پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


رابین هودهای هزاره سوم!


رابین هودهای هزاره سوم!
● درباره «دار و دسته ۱۳نفره اوشن»پرفروش ترین فیلم هفته جهان
سومین قسمت از فیلم «اوشن» كه آن را «دار و دسته ۱۳ نفره اوشن» نامیده اند و اخیراً اكران شده و در ۳ روز نخست پخش خود در آمریكا و كانادا ۳۷‎/۱ میلیون دلار فروخته، شاید برای سازندگانش یك سود مالی آشكار باشد، اما برای بینندگانش چیزی فراتر از دو قسمت نخست ندارد و یك تجربه فوق العاده نیست.
بینندگان باز به همان محلی سفر می كنند كه وقایع دو فیلم نخست در آنها شكل گرفته است و گروه دنی اوشن (با بازی جورج كلونی) باز به میدان می آیند كه آنها را با بازی سایر بازیگران معروف هالیوود مانند براد پیت و مت دیمون مقابل خود می بینیم، ولی جذابیت و بداعت نسبی فیلم نخست كه «دار و دسته ۱۱ نفره اوشن» نام داشت و در فیلم دوم قدری گم شده بود و بیشتر از نظرها دور می ماند، اینك در قسمت سوم كم پیداتر شده است.
در عین حال سازندگان فیلم هم كه این موضوع را می دانسته اند در پی راه حل هایی برای مشكل بوده اند و اضافه كردن «آل پاچینو»ی توانا به موضوع و به جمع بازیگران فیلم به همین منظور صورت پذیرفته است.
پاچینو در این فیلم ایفاگر نقش آدم بد قصه است و او باید آنقدر بد باشد كه تماشاگران برای گروه اوشن كه خود سارقانی بیش نیستند (ولی سارقانی شیك و اتوكشیده!) هورا بكشند و از این كه آنها متاع ذیقیمت مورد نظرشان را از زیر بینی كاراكتر پاچینو می دزدند، لذت ببرند.
نكته ظریف و راز توفیق - دست كم تجاری - تریلوژی اوشن، همین مسأله و قرار دادن دو دسته فوق در مقابل یكدیگر بوده است، به طوری كه بیننده ترجیح بدهد یك مشت سارق هوشمند و شیك، رابین هودوار اندوخته های مالی افرادی را بدزدند كه در مقام مقایسه با آنها بی مسئولیت تر و البته سارق ترند! این كه سارقان، متاع های دریافتی را برخلاف رابین هود به سایرین و محتاجان نمی دهند و برای خود نگه می دارند، قسمت دیگری از ماجرا ست كه لابد از دید فیلمسازان اهمیت زیادی ندارد.
«اوشن»ها از آغاز یك فانتزی بوده اند و قرار هم نبوده كه كسی واقعاً باور كند این سرقت های بیش از حد بزرگ و هوشمندانه قابل اجرا ست یا خیر، اما تماشاگران نسل جدید و نوجوانان كمتر می دانند كه استیون سودربرگ، كارگردان این سری آثار سه گانه اصل سوژه و داستان اولیه را از یك فیلم اوایل دهه ۱۹۶۰ با همین نام وام گرفته و بهتر بگوییم آن فیلم را با فضای هزاره سوم بازسازی كرده است.
گروه فرانك سیناترا را كه دین مارتین، پیتر لاوفورد و سامی دیویس جونیور را هم دربر می گرفت و در فیلم اوری ژینال نقش سارقان لاس وگاس و رابین هودهای شیك دور از جنگل را بازی می كردند «Rat Pack» می خواندند كه اشاره ای به زرنگی و هوشیاری فوق العاده شان بود و از این نكته نشأت می گرفت كه آنها هر چیزی را در زندگی از دریچه زرنگی می جستند.
سودربرگ ۴۰ و اندی سال بعد مجبور بوده است همان رویكردها را مبنا بگذارد، اما ادوات و روش های اجرای كار او فرق می كند و در اصل بستگی به این دارد كه بیننده، جورج كلونی را در نقش اصلی بیشتر می پسندد و یا فرانك سیناترا را.
در هر حال در هالیوود شایع است كه حاصل و بیلان مالی نهایی «اوشن۳» هر چقدر باشد، استودیوی مربوطه (برادران وارنر) دیگر به سراغ قسمت چهارم نمی رود و نسخه كنونی را پایان قصه می داند و نما و بافت و قصه فیلم این تصمیم احتمالی را موجه جلوه می دهد. درست است كه از بازیگران دو قسمت اول فقط جولیا رابرتز غایب است و سایرین بازگشته اند، اما ظرفیت قصه پذیری و ماجراسازی فیلم تمام شده است و تمامی اصولگرایی و قوه تخیل سودربرگ (كه معمولاً با ادغام این خصلت ها به آثار و نتایج خوبی در كارش رسیده است) نیز نمی تواند تصوری بیش از این را به وجود آورد و فیلم را به مرحله ای برساند كه بینندگان ساخت قسمت های چهارم و پنجمی را نیز بر فیلم متصور باشند و آن را عقلایی بشمرند.
با این حال سودربرگ از هر كاری كه بخشیدن فضای كلاسیك دهه ۱۹۶۰ و حال و هوای فیلم اوری ژینال و بخصوص افزودن موسیقی «جز» آن زمان را به فیلم جدید میسر می سازد، رویگردان نبوده است.
فیلم با تلاش گسترده او برای ایجاد اتحادی دوباره میان بیننده ها و گروه سارقان از طریق نشان دادن شماری از كارها و دزدی های اخیرشان شروع می شود و سپس توضیح داده می شود كه سارقان به دنبال انجام یك دزدی عظیم دیگرند كه می تواند آخرین مأموریت عمرشان را ببندد و موجب شود كه بار خود را تا آخر عمر ببندند و شرف(!) حرفه خود را حفظ كنند.
كاراكتر روبن تیش كاف (با بازی الیوت گولو) كه طراح مالی گروه اوشن است و پول لازم برای شروع سرقت های آنان را فراهم می آورد و ابزار و ادوات آن را می خرد، در جدیدترین مانور خود در خریداری یك رستوران بزرگ با ویلی بنك (با بازی آل پاچینو) شریك می شود، اما بنك چنان هوشیار و بی رحم و با برنامه ریزی دقیق و قبلی به او فشارهای روحی و جسمی وارد می كند كه تیش كاف سكته می كند و بستری می شود و برای دنی اوشن و «راستی رایان» (براد پیت) چاره ای نمی ماند جز این كه به دنبال تلافی و انتقام بروند و بنك را سر جای خود بنشانند و مهمتر این كه آنها قصد می كنند درست در شب گشایش رسمی رستوران دخل عظیم آنجا را بزنند و بنك را هم به سكته بیندازند.
به جز جولیا رابرتز كه پیشتر هم نامش آمد، سایرین جملگی در فیلم سوم نیز بازی دارند و از آن جمله اند «مت دیمون»، دان چیدل، برنی مك، كارل راینر، كیس افلك، اسكان كان، ادی جیمسون و شلبو كین. البته اندی گارسیای كوبایی الاصل نیز به عنوان رقیب قدیمی گروه سارقان و مردی كه تری بندیكت نام دارد، به صحنه بازگشته است. تفاوت قضیه این است كه این بار بندیكت برای ضربه وارد كردن به گروه ویلی بنك حاضر است با دار و دسته اوشن همكاری كند و ضد آنها عمل نكند.
آلن باركین، بازیگر قدیمی زن سینمای آمریكا در رل دستیار ویلی بنك یكی از افرادی است كه تازه به موضوع و متن قصه اضافه شده است. كاراكتر او ابیگیل اسپونر نام دارد، اما به خاطر فضای قصه و شرایط خاص آن شخصیت او كمیك وار و غیرحقیقی شده است و به دل نمی نشیند و با این كه كارنامه و پیشینه باركین سرشار از ایفای موفقیت آمیز نقش زنان بی رحم است، در فیلم جدید سودربرگ او ملایم تر و نامطمئن تر از آن نشان می دهد كه بتواند «دست راست» آدم مخوفی مثل كاراكتر پاچینو باشد.
ادی ایزارد نقش یك همكار جدید اوشن را بازی می كند و ایفاگر نقش یك نابغه فن و تكنولوژی است كه مقابل مرد امنیتی شماره یك گروه ویلی بنك می ایستد و با او به دوئل می پردازد، اما این نیز از كلك های جنبی و موضوع های حاشیه ای است كه سودربرگ به موضوع فیلم اضافه كرده است و تأثیرگذاری لازم را ندارد.
بنابراین قسمت سوم اوشن فقط در مواقعی خوب و تماشایی است كه روی كارها و تخصص های دو كاراكتر كلونی و پیت تمركز می كند و اقدام های آنها را نشان می دهد و شیرین كاری های آنان سرپوشی است بر تكراری بودن سایر كارها و دیگر امور در فیلم.
با این حال در این قسمت های فیلم نیز «دار و دسته ۱۳ نفره اوشن» بیشتر شبیه به اجتماع چهره های معروف هالیوود هم می شود كه دور هم نشسته و مشغول صحبت در محیط های شیك باشند. تصور و تجسم هالیوودی و نمایشی در جای جای فیلم از چهره بازیگران فیلم می بارد و این هم اثر و وجهی از فانتزی بودن فیلم است كه شاید عیب بزرگ آن نباشد و موجب فروش بیشتر آن نیز بشود، اما اجازه نمی دهد كه شما حتی سرقت های گروه اوشن را جدی بگیرید.
به هر حال این نیز از خصلت های سارقان جعلی ومدرنی است كه شبیه به هیچ كس نیستند و حتی فرانك سیناترا و گروه Rat Pack را هم چندان به یاد نمی آورند، حال آن كه در درجه اول با نیت احیا و یادآوری آنان پای به عرصه حیات مجدد نهاده اند.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید