جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


دانشگاه یا ازدواج ؟


دانشگاه یا ازدواج ؟
در پی اعلام نتایج مطالعات مركز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، تاخیر در ازدواج و نیز عدم ازدواج از خصایص بارز جامعه كنونی ایران برشمرده شد، در شرایطی كه حتی در میان روستاییان نیز شاهد افزایش سن ازدواج ـ به‌ویژه در بین دختران ـ هستیم.
پژوهشگران و صاحبنظران، تاثیر برخی از عوامل از جمله اشتغال، مسكن و ایجاد تحول در دیدگاه‌ها نسبت به مفهوم ازدواج را بر این مساله، مهم تلقی كرده و وضعیت ایجاد‌شده را دارای آثار و تبعات جسمی ، روحی ـ روانی ، فردی و اجتماعی متعدد و گسترده‌ای می‌دانند كه در صورت تداوم می‌تواند جامعه را به‌سوی بیماری، عدم تعادل و انحراف سوق دهد.بر اساس این دیدگاه، برخی، دولت را مكلف به رفع موانع اقتصادی و هموار‌كردن جاده ازدواج برای جوانان دانسته و از تامین شرایط و امكانات اساسی برای جوانان در چارچوب سیاست‌های كلی دولت، به‌عنوان یك اقدام موثر نام می‌برند. همچنین برخی از صاحبنظران، بالاتر رفتن سن ازدواج دختران نسبت به پسران را با افزایش تمایل به ادامه تحصیل در میان دختران توجیه می‌كنند و تغییر ذهنیت و دیدگاه‌های آنها را در انتخاب شیوه نوین زندگی موثر می‌دانند.این در حالی است كه نظرات آنهایی كه ادامه تحصیل و تاخیر در ازدواج و حتی زندگی مجردی را به زندگی مشترك زودهنگام ترجیح می‌دهند، چشم‌اندازهای متعدد و قابل‌توجه دیگری از این واقعیت نو‌ظهور در ایران ارائه می دهد.
● دیدگاه زنانه
ماریا.م از تهران می‌گوید: «اینكه حدود دو سوم گنجایش دانشگاه‌ها را دختران تشكیل می‌دهند، خبر بسیار خوبی است، چراكه دختران، مادران فردا هستند و نیز مدیران اصلی زندگی مشترك، بنابراین هرچه میزان تحصیلات دختران بیشتر باشد، در تربیت نسل‌های بعد و نیز تداوم زندگی آنها نقش موثری خواهد داشت.»
ندا سجادی هم معتقد است كه یك مادر لیسانسه و دانشگاه‌رفته خیلی بهتر از یك مادر دیپلمه است.
رها از جمله كسانی است كه با داشتن مدرك لیسانس خود، شغل مناسب با رشته تحصیلی خود را پیدا نكرده است. با این وجود در حال ادامه تحصیل در مقطع فوق‌لیسانس است چراكه اعتقاد دارد: «درس‌خواندن به من معلومات می‌دهد و راه زندگی را برایم روشن‌تر می‌كند و ما باید طی دوران تحصیل یاد بگیریم كه چگونه مستقل باشیم و شرایط كاری مناسب برای خودمان ایجاد كنیم، باید به دختران، داشتن اعتمادبه‌نفس را آموخت و به آنها امكانات بیشتری داد تا خودكفا و مفید باشند.»افسانه ۳۰ ساله و مجرد هم كه مهندس مخابرات و شاغل در شركت مخابرات است، فكر می‌كند؛ «مستقل‌بودن خانم‌ها در ایران باعث می‌شود كه به‌راحتی تن به هر ازدواج تحمیلی ندهند.» او از اینكه مستقل زندگی می‌كند و درآمد مستقلی هم دارد، راضی و خشنود است.مریم.الف با تاكید بر نظرات قبلی، علت تمایل زنان ایرانی به دانشگاه و موسسات آموزش عالی را، یافتن فرصتی برای ابراز وجود و كسب استقلال مادی و معنوی می‌داند.
او می‌گوید: «من خود به‌عنوان یك دانشجو طی ۴ سال تحصیل، فرصت این را یافتم كه خودم برای خودم تصمیم بگیرم و حق اظهارنظر داشته باشم.»برخی، دخترانی را كه وارد دانشگاه می‌شوند، به این دلیل كه پسران را در كنكور پشت‌سر گذاشته‌اند، دارای بار علمی بیشتری می‌دانند و معتقدند درس‌خواندن برای دختران نه‌تنها بد نیست، بلكه بسیار هم مفید است چون باعث رشد علمی دختران و در نتیجه بالا‌رفتن فرهنگ نسل آینده خواهد شد.
راحله رضوی ۲۹ ساله و مجرد است، پزشكی خوانده و در یكی از بیمارستان‌های تهران مشغول به كار است. او می‌گوید: «افزایش سطح آگاهی و تغییر دیدگاه‌ها در مسیر پیشرفت، یكی از گرانبها‌ترین دستاوردهای دانشگاه برای دختران است و این امر در دراز‌مدت تاثیر خود را نشان می دهد.»او سابقه برتری تحصیلی دختران نسبت به پسران را به دوره مدرسه مربوط می‌داند و معتقد است كه باور سنتی مسوولیت پسران در تامین اقتصادی خانواده كمرنگ‌تر شده و امروز دختران هم خود را موظف به تحكیم آینده معیشتی می‌دانند و برای رسیدن به این هدف، ادامه تحصیل را انتخاب می‌كنند. بر این اساس، به‌نظر می‌رسد در كنار عوامل اقتصادی و موانعی كه بر سر راه ازدواج جوانان قرار دارد، تغییر دیدگاه دختران و زنان نسبت به زندگی مشترك و تمایل به ادامه تحصیل عواملی هستند كه در تعامل با یكدیگر تاثیر بسزایی بر انتخاب زندگی مجردی می‌گذارد اما مردان درباره موضوع ازدواج و اشتغال عقاید دیگری دارند. بسیاری از آنها نیز پر‌شدن ظرفیت دانشگاه‌ها توسط دختران را هم خوب می‌دانند و هم بد. آنها نیز معتقدند افزایش تعداد دختران در دانشگاه‌ها نشانه افزایش سطح دانش در میان خانم‌هاست، مثلا آقای سوری در این باره می‌گوید: «نبودن شغل مناسب و بیكاری در بین آقایان سبب می‌شود تا كمتر كسی جرأت خواستگاری و ازدواج را پیدا كند.
دوم اینكه اگر دختران ما دارای تحصیلات عالی باشند و پسران ما توفیق ورود به دانشگاه را نیابند، دختر تحصیلكرده كمتر تن به ازدواج با فردی كه تحصیلات پایین‌تری از خود دارد، می‌دهد.»آقای بهرامی نیز در این باره معتقد است كه: «بالا‌رفتن سطح آگاهی و دانش خانم‌ها كه از طریق گرفتن مدرك دانشگاهی به‌دست می‌آید، اغلب به‌دلیل موضوع برابری حقوق زن و مرد به‌وجود آمده است كه خود این موضوع به دلایلی در بین اذهان مردم به‌درستی جا نیفتاده است.»اما در این بین، علی این نظر را دارد كه «پسرها چند سالی است فهمیده‌اند كه درس‌خواندن یعنی تلف‌كردن عمر. درس را به تازگی یك تشریفات بی‌درآمد می‌دانند، آن هم در عرصه‌ای كه همه‌جا پول، حرف اول را می‌زند.»متاسفانه این طرز تفكر در بین پسرها بیشتر شده است و قریب به اتفاق معتقدند كه برای یك پسر، داشتن منبع درآمد و داشتن پول كافی برای شروع یك زندگی، مهم‌تر از تحصیلی است كه پس از طی‌كردن چند سال به یك بی‌نتیجگی در زندگی رسید.مرتضی هم هرگونه سهمیه‌بندی كه بر اساس جنسیت باشد را مردود می‌داند و معتقد است باید فكری اساسی در مورد آینده شغلی تحصیلكردگان انجام پذیرد چون نه پسر و نه دختر بعد از تحصیل هیچ دیدی از آینده كاری خود ندارند. ازدواجی هم كه بر این مبنا صورت گیرد، برای دختران یك جور فرار از شرایطی است كه در آن قرار دارند و برای پسران هم كه ازدواجی صورت نمی‌گیرد، چون یك فرد بیكار برای ازدواج فرد مناسبی نیست.»
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید