جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


روابط خانواده


روابط خانواده
۱) ارزشها
زوجین نباید نظریه شخصی خود را بر دیگری تحمیل كنند.
اگر چنین كنند، باید مطمئن باشند كه دیگری زیر بار نمیرود.
بنابراین، باید ارزشها و الگوها را پیدا كنند و سعی كنند، مقیّد به آن ارزشها باشند.
به بیان دیگر، آنچه حق است، مطرح است و تسلیم شدن به حق مطرح است، و در این صورت، خواه ناخواه، نظرها به طور نسبی، به یكدیگر نزدیك میشوند و این بحث برمیگردد به این كه هر یك از زوجین بایستی بینشی صحیح داشته باشند كه در قسمت «راه و رسم مشخص زندگی» كتاب حاضر به آن اشاره شده است.
حاكم كردن ارزشها در خانواده، نظر شخصی نیست، بلكه تلاش طرفین است.
حرف حق نباید بین زوجین تفاوت ایجاد كند، و نه تنها بین این زوجین كه همه زوجین به نقطه مشتركی، در ثبوت خانواده و تربیت فرزند و اهداف زندگی میرسند.
مهم این است كه ما این بینش صحیح را داشته باشیم.
نظر من و نظر تو، مطرح نیست، حق مطرح است و كوشش در راه رسیدن به حق، و اینچنین زندگی، چقدر خوش و زیبا و پرمعنا و عاقبت به خیر خواهد بود.
۲ ) محبّت
میگویند، اساس خلقت و آفرینش را محبّت تشكیل میدهد.
محبت، واژههایی مختلف دارد; مانند عشق، دوستی، نیكی و نظایر آن.
عالیترین واژه محبت، «عشق» است و والاترین عشقها، عشق به پروردگار است.
گرچه انسانِ خدا، همه هستی را به عنوان آیات خدا دوست دارد، امّا بعد از عشق به پروردگار، از بهترین و والاترین عشقها، عشق زوجین و عشق در خانواده و بین همسران و كودكان و به عكس است.
اگر زوجین خانواده را محیط عشق قرار دهند، محیط خانواده، به گلستانی معطر و پرگل تبدیل خواهد شد، و گلها و میوههای این باغ، كه همان فرزندان باشند، میوههایی سالم و شاداب و مطمئن خواهند بود.
از محبت تلخها شیرین شوداز محبت مسها زرین شوداز محبت دردها صافی شودوز محبت دردها شافی شوداز محبت دار تختی میشودوز محبت بار بختی میشوداز محبت لجن گلشن میشودبی محبت روضه گلخن میشوداز محبت نار نوری میشودوز محبت دیو حوری میشوداز محبت حزن شادی میشودوز محبت غول هادی میشوداز محبت نیش نوش میشودوز محبت بشر موسی میشوداین محبت هم نتیجه دانش استكی گزافه بر چنین تختی نشستالبته، در اشعار بالا، منظور از محبت، عشق پاك به پروردگار است، اما در پناه آن عشق، همه عشقهای دیگر شكل میگیرد، و گفتیم كه والاترین عشق، پس از عشق به پروردگار، عشق در خانواده و بین خود والدین و بین والدین و فرزند و برعكس بین فرزند با پدر و مادر است.
تمام تلاش زوجین باید حاكم كردن عشق در محیط خانواده باشد.
آوردهاند كه مردی با زنی ازدواج كرد.
شروع زندگی با عشق و محبت بود.
در چشم زن، لكّهای كوچك بود، اما در پناه این عشق، مَرد، لكه چشم زن را نمیدید.
مدتی گذشت و رابطه مرد و زن، برهم خورد و بدبینیها حاكم شد.
در این موقع، مرد متوجه لكه شد.
از زن پرسید:
این خال از چه موقع در چشم تو به وجود آمده؟ زن جواب داد:
از همان موقع كه به من بدبین شدی.
۳ ) گذشت
گرچه نتیجه طبیعی عشق، گذشت است و در عشق، عاشق در معشوق محو میشود، امّا به هر حال، گذشت، یعنی خطای دیگری را اغماض كردن.
البته، واضح است كه عمل صواب یا سخن درست دیگران گذشت نمیخواهد، گذشت در برابر خطای دیگران است.
در قرآن كریم نمونههای زیبایی از گذشت آمده است; من جمله:
(والعافین عن النّاس).
(=همانان كه از مردم درمیگذرند.) و یا از صفات انسانِ خدا آمده است:
(وإذا مرّوا باللّغو مرّوا كراماً).
(=وچون بر لغو بگذرند با بزرگواری میگذرند.)ی و اصو نادیده گرفتن خطای دیگران، نشانه كمال تعالی انسان و رسیدن به فضای اسمای ساتر، غفور و عفوّ و دیگر اسمای پروردگار است.
انسانِ خدا، در برابر بدیها و نادانیهای دیگران، با كینه برخورد نمیكند، بلكه با دلسوزی و نظر اصلاحطلبانه.
در این جا یك سؤال ظریف و در همان حال، جالب پیش میآید و آن این كه، با همسرم كه مرتب بد و اشتباهكاری میكند، چگونه برخورد كنم؟ جواب را به صورت زیر مطرح میكنیم:
ـ اولا:اشتباههای كوچك و بیاهمیت را بزرگ جلوه ندهیم و از كاه، كوهی نسازیم و سهویات و مسائل پیش پا افتاده را ندیده بگیریم.
ـ ثانیاً:در اشتباههای بزرگتر، عالمانه و پخته عمل كنیم و در محیط محبت و دوستی.
البته، به هر حال رعایت تكلیف الهی در روابط خانوادگی نیز ضروری است، اما آداب و احكام انجام تكلیف نیز مهم است.
مواظب باشیم كه از عكسالعملهای فوری خودداری كنیم و محیط را نا امن نكنیم.
داد و فریاد و عصبانیت، نتیجه معكوس میدهد.
و به هر حال، نباید در زندگی خانوادگی مشاجره باشد.
ثالثاً:بیشتر با عمل خود، به همسرمان همه چیز را بیاموزیم تا با حرف.
و خلاصه، با فعل خود او را پند دهید.
● نتیجه
محیط خانه بایستی محیطی جذّاب و شیرین باشد و بهترین ساعات عمر بایستی در خانه و خانواده بگذرد; چرا كه همه سرمایههای مادی و معنوی ما (خانه و زندگی و همسر و فرزندان) همه در این محیط گرد آمدهاند.
اگر محیط خانه غمانگیز است، عیب از صاحبخانه است و صاحبخانه خطاكار است كه نمیتواند خانه خویش را جایگاه مسرّت و خوشی كند.
حقیقت این است كه در دنیا هیچ چیز نیست كه مكرّر و یكنواخت باشد.
مردم كوتهبین همه چیز را یكنواخت و یكجور میبینند و نمیتوانند در هر یك از مظاهر حیات، دقایق حال را، كه در لباسهای مختلف جلوه میكند، پیدا كنند.
بدین جهت، شما اگر هوشیار و خردمند باشید، خوشبختی را در خانه میجویید و با كمی دقت، در آن جا وسایل خوشی و سرگرمی و لذت و تفریح خود را فراهم میكنید.
بهترین ساعات عمر آن است كه در خانه بگذرد.
در همه مراحل عمر، خانواده برای انسان سرچشمه مسرّت است.
كودك در روزگار طفولیت كه تازه چشم به دنیا گشوده است، در آن جا آرامش و سعادت را در آغوش مادر و دامان پدر مییابد.
پس از آن، در دوره جوانی، كه بهار زندگی است و روح انسانی به آفتاب عشق و زناشویی گرم میشود، باز هم لذت و فراغت را در خانه، در پناه همسر محبوب و مهربان خود پیدا میكند.
در مرحله پیری، كه گلهای طلایی آمال، پژمرده و فرسودگی شروع میشود، باز هم ساعاتی كه در خانواده و با همسر یا میان فرزندان میگذرد، قرین مسرّت و خوبی است و انسان احساس میكند كه در كانون روحش، از زیر طبقات خاكستر، جرقههای نشاط و امید جستن میكند و اطفال كوچك با صورت نورانی و قیافه معصوم خود ستارگانی هستند كه پیران سالخورده، فروغ نشاط را از آنها اقتباس میكنند.
آنان كه روحشان سرشار از عشق پاك است، از همه چیزهای خانواده لذت میبرند و برای آنان فضای خانه، چون بهشت است كه هر ساعت و دقیقه مسرّتی تازه در آن مییابند.
البته، علاقه ما به خانه از آن جهت است كه ساكنان خانه را دوست داریم; زیرا گفتهاند:
«از كوچه لیلی میگذرم و بیاختیار در و دیوار را میبوسم.
گمان نكنید كه من دیوارها را میپرستم، بلكه روحم از عشق كسی كه در اینجا زندگی میكند لبریز است و دیوارها را به یاد و نام و عشق او میبوسم.»
بلی، خانواده سرچشمه خوشبختی است از این رو كه افرادش یكدیگر را دوست میدارند و دارای منافعی مشتركند و با یكدیگر یكدل و یكرنگ.
نفاق و ریا ندارند و به یكدیگر دروغ نمیگویند.
وقتی به دور هم مینشینند، گفتگوهایشان مسرّتبخش است، و لبخندهاشان در اثنای صحبت، چون طلیعه فجر سعادت، پرتو امید و نشاط را در اعماق قلوبشان نفوذ میدهد.
آنان خوشبختند، برای این كه رشته محبت و وفا، به یكدیگر ارتباطشان داده است.
● چند توصیه برای حفظ عشق و محبت در محیط خانه و خانواده
۱ ) هر وقت همسر خود را میبینید، به او خسته نباشید بگویید و از یكدیگر و كار و زحمتی كه همسر داشته، تقدیر كنید و همدیگر را ببوسید.
۲ ) در موقع كار، گاهی به یكدیگر تلفن بزنید و از احوال یكدیگر جویا شوید.
۳ ) در امور خانه به همسر كمك كنید.
۴ ) در روزهایی چون سالگرد تولد، عقد، عروسی و نظایر آن به یكدیگر هدیه بدهید.
۵ ) گاهی با گل یا هدیه به منزل بیایید و به یكدیگر هدیه تقدیم كنید.
۶ ) در مسافرتها برای یكدیگر هدیه بگیرید.
۷ ) صفات خوب یكدیگر را تعریف كنید و صفات بد را نادیده بگیرید.
۸ ) پاكیزه و خوشبو و خوشلباس باشید و خانمها به آرایش در منزل و پاكیزگی خود و محیط منزل، بسیار اهمیت بدهند.
بدن انسان بایستی همیشه پاكیزه و خوشبو باشد.
۹ ) به همدیگر احترام بگذارید و حتی الامكان از شوخیهایی كه شأن شما را كم كند، بپرهیزید.
۱۰ ) همسرتان را با همسران دیگر مقایسه نكنید; نه در ذهن خود، او را با دیگری مقایسه كنید (مرغ همسایه غاز است) و نه پیش خود او و یا در برابر دیگری; چرا كه هر كسی یك مجموعه تواناییها دارد كه با توانایی دیگران نباید مقایسه شوند.
۱۱ ) به خویشاوندان همسرتان احترام بگذارید و عیوب آنان را به رو نیاورید و مخصوصاً پدر و مادر هر یك از زوجین، باید مورد محبت و احترام دیگری باشند.
این هم وظیفه اخلاقی و انسانی است و هم در همسر تأثیر میگذارد.
۱۲ ) آخرین وصیت خضر به موسی این بود:
همیشه عیوب و خطای خود را در نظر داشته باش و عیوب و خطاهای دیگران را ببخش.
منبع : پزشک آن لاین


همچنین مشاهده کنید