پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نرخ تورم از زاویه‌ای دیگر


نرخ تورم از زاویه‌ای دیگر
در چند ماه اخیر مطالب مختلفی از نرخ تورم چه در دفاع و چه در مخالفت شنیده شد. ما هم قصد نداریم در یكی از این دو جبهه به بررسی آن بپردازیم. اما نكاتی است كه گفتن آن شاید ضروری به نظر برسد. مساله اول اینكه معمولا شنیده می‌شود نرخ تورمی كه اعلام می‌شود با واقعیت منطبق نیست و ما تخم مرغ كیلویی ۶۰۰تومان را الان ۱۲۰۰تومان و پرتقال كیلویی ۴۰۰تومان را ۸۰۰تومان می‌خریم و ... كه مثلا تورم ما نه ۵/۱۱درصد كه ۴۰، ۳۰ و یا هر مقداری كه گوینده حدس بزند است. آنچه كه باید بدان توجه نمود تفاوت دو ماهه اعلام نرخ است كه با توجه به سیستم قدیمی و تقریبا دستی بانك مركزی جای سوال است كه چرا با توجه به سیستم‌های مخابراتی و شبكه‌ای كه هنوز اطلاعات بانك مركزی به صورت دستی تهیه و ارسال می‌گردد و محاسبه، تنظیم و انتشار آن دو ماه طول می‌كشد؟ چرا كه برای برنامه‌ریزی و هر گونه اقدامی در رابطه با اقتصاد، در برخی اوقات دو ماه دیر است. حتی در مسائل كوچك‌تر مانند محاسبات مهریه و بدهی‌هایی كه برای دادگاه‌ها مطرح است معلوم نیست با این فاصله دو ماهه چگونه باید برخورد كنند. وقت آن است بانك مركزی هم بپذیرد برای محاسبه یكی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی دست به كار شود و به فن‌آوری متوسل گردد.
نكته دیگر تبعات این نرخ تورم كنایی است كه مدت‌ها است زندگی همه را تحت‌شعاع خود قرارداده و كسی هم به این جانبه قضیه فكر نمی‌كند یا فكر می‌كند ولی به راحتی از كنار آن می‌گذرد. حتما قبول دارید كه بحث عدالت از بحث مساوات جدا است، شاید خیلی اوقات این دو بر هم منطبق باشند ولی نه همیشه به عنوان نمونه بارز همین نرخ تورم، قطعا دانندگان می‌دانند كه این نرخ از شهرهای مختلف كشور و برای چند صد كالا محاسبه و استخراج می‌شود و متوسطی از آنها (البته از نوع موزون آن) به عنوان شاخص تورم اعلام می‌شود. حتی باور داریم كه چند شاخص متفاوت داریم مثلا عمده‌فروشی یا مسكن یا مصرف و ... اما آنچه كه باید مدنظر قرار گیرد این است كه این نرخ برای همه یكسان نیست و در پرداخت‌ها و زندگی همه مردم كشور نباید یكسان به كار گرفته شود. مثلا كسی كه در یك‌ شهر آذربایجان غربی زندگی می‌كند و نه ماه از سال وی نیز زمستان است آیا باید با یك نرخ مواجه شوند؟ آیا تغییر در نرخ برق مصرفی به كدام بیشتر فشار می‌آورد؟ تغییر قیمت نفت و گاز بر كدامیك؟ آیا كسی كه در مشهد یا تهران زندگی می‌كند (چه اجاره چه خرید) با كسی كه در یك روستا و در خانه‌ای كه در زمین پدری خود ساخته از نرخ تورم یكسان رنج می‌برند؟ آیا یك كارمند بانك كه باید همیشه اتو كشیده و واكس زده سر كار حاضر شود با كارگری كه لباس روغنی می‌پوشد یك تورم داریم؟ آیا یك پرستار یا پزشك كه باید دائما كتاب بخرد و مطالعه كند و به روز باشد با یك قصاب یك نرخ تورم دارند؟ چرا برای افزایش حقوق كاركنان دولت در همه سازمان‌ها و شهرها یك نرخ باید به كار رود و هماهنگی و مساوات آیا در اینجا معنی شدن عدالت است؟ (البته قصد با اهمیت یا كم‌اهمیت نشان دادن هیچ یك از این مشاغل نیست كه همه برای این جامعه لازم هستند.)
این مساله را با ذكر مثال توضیح می‌دهم با توجه به جدول اگر دو نفر یكی در یك شهر و دیگری در یك روستا نرخ تورم خاص خود را محاسبه كنند و سال پایه را نیز مبنا بگیریم تفاوت رفاه را در دو شخص ملاحظه بفرمایید. (با این فرض كه درآمد روستایی تابع نرخ تورم متوسط كشور باشد.)
نگارنده فكر نمی‌كند كه درك آن خیلی مشكل باشد كه شخصی كه در یك شهر مثلا تهران زندگی می‌كند و برای خودش نرخ تورم ۲۵، ۲۰ یا ۳۰درصد دارد با كسی كه در شهر دیگری با تورم ۸ و ۱۰ یا ۱۲درصد مواجه است یكسان برخورد كردن عین عدالت باشد. كسی كه در یك شهر بزرگ زندگی می‌كند با كسی كه در یك روستا زندگی می‌كند مخارج متفاوت دارند. حتی در بین شهرها هم تفاوت زیادی وجود دارد. مثلا در یك شهر توریستی یا زیارتی شاید قیمت ملك پایین باشد ولی قیمت اجاره بالا است و برعكس. یك شهری برای مسافرت و فرار از هیاهوی شهر هزینه سنگین یك مسافرت را می‌پردازد اما یك روستایی نیازی به این امر ندارد. یك شهری در شهر به راحتی برای درمان، بستری و معالجه می‌شود ولی یك روستایی همین هزینه درمان را باید علاوه بر هزینه مسافرت بپردازد.
به طور خلاصه نرخ تورم زندگی در جوامع مختلف فرق می‌كند و نباید همه را به یك چشم دید كه این از عدالت به دور است. نمود آن هم در بین كاركنان بانك قابل مشاهده است كه پیشكسوتانی كه در طی این سال‌ها در حال بازنشسته شدن هستند وام خرید مسكن را برای مقایسه مثال می‌زنند كه مثلا در زمان ایشان با اولین وام مسكن خانه‌ای در نقطه‌ای خوب خریده‌اند با مازاد آن یك خودرو و باز هم با مازادتر آن یك سفر هم رفته‌اند اما یك كارمند تازه استخدام با وام مسكن كنونی كه به ایشان پرداخته می‌شود می‌باید دو برابر آن را هم داشته باشند كه در جایی متوسط و در اندازه‌ای كوچك خانه‌دار كه نه، آپارتمان‌دار شوند. ملاحظه می‌فرمایید نرخ تورم متوسط كه در حقوق یك كارمند بانك وارد شده، توانایی مالی وی را هر سال كاهش داده به طوری كه (در همین مثال ساده بالا) با یك محاسبه سرانگشتی یك پنجم از رفاه خود را از دست داده است یا شاید شما هم از آن دسته افرادی هستید كه فكر می‌كنید چرا باید كارمند بانك حتما خانه و خودرو داشته باشد؟‌ اگر كارمند بانك امكانات رفاهی كافی نداشته باشد مگر چه خواهد شد؟
مهدی مرتضوی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید