پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

فرق حکمت، کلام و تصوف با یکدیگر


فرق حکمت، کلام و تصوف با یکدیگر
● علم حكمت قدس سره
تحصیل معارف حقیقیه و اثبات احكام یقینیه برای اعیان موجودات بر نهجی كه موافق نفس‏الامر بوده باشد از راه دلایل و براهین عقلیه صرفه كه منتهی شود به بدیهیات كه هیچ عقلی را در قبول آن توقفی و ایستادگی نباشد، بی آنكه موافقت‏یا مخالفت‏وضعی از اوضاع یا ملتی از ملل را در آن مدخلی بود و تاثیری باشد طریقه حكما بود، و علم حاصل شده به این طریق را در اصطلاح علما علم حكمت گویند. (۱)
واما علم كلام بر دو وجه اعتبار شده:
۱) یكی كلام قدما
۲) دیگری كلام متاخرین.
اما كلام قدما، صناعتی باشد كه قدرت بخشد بر محافظت اوضاع شریعتی از شرایع، خواه منتهی شود به بدیهیات و خواه نه. و این صناعت را مشاركتی با حكمت نبود، نه در «موضوع‏» و نه در «دلایل‏» و نه در «فایده‏». چه، در موضوع حكمت‏«اعیان‏» بود نه‏«اوضاع‏»،و دلایل مركب از یقینیات منتهی به بدیهیات باشد خواه مسلم ومشهور باشد و خواه نه، و فایده‏اش حصول معرفت و كمال قوت نظری باشد نه محافظت وضع; و ظاهر است كه این صناعت از طریق تحصیل معرفت نمی‏تواند بود. (۲)
و در تعریف كلام متاخرین گفته‏اند كه علمی است‏به احوال موجودات بر نهج قوانین شرع، و به [وسیله] این قید اخیر، احتراز نموده‏اند از علم حكمت. چه، موافقت قوانین شرع یعنی بنای ادله بر مقدمات مسلمه و مشهوره میان اهل شرع در مفهوم حكمت معتبر نیست. چه، مشهورات ومسلمات لازم نیست كه یقینیات باشند. پس اگر به حسب اتفاق، یقینی باشد آن را از این حیثیت‏بكار برند و الا ظنیات را در مسائل حكمیه معتبر ندانند. (۳)
● تصوف و اشراق قدس سره]
و باید دانست كه تصوف در برابر تكلم است و اشراق در برابر حكمت; به این معنی كه هرگاه سلوك راه باطن، بعد از سلوك راه ظاهری باشد كه به قوانین حكمت منطبق است طریقه اشراق باشد،و اگر بعد از سلوك راه ظاهری باشد كه به قواعد كلام مطابق است طریقه تصوف بود. (۴)
● كلام الالهی قدس سره
از جمله صفات الله،تكلم است و آن راجع شود به قدرت بر ایجاد كلام، و كلام نیست مگر الفاظ مسموعه مقروءه; و آن لا محاله حادث است، اگر چه قدرت بر ایجاد او قدیم است و عین ذات. و اشاعره كلام را دو قسم دانند: كلام لفظی و كلام نفسی، و اول را حادث دانند و ثانی را صفتی قدیم قائم به ذات و واجب تعالی چون سایر صفات; واین معقول نیست. چه، كلام نفسی یا عبارت است از تخیل الفاظ كه حدیث نفس گویند و این درباره واجب تعالی روا نیست; و یا عبارت است از علم به مدلولات و معانی الفاظ و عبارات، و او نیست مگر عین صفت علم. (۵)
● حكمت اشراقیین و مشائیین قدس سره
فرق میان حكمت اشراقیین وحكمت مشائیین به چند وجه است وعمده [ آن فرقها] علی ما هو المشهور آن كه: اشراقیین در تحصیل حكمت، طریقه ریاضت و مجاهدات و مكاشفه را قدوه دانند، و هر چه نه بر طبق برهان و قیاس بود التفات به آن نكنند.
و نسبت اشراقیین و مشائیین در زمان سالف [پیش از اسلام] چون نسبت صوفیه و متكلمین است در زمان اسلام و حكمای اشراقیین و صوفیه ادعا كنند مطالب كثیره در حكمت و معرفت [را]، كه مشائیین و متكلمین منكر آنند و مؤدای نظر و برهان مخالف مقتضای آن ; و از جمله قول به عالم مثال است: اشراقیین و صوفیه متفقند كه مابین «عالم عقلی‏» كه عالم مجردات محضه و «عالم حس‏» كه عالم مادیات محضه است، عالمی است كه موجودات آن عالم مقدار وشكل دارند و لیكن ماده ندارند، مانند صور خیالیه . لیكن صور خیالیه متحقق‏اند در ذهن نه در خارج، و عالم مثال متحقق است در خارج و این عالم متوسط است‏بین العالمین.
حكیم عبدالرزاق لاهیجی
پی‏نوشت‏ها:
۱. ر.گ: گوهر مراد، ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجی، ص ۴۱، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، كنگره‏ی حكیم لاهیجی، چاپ اول، بهار۱۳۷۲.
۲. همان، ص ۴۲.
۳. گوهرمراد، ص ۴۳.
۴. همان، ص ۴۰.
۵. همان، ص ۲۷۵-۲۷۶.
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید