چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


تئاتر مردم شناختی


تئاتر مردم شناختی
● درباره «یوجینو باربا»
یوجینو باربا (Eugeino Barba) کارگردان و نظریه پرداز ایتالیایی (۱۹۳۶). باربا از اواسط دهه ۱۹۶۰ همزمان با بسط و گسترش الگوهای نظری خود درباره تجزیه و تحلیل فرآیند اجرا، دراماتورژی و آموزش و تربیت اجراگر، اجراهای فراوان و متفاوتی را نیز کارگردانی کرده است.
کاوش های تئاتری وی در لهستان آغاز شد؛ جایی که طی سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۴ در آنجا در مقام دستیار کارگردان با «یرژی گروتفسکی» به همکاری پرداخت. شاگردی باربا در محضر گروتفسکی به ارتباطی غنی منجر شد که خود باربا آن را خویشاوند شدن مرید و مراد توصیف می کند. باربا در سال ۱۹۶۸ با مشارکت مالی کمپانی خودش - تئاتر اودین (Odin Theatre) - کتاب «به سوی تئاتر بی چیز» گروتفسکی را تدوین و آماده چاپ کرد.
او تئاتر اودین را در سال ۱۹۶۴ با گرد هم آوردن بازیگرهایی که از مدارس درام و تئاتر اسلو بیرون رانده شده بودند راه اندازی کرد. تئاتر اودین در سال ۱۹۶۶ به شهر کوچک هولستبروی دانمارک منتقل و در آنجا مستقر شد. باربا در معرفی کار گروتفسکی در سطح عمومی و بین المللی و ترسیم و تعریف رویکرد تئاتر آزمایشگاهی (Laboratory theatre) بسیار موفق عمل کرد که تاثیر آن در اجراهای خود وی نیز آشکار است، به ویژه در اجراهای نخستین او مانند کاسپاریانا (۱۹۶۷) و خانه پدرم (۱۹۶۷) و حتی در آثار متاخر وی همچون قصر هوستبرو (۱۹۹۰). تولیدات گروه تئاتر اودین در سفرهای دوره یی خود با استقبال چشمگیری مواجه شد و به خاطر توان بالای تکنیکی بازیگرهای کارآزموده بسیار تشویق و تحسین شد.
باربا همان طور که اجراهایش را در فستیوال های بین المللی در نقاط مختلف دنیا نمایش می دهد در روستاهای جنوب ایتالیا و برای بومیان آمازون نیز کار اجرا می کند. او این عمل را مبادله می نامد که تبادل فرهنگی، تبادل شیوه ها و تمرین های آموزشی، ترانه ها، آوازها و اجراهای فرهنگ های مختلف را شامل می شود.
آنچه برای باربا ارزشمند است نه کیفیت یا بهای کالاهای مبادله شده که نفس عمل تبادل است. به باور او اگرچه تعامل همیشه اجرامحور است اما برآیند نتایج آن می تواند عینی تر و با دوام تر باشد.
در همین راستا در اجرایی که باربا در روستایی در ایتالیا به نمایش گذاشت تماشاگران به جای خریدن بلیت در ازای آوردن یک کتاب اجرای گروه تئاتر اودین را به تماشا نشستند و به این ترتیب کتابخانه یی محلی و عمومی را - که روستا به شدت نیازمند آن بود - راه اندازی کردند. باربا به کرات با گروه هایی موسوم به «تئاتر سوم» مبادله فرهنگی داشته است. به زعم وی گروه های «تئاتر سوم» گروه هایی هستند که به حاشیه جامعه رانده شده، اغلب زیربنایی حداقلی و ایده آل های هنری والایی دارند و اصلی ترین انگیزه شان تجربه کردن است.
باربا اصطلاح «تئاتر مردم شناختی» را پیشنهاد داد تا آنچه را در پس اجرا و تکنیک های اجراگر در گستره وسیع بین المللی، شیوه های اجرایی و فرهنگ های مختلف نهفته است تشریح کرده، زیر چتر «تئاتر مردم شناختی» واژه نامه یی کاربردی برای تجزیه و تحلیل پرفورمنس به دست دهد. باربا در اجرایی چندفرهنگی (Multicultural) اجراگرهایی را از کشورهای مختلف جهان مقابل یکدیگر قرار داد تا در تمرینی میان فرهنگی (Cross-CulturaL) و تلفیقی اصول و تکنیک هایی را از نظام های فکری متفاوت در اجرای خود به کار برند و با شیوه های اجرایی ملل و فرهنگ های دیگر آشنا شوند.
علاقه و گرایش باربا به مبحث تئاتر بینا فرهنگی در اصطلاح ابتکاری او «تئاتر اوراسیایی» رخ می نماید. اگرچه وی به دلیل نادیده انگاشتن شرایط فرهنگی و اجتماعی اجرا بارها مورد حمله منتقدانی چون روستوم بهاروچا قرار گرفته است اما باور دارد که چشم انداز وی تنها یکی از راه های ساختارشکنی اجرا است و در مقالات و کتاب های متعدد خود تصریح می کند که رویکرد او برای اجراگرها ارزشی عمل گرایانه دارد و نشانگر آن است که هنرهای اجرایی در فرهنگ های مختلف اشتراکاتی دارند که آنها را با یکدیگر متحد و شریک می کند.
باربا به وسیله تمرین ها و شیوه های مختلف خویش دستاوردی مهم برای پرفورمنس غرب به ارمغان آورد که نه فقط به پالودن مهارت های اجرا که به سامان بخشیدن به مبحث مطالعات اجرا یاری فراوانی رساند. برخی از آثار نظری باربا از این قرارند؛ در جست وجوی تئاتر (۱۹۶۵)، جزیره های شناور (۱۹۷۹)، تئاتر مردم شناختی (۱۹۸۲) بدن منبسط؛ درباره انرژی های بازیگری (۱۹۸۵)، تئاتر اوراسیایی (۱۹۸۸)، تئاتر سوم؛ میراثی از ما برای خودمان (۱۹۹۱) و...
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید