده در رابطه با تأمین سلامت روانی برای فرزندان خود به شمار می‏آید، خانواده از دیدگاه اسلام اهمیت به سزایی در حفظ عفت و حدود اجتماع دارد. مرزهایی كه لذت‏طلبی‏ها را در خود حفظ كرده و اجتماع را از آلودگی محفوظ دارد. خداوند در این‏باره در بُعد آموزش عفت خانوادگی و حفظ مسایل زناشویی در چارچوب زن و مرد مسأله اذن پیش از ورود به اتاق در زمان‏هایی كه احتمال تنها شدن زن و مرد می‏رود را مطرح می‏سازد و دستور می‏دهد، كه هرگز فرزندان نمی‏بایست بدون اذن پدر و مادر به خوابگاه ایشان وارد شوند.« یَـآأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لِیَسْتَـءْذِنكُمُ الَّذِینَ مَلَكَتْ أَیْمَـنُكُمْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُواْ الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَـثَ مَرَّ تٍ مِّن قَبْلِ صَلَوهِٔ الْفَجْرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَكُم مِّنَ الظَّهِیرَهِٔ وَ مِن بَعْدِ صَلَوهِٔ الْعِشَآءِ ثَلَـثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَیْسَ عَلَیْكُمْ وَلاَ عَلَیْهِمْ جُنَاحُ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْكُم بَعْضُكُمْ عَلَی بَعْضٍ كَذَ لِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الاْءَیَـتِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ ؛ (نور/ ۵۸) ای مؤمنان باید كه مُلك یمینتان و كسانی از شما كه هنوز به حد بلوغ نرسیده‏اند، سه بار پیش از نماز صبح و هنگامی كه در ظهر
لباس‏هایتان را در می‏آورید و پس از نماز شام كه سه هنگام برهنگی شماست، از شما برای شما ورود به اتاقتان اجازه بگیرند و پس از آن سه هنگام نه بر شما و نه بر ایشان گناهی نیست، چرا كه در پیرامون شما در گردش‏اند و با هم در حشر و نشر هستید. بدینسان خداوند آیات خویش را برای شما روشن می‏گرداند و خداوند دانای فرزانه است»
● نقش بهداشت جنسی در بهداشت روانی
قرآن درباره حفظ فروج و عفت آن به عموم مؤمنان دستور می‏دهد كه چگونه بهداشت جنسی را رعایت نمایند؛ زیرا یكی از پیامدهای ناهنجاری در بهداشت جنسی، بحران‏های روحی و روانی در افراد جامعه است: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَـتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِیآ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِیآ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسَآئهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَـنُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الاْءِرْبَهِٔ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُواْ عَلَی عَوْراتِ النِّسَآءِ وَلاَ یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوآاْ إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّها الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون ؛(نور/ ۳۱)
به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه مردان اجنبی فرو بندند و فرج‏های خویش را حفظ كنند و زینت خویش را جز آن چه آشكار است هویدا نسازند. باید كه مقنعه و روپوش‏های خویش را به گریبان‏ها افكنند و زینت خویش نمایان نسازند جز برای شوهرانشان یا پدران، یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران یا برادران یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان یا زنان و یا آن‏چه مالك آن شده‏اند و یا مردانی كه دیگر هوس زن ندارند و طفل خانواده‏اند و یا كودكانی كه از اسرار زنان خبر ندارند. زنان نباید پای بر زمین بكوبند تا زینت‏هایشان كه نهان است آشكار نشود.»
قرآن در این آیات و آیاتی دیگر برای پیشگیری از بحران‏های روانی و نابهنجاری‏های اجتماعی از كارها و اعمالی كه باعث می‏شود بهداشت روانی جامعه به خطر افتد، بازداشته است. قرآن با بیان این مطالب و آموزه‏های دستوری و ارشادی پیشگیری را بر معالجه و درمان مقدم داشته است.
آنچه مهم است این است كه اسباب و وسایل تحریك جنسی و هیجان شهوی كودكان فراهم نشود. از این روی اسلام بوسیدن دختر شش ساله برای مرد و بوسیدن پسر هفت‏ساله را برای زن ممنوع كرده است.(۸) زیرا این‏گونه كارها افزون بر اینكه موجب انحراف جنسی نوجوانان می‏شود موجب بلوغ زودرس آنان نیز می‏گردد. همچنین اسلام دستور داده است تا كودكان پس از شش سالگی جدا از یكدیگر بخوابند.(۹) و در رابطه با آمیزش جنسی پدر و مادر دستور می‏دهد تا كاری نكنند كه فرزندان به مسائل این چنینی اطلاع یابند. پیامبر اكرم(ص) می‏فرماید: به خدا سوگند اگر مردی با همسر خود در آمیزد و در خانه كودكی بیدار باشد كه آنها را بنگرد و سخن آن‏ها را بشنود و صدای نفس‏های آنها را احساس كند هرگز آن كودك رستگار نگردد، اگر پسر باشد یا دختر زناكار می‏شود.
روان‏شناسان بر این باورند كه بایستی ریشه بیشتر بیمارهای روانی و اختلال‏های رفتاری را در محیط خانواده فرد در دوران كودكی و محیط اجتماعی وی جستجو كرد. در مراحل ابتدایی زندگی و در خانواده است كه فرد با رفتارهای متضادی رو به رو می‏شود كه ناتوان از جمع‏بندی بین خوب و بد، هنجار و نابهنجار، درست و نادرست میان آنها می‏شود. بنابراین به تضاد شخصیتی گرفتار می‏شود. در حالی كه بخشی از او رفتارهایی را می‏شناسد كه با آن در محیط خانواده انس گرفته است و بخشی دیگر رفتاری را می‏یابد كه جامعه آن را نادرست می‏شمارد؛ پس دچار ناتوانی در تبیین و تركیب می‏شود و از درك درست و نادرست باز می‏ماند. در پی این تضاد رفتاری میان الگوهای خانوادگی و اجتماعی است كه شخصیت وی دچار تزلزل روانی می‏شود و بازتاب‏های آن را در رفتار نشان می‏دهد.
● نقش بهداشت فردی در بهداشت اجتماع
از آن جایی كه توجه هر جامعه به مسایل بهداشت روانی، رابطه مستقیمی با رشد و اعتلای اجتماعی آن جامعه دارد، از این رو ارایه خدمات بهداشت روانی كه هدف آن سالم سازی محیط روانی است، از اهمیت بسیاری برخوردار است. بهسازی محیط از انحرافات و نابهنجاری مختلف و گوناگون می‏تواند انسان را از گرفتار شدن به تضاد رفتاری و تناقض روانی باز دارد. تصحیح گفتار و رفتار و هماهنگی میان آن‏ها كه از سوی الگوها به افراد جامعه‏پذیر (كودك تا جوان) القا می‏شود می‏تواند كمك شایانی در بهداشت روانی جامعه ایفا كند. هرگاه میان گفتار و رفتار الگوها تضادی مشاهده شود كودك و نوجوان از نظر روانی خود را در میان تضادی گرفتار می‏بیند كه برایش قابل هضم نیست. افزایش این تضادها همراه با سرزنش از سوی الگوهای خانوادگی و اجتماعی می‏تواند فرد جامعه‏پذیر را دچار بحران‏های روانی و شخصیتی و دوگانگی آن نماید. از این‏رو، اسلام همواره درباره هماهنگی میان گفتار و رفتار تأكید ورزید و آن را به عنوان عامل مهم در صحت و سلامت روانی فرد و جامعه و یا بیماری‏های روحی فرد و جامعه مطرح ساخته است؛ خداوند درباره تضاد رفتاری و گفتاری و تأثیرات سوء آن می‏فرماید: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ *كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لاَ تَفْعَلُون؛(صف/ ۳) چرا آن چه می‏گویید عمل نمی‏كنید بسیار گناه بزرگی است كه بگویید آن چه را خود عمل نمی‏كنید».
خلیل منصوری
مركز فرهنگ و معارف قرآن
پی‏نوشت‏ها:
۱. «أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر/۵).۲. طه/ ۱۲۴.
۳. قصص/ ۷۷.
۴. یونس/ ۵۷.
۵. اسراء/ ۸۲.
۶. راه و رسم زندگی، آلكسیس كارل، ص ۸۱.
۷. لآلی الاخبار، ص ۲۶۷.
۸. روضهٔ المتقین، ج ۸، ص ۳۵۷.
۹. همان.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید