شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تحریم تنباکو


تحریم تنباکو
تحریم تنباكو قیام سراسری مردم ایران برای لغو قرارداد رژی بود كه بین دولت ایران در زمان ناصرالدین شاه و یك شركت انگلیسی به مالكیت ماژور تالبوت بسته شد و بر پایه‌ی آن تولید و خرید و فروش توتون و تنباكو برای ۵۰ سال در انحصار آن شركت بود. اما با مخالفت بازرگانان، مردم و علمای دینی، به ویژه‌ی فتوای میرزای شیرازی، سرانجام قرارداد پیش از زمان اجرای رسمی در ۲۵ جمادی الثانی ۱۳۰۹ قمری( ۶ بهمن ۱۲۷۰ خورشیدی/۲۶ ژانویه‌ی ۱۸۹۲ میلادی) لغو شد. هر چند دولت ایران مجبور به دادن قرامت سنگین به شركت انگلیسی شد كه قرض‌های سنگین و خسارت‌های زیادی به همراه داشت، این قیام را سرآغازی برای انقلاب مشروطه می‌دانند.
● پیش‌زمینه
از در نیمه‌ی دوم سده‌ی نوزدهم میلادی كشورهای اروپایی به پیشرفت‌های بسیار شگفتی دست یافتند و آرام آرام مردمان كشورهای دیگر نیز از آن پیشرفت‌ها آگاهی پیدا كردند. برخی از نیروهای وابسته به رژیم ناصری بارها به ناصرالدین شاه گفتند كه دیگر نمی‌توان مردم را مانند گذشته در خواب غفلت گذاشت و باید اصلاحاتی در جامعه انجام شود. شاه خود نیز هربار كه به سفر اروپا می‌رفت نیاز به دگرگونی در جامعه ایران را احساس می كرد اما خوب می دانست كه هرگونه دگرگونی در اداره كشور دگرگونی‌های فرهنگی را نیز در پی دارد. این بود كه مانع هرگونه اصلاحی می‌شد و حتی خودش برای مدتی بر كتاب‌های تازه چاپ شده نظارت می‌كرد و اگر آن‌ها را مناسب نمی‌دید فرمان توقیف آن‌ها را صادر می‌كرد.
● قرارداد رژی
در دوران صدارت امین السلطان امتیازات مهمی به بیگانگان داده شد كه مهم‌ترین آن‌ها عبارت بودند از
۱) امتیاز انحصاری تنباكو
۲) فرمان آزادی كشتیرانی در رود كارون به سود انگلیسی‌ها در سال ۱۳۰۶ قمری
۳) امتیاز بانك شاهنشاهی
۴) امتیاز لاتاری ۱۳۰۶۶ قمری و امتیازهای بسیار دیگری نیز به روس‌ها داده شد. اما آنچه كه موجب پدید آمدن فتوای تحریم تنباكو شد امتیاز انحصاری خرید و فروش تنباكوی ایران در بازار داخلی و بین المللی بود. این قرارداد، كه به امتیاز رژی مشهور شد، به سود ماژور تالبوت بسته شد كه بی‌درنگ به تهران آمد و در سفارت انگلستان مسكن گزید. تالبوت تعهد كرده بود كه پیش از اجرای این قرارداد چهل هزار لیره برای شاه و امین السلطان بفرستد، زیرا كه این قرارداد پنجاه ساله بود و منافع بسیار برای تالبوت داشت. ناصرالدین شاه آنچنان خوشحال بود كه به مجرد بازگشت از اروپا فرمانی به این گونه صادر كرد:
"خرید و فروش و ساختن در داخل و خارج كل توتون و تنباكو را كه در ممالك محروسه ایران به عمل آورده می‌شود تا انقضای مدت پنجاه سال از تاریخ امضای این انحصار به ماژور تالبوت و شركای خودشان واگذاری می‌فرماییم."
در ایران آن روز یك پنجم مردم در كار خرید و فروش و كشت تنباكو و توتون بودند و سالی ۴۳۵ تن به تركیه و هند و افغانستان صادر می‌شد و لذا سود شركت انگلیسی را به سالی پانصدهزار لیره تخمین می‌زدند. از جمله، احمد كسروی در كتاب تاریخ مشروطه ایران درباره این قرارداد شوم می‌نویسد: "این امتیاز، ایران را بسیار زیانمند بود، زیرا فروش همگی توتون و تنباكوی كشور، چه در درون و چه در بیرون به یك تن انگلیسی سپرده می‌شد. در برابر آن كه سالانه پانزده هزار لیره به دولت بپردازد و از سود ویژه چهار یك دولت را باشد. درحالی كه در عثمانی كه توتون و تنباكویش كمتر از ایران باشد، تنها فروش در درون كشور به یك كمپانی واگذار شده بود در برابر آن كه سالانه هفتصد هزار لیره به دولت عثمانی بپردازد و از سود نیز پنج یك دولت را باشد. ببینید جدایی تفاوت تا به كجاست... مردم این حساب را نمی دانستند ولی از آن كه بیگانگان پا به درون كشور می گشایند بیمناك بودند"
● فتوای میرزای شیرازی
مبارزه مردم ایران برضد قرارداد رژی از رمضان سال ۱۳۰۸ قمری از تهران آغاز شد و به تدریج به شهرهای بزرگ ایران رسید. در شیراز حاج سیدعلی اكبر فال اسیری، در تبریز جوادآقا مجتهد تبریزی، در اصفهان آقا نجفی و در تهران حاج میرزاحسن مجتهد آشتیانی رهبری قیام مردمی برضد امتیاز انحصار تنباكو را برعهده گرفتند. در این دوره حساس بود كه فتوای تاریخی میرزای شیرازی مرجع تقلید شیعیان مقیم نجف به تهران رسید. میرزاحسن در سال ۱۲۳۰ قمری در شیراز متولد شد وی برای ادامه تحصیل به اصفهان مهاجرت كرد و تحصیلات مقدماتی را درآنجا به اتمام رسانید. علاوه بر آن، علوم فلسفی و حكمت و نجوم را درآنجا آموخت. او برای ادامه تحصیل در سال ۱۲۵۹ قمری به عراق مسافرت نمود در همین سفر، از محضر بزرگانی چون صاحب جواهر و شیخ انصاری استفاده كرد و به زودی در جمع علمای حاضر در نجف به صورت ممتازی ظاهر گشت. پس از وفات شیخ انصاری به سال ۱۲۸۱۱ قمری بزرگان نجف مرجعیت كبرای میرزا را تایید و اعلام نمودند و همین امر بود كه چون فتوای میرزای شیرازی به تهران رسید وحشت و اضطراب درباریان شاه و امین السلطان را فراگرفت.
متن فتوا چنین بود:
"بسم ا... الرحمن الرحیم - الیوم استعمال تنباكو و توتون بای نحوكان در حكم محاربه با امام زمان، عجل الله فرجه، است."
چیزی نگذشت كه این حكم در سراسر ایران منتشر شد. همه مسلمین از این حكم تبعیت كردند. به زودی قلیان‌ها شكسته شد. مردم در یك حركت ملی براساس فتوای دینی جمع شدند و شور و حماسه‌ای بی نظیر را پدید آوردند. این تحریم بیش از همه انگلستان را نگران ساخت زیرا گذشته از ضرر اقتصادی حیثیت و اعتبار آن كشور در همه جهان زیر سوال می‌رفت. كوشش شاه و درباریان برای در هم شكستن نهضت و قیامی كه برضد قرارداد رژی آغاز شده بود بی نتیجه ماند. مبارزه با قرارداد حتی به حرمسرای ناصرالدین شاه هم رسید. میرزا حسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات در خاطرات روز دوم جمادی الاولی ۱۳۰۹ قمری می‌نویسد: "عموی انیس الدوله تفنگدار است. می‌گفت كه فتوایی از جناب میرزا حسن شیرازی كه اعلم و بزرگ مجتهدین است و در سامرا منزل دارد رسیده است در منع استعمال توتون و این فتوا در مسجدشاه و در سایر جاها خواندند. مردم تمام قلیان ها را شكستند."
● قیام مردم در شهرستان‌ها
در دوران سلطنت ناصرالدین شاه چندین بار در شهرهای گوناگون مردم به جان آمده از گرانی نان، به خیابان‌ها ریختند و میان آن‌ها و نیروی‌های دولتی نبردهای سختی در گرفت، اما این نبردها جنبه‌ی سیاسی نداشت و نیروهای دولتی شورش‌ها را خیلی زود سركوب كردند. در این میان مسعود میرزا ظل السلطان، حاكم اصفهان در سركوب وحشیانه قیام‌های مردمی از دیگر والیان شهرها و استان‌ها جلوتر بود. در ماجرای تحریم تنباكو كه مبارزه با حكومت سركوبگر جنبه سیاسی پیدا كرده بود نیز باز هم ظل السلطان در سركوب آن خشونت بیشتری نشان داد. سربازان او به مردم هجوم بردند و تظاهرات را سركوب كردند. روز دیگر، ظل السلطان در نامه‌ای كه خطاب به بازرگانان اصفهان، كه به پیروی از علما خرید و فروش تنباكو را متوقف كرده بودند، نوشت:
"شما سزاوارید كه احضار شوید و به كیفر گستاخی خود برسید. یعنی مثلا پایتان به فلك بسته شود و حق این است كه شما را گردن بزنند تا دیگر احدی قادر نباشد در امور دولتی بگوید چرا یا برای چه. ولی این دفعه به لحاظ احترامی كه برای امام جمعه كه حامل نامه است قائلیم اغماض كردیم به این شرط كه دست از چنین گستاخی‌ها و مخالفت با اوامر دولت بردارید. اعلیحضرت پادشاه صاحب اختیار اهالی ایران و اموال آنان است و بهتر از هر كسی می‌داند كه مصلحت رعایا در چیست. شما ابدا حق چنین مخالفت‌هایی را ندارید، بدون گستاخی به شغل خودتان بپردازید و كاری به این كارها نداشته باشید."نامه تند ظل السلطان به بازرگانان و فرمان تهدیدآمیز وی برای ادامه كار تجار نتیجه چندانی نداشت. با ادامه تظاهرات مردمی، نمایندگان آن‌ها حتی قطع فعالیت بانك شاهنشاهی را كه زیر نظر انگلیسی‌ها اداره می‌شد، خواستار شدند. اخبار رسیده از اصفهان ناصرالدین شاه را به شدت خشمگین ساخت. او در نامه‌ای به ظل السلطان به روحانیون كه مردم اصفهان را به مبارزه بیشتر تحریك می‌كردند توهین كرد:
" چرا باید علما و مردم حرفی بزنند كه اینقدر بی معنی و سخیف باشد. رعایای دول خارجه از صدسال به این طرف ماذون و مجاز هستند موافق عهدنامه آقا محمدخان و فتحعلی شاه و محمدشاه كه هر نوع معاملات را در ایران و هر نوع تجارت را بكنند تنها این است . قبل از این صرافخانه‌ها بوده و تك تك وجود داشت. حالا آنها را تحت قاعده درآورده اسمش را بانك گذاشته‌اند ... نمی دانم این مزخرفات [برضد بانك] را كی می‌گوید و به دهان خاص و عام می اندازد... و البته اگر در این نوع حرف‌های بی معنی ادامه بدهند تكلیف از ما ساقط شده، آنچه لازم سیاست است خواهیم فرمود. "
با وجود این، تهدید ناصرالدین شاه بی نتیجه ماند. دو روز پس از فرستادن این نامه صدها نفر به خیابان‌ها ریختند و برای نخستین بار در طول چهل و پنج سال سلطنت آن شاه خودكامه برضد او شعار دادند. ناصرالدین شاه از شنیدن این خبر آنچنان خشمگین شد كه در تلگرافی دیگر برای ظل السلطان فرمانروای كل استان اصفهان نوشت تظاهر كنندگان را " اشرار و الواط " نامید: " هر قدر قشون از جنس سواره و پیاده و توپخانه، قزاقخانه لازم باشد برای تنبیه اشرار و الواط فورا به عرض برسانید... و سیاست و تنبیهی از اشرار و الواط بكنید كه سال‌های دراز یادگار بماند. "
چند روز بعد ظل السلطان كه از ادامه‌ی مبارزه علمای اصفهان و مردم آن شهر عاجز شده بود ضمن تلگرافی برای پدرش علمای مبارز را " مشایخ سفیه " نامید و ضمن شرح خشم مردم ادامه داده بود: " لكن این مشایخ سفیه كه به نمك مبارك عقل ذی عقول [من و شما] از حركات آنها مات می ماند كه به چه پشتگرمی و به چه اطمینان، این حركات از آنها ناشی می‌شود و خود را مثل شب پره به شعله سخط و غضب دولت می زنند. " اما این واژه های زشت و آن تهدیدها هیچ نتیجه نداشت و نبرد مردم ادامه یافت.
مبارزه برضد قرارداد رژی در مشهد بسیار فراگیر بود و صدها نفر از مردم معترض در مسجد گوهرشاد بست نشستند و لغو قرارداد استعماری را خواستار شدند. خبرهای رسیده از مشهد آنچنان پادشاه مستبد و خودكامه را خشمگین ساخت كه در یك اقدام عجولانه فرمان شدیدی صادر كرد.
" اكیدا حكم می‌كنم اگر آنها فورا دنبال كارشان نروند و دست از این مزخرفات نكشند بایستی تمام سواره نظام و پیاده نظام را به مشهد فرا خوانید و همه شورشیان را بدون استثنا توقیف كنید و یك صدنفر از آنها را به گلوله ببندید و پدرشان را بسوزانید. این قسم جسارت‌ها و وقاحت‌ها چه معنی دارد. "
● نشستی برای تفهیم مونوپل
ناصرالدین شاه عقیده داشت كه باید به عالمان مذهبی تفهیم شود كه قرارداد رژی به نفع مردم ایران است و هیچگونه مغایرتی با احكام اسلام ندارد. اعتراض عالمان ایران بیشتر بر واژه مونوپل(monopole) یعنی انحصار بود. این قرارداد منافع بسیار برای امین السلطان و ناصرالدین شاه داشت، اما برای مردم ایران سودی نداشت. سرانجام با اصرار شاه نشستی با شركت میرزاحسن آشتیانی، سید عبدالله بهبهانی، سیدعلی اكبر تفرشی، شیخ فضل الله نوری، امام جمعه‌ی تهران، سیدمحمدرضا طباطبایی، آخوند ملامحمدتقی كاشی از علما و نایب السلطنه، امین السلطان، امین الدوله، مشیرالدوله، قوام الدوله و مخبرالدوله از دولتیان تشكیل شد. گزارش آن نشست را ناظم الاسلام در كتاب تاریخ بیداری ایرانیان چنین آورده كه با شروع جلسه یكی از طرفداران قرارداد گفت:
" ما صورت امتیازنامه را آورده‌ایم. شما آقایان آن را به دقت ملاحظه كنید و هرگونه تعهد و شرطی را كه برخلاف شریعت است، تغییر دهید... و [آنگاه] شروع به خواندن امتیازنامه كردند. نخستین كلمه‌ای كه عنوان فرمان این عمل در صدرنامه نوشته شده كلمه منوپل است. اولیای شریعت از معنی كلمه پرسش نمودند. جواب گفته شد كه این كلمه، لفظی است فرنگی و برحسب وضع این لغت در اصل معنی امتیاز و انحصار است. منوپل خرید و فروش تنباكو یعنی انحصار معامله تنباكو و توتون مملكت به شخص صاحب امتیاز به طوری كه معامله این اجناس مخصوص او باشد. پس از شرح و تفسیر این كلمه، اولیای ملت فرمودند كه این نخستین الزامی است كه دراین امتیازنامه برخلاف شریعت و اصول مسلمه ملت واقع شده ... بنای حك و اصلاح باشد. این كلمه اول باید حك شود. "
امین السلطان از این سخن سخت به وحشت افتاد زیرا كه می‌دانست حذف كلمه منوپل(انحصاری) به معنای لغو قرارداد است و در متن قرارداد آمده بود كه در صورت لغو قرارداد دولت ایران می‌بایستی مبلغ ۰۰۰/۳۵۰ لیره خسارت بپردازد. این بود كه گفت: " اعلیحضرت شاهنشاهی فرموده اند تغییر و تبدیل این امتیاز نامه، از هیچ رو دولت را ممكن نتواند بود. این معنی محال و ممتنع است. شما از این معنی قطع نظر نموده ، فكر دیگر بكنید. اما پاسخ مخالفان قرارداد رژی درآن مجلس بسیار تند بود. یكی از آنان گفت: " ما هم بی‌پرده می گوییم: حرام شریعت را از هیچ رو نمی توانیم حلال نمود. مساعدت در خصوص این امتیاز نامه، از ما نیز محال و ممتنع است ."
● بالا گرفتن اعتراض
با ادامه مبارزه مردم ایران با قرارداد رژی ناصرالدین شاه و امین السلطان سرانجام تصمیم گرفتند كه با تبعید میرزای آشتیانی از تهران به شورش‌ها پایان دهند. اما انتشار این خبر نه تنها از شدت اعتراضات نكاست بلكه به یك قیام عمومی منجر شد تا بدانجا كه جان نایب السلطنه كامران میرزا، كه وزیر تهران بود، به خطر افتاد. نویسنده رساله‌ی " تاریخ دخانیه " آن قیام تاریخی را غوغای عظیم ‌نامیده و نوشته است: " جمعیت مردم به حدی شد كه تمامی كوچه و بازارها و میدان ارك یك وصله پیوسته زن و مرد بود. "
كامران میرزا برای تهدید جمعیت همراه با گروهی از سربازان دولتی سوار براسب و مسلحانه به میان جمعیت آمدند، اما مردم خشمگین بدون ترس به او حمله كردند. كامران میرزا از اسب برزمین افتاد. و به گزارش نویسنده‌ی همان كتاب: " نایب السلطنه از یك پهلو به گل افتاد... فورا چاكران او را در برگرفته دست به دست قدری [جلو] بردند تا این كه در آن نزدیكی اسب بی زین و برگی فقط با جل نمدین حاضر بود. به تعجیل اسب را رانده، نایب السلطنه را به همان وضع، با لباس گل آلود به داخل عمارت رسانیده، درهای عمارت را بستند، نایب السلطنه كه به اندرون رسید، غش كرد و بیهوش افتاد. "
به این ترتیب ترسی بزرگ همه‌ی دولت‌مردان را فراگفت و به ویژه گریبانگیر حرمسرای سلطنتی شد. با افزایش انقلاب مردمی، معین نظام سربازان مخصوص نایب السلطنه،كامران میرزا، را به میدان آورد. آ ن سربازان به بیرحمی و شرارت شهرت داشتند. معین نظام به آنان فرمان شلیك داد. تعداد زیادی كشته شدند و این نشان داد كه اعلیحضرت هواخواه مردم و عاشق اسلام و اهل بیت(ع)كه حتی در مدح امامان شعر می سراید و در روزهای تاسوعا و عاشورا آنقدر اشك می‌ریزد كه حدی برآن متصور نیست، وقتی كه سلطنت خویش را در خطر ببیند از هیچ عملی رویگردان نیست.
نویسنده رساله تاریخ دخانیه بر این نكته پای می‌فشرد كه عمل تند و بیرحمانه سربازان بر شور مردمان معترض افزود و شعار برضد متجاوزان به حقوق مردم ادامه یافت و به قول آن نویسنده: " عموم مردم را چنان جوش و خروش فراگرفت كه در آن حال هیچ كس را از مباشرت جنگ و مصادمت توپ و تفنگ، اصلا اندیشه و پروایی نبود، سهل است كه از بزرگ و كوچك و زن و مرد، هیچ كس را بجز كشته شدن آرزویی نبود. "
● پیروزی مردم و روحانیت
با این كه ناصرالدین شاه، سلطان خودكامه، در اثر تملق و چاپلوسی اطرافیان به راستی خود را " سایه خدا " می‌پنداشت، از پایداری مردم به وحشت افتاد و سرانجام دست‌خطی بدین شرح صادر كرد: " جناب امین السلطان، امتیازات داخله كه چند روز قبل موقوف شده بود، این روزها كه امتیاز خارجه را هم موقوف فرمودیم و كلیه این عمل به طرز سابق شد. حالا به تمام علما و حكام و مردم اطلاع بدهید كه مطمئن باشند و به تمام رعایا حالی نمایند. "
پیروزی ملت ایران در قیام تاریخی كه به قیام تنباكو شهرت یافت در واقع موجب عقب نشینی استبداد و استعمار بود و امروزه همه‌ی پژوهشگران تاریخ مشروطیت این پیروزی را مقدمه نهضت مشروطیت می‌دانند. از جمله، احمدی كسروی درباره‌ی این پیروزی بزرگ می‌نویسد: " شاه ناگزیر گردید با كمپانی گفت وگو كند و با پذیرفتن پانصدهزار لیره تاوان، امتیاز را به هم زند. این كار در دی ماه ۱۲۷۰ شمسی (جمادی الاول ۱۳۰۹ قمری) بود. آن پانصدهزار لیره را از بانك شاهنشاهی كه تازه بنیاد یافته بود گرفته و به كمپانی دادند و این نخستین وام ایران بود. این را می توان نخستین تكانی در توده ایران شمرد و باید در تاریخ یاد آن بماند. " ناظم الاسلام كرمانی هم در كتاب تاریخ بیداری ایرانیان می نویسد: " [با قیام برضد قرارداد رژی] ملت ایران به خود آمده و اندكی رو به بیداری كرد، چه از ارتفاع امتیاز رژی، ملت ایران دانست كه می شود در مقابل سلطنت ایستاد و حقوق خود را مطالبه كرد. "
منبع:
۱. بهشتی سرشت، محسن. نقش علما در سیاست از مشروطه تا انقراض قاجار. تهران: پژوهشكده امام خمینی و انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰
۲. كرمانی، ناظم الاسلام. تاریخ بیداری ایرانیان. به اهتمام علی اكبر سعیدی سیرجانی. تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۶۲
۳. اصفهانی كربلایی، شیخ حسن. تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباكو. به كوشش رسول جعفریان. دفتر نشر الهادی، چاپ اول، بهار ۱۳۷۷
۴. مدرسی، علی. كتاب سده تحریم تنباكو. به كوشش موسی نجفی و رسول جعفریان. تهران: انتشارات امیركبیر، ۱۳۷۳
۵. كسروی،احمد. تاریخ مشروطه ایران، تهران: انتشارات امبركبیر، چاپ چهاردهم ۱۳۶۳
منبع : سایت جزیره دانش


همچنین مشاهده کنید