شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ترور با طعم بستنی


ترور با طعم بستنی
مامورین نظمیه وقتی فهمیدند میرزا رضای كرمانی قبل از ترور ناصرالدین شاه بستنی خورده، بستنی فروش را شكنجه دادند.
می‌گویند ناصرالدین شاه قاجار علاقه زیادی به بستنی داشته است
تهیه بستنی در ایران متداول نبود و در قرن نوزدهم از اروپا به ایران انتقال یافت و متداول شد. در حقیقت از سفر سوم ناصرالدین‌شاه به اروپا، پلومبیر نام محلی ییلاقی در فرانسه است كه بستنی خوشمزه‌ای در آنجا تهیه می‌شد و نام پلومبیر یعنی نوعی بستنی كه با مخلفاتی همراه است از این شهر منشاء گرفته است. سیف‌الدوله از سفرای ایران در دربار تزار وقتی شبی برای مهمانان پس از صرف شام به عنوان دسر بستنی در ظروف نقره‌ای آوردند چون تا آن زمان بستنی ندیده بود متحیر ماند كه از كدام‌یك بردارد. بستنی‌ها را به رنگ‌های آبی و قرمز و زرد و لیمویی و قهوه‌ای و غیره تهیه كرده بودند كه روی سینی حالت زیبایی داشتند. خان از مترجم سفارت پرسید: <این چه چیز است؟> مترجم ایرانی گفت: <بستنی است بسیار خوشمزه و خنك و جان‌بخش است.> خان پرسید: <آن را از چه ساخته‌اند؟> مترجم، كه كارمند سفارت ایران در سن‌پترزبورگ بود گفت: <از شیر و انواع میوه‌ها.> خان گفت: <كدامش بهتر است؟>
مترجم كه تزار و تزارین و مهمانان را در انتظار می‌دید كه نخست سفیر ایران بستنی بردارد و سپس نوبت آنان برسد گفت: <این ۲۴ ظرف مال ۲۴ نفر از مهمانان است اما چون حضرت اقدس والا نماینده و ایلچی قبله عالم ناصرالدین‌شاه و مهمان عالیقدر اعلیا‌حضرت تزار هستند ابتدا به اشاره تزار سینی را جلوی حضرتعالی آورده‌اند. یكی را بردارید و بگذارید اعلی‌حضرت ملكه و اعلی‌حضرت تزار و سفیر انگلیس و سفیر فرانسه و آلمان و صدراعظم و وزیر امور خارجه روسیه و وزیران هم بستنی خود را بردارند ممكن است آب شود.>
سیف‌الدوله خنده بلندی كرد و گفت: ...< ارواح بابات كور خواندی، خیال كردی من خرم، می‌خواهی فردا بدهمت صد تركه چوب انار بزنندت.>
مترجم گفت: <حضرت اقدس والا من كه جسارتی نكردم.> سیف‌الدوله گفت: ...< من تا مزه همه اینها را نچشم هرگز بستنی كه نمی‌دانم چیست و شاید زهری در آن به كار برده باشند - نمی‌خورم.> آنگاه در مقابل دیدگان حیرت‌زده تزار و ملكه و مهمانان، سیف‌الدوله انگشت سبابه خود را داخل اولین ظرف بستنی كرد. كمی از بستنی لیمویی برداشت آن را به دهان برد چشید و خوشش نیامد. دوباره انگشت را داخل بستنی موز كرد، از آن هم خوشش نیامد. باز انگشت به دهان برده و انگشت خیس و شیرین از بستنی را داخل بستنی پرتقال، سپس آناناس، سپس شكلات كرده و همه را چشید.
مترجم سفارت كه در حال سكته كردن بود به صدای كوتاه گفت: <خان‌.خان، بس كنید، آبروی دربار ایران رفت. این‌قدر بستنی‌ها را دهان‌زده نكنید. اینها خوششان نمی‌آید، دهان زده شما را بخورند.> خان مجددا انگشت خیس و آغشته به بستنی را داخل ظرف بستنی پسته كرده آن را هم چشید. مترجم به صدای كمی بلند‌تر گفت: <خان‌، خان چه می‌كنید؟>
خان به صدای بلند جواب داد: ...< فضولی موقوف هی می‌پرسد خان چه می‌كنید؟ جوابت این است پدر سوخته فضول‌باشی.> خان می‌چشید. بالاخره چشیدن خان تمام شد و عالیجناب دو ظرف بستنی قهوه و بستنی گیلاس را انتخاب كرده با لذت تمام خورد پیشخدمت هم ظروف بستنی دهان خورده را به آبدارخانه قصر برگرداند و ۲۲ ظرف بستنی دیگر آورد.
می‌گویند در سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه ساختن بستنی در ایران متداول شد و معروف‌ترین بستنی‌ فروش بعدی تهران یعنی ممدریش بستنی خامه‌دار مخصوصی تهیه می‌كرد كه در تهران مردم استقبال زیادی از آن كردند. این بستنی با ثعلب تهیه می‌شد. یخ و نمك را در بشكه‌ای ریخته داخل بشكه را شیر می‌ریختند و با وسایل مخصوص و تمهیدات زیاد و تكان دادن و چرخاندن ظرف از آن بستنی تهیه می‌كردند. بستنی‌فروشی‌های دوره‌گرد به زودی در تهران پیدا شدند كه بستنی را در همان محفظه‌ها می‌گرداندند و با نان مخصوص عرضه می‌كردند.
میرزا رضا كرمانی قاتل ناصرالدین‌شاه در روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۲۷۵/۱۶ ذی‌قعده ۱۳۱۳ ه.ق/ در تهران بود و از دكان ممد ریش بستنی خرید و خورد. روز بعد هنگام ظهر ناصرالدین‌شاه را داخل حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) ترور كرد. می‌گویند مامورین نظمیه كه سرگرم تحقیق و تفحص درباره ریشه‌های ترور بودند وقتی دانستند یك روز قبل میرزا رضا از ممد ریش بستنی خریده و خورده است به سراغ او رفتند و او را به نظمیه برده زیر اشكلك انداخته و شكنجه‌اش كردند و مرتبا می‌پرسیدند:< پدر سوخته در بستنی چه ریخته بودی كه میرزا رضای شال‌فروش فقیر كرمانی را آن‌قدر جرا‡ت بخشیده بود كه شاه مملكت را بكشد. زودباش بگو و حقیقت را بیان كن.>
بیچاره ممد ریش كه تركه انار زیادی كف پایش زده و ضمنا او را به اشكلك بسته بودند هرچه قسم می‌خورد كه به پیر، به پیغمبر من دخالت و مشاركتی در طرح ترور اعلی حضرت نداشته‌ام از او نمی‌پذیرفتند. او گریه‌كنان گفت: <من روزی ۱۰۰۰ بستنی می‌فروشم. اگر قرار است هركس بستنی بخورد آدم بكشد پس چرا تهران پر از تروریست و آدمكش نمی‌شود!؟>
بستنی ممد ریش شهرت زیادی در تهران به دست آورد. بستنی‌فروشی او در جنوب شهر بود و در بهار و تابستان غلغله‌ای در دكان دو نبش او كه سه نبش و چهارنبش هم شد بر پا می‌شد او تا حدود سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۴ زنده بود. سر تراشیده‌ای داشت و خود من بارها مخصوصا پدرم را وادار می‌كردم به جنوب شهر برویم تا از مغازه او بستنی بخریم. بستنی خامه‌ای پر از گلاب و خامه و هل و بسیار مایه‌دار و كش‌آمدنی، كاملا سفید مانند برف لای دو نان مخصوص معروف به حصیری كه روزانه چند هزار دانه از آن به فروش می‌رفت. سال‌ها بستنی به همان سادگی و رنگ شیری عرضه می‌شد تا اینكه در حدود سال ۱۳۲۹ بستنی ماشینی كالیفرنیا به بازار آمد و ذایقه‌ها بدان عادت كرد. بعدها بستنی زعفرانی زرد‌رنگ نیز شهرت یافت ولی من به یاد ندارم در كودكی جز بستنی شیری رنگ، بستنی دیگری خورده باشم.
بستنی به تدریج به صورت لیوان كاغذی عرضه شد اما بستنی‌فروشان سنتی از این كار خودداری كردند (و می‌كنند.) بستنی بلوت كه انواع رنگ‌ها را در بستنی توت و شاه‌توت و قهوه و كاكائو و پرتقال و لیمو و آناناس و موز و غیره عرضه می‌داشت زمانی بازار بسیار پررونقی داشت.
اكنون انواع بستنی‌ها در ایران عرضه می‌شود و البته بستنی‌های تهیه شده در كارخانه‌های معروف كه پس از تولید در كامیون مجهز به سردخانه به فروشگاه‌ها انتقال یافته و در یخچال فروشگاه‌ها قرار می‌گیرد ، فروش بسیار گسترده‌تری دارد.
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید