جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دزدیهای تکراری!


دزدیهای تکراری!
● نگاهی به سومین قسمت از فیلم « دزدان دریایی كارائیب »
▪ كارگردان: گور وربینسكی
▪ فیلمنامه نویسان: تد الیوت، تری روس
▪ بازیگران: جانی دپ، كی را نایتلی، جفری راش، چو یون - فت، اورلاندو بلوم، ...
▪ موسیقی: هانس زیمر
▪ ۱۶۸ دقیقه
▪ محصول: ۲۰۰۷
● خلاصه فیلم:
الیزابت سوان (كی را نایتلی) و كاپیتان باربوسا (جفری راش) برای حل مشكلی و مذاكره با سائوفنگ (چو یون - فت)، رئیس دزدان دریایی، عازم سنگاپور می شوند. الیزابت، باربوسا، و ویل ترنر (اورلاندو بلوم) تصمیم می گیرند تا یك گروه ۹ نفری از دزدان دریایی تشكیل دهند و به مبارزه با كاپیتان دیوی جونز (بیل نای) و كاتلر بكت (تام هولندر) كه كنترل كشتی ارواح «داچمن پرنده» را بر عهده دارند، رفته و اقیانوسها را از شر دزدان دریایی پاك كنند.
اما قهرمانان فیلم، نخست باید كاپیتان جك اسپرو (جانی دپ) را از سرزمین ماوراءلطبیعی و برزخ گونه ای كه در قسمت دوم توسط كاپیتان جونز به آن تبعید شده، نجات دهند. این سفر پر مخاطره هنگامی آغاز می شود كه پایان دنیا نزدیك است. كاپیتان باربوسا، ویل ترنر و الیزابت سوان باید به آن سوی دنیا سفر كنند تا آخرین همپیمان خود را برای نبردی سرنوشت ساز بیابند. اما آیا ویل، الیزابت و جك می توانند بدون دادن تلفات، جونز و بكت را شكست داده و به هدف خود برسند؟
ماجرای «دزدان دریایی كارائیب» با ساخت قسمت سوم آن با عنوان «پایان دنیا» به پایان می رسد. دزدان دریایی: «طلسم مروارید سیاه» - به طرز باور نكردنی مورد استقبال قرار گرفت و همین امر تولیدكنندگان فیلم را تشویق كرد تا قسمت های بعدی را طولانی تر و با جزییات بیشتر بسازند. نسخه آخر این داستان سه قسمتی، تقریباً هیچ چیز جالبی به دو قسمت قبل اضافه نمی كند، با این حال توانسته با صرف انرژی و به كارگیری خلاقیت و نوآوری، فیلمی باشد كه در حدود سه ساعت بیننده را به تماشای خود وا می دارد.
بازگشت «جانی دپ» و دیگر ستاره های فیلم و صحنه های هیجان انگیز و شمشیربازیهای جذاب آن، موجب شده تا این قسمت نیز همانند قسمت دوم - «صندوق مرد مرده» - بینندگان زیادی را به تماشای فیلم ترغیب كند و حتی نسبت به دو قسمت قبلی پر بیننده تر باشد.
این فیلم در آمریكا همزمان با دو مدعی پر قدرت یعنی «مرد عنكبوتی ۳» و «شرك ۳» اكران شد، ولی در بازارهای جهانی رقیب كمتری داشت.
فیلم از لحاظ داستان پردازی، فیلمنامه از هم گسیخته ای دارد و به حد كفایت تأثیرگذار نیست، با وجود این، شاید بتوان گفت در مقایسه با دو قسمت قبلی تقریباً هدفی را دنبال می كند: شخصیتهای داستان در یك سفر حماسی قصد دارند به نقطه پایانی زمین برسند! البته این مسأله را نباید نادیده گرفت كه فیلم بر روی مسایل خصوصی هر یك از شخصیتها بیش از اندازه تأكید كرده است؛ به عنوان مثال تلاش الیزابت برای نجات پدرش (استلان اسكارگارد) از كشتی داچمن پرنده، رقابت جك با باربوسا، و تعهد وی به دیوی جونز. تنها نقطه پر رنگ و برانگیزنده فیلم، به تصویر درآوردن دیوی جونز و تیما دالما (نوامی هریس) به صورت خدایان دریا در كالبد انسانی است.
می توان گفت آنچه به فیلم جنبه سرگرم كننده می دهد استفاده از صحنه های از پیش تعیین شده و تكرار شده در قسمتهای پیشین و دكورهای كلیشه ای است. برای نمونه می توان به سكانس آغازین فیلم كه «جك اسپرو» را در سرزمین تبعیدی كاپیتان جونز و در حال استراحت نشان می دهد، و یا ملاقات اعضای گروه «الیزابت سوان» در شهر مخفی دزدان دریایی اشاره كرد.
این صحنه ها واقعاً طراحی صحنه در خور توجهی دارند، اما با چهره ای كه از «دیوی جونز» به عنوان شخصیتی هولناك و پر هیبت و ملوانان «داچمن پرنده» در پایان قسمت دوم نشان داده شده است، هماهنگی ندارد.
فیلم، بخش اعظم موفقیت و تأثیرگذاری خود را مدیون نبردهای دریایی پر مخاطره ای است كه در چهل دقیقه پایانی فیلم به نمایش كشیده می شود، و این جذابیت با نبرد دو كشتی «مروارید سیاه» و «داچمن پرنده» كه هر دو گرفتار امواج سهمگین اقیانوس می شوند، به اوج خود می رسد.
باقیمانده فیلم به انفجارهای طولانی و گفتگوهای بی سر و ته و صحنه پردازیهای رایانه ای اختصاص می یابد كه شاید تدبیری است برای طولانی تر كردن فیلم و احتمالاً مقدمه ای است برای ساخت قسمت چهارم آن!هر چند بازیگر مشهوری چون «جانی دپ» در این فیلم هنرنمایی می كند، اما حقیقت این است كه داستان فیلم چون كلافی درهم پیچیده است.
از یك منظر به سختی می توان این سه قسمت را سه فیلم مجزا قلمداد كرد، بلكه بیشتر شبیه داستان واحدی است كه در سه نسخه كش داده شده است! بیننده باید ماجراهای پراكنده و صحنه ها و فضاهای تكراری و یكنواخت را تحمل كند تا بلكه جانی دپ با انجام عملی جالب و سرگرم كننده، جو فیلم را تغییر دهد، و یا چهره های جدیدی چون «كیت ریچاردز» یا «چو یون - فت» فضا را جذاب كنند.
استفاده از چهره جدیدی چون «چو یون - فت» در قسمت سوم كه در دو قسمت قبلی حضور نداشت، سبب شده تا فیلم در آسیا مخاطب بیشتری پیدا كند.
جلوه های ویژه شلوغ و مدرن فیلم و موسیقی یكنواخت و بی وقفه «هانس زیمر»، كه حتی بر روی دیالوگ های فیلم نیز سایه انداخته، صحنه های هولناك فیلم را در هاله ای از ابهام فرو می برد.
بدون شك فیلم لحظات به یاد ماندنی و صحنه های قابل توجه زیادی دارد، اما حس غالب این است كه دست اندركاران فیلم تنها تلاش خود را بر خلق صحنه های غیرقابل انتظار و تكان دهنده متمركز كرده اند تا همزمان با پیشروی فیلم، بیننده را در بهت و اضطراب نگه دارند.
«پایان دنیا» به عنوان اثری كه پایان بخش داستان دیگری است، موفق عمل كرد. اما آن ذوق هنری و انرژی قابل انتظار را به كار نبرده است.
به نظر می رسد در قسمت سوم نیز شخصیتهای فیلم در داستان رها شده اند تا سرنوشت آنها باز هم در قسمتهای بعدی مشخص شود.
در این فیلم بار دیگر شاهد كسب هنری همیشگی و شناخته شده «هانس زیمر» به عنوان آهنگساز فیلم هستیم كه با درایتی خاص توانسته انسجام میان هر سه قسمت فیلم را حفظ كند، اما شاید از نگاهی دیگر، به كارگیری سبكی تكراری و قابل پیش بینی در سه فیلم كمی خسته كننده باشد.
«زیمر» برای آهنگسازی قسمت اول فیلم ناچار شد با مشكلات غیرقابل پیش بینی ای دست و پنجه نرم كند، اما برای قسمت دوم زمان كافی داشت تا نواقص سری اول را برطرف سازد و سعی كرد افقهای تازه ای را در موسیقی این فیلم تجربه كند، اما متأسفانه نتیجه كار در نهایت نسخه برداری غیرهنرمندانه ای شد از دو فیلم «صخره» و «صلح ساز». او در قسمت سوم سعی كرد با به كارگیری آلات موسیقی جدید مانند سازهای بادی و ضربی، و استفاده از همخوانی ها و تك خوانی ها در متن آهنگ، سبك متفاوت و جدیدی را بیافریند.
استفاده از آواز در متن فیلم نیز جنبه خلاقانه زیادی دارد، نظیر سرودی كه تحت عنوان سرود ملی دزدان دریایی معرفی می شود!
در نهایت اینكه، دزدان دریایی ۳ را نمی توان در كل یك اثر سینمایی به شمار آورد، بلكه در واقع یك فیلم است كه تنها با هدف سود بیشتر ساخته شده است. تولیدكنندگان فیلم مخاطبان را اغوا می كنند كه داستانی تقریباً تكراری را برای بار سوم ببینند.
آزاده نجفی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید