جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


باورهای نادرست در فارکس


باورهای نادرست در فارکس
قرار بر این بود که مطالب آموزشی در مورد دنیای مهیج فارکس به طور پیوسته ادامه یابد، اما چاپ شدن مقاله‌ای در روزنامه «دنیای اقتصاد» در اواخر ماه گذشته مرا بر آن داشت تا در مورد باورهای غلط در مورد این شاخه از بازارهای مالی چند سطری توضیح دهم.
در آن مقاله نویسنده با جملاتی سراسر یأس و نومیدی تمام ضررهای ناشی از معامله گران در این بازار را بر دوش عواملی گذاشته که ذات و خصیصه اصلی این بازار محسوب می‌شوند. معامله‌گران (خصوصا از نوع ایرانی) در این مقاله به گوسفندان بی‌گناهی تشبیه شده‌اند که همواره طعمه حملات وحشیانه گرگ‌های وال استریت واقع می‌شوند. نتیجه مطالعه این مقاله چیزی بیش از سردرگمی و بی‌اعتمادی و حس نوعی تضاد در بیان اهداف نویسنده نبود.
با خواندن این بخش از سلسله مقالات فارکسی از نحوه معامله در آن ممکن است چیزی یاد نگیرید، اما قطعا دانستن این نکات طرز تلقی شما را عوض خواهد کرد. ممکن است دریابید که در این بازار می‌توانید سرمایه‌گذاری کنید یا نه و اصولا برای این کار ساخته شده‌اید یا خیر. همچنین می‌توانید به راحتی در استدلال‌های مربوط به این بحث‌ها شرکت کنید! جملاتی که به صورت نقل قول نوشته می‌شود، عینا از مقاله فوق کپی شده است. بقیه، تشریح باورهای نادرست متداول است که در بین افراد وارد و ناوارد رواج پیدا کرده.
در ابتدای مقاله نویسنده به آمار بدیهی بازندگان ۹۰ درصدی این بازار اشاره کرده و گفته:«حال سوال این است که چرا هنوز هم ولع فراوانی برای حضور در این بازار پرریسک و کسب تجارت بسیار گرانبها و میلیونی وجود دارد؟» البته نویسنده این مقاله در ادامه به زعم خود اشاره به مواردی کرده که باعث ضرر معامله‌گران می‌شود و با اینکه این آمار جهانی است ایشان عده کثیری از دلایل خود را به صورت حلقه‌های زنجیری تجسم کرده‌اند که «زخم آن بر تن هر سرمایه‌گذار متضرر فارکس متصور است». یک بار و برای همیشه اصرار دارم که خوانندگان عزیز این ستون و علاقه‌مندان فارکس با عدد منحوس ۹۰ درصدی بازندگان آشنا شده و برای همیشه با آن خداحافظی کنند. برای روشن شدن مطلب مایلم مثالی بزنم.
آیا بورس ایران که سال‌های گذشته بسیاری را خوشبخت و ثروتمند کرده بود از این مثال مستثناست که واقعه سقوط شاخص کل را همیشه مبداء زمانی برای ورود افراد علاقه‌مند بی‌گناه به فارکس عنوان می‌کنند؟ با علم به این مطلب که برای هر معامله خرید و فروشی حداقل یک خریدار و یک فروشنده وجود دارد و با توجه به اینکه برآیند کلی معاملات به لحاظ هزینه‌های کارگزاری و کمیسیون و مالیات همواره منفی است، به راحتی می‌توان نتیجه گرفت که به ازای هر معامله‌گر خوشحالی که از تالار حافظ بیرون می‌رود، حداقل یک معامله‌گر وجود دارد که متضرر شده.
با این وجود تا به حال دیده نشده کسی معاملات بورس را به اندازه فارکس پرریسک خطاب کند. این مثال‌ها را آنقدر می‌توان ادامه داد تا کل صفحه روزنامه پر شود. به نظر می‌رسد با کمی دقت می‌توان متوجه شد که در اکثر مشاغل و تخصص‌ها افراد موفق واقعا کم هستند و شانس موفق شدن نیز به همین نسبت اندک، اما هیچ یک از اینها دلیل بر ترک علاقه و هدف نمی‌شود.
فارکس و مهارت یافتن در آن نیاز به پروسه‌ای نسبتا طولانی دارد که بخشی از آن با مطالعات سنگین تحلیلگری و صرف وقت روزانه ساعت‌های متمادی پشت چارت‌هاست. بخش مهمتر که مدت بیشتری ممکن است طول بکشد، مباحث روانشناسی و خودشناسی و ترک عادت‌های مخرب و مباحث بسیار مهم مدیریت سرمایه است.
بنابراین به طور خلاصه عرض کنم که اگر واقعا فردی هستید که به امید سودهای سرشار و در مدت زمان اندک به این بازار جذب شده‌اید مجبورم شما را به شدت مایوس کنم. حتی اگر اهل مطالعه و پای سیستم نشستن نیز نیستید بهتر است از هم اکنون با فارکس وداع کنید. اگر واقعا می‌خواهید بدانید کار کردن در فارکس چقدر پرریسک است، اجازه بدهید واقعیت بسیار ساده‌ای را بگویم: بازار فقط از شما چیزی را می‌تواند بگیرد که به او اجازه داده‌اید.
سادگی شگرف این موضوع بعضا باعث می‌شود برخی فراموش کنند که در فارکس (و اصولا تمام بازارهای مالی) تمام قوانین و استراتژی معاملاتی توسط شخص معامله‌گر تدوین و اجرا می‌شود. نه نظارتی، نه توبیخ و سرزنشی و نه تشویقی... هیچ یک از اینها در فارکس معنی ندارد. بنابراین به راحتی می‌توان استنباط کرد که نتیجه صرفا تابعی از میزان دانش و سپس تحلیل و رفتار معامله‌گر است و لاغیر.
«در بازار سرمایه ایران، فارکس هیچ متولی مشخص، استاندارد مورد اجماع و شاخص‌های تعریف شده‌ای برای اندازه گیری کیفی خدمات ندارد...» - احتمالا منظور نویسنده آموزش فارکس بوده تا فارکس صرف! فارکس یک بازار مالی بسیار گسترده است که نیاز به متولی در ایران ندارد به دلیل اینکه اصولا نمی‌توان آن را بخشی از بازار سرمایه ایران برشمرد و محض اطلاع علاقه‌مندان باید عرض کنم که سیلابس‌های آموزش تحلیلگری فارکس اخیرا توسط یک شرکت فعال در این زمینه تدوین شده و در اختیار سازمان‌های مسوول قرار گرفته.
این سیلابس‌ها عموما بخش‌هایی از مباحث پایه‌ای را شامل می‌شود که نیازی به اجماع بر آن نیست و قسمتی از استانداردهای انجمن بین‌المللی تحلیلگران تکنیکی محسوب می‌شود.
جهت روشن شدن مطلب، آموزش IELTS در ایران مثال زدنی است. از آنجایی که این مدرک زبان انگلیسی یک مدرک بین‌المللی است، لذا ملاک موفقیت مدرس ارائه سرفصل‌های منطبق بر آزمون مطابق اصول علمی و روش‌های تدریس است، اما ملاک موفقیت دانشجو صرفا با یک چیز محک زده می‌شود: اخذ نمره دلخواه. جز اینکه مراکز آموزشی باید دارای مجوزهای دولتی مربوطه باشند، تدریس IELTS مستلزم هیچ اجماعی نیست! در فارکس نیز ملاک موفقیت دانشجو فقط با میزان سودآوری او و پیوسته بودن آن در یک بازه زمانی حداقل یک ساله تعریف و سنجیده می‌شود.
از آنجایی که در معاملات فارکس تمام مسوولیت با شخص معامله‌گر است و او برای انجام آنها از آزادی مطلق برخوردار است، لذا در آخر سال نتیجه معاملات و برآیند حساب او میزان موفقیتش را خواهد سنجید. در فارکس هیچ مدرک دانشگاهی یا بین‌المللی یا صرف هزینه‌های هنگفت ضامن موفقیت معامله‌گر نیست و نیز قبول شدن در هیچ امتحانی، بقای او در این بازار را تضمین نمی‌کند... تا چه رسد به سود کردن. مدارج عالی دانشگاهی یا موفقیت‌های پیشین و موقعیت‌های فعلی اجتماعی شما، هیچ تاثیری در نتایج موفقیت شما در فارکس ندارد.
«نکته جالب‌تر اینکه بسیاری از بروکرهای نامعتبر به منظور تحریک و اغوای معامله‌گران دمو، به آنها در کسب سود در حساب‌های دمو کمک کرده و حتی در مواردی با ارائه قیمت‌های متفاوت در سرور مربوط به آنها کمک می‌کنند تا احساس برنده بودن، سود کردن و لذت بردن از معامله را احساس کنند و...» در مورد حساب‌های دمو (آزمایشی) نویسنده مقاله حقیقتا به نکات بسیار مهمی اشاره کرده‌اند و گلایه ایشان از شرکت‌هایی که علاقه‌مندان را به افتتاح حساب واقعی، قبل از کسب تجربه در حساب‌های دمو تشویق می‌کنند به نظر من کاملا بجاست، اما اینکه موفقیت‌های احتمالی تازه واردها در دمو را به دستکاری قیمت‌ها و کمک کارگزاران نسبت دهیم، ساده‌انگاری محض است.
اساسا همانگونه که کسی مهارت رانندگی یک نوجوان در هدایت اتومبیل‌های بازی‌های کامپیوتری را به تجربه آنان در رانندگی واقعی تعمیم نمی‌دهد، سود کردن در حساب‌های دمو را نیز نمی‌توان به راحتی قابل دستیابی در حساب‌های واقعی دانست.
مسبب این تفاوت، قیمت‌ها و امدادهای کارگزاران نیست! بلکه مهم عواطف و احساسات معامله‌گر نسبت به سپرده اولیه است که فاصله‌ای اینچنین عمیق از حساب‌های دمو تا واقعی ایجاد کرده. افراد زمانی که مقابل پول در معرض ریسک قرار می‌گیرند رفتارهای نابهنجاری از خود نشان می‌دهند که در حقیقت مرز بین یک معامله‌گر موفق و معامله‌گری است که بعد از آموزش مراحل تحلیلگری و کسب مهارت در اصول و مقدمات تحلیلگری، اقدام به معامله می‌کند.
این مرحله درست پله قبل از رسیدن به سود در یک دانشجو است. مرحله‌ای است که نوآموز کم‌کم شروع به شناخت نقاط ضعف ذهنی و رفتاری خود کرده و با تمرینات خاصی درصدد رفع رفتارهای مخربی مانند ترس، طمع، اعتماد به نفس بیش از حد، امید و آرزو و... بر می‌آید. جدای از تغییرات سریع قیمتی که بعضا هنگام پخش اخبار اتفاق می‌افتد و طبیعتا در حساب‌های دمو به لحاظ فقدان عرضه و تقاضای واقعی، در این لحظات می‌توان به راحتی معامله کرد، این حساب‌ها طراحی شده‌اند تا صرفا جهت یادگیری شیوه‌های تحلیل و معامله استفاده شوند و تنها وجه تمایزشان شخص معامله‌گر است و نه یک عامل بیرونی و تعمدی.
«کارمزد معاملات در فارکس پایین است، بنابراین، برخی بروکرها برای اینکه شما هر چه بیشتر کارمزد بپردازید و در ضمن هر چه زودتر پولتان را از دست بدهید اقدام به ارائه اجباری لوریج یا اعتبار معاملاتی می‌کنند» – شکی نیست که تشویق به استفاده از اعتبارهای بالای ۲۰ یک حربه کاملا تبلیغاتی است که توسط کارگزاران استفاده می‌شود، اما اجبار معامله‌گر به استفاده از آن یک دید کاملا غیرکارشناسانه است.
خصوصا اینکه وجود اعتبار معاملاتی (لوریج) را به پایین بودن کارمزد نسبت دهیم! تغییرات قیمت و به عبارتی برابری جفت ارزها نسبت به هم آنقدر ناچیز است که معامله‌گران عادی برای سود بردن با حساب‌های چند هزار دلاری خود می‌بایست قادر به معامله حجم بالایی از آنها باشند و این حجم بالا را کارگزار تامین می‌کند.
مثلا اگر شما با تمام حساب هزار دلاری خود از یک معامله (یورو/دلار) ۱۰ واحد سود کنید، درواقع فقط یک دلار به حساب شما افزوده می‌شود، اما چنانچه با اعتبار ۱:۱۰ که معادل ۱۰ برابر موجودی شماست معامله کنید سود شما از حرکت ۱۰ واحدی معادل ۱۰ دلار و برابر یك درصد موجودی شما می‌شود که مبلغ بسیار خوبی در یک معامله محسوب می‌شود.
پس در مثال ما معامله‌گر موردنظر از اعتبار ۱۰ برابر یا اصطلاحا از لوریج ۱۰ در معامله خود استفاده کرده و جالب است دانستن این نکته که هیچ کارگزاری در دنیا نمی‌تواند شما را به استفاده از تمام اعتبار مجبور کند. احتمالا نویسنده مقاله، اعتبار موقع افتتاح حساب را با اعتبار استفاده‌شده در هر معامله اشتباه گرفته‌اند.
در مثال ما حتی اگر افتتاح حساب با اعتبار ۵۰۰ صورت بگیرد، معامله‌گر بنا به رعایت اصول مدیریت سرمایه هرگز از آن استفاده نمی‌کند و خالی شدن احتمالی حساب معامله‌گرانی که از این اعتبارهای نجومی استفاده می‌کنند، نشان‌دهنده فقدان دانش آنها در به کارگیری اصول مدیریت سرمایه است و نه نقص در سیستم اعطای اعتبار. آیا نوشتن عدد (۲۲۰ کیلومتر بر ساعت) روی سرعت سنج اتومبیل، شما را تشویق به رانندگی در آن سرعت می‌کند یا به علایم و تابلوهای رانندگی دقت می‌کنید؟! مضافا اینکه اگر بروکرها می‌خواهند بیشتر کارمزد بگیرند به چه دلیلی باید مایل باشند معامله‌گری پولش را زودتر از دست بدهد؟! مگر درآمد بروکر و هزینه‌های او از محل کارمزدهای دریافتی نیست؟ کارگزاران دوست دارند همه معامله‌گران سال‌ها در بازار باقیمانده و معامله کنند، اما اینکه شما سود کنید یا ضرر برای آنها هیچ تفاوتی نمی‌کند.
برای کارگزار صرفا درآمد او مهم است، اما این درآمد منحصر و محدود به ضررها و از دست دادن پول مشتریانش نیست.
«بروکرها از جمله عوامل اصلی ضرر و زیان معامله‌گران فارکس هستند» این باور همانقدر دور از واقعیت است که:
دلالان مسکن را عامل اصلی ضرر برخی سرمایه‌گذاران بخش مسکن بدانیم. یا بانک‌ها را مقصر اصلی ورشکسته شدن برخی وام‌گیرندگان بدانیم.
یا اداره دارایی و پرداخت مالیات را عامل اصلی ورشکستگی برخی تولیدکننده‌ها بدانیم.
نقش شیطنت‌هایی که برخی از کارگزاران روی سفارشات و معاملات فارکس کاران انجام می‌دهند کاملا غیرقابل انکار است، اما مسلما در درجات اهمیت بسیار کمتری قرار دارد. بروکرهای بسیار قابل اعتماد و با عملکرد مناسبی وجود دارند که می‌توان به آنها اعتماد کرد و پس از تحقیق و بررسی‌های کافی برای کار با آنها آماده شد، اما نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم، تمرکز بر یادگیری هنر تحلیل و معامله است. به تجربه دریافته شده که حتی اگر کارگزاری تخلفاتی در قیمت و باز و بسته کردن یک معامله انجام دهد، قطعا یک معامله‌گر موفق را به یک معامله‌گر زیانده تبدیل نمی‌کند و بالعکس.
به عقیده من بهتر است علاقه‌مندان به جای پرداختن به مسائل حاشیه‌ای و مغشوش ساختن ذهن خود، برای آشنا شدن با این دنیای پررمز و راز خود را برای راهی سخت و سنگین آماده کنند. برای آهنگر شدن باید آهنگری کرد.
فرهاد انتصاری
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید