جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

قلم، دموکراسی و حقوق بشر


قلم، دموکراسی و حقوق بشر
قلم (همان که پروردگار در وحی به رسولش بدان سوگند خورد؛ ن، والقلم و مایسطرون)، آزادی قلم، و حرمت قلم، پیوند خورده است با آزادی عقیده و بیان، با آزادی بیان، با حقوق بشر...
اگر حقوق بشر به مفهوم امروزی - و مدرن - آن را با انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹) همزاد یک دوران فرض کنیم، در اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه، تصریح شده است که «آزادی بیان و افکار و عقاید، گرامی ترین حق بشر است؛ بنابراین همه شهروندان می توانند به آزادی سخن بگویند، بنویسند، و نوشته های خود را به چاپ رسانند.» و ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، تاکید کرده است که «هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد...» آیا تحقق این حق، و حقوق بشر، بی آزادی «قلم» و بی امنیت و آرامش خاطر «نویسنده» قابل تصور است؟...
آزادی قلم چنان با حقوق بشر در آمیخته و مشروعیت و چهره نظام های سیاسی چنان با آزادی و امنیت «قلم» گره خورده است که حتی نظام های سیاسی غیردموکراتیک نیز می کوشند تصویری آزاد و امن از فضای فرهنگی - اجتماعی خویش ارایه دهند و هرچند در ظاهر، خود را متعهد به حرمت «قلم» بنمایانند. از همین رو است که - به عنوان نمونه- امیرعباس هویدا در آخرین ماه نخست وزیری خود اظهار داشت؛ «همه ما می خواهیم در مملکتی زندگی کنیم که در آن آزادی قلم وجود داشته باشد... دولت هیچ وظیفه ای ندارد که قلم ها را به یک سو هدایت کند... ما به آزادی قلم و بیان اعتقاد داریم و احترام می گذاریم و این نکته ای است که شاهنشاه بارها تاکید فرموده اند.»
نظام های دموکراتیک تنها با برگزاری انتخابات دوره ای، تعریف و مشخص نمی شوند؛ افزون بر لزوم رقابتی بودن آن، روندهای مشارکت در آن - و از جمله فعالیت جریان های مختلف سیاسی- نیز باید آزاد و منصفانه باشد. آزادی مطبوعات و صاحبان قلم و عقاید این گونه، تاییدکننده یک وجه مهم از روندی است که می تواند دموکراتیک یا غیردموکراتیک توصیف و ارزیابی شود. مضحک می نماید؛ رستاخیز، ارگان حزب شاه (رستاخیز) در مرداد ۵۶ می نویسد؛ «هر جامعه خواستار پیشرفت و ثبات، باید محیطی برای آزادی بیان و قلم به وجود آورد...» و این در حالی است که در همان هنگام گروهی از برجسته ترین و مشهورترین نویسندگان، پژوهشگران و شاعران کشور در نامه ای سرگشاده به نخست وزیر وقت، از «ضوابط شدید سانسور» و «محدودیت ها و فشارها»ی غیردموکراتیک انتقاد می کنند. مجموعه مطالبات نیروهای اجتماعی به تغییر نظام سیاسی در بهمن ۵۷ منتهی شد. «قانون اساسی» جلوه گر خواسته های انقلابیون شد؛ در اصل ۲۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قید شد؛ «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند» و در اصل نهم آن آمد؛ «هیچ مقامی حق ندارد آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.»
اجازه دهید از قلم شیوای یکی از برجسته ترین صاحبان قلم این دیار (زنده یاد دکتر علی شریعتی) در مقام «قلم» شاهد آورم؛ هر کس توتمی دارد که با آن عشق می ورزد، دوست می دارد، می پرستد، می نالد، دعا می کند، می گرید، اشک می ریزد، انتظار می کشد، صبر می کند، اخلاص می ورزد، ارزش می نهد، درد می کشد، رنج می برد، ایثار می کند، می گدازد... توتم پرچم جاوید و تقدس توتم به دلیل همین جاوید بودن است... هر کس توتمی دارد... هر قبیله ای توتمی را می پرستد... و «قلم» توتم قبیله من است، خدای همه قبایل، خدای همه عالمیان، بدان سوگند می خورد، به هر چه از آن می تراود سوگند می خورد، به خون سیاهی که از حلقومش می چکد، سوگند می خورد... و قلم، توتم ماست... قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است...
اینجا و آنجای جهان در روز قلم، مثلث همیشگی و اربابان قدرت، ثروت و معرفت، همچنان دست اندرکار تهدید قلم و ابزارهای آگاهی بخشی و روشنگری اند؛ تمامیت خواهی با بینش انتقادی سر سازگاری ندارد، از همین روست که آزادی ستیزان و حقیقت گریزان پیوسته در کار به بند کشیدن اصحاب قلم و شکستن قلم هایند، اما «... زر بداند، زور بداند و تزویر بداند که امانت خدا را نمی توانند از ما گرفت، نمی توانند از ما خرید و نمی توانند از ما ربود...»
مرتضی کاظمیان
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید