پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


انتخاب همسر، چگونگی یا چرایی؟


انتخاب همسر، چگونگی یا چرایی؟
بسیاری از بحث‌هایی كه در مورد ازدواج انجام گرفته سعی كرده به چگونگی انتخاب همسر بپردازد و كمتر تلاش بر این بوده كه به چرایی آن نیز پاسخ داده شود.
همیشه نیروهای ناشناخته‌ای در وجود ما بوده‌اند كه در چرایی انتخاب ما مداخله كرده و ما از آنها بی‌خبر بوده‌ایم چرا از رنگ بخصوصی خوشمان می‌آید و از یكدیگر متنفریم؟ چرا برخی از افراد برای ما جالبند و برخی دیگر احساس بدی در ما ایجاد می‌كنند؟
چرا فردی را برای همسری انتخاب می‌كنیم و در مورد افراد دیگر اصلاً فكر هم نمی‌كنیم؟ این نیروها همان نیازهای ما هستند كه از كودكی در ما شكل می‌گیرند و در بزرگسالی در روابط ما با دیگران تأثیرگذار هستند. چگونگی شكل‌گیری این نیازها بحث دیگری است كه نمی‌خواهیم در اینجا به آن بپردازیم. ولی مهم است بدانید چه نیازهایی شما را وادار به انتخاب فرد بخصوصی برای همسری می‌كند.
دو سطح از نیازها را می‌توان در افراد به درجاتی مشخص كرد. در یك سطح نیازهایی قرار دارند كه ما را از «تحقق خویشتن» وامی‌دارند من آنها را «نیازهای كاهنده» یا نزولی می‌نامم. دسته دیگر نیازهایی هستند كه ما را به سمت تحقق خویشتن هدایت می‌كنند من آنها را «نیازهای بالارونده» یا سعودی می‌نامم.
نیازهای كاهنده همیشه ما را در سطحی نگه می‌دارد كه برآورده شدن آنها به رضایت طولانی‌مدت در ما منجر نمی‌شود. این نیازها به طور فزاینده‌ای بر عزت نفس، اعتماد به‌نفس، خودپنداری ما اثر مخربی می‌گذارند و ما را از برآورده كردن آن نیازها سیر نمی‌سازد.
این نیازها به طور چشمگیری سراسر زندگی ما را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و موجبات نارضایتی دائمی ما را از محیط پیرامون، روابط با دیگران و زندگی فردی فراهم می‌آورد. به عنوان مثال نگاه كنید به نیاز مورد توجه بودن،چنین نیازی سبب می‌شود اغلب ما از دیگران بخواهیم كه به ما توجه داشته باشند و نیازهای ما را برآورده سازند بدون اینكه ما نیز بخواهیم رفتار متقابلی داشته باشیم.
از آنجا كه چنین توقعی به طور كامل برآورده نمی‌شود فرد همیشه از خود و روابطش با دیگران نالان است. در عین حال حتی اگر به طور كامل چنین نیازی برآورده شود هنوز فرد احساس تنش می‌كند.
سه خاصیت اساسی در نیازهای كاهنده وجود دارد: یكی اینكه فرد دارای چنین نیازهایی به سرعت می‌خواهد به نیاز خود پاسخ بگوید. دیگر اینكه پس از برآورده شدن نیازش نیز ابراز نارضایتی نسبت به خود و دیگران می‌كند. سوم اینكه این نیازها روابط بین فردی او را دچار اشكال می‌سازد و موجب می‌شود روابط پرتنشی را با دیگران تجربه كند.
● نیازهای بالارونده
برآورده كردن نیازهای بالارونده موجب ایجاد سطح مناسبی از رضایت از خویشتن می‌شود. توجه به این نیازها سبب ایجاد تعادل در روابط بین فردی می‌شود به گونه‌ای كه در هر رابطه‌ای فرد هم به نیازهای خود توجه می‌كند و هم به نیازهای دیگران.
توجه به نیازهای افزاینده موجب تحقق خویشتن و رسیدن به آن چیزی می‌شود كه فرد از خود انتظار دارد. این نیازها در افرادی به وجود می‌آید كه سطح قابل قبولی از رضایتمندی از خویشتن در خود احساس كرده‌اند. معمولاً چنین افرادی دارای سطوح مطلوبی از عزت نفس بالا، نگرش مثبت نسبت به خود و اعتماد به نفس هستند.
در چنین شرایطی در افراد نیازهایی به وجود می‌آید كه موجب تحقق خویشتن آنها می‌شود. این نیازها شامل، نیازهای فیزیولوژیك، توجه به خویشتن، نیاز به خودمختاری، نیاز به تفریح، نیاز به سازندگی، نیاز به پیوندجویی، نیاز به شناخت، نیاز به شهرت، نیاز به تحقق خویشتن و نیاز به معنویت است.
این نیازها همچنین می‌تواند خواص نیازهای كاهنده را نداشته باشد. یعنی افراد به تدریج به آنها پاسخ داده و از برآورده شدن آنها احساس خوبی داشته باشند، در صورت به تعویق افتادن آنها احساس تنش نكنند و موجب ایجاد روابط بین فردی سازنده‌ای شوند.
توجه به اینكه كدام دسته از نیازها موجب انتخاب همسر می‌شود حائز اهمیت است. از آنجایی كه همه افراد در شرایطی براساس نیازهای كاهنده به درجاتی رفتار می‌كنند پس بنابراین به احتمال زیاد بسیاری از انتخابهای افراد براساس نیازهای كاهنده صورت می‌گیرد.
به عنوان مثال فردی كه نیازهای افزاینده زیادتری دارد ممكن است در موقعیت انتخاب همسر نیاز كاهنده محبت و دلسوزی كردن، او را وادارد تا فردی را انتخاب كند كه بسیار به محبت او نیازمند است و او فردی است كه به توجه و تكیه‌گاه و كمك گرفتن نیاز دارد. این دو اگر چه همدیگر را كامل می‌كنند ولی نمی‌توانند در آینده زندگی موفقی داشته باشند چرا كه در این حالت فردی گیرنده و فردی دیگر دهنده است.
بعلاوه این دو نفر نمی‌توانند همدیگر را درك كنند چرا كه دنیای ذهنی بسیار متفاوتی نیز دارند. آن چیزی كه فردی را ناراحت می‌كند ممكن است برای دیگری جالب باشد و بالعكس.
سؤالهای رایج برای انتخاب همسر
● چه تناسبی باید بین دو فرد باشد؟
شباهت در تحصیلات، مذهب، فرهنگ، همشهری بودن، طبقه اجتماعی و اقتصادی، قومیت و زبان و نژاد از ملاكهای اساسی انتخاب همسر است.
چه فاصله سنی مناسب است؟براساس برآوردها و طبق رسوم ۴ سال فاصله سنی (بزرگتر بودن پسر) بین دو فرد مناسب است.
در هنگام خواستگاری‌ چه سؤالهایی باید پرسیده شود؟اگر چه می‌توان سؤالهای عمومی مانند انتظار شما از زندگی زناشویی چیست؟ چقدر مستقل هستید و برنامه‌ای برای زندگی دارید؟ ملاكهایی كه جستجو می‌كنید را چقدر در من می‌توانید پیدا كنید؟ از طرفین پرسیده شود و توجه داشته باشید كه افراد در موقعیت‌های اجتماعی بهترین تصویر را از خود ارائه می‌دهند، پس بسنده كردن به صحبتها خطاست. شما می‌توانید روابط خانوادگی آنها، روابط با دوستان و همكاران پیشینه آنها و خانوادگی را از سایر منابع مانند دوستان، همسایگان و همكاران آنها به دست بیاورید.
چه ملاكهایی را باید مدنظر داشت؟برای هر فردی ملاكها می‌توانند متفاوت باشد به عنوان مثال برای فردی ممكن است زیبایی، استقلال مالی و سطح به خصوصی از وضعیت مالی، پرستیژ اجتماعی در اولویت باشد. آنچه مهم است این است كه ملاكهایتان را آنچنان كه هستند در دیگران جستجو كنید، شما می‌توانید آنها را تعدیل كنید ولی هیچ‌گاه نخواهید كه ملاكی را به جای دیگری نادیده بگیرد.
بعد از شكست در عشق چه كنیم؟غالباً افراد در این هنگام به دنبال جایگزین كردن فرد دیگری هستند. این كار می‌تواند هم اشتباه باشد، هم خطرناك چرا كه معمولاً تصمیم‌گیری در موارد بحرانی به صلاح نیست. اغلب به طور همه‌جانبه در مورد چنین تصمیم‌گیریهایی فكر نمی‌شود. بهتر است شخص شكست خورده به خود فرصتی برای ترمیم عواطف جریحه‌دار شده بدهد و فرایند سوگ را طی كند.
نظر دیگران چقدر می‌تواند در انتخاب همسر مهم باشد؟از آنجا كه خانواده‌ها در مراحل مختلف زندگی زناشویی حضوری غیرقابل انكار دارند پس بهتر است خانواده‌ها در جریان انتخاب همسر قرار گیرند. یكسانی ملاكهای فرد با معیارهای خانواده در موقعیت بعدی زناشویی اثر مثبت دارد.
چه مشابهتی می‌تواند بین دو فرد باشد؟هر چه خصوصیات شخصیتی و نیازهای افراد به یكدیگر نزدیكتر باشد (شباهت نیازها و نه مكمل بودن آنها) احتمال موفقیت ازدواج بیشتر است.
آیا مجاز هستیم قبل از ازدواج دیگری را تغییر دهیم؟ یكدیگر را آنچنان كه هستید بپذیرید و سعی نكنید تغییر دهید. به عوض تغییر دادن یكدیگر از هم جدا شوید و فردی را انتخاب كنید كه به تغییرات كمی نیاز داشته باشد. به عنوان مثال اگر پسری می‌خواهد با دختری محجبه ازدواج كند و به طور اتفاقی با دختری آشنا شده كه از نظر رعایت حجاب مطلوب پسر نیست به عوض تلاش برای محجبه كردن دختر می‌تواند فردی را انتخاب كند كه با معیار حجاب او مطابقت داشته باشد. چرا كه تغییراتی كه ما آنها را به خاطر دیگران در خود ایجاد می‌كنیم نمی‌توانند در ما پایدار باشند.
آیا روابطی كه قبل از ازدواج وجود دارد می‌تواند در خلال ازدواج نیز به همان خوبی ادامه یابد؟به یاد داشته باشید كه همه انسانها در موقعیت‌های اجتماعی به گونه‌ای رفتار می‌كنند تا بهترین تصویر را از خود ارائه دهند. آنها ممكن است نیازها، انگیزه‌ها و رفتارهای خود را مهار كنند و آنها را به تعویق بیندازند.
به این ترتیب برخوردها و رفتار و كردار حین آشنایی می‌تواند به خوبی زمانی كه افراد با یكدیگر ازدواج می‌كنند نباشد. چرا كه مهارهای اجتماعی در زمان ازدواج برداشته می‌شود و افراد براساس درونیات خودشان رفتار می‌كنند.
رامین كریمی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید