جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

انقلابی دموکرات


انقلابی دموکرات
هر انقلابی، پیامدهای خاص خود را دارد و رهبران انقلابی بنا به ماهیت این پدیده، درصدد شكستن ساختارهای موجود و برپایی نظام جدید سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در كشورشان برمی‌آیند. دانیل اورتگا و یارانش در اواخر دهه ۱۹۷۰ نیز از چنین امری مصون نبودند.
نظام استبدادی حاكم بر نیكاراگوآ كه رژیمی دست‌نشانده از سوی ابرقدرت آمریكا به حساب می‌آمد، شرایطی را فراهم كرده بود كه ایده‌های چپ از بیشترین جذابیت برای مخالفان رژیم برخوردار ‌شود. به ویژه آنكه اكثریت شهروندان نیكاراگوآ را كشاورزانی فقیر تشكیل می‌دادند.
جبهه ساندینیستا كه رهبری انقلاب را برعهده داشت، تابع الگوهای ماركسیستی و چپ بود اما در درون خود شاهد مناظرات ایدئولوژیك در مورد پدیده انقلاب و برنامه‌های آتی آن بود. گروهی از انقلابیون به نبرد تاخیری مردمی اعتقاد داشتند.آنان كشاورزان را مایه اصلی حركت اجتماعی می‌شناختند لكن از سكوت نیروهای انباشته شده انقلاب طرفداری می‌كردند.
گروه دوم ، ماركسیست‌های ارتدوكس بودند كه تلاش داشتند كشاورزان را برای وقوع سریع انقلاب سازماندهی كنند. اما گروه سوم كه اورتگا نیز عضوی از آنها بود، ضمن رد ایده‌های دو گروه دیگر، به قول خود راه سوم را بنا نهادند. به اعتقاد آنان انقلاب نیكاراگوآ تنها با اراده كارگران و كشاورزان محقق نمی‌شد بلكه می‌بایست تمامی طبقات و اقشار اجتماعی اعم از تاجران، صاحبان صنایع، اصحاب كلیسا، دانشجویان و... نیز در حركت انقلابی سهیم باشند.
دیدگاه اورتگا نه فقط در انتخاب استراتژی اصلی انقلاب جایگاه غالب را كسب كرد، بلكه پس از انقلاب و تشكیل دولت ساندینیستا نیز ادامه یافت. اورتگا و یارانش پس از وقوع انقلاب و در راس دولت، به اقدامات انقلابی دست زدند: تشكیل گروه‌های عمران و بازسازی ملی، اصلاحات ارضی، ملی كردن اموال متعلق به خاندان سومو‌سا كه پیش از انقلاب به مدت چهار دهه بر نیكاراگوآ حكومت كردند، ملی كردن صنایع سودآور، كنترل قیمت‌ها و تلاش برای بهبود معیشت اقشار محروم همگی از جمله اقدامات دولت ساندینیستا بود.
میزان بی‌سوادی نیز در دوران حكومت این جبهه از ۵۰ درصد به ۱۲ درصد كاهش یافت. اما آنچه انقلاب ساندینیستا و اورتگا را از دیگر انقلاب‌های سوسیالیستی متمایز می‌ساخت، رویكرد اورتگا نسبت به آزادی بود. الگوی انقلاب كوبا الهام‌بخش اورتگا و یارانش بود و سیاست‌های اقتصادی ایشان به كلی از سیاست‌های سوسیالیستی و ماركسیستی تبعیت می‌كرد.
اما انقلاب نیكاراگوآ دستاوردهای دیگری همچون آزادی مطبوعات، تشكیل احزاب مختلف سیاسی و برابری حقوق زن و مرد را در پی داشت به همین دلیل بود كه در سال ۱۹۹۰ وقتی اورتگا در انتخابات ریاست‌جمهوری شكست خورد، رقیب پیروز او اولین رئیس‌جمهور زن آمریكای لاتین و متاثر از اندیشه‌های اقتصادی نئولیبرال بود.
ارمغان انقلاب چپ نیكاراگوآ آزادی‌ برای مخالفان راست بود، راستگرایان كه حمایت ایالات‌متحده را نیز پشت سر خود داشتند، به مدت ۱۶ سال اقتصاد نیكاراگوآ را كه به‌رغم تلاش‌های صادقانه اورتگا تخریب شده بود ساماندهی كردند.
او خود را با اورتگای دهه ۱۹۷۰ متفاوت می‌بیند و تلاش دارد به دور از سیاست‌های اقتصادی انقلابی، ضمن حفاظت از منافع طبقه سرمایه‌داری در كشورش، به بهبود زندگی محرومان بیندیشد. او آموخته است كه تنها كسانی می‌توانند به محرومان كمك كنند كه بیشترین سود اقتصادی را برای كشورشان فراهم می‌آورند. تغییر نگرش اقتصادی‌ در اظهاراتش به صراحت قابل مشاهده است.
امیرحسین اصطباری
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید