جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آمریکا را آنگونه که هست،ببینید


آمریکا را آنگونه که هست،ببینید
آمریكا را همان‌گونه كه هست ببینید. اكثریت قریب به اتفاق مردم این كشور مذهبی‌اند. جامعه جوانان آن هم مذهبی است، حتی اگر تمام رسانه‌ها جور دیگری وانمود كنند.كریستین اسمیت یكی از جامعه شناسان برجسته در حوزه دین در آمریكای امروز است.
او صاحب كتاب‌های مهم و تحسین شده‌ای است، مثل< پروتستانتیزم آمریكایی: فشارها و كامیابی‌ها> و <آمریكای مسیحی، پروتستان‌ها واقعا چه می‌خواهند؟ > آخرین پروژه عظیمی كه او بر روی آن كار كرده است مربوط به طرح ملی جوانان و دین می‌باشد. در طی پنج سال گذشته اسمیت و تیمش ۳۲۰۰ پیمایش به صورت تلفنی و بیش از ۲۵۰ مصاحبه تك به تك و عمقی را با نوجوانان آمریكایی هدایت كرده‌اند. بسیاری از یافته‌های ایشان در سایت www.youthandreligion.org قابل دسترسی است. كتاب او در این مورد یعنی <زندگی مذهبی و معنوی نوجوانان آمریكایی> منبعی بی نظیر در این حوزه می‌باشد و مدرسه علوم دینی پرینستون هنوز بر روی آن كار می‌كند و آن را مورد مداقه قرار می‌دهد تا تاثیرات مثبت آن را بر روی كلیسا بررسی كند.طرح تحقیقاتی شما كه در كتاب اخیرتان هم مفصل در باره آن بحث شده است یكی از بزرگترین مطالعاتی است كه پیرامون زندگی نوجوانان آمریكایی انجام شده است.
● فكر می‌كنید به چه دلیل این مطالعه در گذشته جذابیتی برای جامعه شناسان نداشته است و چرا برای شما اینقدر جالب بود كه سال‌های زیادی از زندگی تان را صرف آن كردید؟ ‌
▪ در كل می‌توانم بگویم كه پرستیژ دانشگاهی و نوع نگاه دانشگاهیان در یكی دو دهه اخیر گرایش به نادیده انگاشتن جنبه‌های مذهبی زندگی داشته است. تئوری قدیمی سكولا‌ریزاسیون كه مرگ مذهب را پیش بینی كرده بود و همچنین ظهور مدرنیته احتمالا‌ ربطی به این قضیه دارند. به همین خاطر هیچ گاه طرح جدیای برای اینكه نگاهی به زندگی مذهبی نوجوانان انداخته شود آغاز نشده است. محققان آمریكایی در حوزه دین بیشتر به مطالعات دینی مربوط به بزرگسالا‌ن و جنبش‌ها و سازمان‌های دینی علا‌قه نشان داده‌اند. شاید به این دلیل كه مطالعه نوجوانان برای آنها خیلی جدی شمرده نمی‌شد و اهمیت چندانی نداشت. به هر حال حوالی سال ۲۰۰۰ من در حال فكركردن در مورد پروژه تحقیقاتی‌ام بودم. به نظر می‌آمد كه این طرح بسیار جالب، بالقوه مهم و به طور حتم بكر است. موسسه <لی لی> هم به اندازه كافی بخشنده بود تا هزینه تحقیقاتی قابل ملا‌حظه‌ای را به ما بدهد تا كارمان را شروع كنیم. ‌
● شما گفت‌وگوهای زیادی را با نوجوانان مسیحی طی سال‌های اخیر داشته اید. آیا نكته‌ای در این میان وجود داشته است كه بتوان گفت خلا‌صه تحقیق است و حرف اصلی است؟
▪ قصه جوانان و مذهب در این تحقیق كمی پیچیده است. بنابراین هیچ نوجوانی وجود ندارد كه باعث مجسم شدن یافته‌های بزرگتر ما شود. اما تعداد كمی هم هستند كه موضوعات كلیدی را كه ما دائما آنها را می‌شنویم بیان می‌كنند. ‌
● یك جامعه شناس چگونه میزان دینداری یك نوجوان را تعیین می‌كند؟
▪ ما بسیاری از ابزار سنجش استاندارد از قبیل باورهای مذهبی، حضور در كلیسا، اهمیت و اعتبار ایمان و تجربه‌های دینی را به خدمت گرفتیم. این پیمایش ملی شامل تعداد زیادی سوالا‌ت مذهبی می‌شد و به همین سبب ما را قادر می‌ساخت تا از زاویه‌های مختلف به دین نظر بیفكنیم و از موقعیت‌های گوناگون پرسش‌هایمان را مطرح كنیم. البته این نوع اندازه گیری‌های جامعه شناختی هیچ وقت موقعیت معنوی واقعی و صحیح شخص را برای ما روشن نمی‌كند. قابل استفاده‌اند اما در واقع معیارهای اندازه‌ای درونی هستند كه به سختی به صورت مستقیم قابل دسترسی هستند. ‌
● شما به این نتیجه رسیده‌اید كه برخلا‌ف آنچه كه اكثرا نوشته می‌شود، نوجوانان آمریكایی به طور خاص تحت تاثیر فرهنگ پست مدرن-پلورالیستی نیستند، ادعا نمی‌كنند كه نه معنوی‌اند و نه مذهبی. اگر قشر جوان واقعا به طور سنتی مذهبی‌اند گمان می‌كنید برای چه اكثر ما این ادراك غلط را داریم؟
▪ سوال خوبی است. این نگاه به نظر می‌رسد كه تاثیر بزرگی بر روی بسیاری از مشاهده كنندگان گذاشته است. شاید این تا حدی به دلیل مشكل نمونه گیری باشد: روزنامه نگاران، نویسندگان كتاب و دیگر مفسران دینی عموما داستان‌ها و آثارشان را بر روی گروه‌های كوچك <آسان نمونه گیری شده> نوجوانان استوار می‌كنند كه نمایانگر همه آنها نیست. همچنین مشاهده من این است كه بسیاری از شاغلا‌ن وزارت جوانان و نیز متفكران به طور صحیح در تلا‌شند تا توجه دیگران را به خود جلب كنند و در آنچه كه آنها خودشان دوست دارند زندگی شان را در آن جاری كنند سرمایه گذاری كنند و داستان‌هایی درباره تغییر عظیم پست مدرن و در جست‌وجوی معنویت بودن نوجوان بیشتر به واقعیت نزدیك است تا اینكه پیروی از سنت‌ها توسط نوجوانان را قبول داشته باشیم. برخی نویسندگان یك علا‌قه شخصی دارند درباره این تغییر اجتماعی در میان نوجوانان، و در این میان فقط به توضیح دادن این فرهنگ <معنوی و نه مذهبی> بسنده نمی‌كنند بلكه آن را ترویج می‌كنند و از آن دفاع می‌كنند. این وظیفه جامعه شناس است تا واقعیت اجتماعی را تا جایی كه ممكن است بیان كند، هرچند كه یافته‌هایش خسته كننده باشد و مطابق سلیقه روز هم نباشد. ‌
● با این همه، یافته‌هایی كه در كتاب شما آمده‌اند هم خبر خوب است و هم بد. بگذارید با خبر خوب شروع كنم. شما گزارش داده‌اید كه خیلی از نوجوانان آمریكایی مذهبی‌اند. در واقع اكثریت آنها هم مسیحی هستند. آیا این امر در تناقض با بسیاری از چیزهایی كه ما در روزنامه‌ها می‌خوانیم، از دیگر رسانه‌ها می‌شنویم و به خصوص در ‌MTV به تصویر كشیده می‌شود نیست؟ اشاره كرده‌اید كه نیروهای ایدئولوژیكی در آمریكا در كارند كه مردم را فریب می‌دهند تا پلورالیسم مذهبی را كه در ایالا‌ت متحده وجود دارد اغراق شده نشان دهند.
▪ بله، بسیاری از آمریكایی‌ها تصور می‌كنند كه ایالا‌ت متحده بیش از آنچه كه هست به لحاظ مذهبی پلورال است. به عنوان مثال برخی از دانشجویان من گمان می‌كنند كه ۲۵درصد آمریكایی‌ها یهودی‌اند و وقتی به آنها گفتم كه رقم واقعی۲ درصد است مرا مبهوت نگاه می‌كردند و متحیر شدند. ‌ برخی محققین كه به طور آشكار دوست دارند نه تنها پلورالیسم مذهبی را توصیف و تبیین كنند بلكه آن را رواج هم بدهند، قضیه تفاوت مذهبی را پیش می‌كشند كه واقعا خیلی دقیق هم نیست. مذهب‌هایی كه در اقلیت قرار دارند دارای اهمیت فرهنگی هستند و بر روی تعدادشان تاثیر غیرمتجانس دارند. اما وقتی كه رقم‌ها به واقعیت نزدیك می‌شوند بخش وسیعی از آمریكایی‌ها كه شامل نوجوانان هم می‌شوند، مسیحی اند، چه آنهایی كه فقط اسما مسیحی‌اند و چه آنهایی كه تحقیقی.
ترجمه: سهام الدین بورقانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید