جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تنبیه، آری یا نه


تنبیه، آری یا نه
شخصیت کودک در خانه شکل می گیرد. پس از خانه محلی که در پرورش شخصیت کودک تاثیر دارد مدرسه است که موجب رشد و تکمیل منش او می شود. محیط مدرسه اولین جایی است که کودک با جامعه روبه رو می شود. روش و سبک تربیت دانش آموز در تامین سلامت او نقش بسزایی دارد.
معلمان فقط مسوول آموزش مسائل علمی نیستند بلکه باید روحیه و نیازهای روانی کودک را شناخته، استعداد و خصایل خوب را در او پرورش داده علاوه بر آموزش علوم برخورد با واقعیت زندگی را به او یاد دهند.معلمان باید کودکان را آن طوری که هستند بشناسند و با کمک و همفکری والدین دشواری های تربیتی آنها را رفع کنند.
هر کودک در وضعیت خانوادگی- فرهنگی و اجتماعی خاصی پرورش یافته و استعداد و شعور و توانمندی های بدنی و روانی مخصوص به خود را دارد بنابراین بهتر است معلمان با توجه به ویژگی های اخلاقی و هوشی هر دانش آموز چگونگی استفاده از استعداد ها را به آنها بفهمانند و به آنها یاد دهند درس را برای خوشبختی خود و جامعه یاد بگیرند نه برای نمره و یا ترس از معلم.مردم از تنبیه معنی و مفهوم کتک زدن را درمی یابند در حالی که از نظر ما امور دیگری هم جنبه تنبیهی دارند ولی آثار و عوارض تنبیه بدنی را ندارند و در همه احوال محرومیت های ناشی از تنبیه سبب خواهد شد آدمی دست از عمل ناپسند بردارد.
● صورت های تنبیه
صورت های مختلفی از نظر تربیت قابل عمل است که مهم ترین آنها عبارتند از؛ سرزنش، توبیخ و محروم کردن از امتیازات و یا لذت های مورد علاقه مثل سینما و... قهر، نگاه ملامت آمیز، قطع پول توجیبی و... و هنگامی که این شیوه ها موثر واقع نشد می توان از روش تنبیه به معنی گوشمالی و کتک که شرایط و حدودی دارد استفاده کرد.
البته والدین در امر تربیت می توانند گاهی راه سکوت را پیش گیرند و به نگاهی ممتد و نکوهش آمیز بسنده کنند. تجربه نشان می دهد این کار از صد ضربه کتک دردآورتر است.البته کودک را باید در مسیر زندگی به گونه ای تربیت کرد که از راه اعتدال خارج نشود و به سوی کمال سیر داشته باشد.گاهی بر اثر اهمال و بی مبالاتی والدین در امر تربیت کار کودک به جایی کشیده می شود که تنبیه امری لازم و اجتناب ناپذیر می شود. البته آنها که کودک را کتک می زنند افرادی عقده ای و گرفتارند یا اینکه تمام راه های اصلاح را به روی خود بسته و یا معتقدند کودک فاسد و منحرف است در صورتی که طفل ذاتاً شرور و فاسد نیست.باید اقدامات قبل از تنبیه را پیش گرفت و در صورت عدم اثربخشی از تنبیه استفاده کرد.اقدامات پیش از تنبیه عبارتند از؛ تذکر اخطار، تحکم، ملامت، قهر، توبیخ و تهدید و...
● شرایط و حدود تنبیه
تنبیهی که توسط اولیا و مربیان درباره کودک اجرا می شود دارای شرایط و نیز حد و مرزی است که عبارتند از:
۱) تنبیه باید براساس یک خط مشی روشن و ضابطه ای اندیشیده شده باشد زیرا در غیر این صورت صدمه آفرین است.
۲) تنبیه بدنی در رابطه با گناهان کبیره است نه هر مساله پیش پا افتاده ای.
۳) جز پدر و مادر کسی حق تنبیه ندارد حتی خواهر و برادر.
۴) میزان تنبیه متناسب با جرم و لغزش باشد و کودک حس کند که عادلانه است.
۵) تنبیه باید به صورتی باشد که برای کودک درس عبرتی باشد.
۶) پیش از تنبیه تسلط بر خود لازم است هرگز در حال خشم و اضطراب به تنبیه نپردازید.
۷) در امر تنبیه آگاهی لازم است عدم آگاهی کافی سبب نقص و صدمه روحی و جسمی به کودک می شود.
۸) در هر تنبیه بعد از اندکی سعی شود دل کودک به دست آید و به او نشان دهید دوستش دارید. اگر هنگام تنبیه کودک به مادر پناه برد خطای بزرگی است که طفل را از دامن مادر بیرون بکشید و تنبیه کنید واسطه گری مادر را بپذیرید.
● آثار و عوارض تنبیه
تنبیه به معنای کتک زدن اگر به صورت خشونت و غیرعادلانه باشد آثار ناگواری در پی دارد و در رشد کودک موثر نیست بلکه در مواردی آثار رشد را می زداید.این شیوه پیامدهایی دارد از قبیل کینه توزی، احساس حقارت، احساس جرم، دروغگویی و گریز از خانه و مدرسه و گاهی این پیامدهای نابهنجار به حدی می رسد که کودک از خود ناامید می شود یا در برابر دوستان چنان خجل و ناراحت می شود که دوستی خود را رها می کند.البته منظور این نیست که هرگز تنبیه نباشد بلکه باید براساس ضابطه ای عادلانه و متناسب با ظرفیت طفل حتی مبتنی بر احترام باشد.
● پیامدهای تنبیه مکرر
گاهی فرزند شما تن به لغزش می دهد در آن صورت مکرر تنبیه می شود اما تکرار تادیب عامل دست کشیدن از لغزش نمی شود در این صورت باید کوشید عوامل تکرار عمل ناپسند را پیدا کرد.کودکی که زیاد تنبیه می شود در مدتی کوتاه به آن انس می گیرد به گونه ای که دیگر بدن او به درد نمی آید و روح او را آزار نمی دهد حتی عادت می کند موجباتی پدید آورد که توسط اولیا تنبیه شود، در این صورت تنبیه فایده ای ندارد و باید کوشید ریشه ها و علل نابسامانی را کشف کرد و از افراد باتجربه و مشاوران کمک گرفت. تنبیه مکرر و دست نکشیدن کودک از خطا نشان می دهد ناهنجاری ریشه دار است.
● نقش معلمان در تربیت دانش آموزان
از آنجا که دانش آموزان بیشتر وقت خود را در ماه های غیر از تعطیلات در مدرسه می گذرانند، داشتن ارتباط صمیمانه با دانش آموز می تواند تاثیر بسیاری در روند شکل گیری شخصیت وی داشته باشد.در اینجا به مواردی اشاره می شود که رعایت آنها از سوی آموزگار می تواند در بهبود شخصیت دانش آموز خطاکار تاثیر مثبتی داشته باشد.
● هرگز به دانش آموزان لقب های زشت ندهد
لقب دادن تنها چیزی که به دانش آموز یاد می دهد همان لقب دادن است. در اثر القابی که معلم به دانش آموز می دهد دانش آموز کم کم تصویر ذهنی از خود پیدا می کند و گویی القاب معلم را به خود می قبولاند و آنها را در مورد خودش باور می کند و این باورها و تصورات منفی بر شخصیت و عزت نفس او اثرات مخربی می گذارد که شاید غیرقابل جبران باشد. از طرفی این گونه برخوردها جو تفاهم آمیز کلاس را برهم زده و باعث رنجش و دلزدگی دانش آموز از معلم و کلاس می شود و حس تنفر و انتقام گیری خیالی را در دانش آموز به وجود می آورد.
● به جای تاکید بر ضعف های دانش آموز به توانایی ها و نقاط مثبت شخصیت او توجه کند
اگر به جای توجه به بدرفتاری دانش آموز یا سرزنش او به خاطر ضعف هایش به جنبه های مثبت و خوشایند رفتار و توانایی های او توجه شود، به ادراک کفایت و شایستگی دانش آموز کمک می کند و دانش آموز توانایی خود را باور کرده و خود را قادر به پیشرفت و جبران ضعف هایش می بیند.
● به موقعیت و جایگاه دانش آموز بیش از خود او توجه کند
معلم به جای اینکه شخصیت دانش آموز را مورد قضاوت قرار دهد به عمل و کار انجام شده تاکید می کند. این مهم ترین اصلی است که یک معلم در همه موقعیت ها باید مدنظر قرار دهد و حتی در هنگام تنبیه دانش آموز، این عمل دانش آموز است که باید تنبیه شود نه خود دانش آموز و شخصیت او.
▪ مثال؛ کتاب به روی زمین می افتد
ـ رفتار غلط؛ چقدر بی دقت و حواس پرت هستی. (تاکید بر خود دانش آموز)
ـ رفتار صحیح؛ کتاب ها ریخت، زودتر جمع شان کن. (تاکید بر عمل انجام شده)
● به شخصیت دانش آموز احترام بگذارد
احترام به دانش آموز باعث احساس ارزشمندی در او می شود و به رشد شخصیت او کمک می کند. حتی بدترین دانش آموزان از لحاظ رفتاری در مقابل شخصیت دادن خلع سلاح می شوند.
● به دانش آموز مسوولیت بدهد
معلم باید ترتیبی بدهد که دانش آموز عوامل خارجی را کنار بگذارد و تصمیم گیری ها و کنترل رفتارها را شخصاً و با اراده خود به عهده بگیرد.معلم از طریق افزایش دانش و تخصص خود و به کارگیری روش های صحیح آموزشی و فنون تدریس و برانگیختن حس کنجکاوی و خلاقیت دانش آموزان، می تواند به رشد فکری و اعتلای اندیشه آنان کمک کند. معلم باید با مبانی روانشناختی رشد و تحول شخصیت آشنا باشد و با به کارگیری روش های صحیح تربیتی به سلامت روانی دانش آموزان کمک کند. معلم باید با به کارگیری مهارت های ارتباطی صحیح و ایجاد روابط صمیمی و دوستانه از شدت اضطراب دانش آموزان بکاهد و کلاس را به محیطی دوستانه و صمیمی تبدیل کند. همچنین با مشکلات رفتاری و روش های اصلاح رفتارهای ناسازگار آشنایی داشته باشد و در صورت لزوم آنها را به کار برد.
‌● هنگام عصبانیت خشم خود را کنترل کند
وقتی معلم در کلاس عصبانی می شود باید خشم خود را بدون اهانت به دانش آموز نشان دهد و آنچه را که احساس می کند و می بیند شرح دهد. معلم باید خشم خود را واضح و روشن بیان کند و دانش آموزان را مورد خشونت یا اهانت قرار ندهد تا آسیبی به روح آنها وارد نشود. ‌شعار معلم این است؛ خشم آری، بی احترامی نه.
‌● از بحث و مشاجره با دانش آموز بپرهیزد
هنگامی که دانش آموز مرتکب خطایی می شود، به جای اینکه معلم حالت تهاجمی یا دفاعی بگیرد، با مهربانی و ملایمت اشتباه او را اصلاح کند و به جای بحث و اوقات تلخی که باعث اتلاف وقت و انرژی و ایجاد تعارض در کلاس می شود، ناراحتی خود را با لحنی راسخ و غیرتهاجمی بیان کند.
معلم باید در نظر داشته باشد که موقعیت های بحرانی جای بحث و به تفاهم رسیدن نیست. بحث را زمانی باید شروع کرد که هر دو طرف خونسرد باشند. هنگامی که معلمی دچار هیجان و ناراحتی است، باید از اتخاذ تصمیم برای هر نوع اقدامی خودداری کند و از دانش آموز بخواهد که بعد از کلاس دراین باره صحبت کنند.
صدیقه پارسانیا
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید