جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

بررسی ذهن بیماران در حال اغما


بررسی ذهن بیماران در حال اغما
● اصطلاح شناسی اغما
▪ هوشیاری؛فرد می تواند احساس کند، فکر کند، ارتباط برقرار کند و به تحریکات پاسخ دهد.
▪ ناهوشیاری؛ ناشی از تغییراتی در مغز است و به کاهش یا فقدان پاسخ به تحریکات بیرونی می انجامد.
▪ آگاهی؛ دریافت و پاسخ دادن به تحریکات نه لزوماً درک کردن.
▪ حالت نباتی مداوم یا دائمی (pvs)؛ کارکردهای «عالی» مغز تخریب شده اند، اما کارکردهای پایه ای ممکن است حفظ شده باشند. در صورتی که چشم اندازی از بهبودی وجود نداشته باشد، این حالت دائمی است.
▪ نشانگان محبوس در خود؛ فلج کامل به جز احتمالاً توانایی پلک زدن.
▪ حالت هوشیاری حداقل؛ ممکن است بیمار آگاهی داشته باشد. برای تعیین اینکه واکنش های بیمار تصادفی یا هدفدار است، باید ارزیابی به عمل آید.
▪ مرگ ساقه مغز؛ از دست رفتن کارکرد ساقه مغز به معنای اینکه مغز و بدن مرده اند، حتی با وجود اینکه گردش خون و تنفس را هنوز به وسیله ماشین ها می توان حفظ کرد. این حالت را نباید با «وضعیت نباتی مداوم» اشتباه کرد.
▪ فیلم های وحشت آور، تصاویر هولناکی از بیمارانی را نشان می دهد که بی حرکت روی تخت های بیمارستان دراز کشیده اند و مانند مردگان از دنیای خارج ناآگاهند.
اما این کلیشه از ادراکی که اکنون پژوهشگران به یمن تکنیک های مدرن اسکن مغز از افراد در حال اغما دارند، بسیار دور است.اخیراً گروهی از پژوهشگران انگلیسی و بلژیکی میزانی از آگاهی را در یک زن ۲۳ ساله که به دنبال صدمه مغزی در یک حادثه اتومبیل، تشخیص «حالت نباتی مداوم» (PVS) در او داده شده بود، کشف کردند.گرچه این گروه هشدار دادند که یک مورد منحصربه فرد است و نباید نتایجی کلی درباره بیماران در حال اغما از آن گرفت، این نتایج «مبهوت کننده» توصیف شدند.
پژوهشگران از تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) استفاده کردند تا نشان دهند که مغز زن به جملات ادا شده به همان طریقی پاسخ می دهد که داوطلبان سالم.این یافته به خودی خود وجود آگاهی را ثابت نمی کند، بنابراین آنها پیشتر رفتند و از بیمار در حال اغما خواستند اتاق های خانه اش و بازی کردن تنیس را به تصور درآورد.بار دیگر الگوهایی از فعالیت مغزی در او ظاهر شد که مشابه الگوهای مغزی داوطلبان سالم هنگام انجام همین فعالیت بود.این یافته نشان داد که این زن نه تنها می توانست فرمان ها را درک کند و به آنها پاسخ دهد، بلکه همچنین توانایی همکاری با پژوهشگران را داشت - همه اینها نشان می دهد که حدودی از هشیاری خودآگاه نسبت به محیط اطراف در او وجود داشت.
«حالت نباتی مداوم» (PVS) یکی از حوزه های کمتر شناخته شده ـ و از لحاظ اخلاقی مشکل آفرین ـ در عصب شناسی است. این تحقیق نشان می دهد که تصویربرداری های پیشرفته از مغز ممکن است مسائلی در مورد حالت مغز در این وضعیت روشن کند که سایر بررسی های بالینی نمی توانند نشان دهند.
این مورد همچنین نشان دهنده پیچیده و اسرارآمیز بودن PVS و اغما - حالتی که بیش از PVS رخ می دهد- است.اغما یا کما معمولاً به عنوان حالتی از ناهشیاری درازمدت توصیف می شود که با فقدان آگاهی و بیداری همراه است.
کلمه «کما» (Coma) از کلمه یونانی مشتق شده است که به معنای «خواب عمیق» است اما اغما با خواب متفاوت است، چرا که نمی توان فرد در حال اغما را با تکان دادن بیدار کرد. اغما همیشه وضعیتی غیرطبیعی است که علل گوناگونی دارد، از نوشیدن مفرط الکل گرفته تا سکته مغزی وسیع یا ضربه مغزی شدید.
فرد در حال اغما بسیار آسیب پذیر است و معمولاً به عنوان موردی از فوریت پزشکی محسوب می شود که اصول ABC کمک های اولیه بررسی مجرای هوایی، تنفس و گردش خون باید در مورد آن انجام شود.
سریع ترین راه مردن در حال اغما نبود راه هوایی دارای کارکرد است. پزشکان از معیاری به نام «مقیاس اغمای گلاسکو» برای توصیف عمق اغما استفاده می کنند؛ در این معیار برحسب توانایی بیمار در باز کردن چشم، صحبت کردن و حرکت کردن نمراتی داده می شود و مجموع نمرات از ۱۵ (کاملاً بیدار و هشیار) تا سه (اغمای عمیق، مرگ) متفاوت است.
با این حال مقدار نمره در این مقیاس لزوماً با عاقبت بیمار تطبیق نمی کند و فردی با نمره خیلی پایین ممکن است بعدها هشیاری کاملش را به دست آورد در حالی که در مورد فردی با نمره بالاتر این گونه نباشد.تصویربرداری از مغز هم جایگاه خود را در بررسی بیمار در حال اغما دارد- برای مثال سی تی اسکن می تواند سکته مغزی را نشان دهد.
● مراقبت ویژه
پرستاری خوب نیز برای بیمار در حال اغما حیاتی است، زیرا این بیمار نمی تواند هیچ کاری برای خودش انجام دهد و خانواده بیمار نیز نیاز به حمایت، همدلی و صداقت دارند- هیچ چیز ترسناک تر از این نیست که به ما بگویند یکی از عزیزان ما نمی تواند بیدار شود. افراد در حال اغما با مراقبت های تخصصی وضعیت مناسب تری پیدا می کنند- اما مساله این است که شمار تخت های مراقبت ویژه بیماری های مغزی اندک است.
اغما ندرتاً برای بیش از دو تا چهار هفته ادامه پیدا می کند. اینکه بیمار بهبودی کامل پیدا کند بستگی به علت اغما دارد، اما ممکن است مشکلات مداوم جسمی، ذهنی و روانی در بیمار باقی بماند که نیاز به بازتوانی ویژه داشته باشد. اغمای طولانی گاهی می تواند به PVS منجر شود که از بسیاری جنبه ها فرآورده پزشکی مدرن است، زیرا اجازه می دهد افراد با آسیب شدید مغزی از طریق کمک های تکنولوژیک مانند دستگاه های تهویه مکانیکی که کارهایی را که مغز نمی تواند انجام دهد به عهده می گیرند، زنده بمانند.
وضعیت های دیگر مربوط به اختلال هشیاری شامل «حالت هشیاری حداقل» و «نشانگان محبوس در خود» است که در آنها بیماران درجات متفاوتی از توانایی شناختی دارند اما دچار ناتوانی در ارتباط برقرار کردن و کاهش میزان پاسخ به افراد و محیط هستند.
سی تی اسکن و MRI از فرد دچار PVS تحلیل رفتگی (آتروفی) مناطق عالی قشر مغز مربوط به ادراک، تفکر و آگاهی را نشان می دهد.اسکن های PET که فقدان برداشت گلوکز یا قند را در این نواحی مغز نشان می دهند، ناهشیاری عمیق را ثابت می کنند.بنابراین افراد در PVS ممکن است گاه به گاه آه بکشند، اخم کنند، سر و صدا کنند و دست و پاهایشان را تکان دهند، اما این اطوارها معنای معمول شان را ندارند.
البته ممکن است ساقه مغز به طور کامل یا نسبی سالم باشد (این بخش مغز در مقابل کمبود اکسیژن نسبت به سایر بخش های مغز مقاوم تر است). از آنجایی که ساقه مغز حاوی مراکزی است که چرخه های خواب و بیداری و تنفس را کنترل می کنند، فرد مبتلا به PVS ممکن است چشم هایش را باز و بسته کند و حتی به خودی خود و بدون کمک نفس بکشد.
● خطر عفونت
افراد مبتلا به PVS به عفونت به خصوص ذات الریه آسیب پذیر هستند و این بیماری یک علت شایع مرگ در آنها است. مطمئناً برخی از این افراد بهبود پیدا می کنند (گرچه که این بهبودی ممکن است کامل نباشد). بررسی های بالینی در مورد بیماران PVS نشان می دهد در صورتی که مشکل کمبود اکسیژن رسانی به مغز باشد، بخت بهبودی قابل توجه پس از سه تا شش ماه اندک است. هنگامی که مساله مربوط به آسیب مغزی ناشی از ضربه است، بهبودی قابل توجه در PVS پس از یک سال بسیار نامحتمل است.
فراتر از این محدوده های زمانی پزشکان می گویند، بیمار در حالت نباتی دائمی است.اما حتی این بیماران را نیز می توان با تکنولوژی به طور نامحدودی زنده نگه داشت و مشکل اخلاقی در همین جا بروز می کند، زیرا ممکن است این بیماران تخت هایی را اشغال کنند که بیماران دیگر می توانند از آنها نفع ببرند.
در چنین شرایطی پزشکان ممکن است تصمیم بگیرند که معین کنند آیا بیمار واقعاً زنده است یا مرده. در انگلیس مرگ بیمار یعنی مرگ ساقه مغز. مرگ ساقه مغز را به عمل گیوتین تشبیه می کنند - که به معنای آن است که ارتباط میان مغز و هر کارکرد بدنی به طور برگشت ناپذیری قطع شود.
مرگ ساقه مغز نه به وسیله تصویربرداری بلکه با مجموعه آزمون هایی تعیین می شود که کارکرد اعصاب جمجمه ای را بررسی می کنند .
این آزمون ها دوبار به وسیله یک متخصص و یک پزشک عمومی با تجربه هر دو با هم انجام می شوند. پیش از اینکه این آزمون ها انجام شوند، باید تشخیص عارضه ای داده شود - مثلاً ایست قلبی یا سکته مغزی - که بتواند باعث مرگ ساقه مغز شود.
سایر حالاتی که ممکن است شبیه به مرگ جلوه کنند، مانند فلج یا کاهش درجه حرارت بدن (هیپوترمی) را باید رد کرد. برای مثال هیپوترمی اغلب در مورد غرق شدگی رخ می دهد، بیمار در حالت اغما قرار خواهد گرفت اما مراقبت ویژه باعث تجدید حیات بیمار می شود، هرچند که ممکن است مرده به نظر رسد.مرگ ساقه مغز وضعیتی غیرقابل برگشت است.
سوزان آلدریج مترجم : بهار خراسانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید