جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فیلم «فارگو» ساخته برادران کوئن


نگاهی به فیلم «فارگو» ساخته برادران کوئن
«فارگو» بیش از همه شهرت خود را مدیون تفاوت ساختاری اش با سینمای مرسوم هالیوود است نه روایی و این در سینمای مستقل شاید اتفاق شمرده می شود یا ایده آل. ایده آل از آن لحاظ كه چندی به دنبال كشف زبان و بیان آن جستجو كرده و اینك آن را به چنگ آورده اند، حركت و سیری از سینمای روایتگرا به سینمای ساختارگرا. «فارگو» به گفته ای دیگر، پیوندی است بین سینمای روز هالیوود و سینمای مستقل، زیرا ساختارگرایی و توجه به این مقوله اكنون بشدت در هالیوود به چشم می آید.
اما برادران كوئن از این لحاظ بیشتر به ساختارهای مستند تمایل نشان می دهند تا ساختارگرایی بكر.
در فیلمهای آنها روایت كاملاً آماده و ساده پیش می رود و تنها تكنیك در روایت ایجاد خلل كرده است. «گودار» می نویسد: «هر وقت فیلم داستانی می سازید به سمت تكنیكهای مستند می تازید و هر گاه فیلم مستند می سازید، چهار نعل به تكنیكهای قصه گویی یورش می برید!».
آثار برادران «كوئن» در حقیقت نمایش همان یورش به سمت تكنیكهای مستند، به معنای عام كلمه هستند.
اما تم و درونمایه آثار این دو نیز خالی از فصاحت و بلاغت نیست. تلفیق استادانه كمدی و و حشت و انتقاد همیشگی برادران «كوئن» از مردم ساده دل روستایی، با چیره دستی در دل این داستانها به هم گنجانده شده است.
«فارگو» روایتگر ماجرایی جنایی است كه حول شخصیتهایی كمیك طرح ریزی شده كه این شخصیت پردازی در نوع خود كم نظیر است.
كاراكترها دقیقاً متضاد و در مقابل یكدیگرند و این در حالی است كه فضای فیلم ایجاب می كند شخصیتها خودشان باشند، این كنتراست و این تفاوت در اینجا بیشتر به كمك فیلم آمده تا به مقابله با آن!
در آغاز فیلم، متفاوت و بزرگتر از فونت تیتراژ، عنوان «بر اساس یك داستان واقعی» به چشم می آید كه بیشتر از بقیه اسامی تیتراژ اولیه جلب توجه كرده و در ذهن ماندگار می شود كه این تمهید عجیب، كاركرد خود را در انتها و تیتراژ پایانی باز می یابد، آن هم در زمانی كه فیلم تمام می شود و كارگردان مسؤولیت خود را از روی داستان بر می دارد: « تمام شخصیتها و وقایع این فیلم، ساختگی بوده اند!» و در حقیقت كلیت فیلم تخیلی و ساختگی بوده. این شاید همان تلقین حس ساختار مستند است، آن هم در فیلمی كه روایتی داستانی دارد.
با این تمهید، داستان فیلم زیر سؤال نمی رود. هدف فیلم رضایت بیننده و سلامت روایت است، كه «كوئن» ها در هر دو جنبه قدرتمند و بی نظیر عمل كرده اند.
تلفن در ساعت ۳ صبح زنگ می زند. زنی حامله یونیفرم پلیسی اش را می پوشد تا به یك جنایت رسیدگی كند. شوهر خواب آلوده اش می گوید «تخم مرغ» و آن دو با هم روی یك میز ناهارخوری چوبی كهنه، تخم مرغ می خورند. زن بلند می شود و قبل از خارج شدنش از خانه، نگاهی به مرد می اندازد: «عزیزم، پدرسوخته لگد میزنه!»
این سكانس به راحتی نمایانگر آن است كه چگونه می تواند احساسات انسانی با یك داستان جنایی در هم بیامیزد و آن را به یكی از فیلمهای به یاد ماندنی تاریخ سینما تبدیل كند.
نوع روایت را كه در نظر بگیرید، سیال بودن شخصیتها و داستان كاملاً مشهود است و باورپذیری موقعیت و اعمال قهرمانهای فیلم هم همچنین.
فضای برفی و سرد برای برادران «كوئن» امكان آن را فراهم كرده تا نشانه گذاریهای خاص سینمایی خود را داشته باشند و به بهانه آن صحنه هایی نافذ و گیرا خلق كنند.
در برف، شخصیتهای یخ زده در كنار هم معنا می گیرند و در بارش ریز دانه های سپید برف و در تاریكی شب، متلاشی می شوند.
«فارگو» در حقیقت جنایتی است منجمد كه با جنایتی نه وحشیانه و نه ظالمانه، بلكه كمدی به زیبایی آراسته گشته.
«كوئن» ها گاهی در حق كاراكترهایشان واقعاً بی رحمی می كنند، ولی این برای خلق دنیای «فارگو» در بسیاری از سكانسها ضروری به نظر می رسد.
در میان شخصیتهای فیلم «فارگو»، «مارگ» یك كاتالیزور است. او در انتهای فیلم روی برفها می نشیند و با لحنی شكسپیری می گوید: «می دونی، زندگی بیشتر از این پولها ارزش داره!»
* امیر اطهر سهیلی
* فارگ
وكارگردان : جوئل كوئن
فیلمنامه :اتان كوئن و جوئل كوئن
مدیر فیلمبرداری : راجر دیكینز
تدوین : رودریك جینز
موسیقی : كارتر برول
بازیگران : فرانسیس مك دورماند ، استیو بوشمی ،پیتر استورمر ، ویلیام اچ میسی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید