جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


سهمیه بندی بنزین فرصتی برای توسعه اصولی گردشگری داخلی


سهمیه بندی بنزین فرصتی برای توسعه اصولی گردشگری داخلی
امروزه، گردشگری به یک مفهوم و فعالیت کاملاً آشنا بدل شده است. هر روز از زبان و قلم متخصصان و غیرمتخصصان ، گزارشات هیجان انگیزی از توسعه گردشگری و درآمدهای حاصل از آن منتشر می شود. هر چند منابع، مفروضات، برداشت ها و صحت ارقام اعلام شده جای پرسش دارد معهذا نتیجه همگان، این معنا است که گردشگری برای کشور ما ارزشمند است. هم به لحاظ منافع اقتصادی ایجاد اشتغال، توسعه منطقه ای، توزیع ثروت و هم از نظر ابعاد گوناگون فرهنگی از جمله اصلاح تصویر ناخوشایند از مردم ایران و نیز احیای آداب و سنن در حال فراموشی و تبلیغ صلح.
در این مقال، که تشریح عام ترین مفاهیم مطرح در گردشگری مطمح نظر است به نظر می رسد نیازی به جدا کردن «گردشگر» از بازدیدکننده، شکارچی، تعطیلی رو زائر، کوهنورد، دوچرخه سوار و... نباشد بلکه آدم هایی مورد نظرند که به مکانی دور از مامن معمول خود سفر کرده، پولشان را خرج می کنند و این خرج کردن، به غیر از طریق جهانگردی بسیار دور از انتظار به نظر می رسد. منظورم از این توضیح روشن کردن هدف های توسعه گردشگری است و این هدف ها لزوماً جذب تعداد بیشتر گردشگر یا افتخار ارتباط با دیگر اقوام و ملل یا عبرت آموزی از زندگی گذشتگان یا جذب گردشگران خارجی یا ساکنین بومی نیست، بلکه هدف، افزایش سود خالص طی یک دوره منطقی (مثلاً پنج ساله) است و البته در این ارتباط هم شمارش ارقام فروش، نسبتاً ساده است اما محاسبه هزینه ها دردسر دارد.
هزینه های فرسایش، از دست دادن زمین های کشاورزی برای احداث تاسیسات گردشگری، افزایش تبهکاری، سهولت ورود غریبه ها به حریم ها، ازهم گسیختگی خانواده، گریز از اشتغالات سخت و سنتی و... هزینه هایی هستند که به جامعه های گردشگرپذیر تحمیل می شوند. به هر حال گردشگری نباید به معنی سود کلان برای یک گروه کوچک به هزینه عامه مردم نگریسته شود بلکه اساس، رضایتمندی مردم گردشگرپذیر است.
از سوی دیگر سود حاصل از گردشگری، در واقع از قبل ارز حاصل از گردشگران خارجی تامین شده است. در واقع از آنجا که گردشگران خارجی برای تشخیص منافع گردشگری آسان تر است معمولاً گردشگری داخلی کم ارزش ارزیابی شده و در بسیاری موارد مورد چشم پوشی قرار می گیرد. اما اگر توجه شود مشخص می شود که تقریباً اکثر تسهیلات گردشگری و اقامتگاه ها برای پاسخگویی به نیازهای این گردشگران به وجود آمده است حتی در جاهایی که گردشگر بین المللی قابل ملاحظه ای هم ندارند.
در کشورهای در حال توسعه، تسهیلاتی که مورد استفاده گردشگران داخلی است معمولاً از استانداردهای قابل قبول برای جذب و تامین رضایتمندی اغلب گردشگران خارجی برخوردار نیست. بنابراین الگو، اندازه و ارزش گردشگری داخلی باید کاملاً سنجیده شود. یک دلیل مهم این امر (آنچنان که اقتصاددانان مطمح نظر قرار داده اند) آن است که در دوران رونق اقتصادی، مردم برای گذران تعطیلات خود به مقصدهای بین المللی سفر می کنند.
در چنین شرایطی جذب آنان برای ماندن در کشور و بهره گیری از محصولات گردشگری ملی (اعم از جاذبه های زیارتی، طبیعی، تاریخی، فرهنگی، جشنواره ها و... یا فعالیت های ویژه یا خدمات خاص) و در یک کلام توسعه گردشگری داخلی تا گردشگری برون مرزی اقدام بسیار ارزشمندی است.
این امر سوای انواع منافع اجتماعی - فرهنگی، وفاق ملی، ارتقای غرور ملی و... موجب می شود هزینه های آنان درون اقتصاد ملی باقی بماند. پولی که در غیر این صورت در مقصدهای خارجی از دست می رفت و این ماندگاری در تحول اقتصاد ملی اثری مضاعف دارد.
نکته دیگر آنکه در دوران ما الگوی گذران تعطیلات هم تغییر کرده و از تعداد اندکی سفرهای بلندمدت به تعداد بیشتری سفرهای کوتاه مدت تبدیل شده است. گردشگران فهیم تر، متعهدتر و مجرب تر شده و انتخاب های آنان نیز از سفرهای گروهی به انتخاب های فردی گرایش یافته است.
البته نقش اینترنت و تجهیزات ماهواره و فناوری اطلاعات غیرقابل کتمان است. آنچه که زمانی اساس توسعه گردشگری انبوه بود (خورشید، ساحل، رویا و...) امروزه برای اکثر مشتاقان گردشگری با علاقه به محیط زیست، چشم اندازهای طبیعی، اقلیم، شیوه های معیشت مردم، مشارکت عملی در فعالیت های مقصد، درک سنت ها و فرهنگ ساکنین بومی مقصدها جایگزین شده است.
درک این تغییرات طراحی مسیرهای گردشگری متناسب با تمایلات، زمان و پولی که قادرند صرف کنند را بهتر میسر خواهد کرد. سهمیه بندی بنزین فرصتی فراهم کرده است که آگاهان گردشگری کشور به اصلاح رفتار گردشگری داخلی بپردازند و سمت و سوی آن را اصلاح کنند. یک موضوع مهم آن است که گردشگری صنعتی است که به سختی کنترل تبعات منفی آن میسر است و در صورت هر نوع برخورد اشتباه، خسارات وارده بسیار بیشتر از حد مورد انتظار خواهد شد. اینکه مردم در ایام تعطیلی، سفر به چند مقصد مشهور را در دستور کار می گذاشتند،نباید توسعه گردشگری داخلی تلقی کرد و اینکه سهمیه بندی سفرها را کاهش خواهد داد را هم نباید ختم گردشگری ارزان داخلی تلقی کرد بلکه آن را باید فرصت مناسبی برای ابراز خلاقیت بخش خصوصی فعال در گردشگری ارزیابی کرد.
سازمان متولی گردشگری کشور هم باید با حمایت های مدیریتی، فراهم سازی برخی تخفیف های مالیاتی و اجاره و بهره و... علاوه بر تخصیص اعتبارات مناسب این مشتاقان توسعه گردشگری کشور را تشویق کند. مثلاً به نظر می رسد تخصیص وسایل ایمن و راحت برای سفر برنامه ریزی شده، همراه با تورگردان دانا و مطلع که در طول راه اطلاعات مناسب را منتقل کند، بسیار موثرتر از برگزاری انواع همایش های تبلیغاتی و کم اثر خواهد بود.
اگرچه یکی از لذت های سفر آن است که افراد خانواده، در فضایی متفاوت، چند ساعتی در کنار یکدیگر قرار گیرند و این فرصت ارزنده ای برای بررسی بسیاری از ناهماهنگی ها است اما دلیل مهمی که مردم وسیله شخصی را برای مسافرت ترجیح می دهند آن است که احساس امنیت بیشتری می کنند، تصور می کنند وقتشان کمتر هدر می رود و بهتر می توانند از آن استفاده کنند، اختیارشان برای توقف در مکان های پذیرایی در دست خودشان است و خلاصه مجبور به پذیرش رای راننده و برنامه نامتعادلی که دیگران تدارک دیده اند، نیستند.
حال اگر همه این جنبه ها در یک سفر برنامه ریزی شده به درستی لحاظ شوند قطعاً اشتیاق به سفرهای گروهی برای بازدید از دیدنی های کشور ترویج خواهد یافت و مردم ما روحیه و روش های غریبه پذیری و غریبه نوازی را بازمهندسی خواهند کرد و چشم انداز مناسبی برای گردشگری کشور فراهم خواهد شد. اما کوته بینی، ساده انگاری و در انتظار معجزه ماندن قطعاً تخریب آینده گردشگری کشور و افزایش انبوه مشتاقان سفر را در پی خواهد داشت.
حمید ضرغام بروجنی
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید