چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

گفت و گوی قرآنی بستری برای پویش اجتماعی


گفت و گوی قرآنی بستری برای پویش اجتماعی
● نگاهی به جایگاه و آداب گفت و گو در قرآن
انسانها فطرتاً اهل گفت و گو هستند. تاریخ شاید هیچ خصلتی را همپای رخ دادن جدال و گفت و گو میان انسانها از دورترین افقهای ممكن برای ما نقل نمی كند. البته، نباید پنداشت كه همیشه و در هر موقعیت، مجالی برای گفت و گویی اساسی در اختیار همگان بوده است، اما واقعیتی كه از پذیرش آن نمی توان سر باز زد آن است كه رد پای جدال و گفت و گو در تاریخ به چشم می خورد.
امروزه نیز انسان متأثر از فضای فرهنگی مستعدتری كه پیش روی خود یافته، به صورت گسترده تری به گفت و گو روی آورده است.
باید دید قرآن - كه به عمیق ترین لایه های فطرت انسانی و اثرگذارترین ویژگیهای زندگی بشر توجه نشان داده - با مسأله گفت و گو چگونه برخورد نموده و جایگاهی كه برای آن ترسیم و تعریف نموده، كدام است؟
نوشتار حاضر به این مهم پرداخته و مطالبی را در دو محور سامان داده است:
▪ جایگاه گفت و گو در قرآن
نگاهی به مجموعه نسبتاً گسترده گفت و گو در قرآن، نشان می دهد این مقوله در كتاب آسمانی مسلمانان نقشی فراتر از یك وضعیت موردی و محدود به شرایط خاص را ایفا می كند.
از نظر قرآن، گفت و گو بستری برای مناسبات انسانی و زمینه ای پرظرفیت برای معنویت است. قرآن گفت و گو را زمینه ای مشترك و همیشگی برای تكاپوها و پویشهای اجتماعی دانسته و آن را بستری فراگیر و اجتناب ناپذیر برای روابط و مناسبات اجتماعی تعریف می كند. به تعبیر دیگر، گفت و گو در قرآن از حد و مرز وضعیتی مطلوب و مورد درخواست تا سطح توصیف یك خصلت جدایی ناپذیر زندگی جمعی پیش رفته است. در واقع، قرآن در نگاه انسان شناسانه خود آدمی را موجودی «گفت و گو محور» معرفی می كند. از سوی دیگر، به وضوح میان سرنوشت معنوی انسان و گفت و گو پیوندی نزدیك و استوار برقرار می سازد.
بخشی از آیاتی كه از مجموع آنها می توان جایگاه انسانی و معنوی گفت و گو را دریافت، عبارت است از:
۱) روزی را كه هر كسی می آید در حالی كه از خود دفاع می كند، و هر كس هر چه كرده است به طور كامل به او داده می شود و بر آنان ستم نمی رود. (نحل، آیه ۱۱۱)
قرآن علاقه مندی و كوشش برای گفت و گو را از جمله خصلتهای بنیادین و ذاتی انسان می داند؛ خصلتی كه در سخت ترین و نفس گیرترین شرایط نیز در انسان وجود دارد. براساس این آیه، از جمله ویژگیهای انسان در قیامت آن است كه به مجادله می پردازد.
بدین سان، انسان حتی در قیامت به جدال روی می آورد. در قیامت خصلتهای عرضی انسان رنگ می بازند و چیزی از عوارض دنیایی و ویژگیهای این جهانی به آن جا كشیده نمی شود.
۲) به راستی در این قرآن برای مردم از هرگونه مثلی آوردیم، و انسان از هر چیزی جدال پیشه تر است. (كهف، ۵۴)
براساس این آیه، فطرت انسان برپایه جدل شكل گرفته است. جدل بخشی از وضعیتی فطری است كه به اقتضای آن در قبال حوادث و اوضاع به جستجو می پردازد. به تعبیر دیگر، انسان به اقتضای طبیعت خود می كوشد تا جریان حوادث را پیگیری و پیش بینی نماید و آنها را مطابق با تجارب، تصورات و علایق خود دوباره تصویر كند.
۳) و كسانی كه از پرستش طاغوت دوری می كنند و به سوی خدا باز می گردند، مژده برای آنان خواهد بود. پس به بندگانم مژده ده (زمر، آیه ۱۷).
برپایه این آیه، می توان جایگاه گفتگو را با ذكر نكاتی چند آشكار كرد:
در این آیه، سه عنصر «قول»، «استماع قول» و «اتباع قول احسن» مطرح شده است. بدین ترتیب، براساس این آیه باید سه مرحله شكل گیرد:
الف) شكل گیری فضای ارایه و تبادل سخن
ب) استماع سخن و آشنایی با نكته ها و گفته های احسن
ج) اتباع سخن
هر جا خداوند در بیان رابطه خود و انسان واژه «عبادی» و یا مثابه آن را به كار گرفته، پرمایه ترین و اصیل ترین اندیشه را ارایه داده است. با ملاك قرار دادن این قالب بیانی (ایجاد نسبت به صورت ویژه میان خدا و بندگان) به عنوان قالبی ممتاز و حاكی از پرمایگی و اصالت یك اندیشه و موقعیت، می توان به بلند مرتبگی جایگاه گفتگو پی برد، زیرا همین قالب بیانی در ارتباط با گفتگو (بشارت بده به بندگان من) به كار گرفته شده است.
از آن جا كه قرآن به اصیل ترین، واقعی ترین و مهمترین نعمت و موقعیت بشارت می دهد، به كارگیری واژه «بشر» درباره استماع و پیروی از بهترین سخن، از رفیع بودن سطح گفت و گو و برخورداری آن از جایگاهی ممتاز در زندگی معنوی و مادی انسان حكایت دارد.
▪ آیاتی كه گفت و گوها را روایت كرده اند
این كتاب ما را با مجموعه متنوعی از نمودهای گفت و گو رو به رو می سازد. این نمودها در رایج ترین شكل خود گفتگوهایی هستند كه میان پیامبران و مردم رخ داده و قرآن نیز به مثابه حادثه ای تاریخی به یادآوری آنها می پردازد.
در كنار این دسته از گفت و گو، قرآن نمودهای دیگری از گفت و گو را در خود دارد، گفت و گوی پیامبران با یكدیگر، گفت و گوی بنده با خدا در روز محشر، گفت و گوی خدا با پیامبران و گفت و گوهای مردم با یكدیگر.
با این توصیف در این جا به محورهای زیر می پردازیم:
۱) حجم «روایتگری گفتگو» در قرآن
این حجم را می توان بدین صورت بیان نمود:
الف) ذكر ۵۲۷ مرتبه كلمه «قال» در قرآن
ب) حوار خواه در قالب باب مفاعله و یا در قالب باب تفاعل سه جا در قرآن كریم آمده است: سوره مجادله، آیه ۱، سوره كهف، آیات ۳۴ و ۳۷.
ج) در قرآن كریم ۲۹ مورد ماده جدال وارد شده كه در بسیاری از موارد متضمن روایتگری یك گفت و گوست.
۲) شیوه «روایتگری گفت و گو» در قرآن
شیوه قرآن در روایتگری گفت و گو را می توان بدین صورت بیان نمود:
الف) طرح گفته ها و نكته های هر یك از طرفین گفت و گو با حوصله بسیار.
ب) قرآن تا آن میزان به گفت و گو محوریت می دهد كه به هنگام درماندن یك سوی گفت و گو از پاسخ و در پیش گرفتن شیوه هایی همچون اهانت یا ایذاء و... رویكرد تازه ای را در قالب یك پاسخ در زنجیره گفت و شنود آنها ارایه می كند.
قرآن این شیوه را در چند مورد به كار می گیرد:
▪ قرآن وضعیت قوم لوط را باز می گوید كه از پاسخ دهی منطقی در گفت و گو با او درمانده بودند:
«پس نبود پاسخ قوم او، مگر آنكه گفتند: بیرون نمایید آل لوط را از قریه خود» (نمل، آیه ۵۶)
▪ قرآن همچنین درماندن قوم ابراهیم را از پاسخ منطقی به او، چنین حكایت می كند: «پس نبود جواب قوم او مگر، آنكه گفتند: بكشید او را، یا بسوزانیدش...» (عنكبوت، آیه ۳۴)
طبرسی می گوید: در این تعبیر، نسبت سفاهت دادن به آنها نهفته است؛ چه آنكه به هنگام قطع شدن و به بن بست رسیدن دلیل، گفتند: با او محاجه نكنید، بلكه او را بكشید یا او را بسوزانید تا از او خلاص گردید.
▪ گفت و گو محوری در دعوت
از جمله نشانه های اهمیت گفت و گو آن است كه قرآن فضایی را كه دعوت پیامبران در آن شكل می گرفته، فضایی یك سویه نمی خواند بلكه خداوند از پیامبران می خواسته تا اولین گامهای خود را با گفت و گو آغاز كنند:
«پس با او سخنی نرم بگویید، شاید هشیار شود و یا بترسد.» (طه، آیه ۴۴)
▪ آداب گفت و گو در قرآن
گفت و گو براساس قرآن دارای آدابی است:
۱) گوش دادن به مدعیات مخاطب و دقت در آن: گفت و گو كننده باید ادعاهای مخاطب خویش را در مناظره با دقتی تمام فرایابد.
البته، به همان اندازه كه گوش دادن به سخنان طرف مناظره ضروری است، بیان نقدی موشكافانه و عالمانه در مقابل نارساییها یا ناكامیهای معنایی سخنان او نیز ضروری است.
۲) حكمفرمایی كردن فضایی علمی بر بحث و پرهیز از احساسی بودن: دو سوی بحث باید بكوشند فضایی علمی و نه احساسی را بر پرسشها و پاسخهای خویش حكمفرما سازند.
به این آیات بنگرید:
«بگو اگر راست می گویید، دلیل خود را بیاورید.» (بقره، ۱۱۱)
«كسانی كه در آیات خدا - بدون آن كه حجتی برای آنان آمده باشد - مجادله می كنند... .» (غافر، ۳۵)
۳) ضرورت انجام گفت و گو در هر شرایط: گفت و گو در هر شرایطی ضرورت دارد، به این دلیل كه قرآن حتی هنگامی كه به گفت و گو میان طرفداران ادیان توصیه می كند، طبیعتاً كسانی كه با شرایط فاصله های كمتر و برخورداری از نقاط مشترك بیشتر می توانند و باید به گفت و گو بپردازند.
۴) لزوم قرار گرفتن دو طرف مناظره در وضعیتی همسان
درست است كه ممكن است یك طرف گفت و گو در سطح علمی بالاتر و دیگری در مرتبه ای پایین تر قرار داشته باشد، اما از نظر قرآن، منطق و شرط گفت و گو آن است كه هر دو طرف بر اساس اصل مساوات، با ایجاد فضای استماع و پرهیز از سماجت، زمینه كشف و هویدا شدن حقیقت را فراهم آورند.
۵) ضرورت شناسایی نقاط مشترك و استوار ساختن مناظره بر آن:
از آیه «تعالوا الی» كلمه سواء استفاده می شود كه گفت و گو كنندگان ابتدا باید نقطه مشترك و كلمه سواء را بیابند و گفت و گو را بر پایه آن مبنای مشترك مورد قبول به انجام رسانند. كلمه، دستمایه گفت و گوست و گفت و گوها بر اساس تبادل كلمات شكل می گیرند.
۶) مجال دادن به اندیشه ها
برای اینكه اندیشه ها با مطرح شدن در فضای گفت و گو و با گشودن افق در برابر خود به آگاهی تمام برسد؛ چنانكه در آیه ای آمده: و بی شك ما یا شما، یا بر هدایتیم و یا در گمراهی آشكاری قرار داریم (سبأ آیه ۲۴) اسلام می خواهد انسان كاملاً آزادانه بیندیشد.
۷) بهره گیری از شیوه درست: یكی از محورهای مهم توصیه های قرآن درباره گفت و گو، بهره گیری از شیوه درست در گفت و گوست.
در این آیات می خوانیم: و به بندگانم بگو آنچه را كه بهترین (سخن) است، بگویند (اسراء، ۵۳) « و با مردم نیكو سخن بگویید...» (بقره، ۸۳)
از نگاه قرآن، طعنه زدن، تمسخر و تحقیر در تعامل و گفت و گو مردود است، در آیه ای آمده: و معبودانی را كه جز خدا می خوانند دشنام ندهید كه آنان هم از روی تعدی و جهل به خدا دشنام ندهند (انعام، ۱۰۸)
حجهٔ الاسلام احمد مبلغی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید