جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


جنجال بر سر هیچ


جنجال بر سر هیچ
● درباره «بیمار»، فیلم تازه مایکل مور
نگارش گزارشات جنجالی در مورد مایکل مور برای روزنامه نگاران تبدیل به کلیشه شده است و مبداء این جنجال نیز گزارشات رسانه یی پرسروصدای منتشر شده در مورد او بوده اند. در واقع هر فیلمسازی (گذشته از مواضع سیاسی اش) اگر اثرش ارزش مورد بحث قرار گرفتن را داشته باشد در معرض چنین قضاوت هایی قرار خواهد گرفت. اما مساله اینجا است که در مورد مور آنچه منشاء بحث و مناقشه می شود خود او است نه فیلم هایش. مقصر بخش زیادی از این داستان خود مور است یا دست کم می توان جنجال های پیرامون او را به نوعی محصول جانبی منش و روش او دانست.
اثر جدید مایکل مور «بیمار» (سیکو) عملکرد سیستم درمانی ایالات متحده در بخش خصوصی و غیردولتی را به چالش می کشد و با ارائه مجموعه یی از حکایت ها و آمار استدلال می کند سیستم درمانی دولتی بسیار کاراتر از بخش خصوصی خواهد بود. مثال های مور شامل ارقام هراس برانگیزی از میزان رضایت از زندگی و مرگ و میر نوزادان و همین طور شهروندانی که امکانات پزشکی از آنها دریغ شده یا زیر بار کمرشکن هزینه این امکانات نابود شده اند می شود که در کنار آنها سخن از دلارهایی می گوید که به احزاب سیاسی اهدا می شوند.
در «بیمار» هدف مور به دام انداختن مدیریت شرکت های بیمه یا اشاره به تصور منفی موجود علیه «بیمار» و ذات بیماری نیست. او اثر خود را بر روی آن دسته از مردم امریکا که صاحب بیمه هستند متمرکز می کند. (و در همین حین با بیانی گزنده اعلام می کند بسیاری از مردم کشور بیمه نیستند) و در ادامه با گفت وگو با افرادی که از بوروکراسی سودمحور حاکم بر سیستم درمانی این کشور آسیب های جدی و حتی مرگبار دیده اند و همین طور افراد جزء سیستم درمانی که از این طریق امرار معاش می کنند تصویری زننده و آزاردهنده از سیستم درمانی خصوصی امریکا ارائه می دهد.
اما این تصویر آزاردهنده در عین حال چندان چالش برانگیز یا ناشناخته و حیرت آور نیست، چون هیچ کس حتی سیاستمداران دو حزب جمهوری خواه و دموکرات هم در مقام تایید و دفاع از سیستم درمانی نیستند. در واقع فیلم «بیمار» را می توان غیرجنجالی ترین اثر مور دانست، زیرا موضوع مورد ادعای آن چیزی نیست که کسی با آن مخالفتی داشته باشد، حتی سران دو حزب اصلی امریکا هم به ضعف های سیستم درمانی این کشور معترفند. مبحث اصلی که این فیلم می توانست برانگیزد ذات «درمان» بود که نتیجه آن می توانست بسیار مفید و مناقشه برانگیز باشد.
مایکل مور همواره دست و دلبازانه باورهای سیاسی خود را در آثارش به نمایش درآورده است. اما هیچ یک از آثار پیشین او به اندازه اثر اخیرش اصول ایدئولوژی او را به وضوح و دست یافتنی نمایش نداده اند. فیلم های پیشین مور بیشتر حکایات اخلاقی پر از قطب های مثبت و منفی و شریر و قربانی بود ه اند که کارگردان در آنها در نقش یک قاضی با مظلومان همدردی می کند و به جنگ بدکاران که در لانه های قدرت و افتخارشان پنهانند، می رود. «بیمار» بیش از آنکه به راه حل های جایگزین در سیاستگذاری امور درمانی امریکا بپردازد، به سادگی تنها الگویی مقایسه یی را دنبال می کند.
او پس از نمایش تصویر مخوف سیستم درمانی امریکا به سراغ سیستم های درمانی مختلف موجود در سایر کشورها (کانادا، فرانسه، انگلستان و کوبا) می رود، عمده ترین تفاوت کشورهای یاد شده با ایالات متحده این است که در آنها دولت برای شهروندان خدمات درمانی رایگان فراهم می کند.
خصوصاً تصویر اتوپیایی که مور از فرانسه ارائه می دهد ممکن است کمی اغراق آمیز به نظر برسد. اما کمتر فیلمسازی را می توان یافت (خصوصاً در میان برندگان جشنواره کن) که به نوعی عشق به فرانسه نداشته باشد. اما این عشق هم مانند گفت وگوی جالب مور با «تونی بن» یکی از اعضای حزب کارگر انگلستان وسیله یی برای دستیابی به مقصود اصلی کارگردان است؛ بن در فیلم از روی یک دفترچه چاپی متن اطلاعیه ایجاد سرویس ملی سلامت و درمان انگلیس در سال ۱۹۴۸ را می خواند، آن هم به گونه یی که گویی آن را نمونه یی عالی از دموکراسی به شمار می آورد نه مثالی از پدرسالاری دولتی در آن دوران.
در هر حال دموکراسی سوسیالیستی اصطلاحی است که مدت ها است از دایره لغات سیاسی امریکا حذف شده و یافتن چرایی این موضوع بر عهده پژوهشگران است. مایکل مور در این میان ترجیح می دهد به جای دریابی ریشه برتری طلبی و خودبزرگ بینی امریکایی، تنها به دشمنی با آن بپردازد.
او مایل است مردم امریکا مانند بقیه مردم جهان باشند. وقتی مور در فیلم هایش نالان می پرسد؛ «ما که هستیم؟» مقصود او بررسی دلایل وضعیت فعلی جامعه امریکا نیست. او نمی پرسد «چرا» اثری از فرهنگ همسایگی یا سخاوتمندی و خیرخواهی در سیستم خدمات عمومی و رفاه اجتماعی این کشور دیده نمی شود یا چرا روحیات عامه مردم در نحوه اداره کشور منعکس و لحاظ نمی شود، او تنها مصر است که «باید» این طور باشد و جز این نیست و آنگاه منتقدانش را به مبارزه می خواند تا با برهان و دلیل بگویند چرا با نظر او موافق نیستند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید