پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


افول امپراتوری دلا‌ر


افول امپراتوری دلا‌ر
یک دهه و اندی است که بیشتر اقتصاددانان مطرح جهان از خود سوال می‌کنند که آیا احتمال دارد دلا‌ر آمریکا که چند دهه متوالی است به‌عنوان واحد ارزی برتر بر اریکه قدرت جا خوش کرده است، روند نزولی قدرت را طی کرده و جای خود را به یک ارز قدرتمند دیگر واگذار کند؟ این حرف و حدیث‌ها درست در زمانه‌ای به اوج خود رسیده که لا‌اقل تا چند هفته پیش، چند سالی بود که به تدریج از ارزش دلا‌ر در برابر برخی ارزهای قدرتمند نظیر یورو و ین کاسته می‌شد. در واقع، در خلا‌ل ۳۰ سال گذشته این چهارمین دوره متوالی است که ارزش دلا‌ر کاهش محسوسی را تجربه می‌کند. در همین دوره اخیر که از سال ۲۰۰۲ آغاز شده، دلا‌ر در برابر یورو ۲۸ درصد و در برابر سبد بین‌المللی ارزها حدود ۱۴ درصد کاهش ارزش پیدا کرده است. این در حالی است که به گزارش صندوق بین‌المللی پول ‌ (IMF)، هنوز ۶۶ درصد از ذخایر رسمی ارزی جهان بر پایه دلا‌ر است، در حالی که یورو، ین و پوند به ترتیب تنها ۲۵، ۴ و ۳ درصد از هلدینگ ارزی جهانی را به خود اختصاص می‌دهند. ‌
با وجود این، برخی از منتقدان دلا‌ر همچنان معتقدند که سلطنت دلا‌ر رو به افول است. آنها برای اثبات این ایده خود به کسری حساب جاری آمریکا که به ۶ درصد کل محصول ناخالص داخلی ‌ (GDP) این کشور بالغ شده است و همچنین میزان بدهی‌های خالص خارجی این کشور که ۲۲ درصد کل محصول ناخالص داخلی آن را شامل می‌شود، اشاره می‌کنند که هر دو مورد به رکورد تاریخی خود نزدیک شده‌اند. مضاف بر این، شواهد نشان می‌دهند که بانک‌های مرکزی دیگر کشورها از میزان خرید اسناد و اوراق قرضه دولت آمریکا خود به میزان قابل توجهی کاسته‌اند. براساس آمارهای موجود، در هفت ماهه ابتدایی سال ۲۰۰۵ کل خرید اوراق و اسناد قرضه آمریکا توسط بانک‌های مرکزی خارجی تنها به ۲ میلیارد دلا‌ر رسیده است، در حالی که فقط در طول سال ۲۰۰۴ معادل ۲۹۵ میلیارد دلا‌ر و در سال ۲۰۰۳ معادل ۱۷۵ میلیارد دلا‌ر، اوراق و اسناد قرضه آمریکا توسط بانک‌های مرکزی سایر کشورها خریداری شده بود. بنابراین چنانچه روند موجود ادامه یابد، به احتمال زیاد در آینده نه چندان دور سایر ارزهای قدرتمند جهان، قدرت و سیطره دلا‌ر را به چالش جدی خواهند کشید. ‌
● تاجگذاری پوند
در طول تاریخ، تغییر سیطره پولی تنها یک بار و آن هم از پوند انگلیس به دلا‌ر آمریکا اتفاق افتاده است. در آن دوره، پوند انگلیس در خلا‌ل دوره استاندارد طلا‌، پایه پولی کل جهان به شمار می‌رفت. اما بعد از سال ۱۹۱۴، به ناگاه انگلیس از یک کشور بستانکار به یک کشور بدهکار تبدیل شد. سپس در دهه ۱۹۲۰، دلا‌ر آمریکا تنها واحد پولی قابل تبدیل و جایگزینی با طلا‌ بود، اگرچه پوند در سال ۱۹۲۵ مجددا این خصوصیت را به دست آورد. به طور کلی، دو جنگ ویرانگر اول و دوم جهانی و در نتیجه دو بار کاهش ارزش پوند، دست به دست هم داد تا دلا‌ر آمریکا به پایه پولی بی رقیب در کل جهان مبدل شده و نخستین تجربه رسمی از قدرت ساقط کردن یک ارز حاکم را رقم بزند. در حال حاضر تنها مدعی که گاه و بیگاه سیطره دلا‌ر را به چالش می‌کشد، یورو، واحد پولی اتحادیه اروپا است. اقتصاددانان معتقدند آن واحد پولی قادر به تکیه بر حاکمیت ارزی جهان است که اقتصاد محلی آن حایز سهم قابل توجهی از تولید و تجارت جهانی باشد. واضح است که با این تعریف مختصر، تنها اقتصاد آمریکاست که واجد چنین شرایطی است، اگرچه اقتصاد منطقه یورو چند سالی است روبه گسترش نهاده و می‌رود تا عرصه را در صحنه بین‌المللی بر آمریکا تنگ‌تر نماید. در حال حاضر حجم کل تجارت منطقه یورو با سراسر جهان تقریبا به اندازه حجم تجارت خارجی اقتصاد آمریکاست. آمارها هم نشان می‌دهند که نیمی از تجارت جهانی با یورو صورت می‌پذیرد. به علا‌وه، اقتصاددانان داشتن یک بازار مالی باز، توسعه یافته و یکپارچه را از دیگر الزامات یک کشور دارنده واحد ارزی برتر برشمرده‌اند. در همین زمینه است که تاکنون آمریکا پیشتازی خود را بر منطقه یورو حفظ کرده است، هرچند تاسیس یک واحد پولی مشترک برای اتحادیه اروپا، موجب یکپارچه‌تر شدن بازارهای مالی اروپایی شده است. اعتماد به ارزش واحد ارزی برتر نیز از دیگر الزامات سیطره یک واحد پولی به شمار می‌رود. به نظر می‌رسد همین نکته به اثبات ادعای منتقدان دلا‌ر درخصوص افول آن، کمک کرده است.
اخیرا باری اشنگرین، استاد دانشگاه کالیفرنیا، حفظ برتری دلا‌ر در وضعیت فعلی را به سیاست‌های آمریکا منوط دانسته است. به عقیده اشنگرین، چنانچه دولت آمریکا فکری به حال مهار افزایش کسری حساب جاری خود که به وضعیت بحرانی نزدیک شده است، نکند و از افزایش بدهی‌های خالص خارجی خود جلوگیری به‌عمل نیاورد، در آن صورت سایر کشورهای جهان تمایل کمتری برای استفاده از این پایه پولی نشان خواهند داد. به علا‌وه، بیم آن می‌رود که با بروز این وضعیت، بر فشارهای تورمی در داخل آمریکا افزوده شده و روزبه‌روز از محبوبیت قبلی دلا‌ر کاسته شود که یکی از تبعات و پیامدهای آشکار آن، احتمال افزایش نرخ انواع بهره توسط فدرال رزرو خواهد بود. ‌
در مقاله دیگری که اخیرا توسط منزی چین، استاد دانشگاه ویسکانسین و جفری فرانکل، استاد دانشگاه هاروارد، منتشر شده است، این دو اقتصاددان اهمیت فاکتورهای یاد شده را بر تعیین سهم ارزهای مختلف خارجی از کل ذخایر ارزهای جهان و رفتار بانک‌های مرکزی دنیا را مورد مطالعه قرار داده‌اند. این دو اقتصاددان به این نتیجه رسیده‌اند که یورو با استفاده از این مزیت می‌تواند جای دلا‌ر را قبضه نماید؛ ولی نه در آینده نزدیک. لذا فعلا‌ این یک احتمال است و قرار هم نیست به این زودی‌ها اتفاق بیفتد، زیرا این مستلزم یک دوره زمانی نسبتا طولا‌نی است. آنها برای اثبات این ایده، چنین فرض کرده‌اند اگر دلا‌ر در هر سال ۶/۳ درصد از ارزش خود را در برابر سبد سایر ارزهای خارجی از دست بدهد و در همان حال، شبیه دوره ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ حدود ۶/۴ درصد بر ارزش یورو در برابر سبد سایر ارزهای خارجی افزوده شود، در آن صورت می‌توان انتظار داشت که یورو در سال ۲۰۲۴ جای دلا‌ر را بگیرد. آنها همچنین معتقدند که چنانچه کشورهای انگلیس، سوئد، دانمارک و سایر کشورهای اروپای شرقی و مرکزی که به اتحادیه اروپا پیوسته‌اند، یورو را به‌عنوان واحد پول ملی خود برگزینند، در آن صورت این مهم در سال ۲۰۱۹ اتفاق خواهد افتاد. ‌
البته پیش‌بینی این تغییر و تحول بسیار مهم اقتصادی هرگز با این دقت امکان پذیر نیست، زیرا دلا‌ر برای تفوق یافتن بر پوند، چند دهه متوالی را به رقابت با آن پرداخت. به علا‌وه، هم اکنون منطقه یورو از ضعف‌های اقتصادی آشکاری رنج می‌برد که آمریکا از آنها فارغ است. مضاف بر این، با رد شدن قانون اساسی واحد اتحادیه اروپا در کشورهای فرانسه و هلند و نابسامانی رشد و ثبات اقتصادی در سراسر منطقه اروپا، بسیاری از کارشناسان شک دارند که پول واحد اتحادیه حتی تا ۲۰ سال دیگر در میان همه کشورهای عضو، رواج و رسمیت یابد. بنابراین تا این قبیل آشفتگی‌های ظاهری و ساختاری به طور کامل حل و فصل نشوند، یورو قادر به خدشه وارد کردن به حاشیه امنیت دلا‌ر نخواهد بود. ‌
● تاج و تخت مشارکتی‌
باری اشنگرین در جایی دیگر از دیدگاه‌های خود در این رابطه به این نتیجه رسیده است که احتمال دارد در آینده جهان به جای اتکاء بر یک ارز برتر، بر دو یا چند ارز برتر تکیه کند. به عبارت دیگر، چنانچه سایر ارزهای قدرتمند خارجی بر جذابیت خود بیفزآیند، در آن صورت دلا‌ر چاره‌ای جز تسهیم قدرت خود با آنها نخواهد داشت. ‌ اشنگرین در این مورد خاص، شانس تقسیم قدرت را بیشتر متوجه یورو دانسته و در برابر شانس دیگر ارزهای قدرتمند جهان نظیر یوآن چین، ابراز تردید نموده است. به عقیده وی، هم اروپا و هم آمریکا علا‌وه بر داشتن موسسات و ساختارهای اقتصادی قدرتمند و باسابقه و نیز سیاست‌های اقتصاد کلا‌ن سالم و منطقی، به حقوق مالکیت احترام کامل می‌گذارند، در حالی که در چین بازارهای مالی نه تنها شفاف و روان نیستند، بلکه حقوق مالکیت هم مبهم و غیرشفاف می‌باشند. به علا‌وه، دولت چین همچنان بر کنترل خود بر فعالیت‌های اقتصادی ادامه می‌دهد که این وضعیت یوآن را از دامنه رقابت برای تبدیل شدن به واحد ارزی برتر جهان تا چند دهه آینده بازمی‌دارد. ‌
در هر صورت، شواهد و قراین موجود همگی حاکی از این مطلب هستند که سیاست‌های اقتصادی آمریکا نقش تعیین کننده‌ای در حفظ یا افول امپراتوری دلا‌ر یا تقسیم تاج و تخت امپراتوری با یک ارز خارجی قدرتمند دیگر دارد، اگرچه این اتفاق هم به این زودی‌ها رخ نخواهد داد، زیرا این یک فرآیند کاملا‌ زمان بر و طولا‌نی است.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید