جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

قرآن و برخورد با اندیشه‌ها


قرآن و برخورد با اندیشه‌ها
« إِنَّ هذَاالقُرانَ یَهدِی لِلَّتیِ هِیَ أَقَومُ » همانا این قرآن (انسانرا) به استوارترین راه‌ها هدایت می‌كند قرآن نیز همانند كتب آسمانی ما قبل خود كتابی است از جانب خالق بی‌همتای هستی و زیر بنای تمدن اسلامی است . در طی قرون گذشته به جرأت می توان گفت هیچ كتابی از نظر عدم تحریف و كتابت صحیح به استواری قرآن نمی رسد . و با نظر به این تفاوت اساسی كه كتب آسمانی تحریف شده و آیات مجعولی به آن افزوده شده بود و یا بعضی از آیات اصلی آن كتب آسمانی از نصّ اصلی حذف گردیده بود بدین جهت احكام و دستورات آنها نمی توانست بصورت حدود و آیات الهی در جامعه پیاده گردد و در صورت پیاده شدن در جامعه چه بسا مشكلاتی را فراهم می آوُرْد. ولی خداوند متعال در سورهٔ حجر می فرماید: « إِنّا نَحْنُ نَزَّلنا الذكّرَوَ إنّا لَهُ لَحافِظونَ» ما خود قرآن را نازل كردیم و محافظ آن خواهیم بود » و این كتاب آسمانی برای همهٔ بشریت و در همهٔ اعصار بوده و هر چه زمان سپری می شود حقایق زیادی از این كتاب آسمانی آشكار می گردد. چنانكه پیامبر اكرم (ص) می فرماید: « لَهُ نُجوم‏ٌ وَ عَلی&#۰۳۹; نُجومِهِ نُجوُمٌ لاتُحصی&#۰۳۹; عَجائبُهُ وَ &#۰۳۹;لا تبلی&#۰۳۹; غَرائب]ه] فیهِ مُصابیعُ اٌلهُدی&#۰۳۹; وَ مَنازِلُ اٌلحِكمَهِ » .
« برای قرآن ستارگانی است و برای ستارگان آن ستارگانی دیگر‌. شگفتیهایش پایان نمی‌پذیرد و عجائبش كهنه نمی شود در آن چراغهای هدایت و منازل حكمت است ». (بحارالانوار جلد ۸۹ ص ۱۷ مجلسی محمد باقر )
تمام اندیشمندان و متفكران مسلمان و غیرمسلمان در مورد اعجاز و غیر بشری بودن قرآن اذعان كرده و قلم فرسایی نموده اند در حالیكه صنف دیگری از گروهای مذكور اقدام به تحریف یا معارضه با قرآن كرده اند كه سرانجام پیامدی جز اظهار عجز و ندامت در مقابل عظمت قرآن نداشته است . در قرآن كریم پرودگار متعال چندین بار این نكته را كه « قرآن به زبان عربی فصیح نازل گردیده است تا بشریت قادر به بكار بستن دستورات و احكام آن باشد » بیان فرموده است و این نكته را میرساند كه حقیقت قرآن همین كلمات و حروف ظاهری نیست بلكه هر آیه ای از آنرا باطنی است و هر آیه‌اش چراغی است روشنگر راهروان مكتب اسلام .
ولی امروزه بعضی از انسانها با غرق شدن در حیات مادی و هوی و هوس نفسانی و غوطه ور شدن در دغدغه‌های عصر ماشینیزم به قصد جدا كردن حساب علم و دین از همدیگر هر چه بیشتر بر محجوریّت قرآن افزوده‌اند در حالیكه چهارده قرن از زمان نزول وحی بر پیامبر اكرم (ص) سپری گردیده است و پس از این زمان مدید بشری كه در باب علم به پیشرفتهایی چشمگیر دست یافته است هنوز به سختی توانسته است پرده جهل از صورت اصول و قواعد متقن علمی منجمله بسیاری از مجهولات علوم سماوی و نجوم شناسی و فقهی و اجتماعی و اقتصادی بردارد موقعی كه همان انسانها به قرآن رجوع می‌كنند در می‌یابند آن حقیقتی را كه حالا آنها بدان دست یافته اند قرآن با صراحتی وصف ناپذیر چهارده قرن پیش هنگامی كه در جزیرهٔ العرب بیش از ۱۷ نفر قادر به خواندن و نوشتن نبوده اند بیان فرموده است . اما در باب اینكه برخورد قرآن با اندیشه‌ها چه كیفیتی دارد و در چه مقوله‌ای است بایستی مطالب بصورت صریح‌تر و واضح‌تر بیان گردد و چون موضوعات برخوردی قرآن در قبل و هنگام و بعد از عصر نزول در سطح گسترده‌ای است و قرآن در مواردی احوالاتی را كه در مورد امتّها بصورت شرطی بیان فرموده است و مربوط به مقوله های بعد از عصر نزول است و مواردی را در مورد امتهای پیشین بیان فرموده است و بسیاری از آیات دارای شأن نزول هستند بایستی تقسیم بندی كوتاهی در مورد برخورد قرآن با اندیشه‌ها صورت پذیرد كه در وسعت فكری نگارندهٔ حقیر ارائه می گردد.
الف) اندیشه هایی كه طرز تفكّر و زبان حال مومنین به خدا و پیامبر و كتاب اوست . این اندیشه‌ها با كلام خداوندی همسو و هم جریان بوده و خداوند نیز بسیاری از آنها را برای انسانها در قالب آیات قرآنی بازگو می نماید . نمونه های این نوع در قرآن كریم زیاد است بطور مثال هنگامی كه حضرت لقمان(ع) فرزند خویش را موعظه می نماید محتوای پند و موعظهٔ حضرت لقمان چنان ارزشمند است كه خداوند متعال در قالب آیاتی برای تمام بشریت بیان می نماید . این نوع اندیشه ها در اوج و تعالی حكمت انسانی است كه خداوند متعال كلام خود را از زبان انسانهایی به تكامل رسیده بیان می دارد . و راه و طریق درست اندیشیدن و درست عمل كردن را به انسانها می آموزد چرا كه در آیهٔ ۱۲ سوره لقمان می فرماید: « ما به لقمن مقام علم و حكمت عطا فرمودیم » و این مصداق بارزی است بر این این مطلب كه در اثر تقوا و ورع انسان به مقامی میرسد كه سخنش از سنخ كلام‏‎ُ الله بوده و همسو با جریان هدفمند آفرینش باشد، و یا در مورد حضرت ابراهیم (علی نبینّاواله و علیه السلام) كه به پدر یا به قولی عموی خود آزر می فرماید از بت پرستی دست بردارد و دنباله رو شیطان معصیت كار نباشد و در ترس این است كه عذاب خدا دامن او را گیرد و در دوزخ با شیطان همنشین باشد كه خداوند متعال در آیات (۴۱-۵۰ سورهٔ مریم ) با تذكرهٔ ابراهیمی شروع كرده و سپس اندیشه ها و خط مشی او را در قالب آیاتی برای انسانها بازگو می نماید و این می نمایاند كه ارزش اندیشهٔ ابراهیمی به حدی است كه بایستی در طول قرون و اعصار جاودانه بماند و چراغی باشد بدست آنهایی كه سیر عبودیت اله العالمین را گم كرده اند و در تیه ظلمت و گناه سرگردان و ناتوان مانده اند . فرق بین اندیشهٔ ابراهیمی و اندیشهٔ شوم طاغوتیان و فرعونیان در این است كه (گرچه همهٔ آنها در قرآن كریم جاودانه مانده اند) اندیشهٔ ابراهیمی قبل از اینكه در قرآن ذكر شود تذكرهٔ وی و بیوگرافی های اوب یان می گردد و خبر از صداقت و نبوت او به بشریّت اعلام میگردد . ولی اندیشهٔ فرعونی قبل از اینكه مطرح گردد خبر از « إِنّه طغی » به میان می آید و چهرهٔ طاغوتی او برای همیشه در تاریخ باقی می ماند و ابراهیم (ع) شایستگی آنرا پیدا می كند كه لقب خلیلُ الرّحمن را وارث گردد.
ب) اندیشه‌هایی كه باور و اعتقادات یهودیان و نصرانیان بوده و اكثر برخورد قرآن و برهانهای قرآن با چنین اندیشه هایی سروكار دارد و خداوند در قرآن پس از اینكه این طرز تفكرات و اندیشه ها را مطرح فرموده است.
منطق اعلایی كه یك شیوهٔ ادبی بسیار ماهرانه می باشد جواب داده است و در نهایت آنها را مذموم و مردود شمرده است . به طور مثال در آیهٔ ۸۰ سورهٔ بقره هنگامی كه نبی اسرائیل گفتند خداوند ما را با آتش جهنمی عذاب نمی كند مگر ایام معدودی خداوند متعال می فرماید: ای پیامبر بگو آیا بر این گفتار خود ادعایی دارید یا از خدا عهد و پیمانی گرفته‌اید كه خداوند در مورد گفتار شما تخلف نكند یا اینكه به خیال جاهلانهٔ خود چیزی را به خدا نسبت می دهید این نوع طرز برخورد منطقی با اندیشه های یهود و نصاری در قرآن تا حدی بی بدیل است .
و یا هنگامی كه یهود و نصاری به مسلمانان گفتند كه داخل آئین یهودیّت یا نصرانیت شوید تا هدایت یابید خداوند بر پیامبر اكرم(ص) فرمود: « ای پیامبر بگو كه آیین ستودهٔ ابرهیم را پیروی می كنیم كه پاك و منزّه از شرك است . »
در ضمن برای باطل ساختن اندیشهٔ آنان می فرماید: كه شما در مقابل سخن آنها بگویید كه ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او و موسی و عیسی نازل شده و آنچه پیامبران از جانب خدا آورده‌اند ایمان داریم . ولی این آیات جواب آنان است خط بطلان كشیدن بر عقاید آنان زمانی ست كه در پی ایات فوق می فرماید : اگرآنها به آنچه شما ایمان آورده اید ایمان آورند راه حق را یافته اند و گرنه در شقاوت و بدبختی خواهند بود و این نیز بالاترین حد برخوردارست كه علاوه بر رد عقیدهٔ آنان با منطقی را سختر عقاید آنان را می كوبد . در حقیقت به تعبیر قرآن آنان خودشان حقیقت را می دانستند و خود را به نادانی زده بودند تا اسلام نیاورند. جالب اینجاست همان یهود و نصاری بهشت را نیز از آن خود می دانستند و در آیهٔ ۱۱۱ سورهٔ بقره این مطلب بوضوح شرح داده شده است . ولی منطق برخوردی قرآن در این مورد نیز جالب توجه است . خداوند اینبار در قبال سخن آنان كه « هیچ كس وارد بهشت نمی شود مگر اینكه یهودی یا نصرانی باشد» می فرماید: آن خیالپردازی آنان است! فقط با یك جملهٔ كوتاه و سپس سند گفتارشان را می طلبد .
ج) اندیشهٔ كفار و شركین و بت پرستانی كه یا در صدد اشكال تراشی بر وحی و پیامبر بوده اند و یا در صدد مقابلهٔ عقیدتی و جهل و عناد در مقابل وحی الهی به پیامبر بوده اند .
چنانكه در آیهٔ ۱۴۸ سورهٔ انعام خداوند می فرماید: « بزودی آنانی كه شرك شدند خواهند گفت اگر خدا می خواست ما و پدرانمان شرك نمی شدیم و … در پی همین گفتار خداوند متعال در آیهٔ مذكور می فرماید« آیا بر این سخن مدرك قطعی دارید؟ و گرنه از خیالات باطل خویش پیروی نمی كنید»
یا در سورهٔ یونس آیهٔ ۶۸ هنگامی كه كافران این مطلب را می گفتند كه خدا فرزندی را اتّخاذ كرده است خداوند با بیانی نرم در دنبالهٔ آیه در مقابل اندیشهٔ باطلشان می‌فرماید: «‌ إِنْ عِندَكُمْ مِنْ سُلطانٍ بِهذا؟» « آیا بی دلیل و از روی جهالت نسبت به خدا چنین می گویید؟ آیا برهانی دارید؟» سپس پس از این پرسش در آیهٔ بعد می فرماید: ای پیامبر بگو آنانی كه به خدا چنین نسبت دروغی می دهند رستگاری ندارند.
مورد دیگری در سورهٔ عنكبوت در آیهٔ ۱۲ در مورد اندیشهٔ كافران بیان شده است كه كافران بر اهل ایمان گفتند كه شما از طریقهٔ ما پیروی كنید اگر به خطا رفتید بار خطاهای شما را ما به دوش می گیریم قرآن نیز در مقابل سخنان و اندیشه های باطل كفار می فرماید كه آنها دروغ می گویند و هرگز بار گناهانشان را به دوش نگیرند. این نوع برخورد با اندیشه های كفار یك نوع آگاهی دادن به اهل ایمان و درهم ریختن كاخ اعتقادات كفار می باشد یك نكتهٔ قابل قبول توجه نیز در این اندیشه های بی اساس وجود دارد و آن این است كه هرجا كه كفّار و مشركان درصدد مبارزهٔ فكری با مسلمانان و پیامبر اسلام برآمده اند و خواسته اند با نفوذ دادن افكار بی بنیان و غیر معقول خود در ذهن مسلمانان شبهه ایجاد كنند بلافاصله خداوند با یك بیان كوتاه كه مبنی بر درخواست سند افكار و گفتار آنان است اندیشه‌های آنان را مردود ساخته است و با اطمنیان می‌توان گفت قرآن تنها كتابی است كه تمام نیازهای بشر رابا برنامه‌ای جامع مرتفع ساخته است و هیچ شبهه ای را بی پاسخ نگذاشته است و استوارترین بیانها در پاسخ معاندین بكار گرفته است .
د) برخورد با اندیشه هایی كه در مورد قرآن در شك و تردید هستند و در مورد نزول وحی و نزول وحی قرآن توسط وحی بر پیامبر در شك و تردید هستند و بعضاً معتقدند كه این كتاب عظیم توسط پیامبر(ص) نوشته شده و كار پیامبر اكرم (ص) می‌باشد. برخوردی كه با افكار و اندیشه های متردّد در قرآن صورت می پذیرد در اصطلاح فرهنگ قرآنی تحّدی نامیده می شود
تحدّی از نوعی ظرافت برخوردار است . در قرآن كریم در سورهٔ بقره و یونس و هود و اسراء خداوند متعال آنهایی را كه در شك و تردید هستند به تحدّی طلبیده است. علاوه بر این كه بعضی ازاعتقادات مورد بحث افرد متردّد هستند در بعضی مورد هم قرآن آنان را افترا گویان یا آنهایی كه عقیده دارند قرآن كار پیامبر ست كه به خدا نسبتداده است معرفی می نماید . شاید یكی از ظریفترین نكات در قرآن آیات مربوط به تحدی باشد . در سورهٔ اسراء آیهٔ ۸۸ خداوند متعال می فرماید: « ای پیامبر بگو تمامی انس و جن جمع شوند و یار و یاور هم بشند تا كتابی مثل قرآن بیاورند نخواهند تونست كتابی مثل قرآن بیاورند » در این آیهٔ مبارك خداوند خداوند توان بشری و انسانی و جن ها را در كتابت نسخه‌ای همچون قرآن بطور قطعی نفی می كند ولی در سورهٔ ثود آیهٔ ۱۳ سوره یك نوع پرسشی را خداوند متعال مطرح می نماید و یكفراخون كم حجم تر از كل قرآنرا مطرح می نماید در این آیهٔ قرآنی پرودگار متعال می فرماید: « آیا شما می گویید قرآن دستاورد و حاصل نبوغ پیامبر(ص) می باشد شما هم هر چه در تون دارید بغیر از خداوند متعال بكار برید و ده سوره از این مفتریات و بهم بافته ها را فراهم كنید . در حقیقت این مورد دوّم یك نوع تخفیف در كمّیت تحدّی به حساب می ید . ولی باز هم در آیهٔ ۲۳ سورهٔ بقره و ایهٔ ۳۸ سورهٔ یونس با مضمونی مشابه به هم بار دیگر خدای بزرگ مرتبه، درجه و كمیّت تحدی را كاهش داده و فقط می فرماید: « اگر در آنچه مابر بندهٔ خود نازل كردیم در شك و تردید هستید تنها یك سوره همانند قرآن بیاورید و در این موردهم هر چه بجز خداوندمتعال در توان دارید بكار گیرید اگر راست می گویید »‌ بنابراین در اهمیّت وحی قرآن از سوی خداوند بر پیامبر اكرم (ص) به عنوان یگانه برنامهٔ سعادتبخش بشر این سه چهار آیه بس كه از ناحیهٔ مقدس ذات باریتالی بوده و هر گونه شك و تردید نسبت به این امر بزرگ همانا ظلم بزرگی محسوب می گردد.
اما از آنجا كه كلّ قرآن كریم بهترین مثمرثمرترین برنامه ریزی حیات انسانی می‌باشد بنابراین این مجموعهٔ بی نظیر و گرانبها بهترین راه ها را فراروی انسانها باز می‌كند و توان بالقوّه استعداد انسانی را در مسیر حركت بسوی تكامل به فعلیّت می رساند. امّا با توجه به مطالب مورد بحث قبلی برخورد عقیدتی و اندیشه ای قرآن منحصر به موارد فوق نیست . چنانكه در آیاتی از قرآن خداوند متعال سرگذشت هلاكت بار اقوام و امتهای پیشین همچون قوم عاد و ثمود و نوح و فرعون را در اثر مبارزه با توحید و یگانه پرستی بیان می دارد . و این آیات در درجهٔ اوّل برای عبرت‌گیری تمام انسانها و در وهلهٔ بعدی برای انذار مشركین و كفّار و كجروان بیان گردیده است . این آگاهی دادن و انذار خط مشی ها را برای تمام انسانها ترسیم می كند و یا اینكه در بعضی آیات اوضاع و احوال اهل بهشت و دوزخ را برای ترسیم تصویری آشكار و واضح از نتیجهٔ اعمال نیك و بد در ذهن انسانها بیان می دارد . مطالب مذكور در این نوشتهٔ كوتاه فقط تعبیری نمادین و كوتاه و بدون بسط كلی ارائه گردیده است و فقط در حد یك برداشت اجمالی می باشد و قلم انسانی ناتوان از بیان كلیهٔ جوانب مطالب و موعظه های قرآنی ست و هر اسنانی به اندازه علم و دانش خود از این اقیانوس بی كران بهره مند می گردد.
به امید روزی كه در اثر عمل به دستورات قرآن و اسلام تمام صحنهٔ گیتی و تمام انسانها شاهد اعتلای كلمه الله بوده و كفر ونفاق و ظلم و ستم در سراسر دنیا جای خود را به عدل و توحید و برادری و برابری داده و همه جای دنیا مدینهٔ فاضله ی باشد كه در آن دستورات حیاتبخش اسلام سرلوحهٔ زندگانی بشر قرار گیرد. انشاء الله
خداوندا! كسانی را كه در راه ترویج این كتاب گرانقدر تو پیوسته مجادت می نمایند موفق بدار و ما را در زمرهٔ خادمین قرآن محشور بفرما
آمین یا رب العالمین »
منبع : مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران


همچنین مشاهده کنید