پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


ساخت و سازهای عجیب شهر تهران‌


ساخت و سازهای عجیب شهر تهران‌
● چه‌ كسی به داد شهروندان می‌رسد؟
آیا چند میلگرد زنگ زده فلك زده كه با معجونی از ماسه و چیزهای دیگر و احیاناً كمی سیمان محصور شده یا چند تیرآهن و تیرورق زنگ زده و كج و كله كه با ناز و نوازش به هم مثلاً جوش شده‌اند، می‌توانند زلزله را مهار كنند. مسلماً ! مگر آنكه زلزله‌ای كه به تور این ساختمان‌های ساخت و پاختی می‌خورد مرام بگذارد و كمی با ملاحظه ما را تكان بدهد و به قول معروف هوای ما را داشته باشد. شاید!
یكی از دوستان ما كه به تازگی برای صدور خدمات فنی و مهندسی به ونزوئلا سفری داشته، می‌گوید: در آنجا هوا همیشه معتدل است و مردمان آنجا در كشورشان برف ندیده‌اند. در این صورت طبیعی است كه ترجمه شعر زمستان مهدی اخوان ثالث در آن دیار خریداری نداشته باشد. باید همین طور باشد. احساس سرما در آن دیار حس فراموش شده و فانتزی است كه فقط می‌توانند آن را تصور كنند.
برای همین است كه واژه لباس زمستانی برای مردمانی كه برف ندیده‌اند واژه نامانوس است. ولی اینجا ایران است و جای جای این سرزمین همواره با اشاره زلزله‌های بزرگ و كوچك ویران شده است. دور نیست زمانی كه “بم” لرزید و خاموش شد. همه می‌دانیم كه هر لحظه ممكن است شهر و دیار ما بلرزد و وای ... می‌خواستم بگویم خدا به ما رحم كند. اما به راستی چگونه باید به بندگانی كمك كرد كه خودشان تمایلی به گرفتن كمك ندارند. هزاران دلیل و برهان روشن را می‌بینند، اما باز به وقت عمل به دستورات، بی‌حوصلگی به خرج می‌دهند.
دوستان، زلزله در كشور ما پدیده‌ای مانند برف زمستانی است، حتماً می‌آید. باید برای گذر از آن آماده باشیم. خصوصیت ویژه‌ای كه زلزله را از سایر بلایای طبیعی متمایز می‌كند این است كه زلزله مهمانی است ناخوانده، چموش و گستاخ كه هر آن ممكن است بی‌دعوت هوس كند زیرپای ما كمی حركات موزون انجام دهد. زلزله موجودی شیطان و بی‌رحم است. بی‌رحم از این بابت كه در مواجه با بناهای ساخته بشر به هزاران حسن موجود در بنا اعتنایی ندارد. دنبال كوچكترین نقطه ضعف ساختمان می‌گردد.
سریعاً آن را پیدا می‌كند و كار را تمام می‌كند. بناهای خوش تیپ و بد ذات در مقابل زلزله محكوم به فنا هستند. زلزله با هزاران حلقه محكم و كلفت زنجیر، كاری ندارد. تنها كافی است یكی از حلقه‌های زنجیر، مقاومت كافی را نداشته باشد. در این صورت زنجیر از محل حلقه ضعیف پاره می‌شود. زلزله مقصر و غیر مقصر، مسئول و غیرمسئول، دوست و دشمن نمی‌شناسد، وقتی بیاید همه را با خود به سفرهای دور و دراز می‌برد.
ای كسانی كه مایل هستید با تور زلزله بعدی سفر كنید. كافی است یكی از خانه‌های بساز و بفروشی شهر ما را برای سكونت انتخاب كنید و منتظر حركت زمین باشید! گول چند میلگرد فلك زده و چند دانه شن و ماسه و سیمان درهم آمیخته لوطی و چند تیر آهن و تیر ورق تق و لق را نخورید. هم ولایتی‌ها، تو را به خدا مواظب خود باشید و از مسئولان بخواهید به شما كمك كنند. اگر كاستی در ساخت و ساز شهری دید، تذكر بدهید. به خاطر خانواده‌هایتان، كودكانتان، جوانانتان نسبت به آنچه در اطراف شما به نام ساختمان‌های مقاوم دارای اسكلت بتنی و فلزی می‌گذرد حساس باشید.
ساخت و ساز مدرن اگر با وقت و مسئولیت سازندگی همراه نباشد ذره‌ای ارزش ندارد. ساخت و ساز باید بدست مجریان ذی‌صلاح و صاحب صلاحیت صورت بگیرد و شما هم معیارهایی برای تمیز دادن بنای خوب از بنای بد داشته باشید. خانم‌ها، آقایان، ملاك ساختمان مقاوم، داشتن آیفون تصویری نیست! زلزله با شما شوخی ندارد. در زدن و زنگ زدن هم بلد نیست. بازیگوشی می‌كند و می‌لرزد و می‌ترساند. نمای بیرونی ساختمان در جای خود دارای اهمیت است دما از دیدگاه مقاومت در برابر زلزله جایگاهی ندارد حتی یك نمای سنگین یا شیشه‌ای می‌تواند باعث آسیب‌های مضاعف جانی در هنگام وقوع زلزله باشد. تردیدی نیست كه ساخت و سازها باید به دست مجریان ذی‌صلاح صورت بگیرد.
مجریانی كه هم صلاحیت تحصیلی و حرفه‌ای و هم وجدان كاری و اجتماعی داشته باشند و در همه حال فرض كنند كه فلان بنا را برای این می‌سازند كه خودشان در آن سكونت كنند و اجرای ساختمان‌های شهری را محلی برای شیرین كاری و زرنگی نبینند. عاشق باشند، عاشق سوختن و ساختن، عاشق اندیشه و حیات. گه بیلم در كف و گاهی قلم/یعنی كه من /ای وطن با بیل خود /یا كه قلم / می‌سازمت.
تا اینجای بحث اگر با من هم عقیده‌اید، قدمتان روی چشم. اما اگر بیان این بحث‌ها را در شرایط اجتماعی و اقتصادی فعلی مردم نوعی زیاده‌خواهی و اضافه گویی می‌دانید، به سلامت ... روی سخن من با كسانی است كه در هر شرایطی می‌خواهند درست عمل كنند. خوب بسازند و عاقبت به خیر باشند.
روی سخنم با سازندگان فهیم جامعه است. در گزارشی كه به نقل از یك مقام شهری در روزنامه سرمایه چاپ شده بود، آمده بود در شهر تهران بیش از ۳۰ هزار بنای ناتمام مسكونی موجود است. ساختمان‌هایی كه اسكلت‌های نیمه كاره اشان به هزاران دلیل از سوی سازندگانشان رها شده‌اند و منتظرند تا ببینند صاحب ایشان كی دوباره پول و حال و حوصله ادامه كار را دارد. آسیب‌هایی كه در مرحله توقف‌های پیش‌بینی نشده به ساختمان نیمه‌كاره می‌رسد، گاه غیرقابل جبران است. شما هم حتماً اسكلت‌های نیمه كار پوسیده را دیده‌اید.
حالت زار و رنجور و زنگ زده تیرآهن‌ها و میگلردها و بتن‌های خورد شده پیام روشن و ناخوشی برای ما دارند. به عكس‌های ساختمان بتنی كه در یكی از محله‌های گرانقیمت شهر ما در منطقه ۶ وجود دارد نگاه كنید. میلگردهای كج و زنگ زده، بتن‌های خرد شده‌ای كه توان تحمل بار وزن خود را ندارند. چه رسد به تحمل زلزله‌ای چموش و بازیگوش.
اما مساله‌ای كه نمی‌توان به سادگی از آن گذشت جهل مركبی است كه در اجرای این ساختمان بتنی به كار رفته است.
ناسازنده این بنا همچون یك جانی خطرناك با پتك و چكش به جان دو ستون طبقه اول ساختمان افتاده و هر دو ستون را تقریباً تخریب كرده است. می‌دانید چرا؟ احتمالاً یا نمی‌دانسته یا نمی‌خواسته آرماتورهای انتظار برای اجرای تیر پله را بگذارد. حالا كه قالب‌های ستون را باز كرده برای اجرای تیر پیشانی پله دست به این ابتكار خطرناك زده است. مسلماً با این روش اجرا یا بهتر بگویم با این روش افتضاح پله این ساختمان هیچگونه مسئولیتی در قبال زلزله نخواهد داشت. خلاص !
وضعیت ستون‌های دیگر هم از این بهتر نیست. یكی از ستون‌ها در انبوهی از اشغال احاطه شده و گرمای آتش زباله‌ها را تجربه كرده است. ستون آتش گرفته هم هرچه غیرت و تعصب داشته در گرمای آتش باخته و دیگر نای دست و پنجه نرم كردن با زلزله را ندارد!
ناسازنده با یكی از ستون‌ها كمی مهربان بوده و یك بار دستی به صورت این ستون كشیده و با ملات ماسه و سیمان قسمت‌های تخریب شده به ستون را تعمیر نموده، ستون وصله و پینه‌ای هم نمی‌تواند وام‌دار زلزله باشد!
گویا میگلردهای انتظاری كه از این ستون سر برآورده‌اند با هم نمی‌سازند و هر یك به سمتی متمایل شده‌اند. در نگاه اول شاید بتوان بی‌نظمی بعدی حاصل از آرایش چند میلگرد را یك اثر هنری نامید. عنوان اثر “ چه كسی می‌تواند این چند میلگرد را به طور تصادفی در كنار هم قرار دهد؟” خالق اثر برنده “ناسازنده” بازنده مسابقه “مردم و زلزله” .
این ساختمان در مجموع حدود ۲۰ ستون دارد و ما شش ستون فانتزی را از دیدگاه مقاومت در برابر زلزله رد كردیم. یادتان است، جرم زنجیر محكمی كه در كشش پاره شد این بود كه تنها یك حلقه زنجیر ضعیف بود. این همه حلقه ضعیف در یك مرحله از اجرای یك ساختمان ! اگر قصد خود كشی داریم. راه‌های دیگری برای این كار وجود دارد.
اما سخنی با شهردار تهران، به عنوان متولی نظارت بر ساخت و ساز شهری. آقای شهردار، من به عنوان شهروند این شهر از شما شكایت دارم. چرا به داد شهروندان نمی‌رسید؟ مدت‌ها است به خاطر نبستن كمربند ایمنی در پشت ترافیك جریمه می‌شوم، مدت ها است به خاطر جلوگیری از آلوده شدن هوا اگر بخواهیم وارد محدوده طرح ترافیك بشوم باید پول بدهم و طرح بخرم. از اعمال ضوابط و ایجاد محدودیت گله‌ای ندارم. از برخورد دو گانه‌ای كه با شهروندان صورت می‌گیرد، آزرده خاطرم. آقای شهردار، هر آنچه شما از یك شهروند انتظار دارید ما باید انجام دهیم. اگر اطاعت نكنیم جریمه می‌شویم و اما آنجا كه پای حقوق شهروندی ما به میان می‌آید، باید دائم حقوقمان را به شما متذكر شویم.
لطف كرده‌اید و شماره ۱۳۷ را به عنوان سامانه ارتباطی شهروندان با شهرداری تهران راه‌اندازی كرده‌اید. آقای شهردار مجموع پانصد و بیست و سه هزار و سیصد و هفتاد و دو تماس كه در شش ماه اول سال ۸۵ با سامانه ۱۳۷ شهرداری گرفته شده نشان از بحرانی به نام انبوه مطالبات جمعیت ۵/۷ میلیونی شهروندان تهران از مدیران شهری دارد. من به آینده خوش بینم اما از دوگانگی در هراسم. كافی است چند كیسه خاك بیرون خانه بگذارید.
سریعاً زنگ خانه‌تان توسط ماموران شهرداری به صدا در میآید.اگر با ادبیات ایشان آشنا نباشید روزگارتان سیاه می‌شود! اما عده‌ای می‌توانند در روز روشن تمام مقررات ساخت و ساز را نادیده بگیرند و برای ما خانه‌های پوشالی بسازند. كاش در كنار این همه پلیسی كه برگ جریمه به دست جلوی آلودگی محیط زیست را می‌گیرند ما صاحب پلیس ساختمان هم بودیم. آقای شهردار راه‌اندازی پلیس ساختمان با همكاری سازمان نظام مهندسی و سایر نهادهای ذی‌ربط می تواند نقطه عطفی در ارتقاء كیفیت ساخت و سازها باشد.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید