جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

گل زدن با همان شیوه های سنتی


گل زدن با همان شیوه های سنتی
۲ گل از ۴ گل روی سانتر از جناحین به ثمر می رسد كه مهدی مهدوی كیا به عنوان همان پاسور سنتی نقش كلیدی را در به ثمر رسیدن این دو گل ایفا می كند.
بار اول مقابل ازبك ها سانتر مهدوی كیا از نقطه كرنر و ضربه سر سیدجلال قفل دروازه حریف را باز می كند و در بازی دوم باز هم مهدی سانتر می كند تا جواد نكونام از فضای خالی میان مدافعان چین حركت كند و با زدن یك ضربه سر دروازه حریف را باز كند.
بازی هوایی یكی از راه های درست رسیدن به گل است اما تاكتیك تیم ملی در ۲ بازی گذشته فقط مختوم به این راه شده است؟ سانتر از جناحین و گل زدن با شیوه سنتی! تیم ملی فقط در بازی مقابل ازبكستان آن هم روی یك حركت اتفاقی از راه زمین دروازه حریف را باز می كند. یك لحظه آندو، جواد كاظمیان را در فضای غیر قابل مهاری دید و با ارسال پاس عمقی این بازیكن را با دروازه حریف تك به تك كرد كه بعد از این صحنه دیگر شاهد تكرار پاس های مشابه از سوی هیچ كدام از بازیكنان تیم ملی نبودیم. اوج سردرگمی در میان هافبك ها و همه عناصر پاسور تیم ملی در بازی با چین دیده می شود.
آشفتگی در خطوط سه گانه بالا می رود و مردان تیم ملی قادر به اجرای بازی زمینی نیستند. در بازی با چین باز هم سانتر از جناحین گره گشا است و مردان تیم ملی وقتی در حركت های زمینی و ارسال پاس های تك ضرب و به خصوص عبور از دفاع چند لایه حریف ناتوان جلوه می كنند رو به بازی هوایی می آورند. مهم ترین اشكال بازی تیم ملی این است كه هافبك ها هیچ اقدامی جهت حركت مهاجمان به سمت دروازه حریف انجام نمی دهند.
در بازی با چین كه شاهد یك نمایش ناامیدكننده در خطوط سه گانه بودیم مهاجمان تیم ملی (عنایتی و هاشمیان) هیچ گاه با دروازه حریف رخ به رخ نشدند كه این موضوع بیش از همه نشان می دهد كه درك مناسبی از شناخت حركات یكدیگر میان هافبك ها و مهاجمان در میدان وجود ندارد و بازیكنان خط میانی و هافبك های كناری در هیچ كدام از دقایق بازی قادر به شناختن نحوه حركتی مهاجمان نیستند و نمی توانند توپ های سالمی را برای گلزنی مهاجمان فراهم كنند و این ایراد در حالی مورد بی توجهی قرار می گیرد كه همگان از عنایتی و هاشمیان توقع گلزنی دارند. آیا گل زدن در این فضا ممكن است؟
● از بین بردن انرژی هاشمیان در خط حمله
یكی دیگر از اشكالاتی كه تیم ملی در بازی با چین نشان می دهد، بازی گرفتن از وحید هاشمیان است. بازیكنان خط میانی در زمان حمله روی دروازه حریف چنان بد عمل می كنند كه مهاجمان تیم ملی به خصوص وحید هاشمیان مجبور می شوند بارها به عقب بیایند و همچون یك هافبك توپ پخش كن خود را در خدمت تیم درآورند.
به عقب آمدن هاشمیان از خط حمله تیم ملی و نقل مكان به فضای خط میانی تیم ملی را در خط حمله از داشتن یك مهاجم گلزن محروم خواهد كرد. در واقع هافبك ها با بازی غلط خود كاری می كنند كه هاشمیان مجبور به بازی رو به عقب بشود.
خودش برای خودش توپ سازی كند! كه عقب ماندن هاشمیان از خط حمله باعث از دست رفتن انرژی این بازیكن و تحلیل قوای جسمانی اش می شود و مهم تر از آن رضا عنایتی را كه همواره به یك مكمل نیاز دارد در خط حمله تك و تنها نگه می دارد. نكته ای كه می توان در بازی مقابل مالزی به آن توجه كرد و با توصیه های لازم تمرینات لازم را در یك بازی رسمی انجام داد تا در مرحله حذفی تیم ملی این نقص عمده را از خود دور كند.
هاشمیان به طور كلی بازیكنی نیست كه خاصیت عبور از یار مستقیم اش را داشته باشد. برای گلزنی هاشمیان باید بازیكنان خط میانی و هافبك های كنار اقدام كنند و ا جازه ندهند انرژی این بازیكن با توپ سازی هدر برود.
البته همه این موارد می تواند یك ایراد اساسی تر داشته باشد. شاید لازم باشد كه امیر قلعه نویی و دستیارانش تاكتیك تیم ملی را در مراحل بعد تغییر بدهند. قلعه نویی باید تعارف را كنار بگذارد و از بازیكنانی سود ببرد كه در خدمت تیم ملی هستند.
امیر قلعه نویی باید یك تجدید نظر كلی درباره علی كریمی هم داشته باشد. كریمی در تیم ملی هرگاه موفق بوده است كه محوطه ۱۸ قدم حریف صاحب توپ شده و از آنجا با حركات خلاقانه دروازه حریف را تهدید كرده است. در سیستمی كه قلعه نویی به كار می گیرد بازیكنانی مثل كریمی، هاشمیان و حتی رضا عنایتی در میدان ناپدید می شوند و از جریان بازی دور می افتند. آیا لازم نیست كه سیستم تیمی ملی هم دچار تغییرات درستی شود؟
رضا عربی
منبع : روزنامه ایران ورزشی


همچنین مشاهده کنید