چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

بخوان و بالا برو!


بخوان و بالا برو!
آیا بهشتیان پس از قرار گرفتن در درجات و مراتب مربوط به خود، در بهشت، امكان تكامل و نیل به مراتب بالاتر برای آنها وجود دارد؟ اگر تكامل وجود دارد، به چه صورت است و چرا بهشتیان نسبت به مراتب بالاتر، غبطه نمی‏خورند؟
در پاسخ به این پرسش، به چند نكته زیر دقت كنید:
الف) براساس آیات قرآن كریم و روایات اهل‏بیت، بهشت دارای درجات و مراتب متعددی است. خداوند در قرآن می‏فرماید: «و هر كس مؤمن به سوی او رود، در حالی كه كارهای شایسته انجام داده باشد، برای آنان درجات والا خواهد بود».۱ همچنین علی علیه‏السلام، در ویژگی بهشت می‏فرماید: «بهشت دارای درجاتی است كه برخی برتر از دیگری است و دارای منزل‏گاه‏های متفاوتی است».۲
امام زین العابدین‏علیه‏السلام می‏فرماید: «بر شما باد به قرآن؛ به راستی كه خداوند، بهشت را آفرید و درجات و مراتب آن را به اندازه آیات قرآن قرار داد پس هر كس در آن‏جا آیه‏ای از قرآن بخواند، به او می‏گویند بخوان و بالا برو و هر كس از اینان كه وارد بهشت شود، درجه‏ای بالاتر از آن نیست؛ به جز درجه انبیا و صدیقین».۳
خداوند، در قرآن كریم، بهشت را با اوصاف گوناگونی بیان كرده كه عبارتند از:
۱) جنهٔ النعیم (شعراء، آیه ۸۵).
۲) جنهٔ عالیه (نجم، آیه ۱۵).
۳) بهشت رضوان (توبه، آیه ۲۱).
۴) جنات عدن (توبه، آیه ۷۳).
۵) جنات الفردوس (كهف، آیه ۱۰۷).
۶) روضات الجنات (شوری، آیه ۲۲).
به نظر می‏رسد كه این اوصاف، به درجات و مراتب مختلف بهشت، اشاره دارند.
ب) تكامل و ارتقای درجات در بهشت، مرهون و معلول درجات ایمان و عمل صالح انسان در دنیاست. خداوند می‏فرماید: «هر كس از بندگان، به عملی كه كرده، رتبه خواهد یافت».۴
حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «امروز (تا زمانی كه در دنیا هستید)، روز عمل و تلاش است؛ نه روز حساب‏رسی به اعمال و فردای قیامت، روز حساب‏رسی است؛ نه روز عمل».۵
مطابق این سخن، در آخرت، پرونده اعمال و كارهای نیك، بسته می‏شود و تكامل هم معلول عمل صالح است؛ پس در بهشت، تكاملی نیست؛ مگر آن‏چه در این دنیا فراهم كرده باشیم.
بنابراین، تكامل، به معنای ارتقا از یك درجه بهشت به درجه دیگر آن، بدون این كه قبلاً در دنیا، مقدمات و شرایط آن را فراهم كرده باشیم، وجود ندارد. خداوند در قرآن می‏فرماید: «كسی كه قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش، سود نمی‏بخشد؛ بگو منتظر باشید كه ما [هم ]منتظریم».۶
در مقابل دیدگاه مذكور، دیدگاه دیگری مطرح است كه قائل به تكامل در قیامت است. آیات و روایاتی نیز گویای حركت و تكامل در حشر و عوالم پس از آن است كه به دلیل مجال اندك، تنها به چند نمونه از این آیات اشاره می‏كنیم:
۱) «كسانی كه عهد و پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی می‏فروشند، آنان را در آخرت [از سعادت‏های اخروی ]بهره‏ای نیست و خدای متعال، روز قیامت با آنان سخن نمی‏گوید و به [نظر رحمت به ]ایشان نمی‏نگرد و [آنها را ]پاكشان نمی‏گرداند و عذابی دردناك خواهند داشت».۷
جمله «و پاكشان نمی‏گرداند» در این آیه، مفهوم خاصی دارد. این جمله، نشان‏گر این حقیقت است كه انسان‏هایی كه در راه راست بندگی، بوده، مورد نظر حق می‏باشند، در مواقف و عوالم حشر، مشمول تزكیه حضرت حق بوده، خداوند آنان را از ناپاكی‏ها پاك می‏سازد و آنها را تزكیه و تطهیر می‏كند؛ امّا این تزكیه الهی، شامل آن دسته از انسان‏هایی كه در راه بندگی قرار نگرفته، با خداوند به مخالفت برخاسته‏اند، نخواهد شد.
باید توجه داشت كه تزكیه خدای متعال، همان كامل ساختن روح آدمی است؛ زیرا انسان، در زندگی دنیایی، در ظاهر امر، دارای عقایدی است كه بر اساس آن عقاید، روش و سلوك عملی خاصی دارد؛ امّا در باطن امر، روح آدمی در نتیجه همین عقاید و اعمال، حركت مخصوصی دارد كه آن حركت، اگر در راه بندگی راه راست باشد، روح را به تدریج، پاك می‏گرداند و در مدارج كمال پیش می‏برد.
۲) «كسانی كه آن‏چه خداوند از كتاب نازل كرده، پنهان می‏دارند و بدان بهای ناچیزی به دست می‏آورند،آنان جز آتش در شكم‏های خویش، فرو نبرند و خدا، روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت و پاكشان نخواهد كرد و عذاب دردناكی خواهند داشت».۸
مفهوم این آیه، مانند آیه سابق، آن است كه تزكیه در قیامت، درباره انسان‏های ویژه‏ای است و شامل كسانی كه احكام خدا را در مقابل پول و ریاست می‏فروشند و از حكم خدا در می‏گذرند، نخواهد شد. تزكیه (تطهیر و پاك ساختن)، همان حركت است؛ زیرا موجود متحرّكی كه در مسیری پیش می‏رود، نقایص، حجاب‏ها، پرده‏ها، رنگ‏ها و معایب را كنار زده، خود را از آن آلودگی‏ها و تعلق پاك می‏سازد. بنابراین، حركت تكاملی، در قیامت وجود دارد.
۳) «حقیقت این است كه خداوند كسانی را كه ایمان آورده، كارهای شایسته كرده‏اند، در باغ‏ها و [بهشت‏هایی ]كه از زیر [درختان ]آن، نهرها روان است، داخل می‏گرداند. در آن‏جا با دستبندهایی از طلا و مروارید، آراسته می‏شوند و لباسشان در آن‏جا از حریر [پرنیان ]است. [پس از قرار گفتن در چنین وضعیتی ]هدایت می‏شوند به گفتار پاك و [پاكیزه ]به سوی راه [خدای‏] ستوده هدایت می‏گردند».۹
این آیه هم اشاره دارد كه پس از قرار گرفتن در بهشت، بهشتیان به سخن پاكیزه و به راه ستوده، هدایت می‏شوند. بنابراین معلوم می‏شود كه تازه در آن‏جا، راه ویژه‏ای شروع می‏گردد و راهی كه حركت در آن نباشد، راه نیست. این آیه می‏گوید: خداوند، مؤمنان و مشتاقان را به آن‏جا كه باید ببرد، می‏برد؛ پس حركت در عوالم حشر، وجود دارد و سیر تكاملی، در آن‏جا ادامه دارد.۱۰
اما درباره این اشكال كه «لازمه حركت در عوالم حشر، وجود تكالیف و بایدها و نبایدهایی است و حال آن كه براساس آیات و روایات، آن‏جا تكلیفی وجود ندارد و از این رو، حركت و تكامل هم نخواهد بود»، جواب این است كه گر چه حركت انسان در دنیا و نزدیكی او به سوی خداوند متعال، با اتخاذ مسیری است كه در دنیا انتخاب كرده و خداوند، این مسیر را با انجام تكالیف و ترك محرمات، مقرر فرموده است، اما مقصود ما از حركت، تحول و تكامل در نظام‏های بالاتر و پس از دنیا، این نوع حركت نیست و معیارش نیز با احكام و قوانین آن، متفاوت خواهد بود. از این رو، حركت در آن جا، غیر از حركت در این جاست و مسیر آن جا، متفاوت و متناسب با همان نظام حشر خواهد بود.
باید توجه داشت كه مسیر صعود به سوی خداوند، در عوالم مختلف متفاوت خواهد بود. این مسیر در دنیا همین تكالیف شرعی است كه انسان باید خود را با آن منطبق سازد وقتی ما به برزخ منتقل می‏شویم، در آن‏جا هم به دنبال همین مسیر دنیوی در حركتیم؛ اما آن مسیر و حركت، همان مسیر و حركت دنیوی نخواهد بود؛ بلكه مسیر تحول، حركت و تكامل، متناسب با عالم برزخ است. همچنین وقتی وارد قیامت می‏شویم، در آن‏جا هم به دنبال مسیر برزخی و دنیوی در حركتیم؛ اما آن مسیر و حركت، همان مسیر و حركت برزخی و دنیوی نخواهد بود؛ بلكه حركت و تحولی متناسب با نظام و قوانین عالم حشر است.
به این مثال، توجه كنید: قطعه گِلی كه به عالم انسانیت وارد می‏شود، در طی مسیر و حركت خود به سوی عالم انسانیت، عوالمی را پشت سر می‏گذارد؛ از عالم خاكی به عالم نباتی وارد می‏شود و بعد از آن، وارد عالم گوشت و خون می‏گردد؛ سپس به نطفه تبدیل می‏شود. او این عوالم را طی كرده، به آن عالمی كه مقصودش است، یعنی انسانیت، وارد می‏شود. در یك نگاه، این گل، در مجموع، یك راه را تا رسیدن به انسانیت، پشت سر گذاشته است؛ ولی این راه، راه دامنه‏داری بوده و مجموعه‏ای از قطعات منظم، منسجم و پشت سرهم و در عین حال، متفاوت از یكدیگر، است. این موجود، در یك دید كلی، یك راه را طی كرده، ولی این راه به نظر دقیق، از مجموعه راه‏هایی منظم، مترتب، غیر هم و در عین حال دنبال هم تشكیل شده است.
بنابراین، راه و مسیر حركت به سوی خدا، در یك نگاه كلی، یك راه است؛ ولی این راه، منحصر در تكالیف عملی نیست؛ بلكه این تكلیف‏ها، قطعه‏ای از این راه و متناسب با نظام دنیوی است. در برزخ هم قطعه دیگری از این راه، متناسب با عالم برزخ، وجود دارد و در قیامت هم قطعه دیگری از این راه، متناسب با عالم حشر قرار دارد. این راه‏ها، مترتب بر یكدیگر بوده، ولی غیر هم و در عین حال، به دنبال هم می‏باشند. بنابراین، حركت در هر عالمی، متناسب با همان عالم خواهد بود و از نفی یك نوع حركت در یك نظام، نمی‏توان حركت را در نظام دیگر نتیجه گرفت.
علت این كه بهشتیان نسبت به مراتب بالاتر غبطه نمی‏خورند، این است كه بر طبق آیات و روایات، در بهشت، درد، رنج، افسردگی و غم و اندوه وجود ندارد و غبطه و افسوس خوردن، خود یك رنج و اندوه روحی است و بهشت، تهی از هر رنج و اندوهی است؛ از این رو، بهشتیان، دچار حسرت نمی‏شوند و هر كس، به هر مقامی كه دارد، راضی و خرسند است.
مصطفی عزیزی‏
۱. طه، آیه ۷۵.
۲. ری شهری، میزان الحكمه، ج ۱، ص ۴۳۲.
۳. همان.
۴. انعام، آیه ۱۳۲.
۵. نهج البلاغه، خطبه ۴۲.
۶. انعام، آیه ۱۵۸.
۷. آل عمران، آیه ۷۷.
۸. بقره، آیه ۱۷۴.
۳۹. حج، آیه ۲۳ و ۲۴.
۱۰. ر.ك: قیام قیامت، ص ۱۰۲-۱۱۲.
منبع : نشریه الکترونیکی پرسمان


همچنین مشاهده کنید