پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بررسی روش شناختی


بررسی روش شناختی
انسان در جهانی زندگی می کند که بسیاری از هستی های آن به وسیله اعضای حسی او به طور مستقیم ادراک پذیر نیست و آن بخش هم که ادراک پذیر است به دلایل گوناگون دانش قابل اطمینانی به دست نمی دهد. از طرف دیگر هم کارها و داوری های انسان بر دانسته های او استوار است، یا سخن دیگر، دانسته های انسان راهنمای او در زندگی است.
از گذشته های دور انسان پی برده که دانسته های او ممکن است نادرست باشد و او را به گمراهی بکشد. بدینگونه بود که برای دستیابی به دانش از یک سو، و چگونگی پی بردن به درستی آن از سوی دیگر، راه و روالی بنیانگذاری کرد که روش (Method) نامیده می شود. با توجه به نیاز انسان به شناخت پدیده های بی شمار هستی و گوناگونی سرشت این پدیده ها، روش های فراوانی برای شناخت بسامان آنها برقرار شد.
فراوانی روش های یادگیری و یاددهی دانسته ها و پی بردن به اینکه کدام یک از آنها در کدام زمینه دانسته های انسان کارایی بیشتری دارد، شناخت خود روش ها را به عنوان یک موضوع بررسی مطرح کرد که روش شناسی (Methodology) نام گرفت. یکی از این روش ها، که در شناخت پدیده های هستی به کار بسته می شود، روش علمی است که در بررسی هستی های مشاهده پذیر، یعنی پدیده ها، به کار بسته می شود.
با توجه به گوناگونی پدیده ها و دانش های به دست آمده از بررسی یا مشاهده آنها، روش علمی هم به نوبه خود گوناگون شد و هرکدام در یک رشته علمی و گاهی چندتای آنها در یک رشته علمی کاربست پیدا کرد، مانند روش ریاضیات، شیمی یا مکانیک. یادگیری بسامان این رشته ها در گرو کاربرد روش ویژه آن رشته است.
روش های علمی به رغم گوناگونی آنها دارای ویژگی های مشترکی هستند که بنیان یا اصول روش علمی نامیده می شود.
پژوهش علمی بر پایه این بنیان مشترک روش های علمی صورت می پذیرد و این بنیان یا اصول عبارتند از:
۱) مشخص کردن دقیق پدیده مورد نظر و مشاهده آن،
۲) ارائه فرضیه یا فرضیه هایی برای تبیین پدیده مورد مشاهده،
۳) کاربرد فرضیه برای پیشگویی نتیجه مشاهده،
۴) آزمون فرضیه به منظور پی بردن به وقت پیشگویی آن
۵) فرضیه ای که به وسیله آزمون و تکرار آن تایید می شود به قانون تبدیل می شود
۶) قانون، ویژگی های نوعی پدیده ها را بیان می کند و از این رو است که به یاری هر قانون نمی توان ویژگی یا رفتار نوعی پدیده ها را تبیین و پیشگویی کرد.
در پژوهش های کمی یا تبیینی همه این اصول شش گانه به کار بسته می شود ولی در پژوهش های کیفی یا تحلیلی تنها سه اصل نخست به کار می رود.
این اصول از یک سو چگونگی انجام پژوهش های کمی و کیفی را تعیین می کند و از سوی دیگر به عنوان معیاری برای داوری درباره علمی بودن و نبودن یک پژوهش کاربرد پیدا می کند. بنابراین داوری درباره پژوهش های علمی خود از ضوابطی پیروی می کند تا از دخالت گرایش ها و سلیقه های شخصی داوران تا حد ممکن جلوگیری کند.
مقاله ارائه شده در همایش وضعیت آموزش و پژوهش علوم سیاسی و روابط بین الملل در ایران
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید