جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

اولین جنبش برای آزادی


اولین جنبش برای آزادی
“بسم‌الله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان-عجل‌الله تعالی فرجه- است.” همین چند کلمه کافی بود تا ابهت استعمار انگلیس در ایران شکسته شود و به فرموده امام(ره) مملکت از حلقوم خارجی‌ها بیرون کشیده شود. این فتوای مرحوم میرزا محمدحسن شیرازی (۱۲۳۰-۱۳۱۲هـ .ق) نقطه آغاز تحولی شگرف در تاریخ معاصر کشورمان بود.
این فتوای مبارک مرجع معظم شیعه عصر ناصری در اعتراض به انعقاد قرارداد ننگین موسوم به “رژی” در مورد انحصار خرید و فروش تنباکو صادر شد که به مدت ۵۰ سال در سال ۱۳۰۷هـ .ق بین دولت ایران و “تالبوت انگلیسی” منعقد گردیده بود. به طوری که حیات دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران با اجرای چنین قراردادی به خطر می‌افتاد واین مهم از دید روحانیت بیدار شیعه پنهان نماند.
یکی از رسوماتی که در دستگاه سلطنت ناصری رواج یافته بود، اعطای امتیازات اقتصادی به کشورهای بیگانه از جمله انگلیس بودکه طی آن لطمات و صدمات جبران ناپذیری به ملت ستمدیده ایران وارد شد که تا به امروز اثرات این ضربات مهلک پابرجاست.
دوران طولانی حکومت ظالمانه ناصرالدین شاه به غیر از دوران کوتاه صدارت امیرکبیر که سیاستی مبنی بر موازنه منفی را در پیش داشت با واگذاری امتیازات پی در پی به بیگانگان مصادف بود. از صدراعظم‌هایی که در طول ۵ دهه حکومت ناصرالدین شاه به روی کار آمدند و در مدت صدارت خود با واگذاری امتیازات به اربابان خارجی خود جان و مال و ناموس ملت را به حراج گذاشتند می‌توان به خائنانی چون میرزا‌آقاخان نوری، میرزا حسن خان سپهسالار، میرزاعلی اصغر اتابک، امین‌السلطان و... اشاره کرد.
در این میان نقش سپهسالار برجسته تر است. او که چهره‌ای اصلاح‌طلب به خود می‌گیرد بانی انعقاد قرارداد ننگین رویتر می‌شود. واگذاری امتیاز رویتر زمینه را برای واگذاری امتیازات بعدی فراهم می‌سازد، چنان که به دنبال این امتیاز انگلیسی‌ها تقاضای ایجاد بانک شاهنشاهی و روس‌ها تقاضای بانک استقراضی را پیشنهاد می‌کنند.
اعطای امتیاز تنباکو نیز به دنبال سلسله امتیازات اعطایی مطرح می‌شود. واگذاری این قبیل امتیازات کلان به بیگانگان ناشی از نوع نگاهی بود که شاه و درباریان او به مقوله توسعه و پیشرفت در غرب داشتند. شاه و اطرافیانش طی سفرهای متعدد خود به از وضعیت غرب و مقایسه‌اش با جامعه ایرانی و طرح‌های آنان با مظاهر تمدن غرب و پیشرفت‌های آن سامان آشنا می‌گردند و پس از بازگشت به کشور به فکر توسعه و ترقی ملک خود می‌افتند.
برخورد ایرانیان با مظاهر تمدنی غرب و تحلیل و ارزیابی آنان برای پیشرفت ایران بحثی جداگانه را طلب می‌کند اما همین‌قدر باید گفت که این قبیل افراد بدون توجه به فرهنگ و تمدن ایرانی تنها راه پیشرفت را تقلید محض از غرب و به اصطلاح سرتاپا فرنگی دشن می‌دانستند. به همین دلیل بود که گسترش روابط با کشورهای مترقی آن زمان یعنی روس و انگلیس را شرط توسعه یافتگی قلمداد می‌کردند و غالبا اعطای امتیازات از سوی عاقدان قرارداد این‌گونه توجیه می‌شد که این قبیل قراردادها زمینه حضور صاحبان ترقی و پیشرفت در کشور را فراهم می‌کند و آنان نیز با حضور خود توسعه و پیشرفت را برای ما به ارمغان می‌آورند.
در عهد ناصری بودکه تعدادی از ایرانیان به منظور تحصیل دانش غرب به آن دیار عزیمت کردند و پس از بازگشت به جای آنکه در ساختن کشور بکوشند بلای جان مملکت خویش شدند. این قبیل افراد که به منورالفکران شهره شده بودند ازدو ناحیه دچار ضعف مفرط بودند. این افراد نه فرهنگ و تمدن غرب را خوب فهمیده بودند و نه فرهنگ و تمدن ایرانی را.
جهل مرکب آنها باعث شد که تنها راه مترقی شدن را غربی شدن بدانند و درصدد وارد کردن مظاهر غرب به جامعه سنتی ایران برآمدند. بی دلیل به جان مذهب افتادند و مذهب را بلای جان جامعه دانستند و خروج دین از ساحت اجتماع و سیاست را راه ترقی و پیشرفت معرفی کردند و دیدیم همین افراد و کارگردانانشان محکم‌ترین سیلی را از ناحیه مذهب خوردند چرا که نابخردانه آن را از معادلات جامعه ایرانی حذف کرده بودند.
جنبش ضد رژی در ایران درسی تاریخی به همه کسانی بود که می‌گفتند عمر مذهب به پایان رسیده و در دنیای امروز جایی برای ظهور و بروز آن وجود ندارد. جنبش ضد رژی مهر تائیدی بود بر حیات دین در ایران و پیوند قلبی ملت مسلمان با علما و روحانیت معظم شیعه.
● ماجرای انعقاد قرارداد رژی
شاه برای دیدار از اروپا و مشاهده ترقیات آنان به همراه دو تن از درباریان (امین السلطان و اعتمادالسلطنه) راهی بلاد غرب می‌شود. انگلیسی‌ها از طریق نفوذی‌های خود در دربار از جمله علی اصغرخان امین‌السلطان نسبت به انجام این قبیل مسافرتها اصرار فراوان داشتند. طی این سفرها به گرمی از هیئت ایرانی پذیرایی می‌شد و هدایای نفیسی به پادشاه و اطرافیانش اعطا می‌شد.
در گرماگرم دیدارها و پذیرایی‌ها بود که استعمار نسبت به اخذ امتیازات استعماری اقدام می‌کرد. در طی سفر شاه به انگلیس پیشنهاد واگذاری امتیاز توتون و تنباکوی ایران به شاه از طریق امین السلطان مطرح می‌شود. امین‌السلطان مهره کلیدی انگلیسی در انعقاد این قرارداد بود و بابت دلالی خود مبلغ گزافی به عنوان رشوه از انگلیسی‌ها دریافت کرد.
تالبوت شخصی بود که از طریق مقامات انگلیسی با شاه و اطرافیانش آشنا می‌شود و طی صحبت‌ها و گفتگوهایی که با آنها انجام می‌دهد، اطلاعات خوبی از وضعیت تنباکو در ایران کسب می‌کند و به اهمیت ویژه این کالا در جامعه ایرانی پی می‌برد.
ویژه بودن موقعیت توتون و تنباکو در ایران به این دلیل بود که این محصول در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با معیشت هزاران خانواده ایرانی قرارداشت. تالبوت پس از بازگشت شاه به ایران با رجال انگلیسی به گفتگو و رایزنی پرداخت و سرانجام تصمیم گرفت شرکتی را به منظور انحصار امتیاز توتون و تنباکو در ایران تاسیس نماید. در ۲۸ رجب ۱۳۰۸ هـ .ق مطابق با ۲۰ مارس ۱۸۹۰ میلادی امتیاز توتون و تنباکوی ایران به مدت ۵۰ سال در اختیار تالبوت و شرکای او قرار گرفت. مفاد امتیاز و اثرات آن مطابق مواد این قراردادصاحبان امتیاز متعهد شدند که هر ساله مبلغ ۱۵ هزار لیره انگلیسی به دولت ایران بپردازند.
اعم از اینکه شرکت ضرر کند یا نفع داشته باشد. نویسنده کتاب تاریخ بیداری ایرانیان دراین باره می‌نویسد: “اذن و اجازه نامچه از برای فروش و معامله و غیره توتون و تنباکو و سیگار وسیگارت وانفیه و غیره حق خالص صاحبان این امتیاز است و احدی جز صاحبان این امتیازنامه حق صدور اجازه نامه‌جات مزبور ندارند و نخواهند داشت.
اصناف توتون و تنباکو فروش که مشغول این حرفه‌اند در کسب و کار معاملات داخله خود برقرار خواهند بود، مشروط بر داشتن اجازه نامه‌ها که دارنده امتیاز خواهد داد.”(صص۵۲-۵۱.) این امتیاز استعماری زندگی و معیشت هزاران خانواده ایرانی را که از ابتدای کاشت محصول تا مصرف محصول به نوعی با آن مرتبط شده بودند را به‌دست بیگانگان سپرد. این اقدام ناجوانمردانه و خائنانه شاه و اطرافیانش از جمله امین‌السلطان نه تنها زندگی روزمره مردم ایران را وابسته به بیگانگان می‌کرد بلکه در پس آن فرهنگ دینی و هویت ایرانی را به تاراج می‌گذاشت.
کمپانی رژی برای آنکه بتواند مردم را در غارت منابعشان با خود همراه کند اقدام به انتشار اعلامیه‌ای می‌کند و آنان را از مواهب این امتیاز استعماری آگاه می‌سازد. این اعلامیه ۳ طیف زارعان و فروشندگان و خریداران تنباکو و توتون را خطاب قرار می‌دهد و فواید این امتیاز را جداگانه برای هر یک شرح می‌دهد و به نوعی این قرارداد ننگین را برای مردم توجیه می‌کند و به نوعی مردم را به همکاری با کمپانی در اجرای مفاد قرارداد ترغیب می‌کند.
● آغاز اعتراضات و رهبری روحانیت
مردم با شنیدن انعقاد این قرارداد واطلاع از مفاد آن‌که گفته شده بود حق خرید و فروش تنباکو و توتون منحصرا به شرکت رژی تعلق دارد به شدت نگران و معترض شدند و مراتب اعتراض خود را به علمای شهر اعلام نمودند.
از آنجا که حکومت شریک و بانی این قرارداد بود چندان وقعی به اعتراضات مردم نمی‌نهاد و از آنان می‌خواست که در مفاد قرارداد پایبند بوده و با شرکت همکاری‌های لازم را داشته باشند و در غیر این صورت آنان را مجازات می‌کرد. در این گونه مواقع تنها نهادی که مردم شکایات و اعتراضات خود را به آن ارجاع می‌دادند روحانیت بود.
روحانیت در طول تاریخ شیعه همواره مورد وثوق، اعتماد، اطمینان و گوش شنوای دردهای مردم بوده و هست. به همین دلیل علما جدی‌ترین مخالفان و گسترده‌ترین جبهه را علیه امتیاز استعماری رژی تشکیل دادند و به مبارزه با آن برخاستند و خواستار لغو کامل آن شدند. گستردگی اعتراضات علیه امتیاز رژی فرصت مناسبی را به وجود آورده بود تا علمابتوانند مراتب اعتراض خود را به حکومت و بانیان ترویج فرهنگ غربی و زمینه سازان حضور بیگانگان در کشور اعلام کنند.
رهبری این اعتراض گسترده همچون اعتراضات دیگر مردم علیه امتیازاتی چون لاتاری و رویتر بر عهده علما و روحانیون در گوشه و کنار بود. عده‌ای سعی برآن داشتند و دارند که نقش روحانیت در رهبری شورش علیه امتیاز رژی را کمرنگ نشان داده و نقش اصلی را به بازرگانان و اصلاح طلبان آن زمان بدهند اما شواهد و مدارک تاریخی نشان از بی‌اساس بودن این ادعا دارد و چه بسا عکس این ادعا را اثبات می‌کند که مجال پرداختن به آن در مقال وجود ندارد.
به فرموده حضرت امام(ره) در طی یکصد سال اخیر هرگونه حرکتی که علیه ظلم و جور صورت گرفته از ناحیه روحانیون بوده است چرا که اساسا یکی از خصلت‌های ذاتی شیعه از آغاز تاکنون مقاومت و قیام علیه ظلم و ستم بوده است که در تمام طول تاریخ شیعه بارز و برجسته است. حضرت امام(ره) در خصوص نقش روحانیت در جنبش تنباکو می‌فرمایند: در این صد سال اخیر آتی که معارضه کرده با سلاطین وقت، ابتدایش از روحانی شروع شده. قضیه تنباکو ابتدایش از روحانیون ایران و عراق از مرحوم میرزا فتوا بود و از علمای تهران نیز قیام و عمل. (صحیفه نور جلد ۸ ص۱۷۹.)
نقش بازرگانان در این جنبش نیز قابل تامل است. گروهی از آنان برای کسب منافع خود به همکاری با کمپانی رژی پرداختند. عده‌ای که منافع خود را در خطر می‌دیدند به مخالفت ضمنی با آن پرداختند و عده‌ای جوانمردانه و در عمل مخالفت خود را نشان دادند. بودند تجاری که سرمایه خود را به آتش کشیدند ولی تن به معامله با بیگانگان ندادند. این قبیل از بازرگانان و تجار نقش موثری در جنبش ضدرژی داشتند اما همان طور که گفته شد رهبری جنبش با علما بود و تجار و بازرگانان تحت رهبری آنان قدم‌های موثری برداشتند.
● شیراز، اولین جرقه شورش
اولین جرقه‌های شورش مردم به رهبری روحانیت علیه امتیاز ننگین رژی از شهر شیراز که مرغوب‌ترین توتون و تنباکوی ایران را داشت آغاز شد و از شیراز به تبریز و اصفهان و تهران و سایر شهرهای ایران کشیده شد. در هر چهار شهر عمده آن روز رهبری شورش‌ها به عهده روحانیت بود. در شهر شیراز مرحوم سید علی اکبر فال اسیری، در تبریز مرحوم میرزا جواد آقاتبریزی، در اصفهان مرحوم میرزاآقانجفی و در تهران میرزاحسن آشتیانی رهبری شورش مردم علیه امتیاز رژی را برعهده داشتند.
این علما نیز جملگی تحت رهبری مرجع عالیقدر شیعه مرحوم میرزای شیرازی که در سامره سکونت داشتند، اعتراضات را هدایت و رهبری می‌کردند. پس از گذشت مدت کوتاهی اعتراضات همه جای ایران را فرا گرفت و تهدیدات و ارعاب حکومت هیچ خللی در اراده ملت و اراده روحانیت مبنی بر لغو کامل امتیاز رژی و حتی تمامی امتیازات بخشیده شده به بیگانه وارد نکرد. علما بارها از باب نصیحت‌ طی نامه‌ها و پیام‌هایی شاه را به لغو امتیاز رژی ترغیب کردند اما شاه با بیان دلایلی از جمله سنگین بودن هزینه خسارت کمپانی رژی از لغو آن طفره می‌رفت تا اینکه علما طی تلگرافی به میرزای شیرازی از ایشان کسب تکلیف می‌کنند.● صدور فتوای میرزا
میرازی شیرازی که قبلا توسط علی اکبر فال اسیری و نامه‌های متعدد و فراوانی که از ایران به ایشان رسیده بود از مفاسد و ضررهای این امتیاز علیه استقلال کشور آگاه شده بود و لذا با یک فتوا حاوی چند کلمه موثرترین قدم را در جهت ایفای نفوذ بیگانگان برداشتند و طی این فتوا مصرف تنباکو و توتون را مساوی با مبارزه علیه امام زمان(عج) دانستند.
این حکم جنبش مردم ایران را وارد مرحله جدیدی کرد. عکس‌العمل مردم ایران در قبال فتوای میرزای شیرازی از نکاتی است که تاریخ معاصر ما به آن افتخار می‌کند و عمق ارادت ملت را به اعتقادات مذهبی بازگو می‌کند. فرمان مذهبی میرزای شیرازی علیه شرایط بیمارگون سیاست خارجی ایران عام و خاص، زن و مرد، پیر و جوان و شهری و روستایی را فرا گرفت، به گونه‌ای که حتی داش مشدی‌ها و اوباش‌ها و نیز خانم‌های منسوب به حرم شاهی چپق‌های خود را شکستند.
شراب‌خورها و حشیش‌کشها از شرب خمر و حشیش اجتناب نکردند، اما به فتوای مرحوم میرزای شیرازی و به احترام نام مقدس امام زمان (علیه السلام) از استعمال توتون و تنباکو خودداری کردند. نوشته شیخ حسن کربلایی در رساله دخانیه در خصوص حکایت آن مرد که قلیان شکسته خود را برای بند زدن به فردی دیگر سپرده بود و روز مراجعه او را مشغول تعمیر وافور دیده و قلیان خویش را تعمیر نشده یافته بود، از عمق حمیت ملی و اعتقاد دینی مردم پرده بر می‌دارد. بند زن در قبال ابراز تعجب مشتری خود که پرسیده بود قلیان حرام است، تریاک کشی حلال، جواب داد: اگر حلال است توبه‌بردار است،حال آنکه قلیان کشی اصلا توبه‌بردار نیست. (کربلایی ص ۷۰)
فتوای تاریخی میرزای شیرازی تیر خلاص جنبش تنباکو بر قلب استعمار انگلیسی بود. حکومت در اولین اقدام امتیاز داخلی رژی را لغو می‌کند تا شاید اعتراضات فروکش کند.
پس از این اقدام همه چشم به راه سامرا بودند تا شاید فتوایی از مرحوم میرزا مبنی بر حلیت تنباکو برسد اما نرسید و به جای آن حرام بودن استعمال تنباکو و توتون تا لغو کامل امتیازات به بیگانگان پابرجا باقی ماند و شرط اصلی میرزا برای صدور حکم حلیت تنباکو و توتون شد. این تصمیم میرزای شیرازی خود گواه دقت، آگاهی و عمق بینش سیاسی مرجعیت شیعه از شرایط زمان را می‌رساند. نهضت تنباکو برای اولین بار بود که زمینه را برای حضور جدی روحانیت شیعه در عرصه سیاست به شکلی مستقل فراهم کرد.
حکم مرحوم میرزای شیرازی از یک طرف حکومت را تحت فشار قرار داده و آن را درگیر یک بحران کرده بود و از سوی دیگر براثر عدم خرید و فروش توتون و تنباکو در کشور کمپانی رژی را فلج کرده بود. به همین دلیل هر دو به فکر چاره‌جویی برآمدند و در نهایت تصمیم به لغو کامل امتیاز گرفتند و دولت مجبور به پرداخت غرامت به کمپانی رژی شد.
● یک نکته
در رابطه با جنبش ضد رژی در ایران کتب متعددی تالیف شده است که بعضی از آنها تحلیل ناقص و نادرست از این رویداد تاریخی ارائه کرده‌اند. عده‌ای سعی کرده‌اند رهبری روحانیت در این رویداد را زیر سوال ببرند و نقش اصلی را به بازرگانان بدهند. شخصی مثل فریدون آدمیت در کتاب شورش بر امتیازنامه رژی یک چنین اعتقادی دارد. این افراد سعی داشتند حرکت اعتراضی مردم را اقتصادی جلوه دهند و دغدغه‌های دینی مردم را نادیده گرفتند.
عده‌ای نیز سعی کردند حلقه روشنفکران و اصلاح‌طلبان را عامل وقوع جنبش عنوان کنند. نویسندگانی چون نیکی کدی در کتاب جنبش تنباکو در ایران چنین عقیده‌ای دارد. عده‌ای نیز به دنبال آن بودند که نقش اصلی ماجرا را به روس بدهند و رقابت‌های استعماری روس و انگلیس را عامل اصلی جنبش می‌دانستند. آنچه که از تحلیل‌های این قبیل نویسندگان بر می‌آید عدم درک و فهم و شناخت صحیح آنان از فرهنگ ایرانی- اسلامی است.
این نقیصه آنان را در مطالعه تاریخ ایران به بیراهه کشانده است. ما این معضل را در آثار مطالعاتی آنان درخصوص نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی نیز مشاهده می‌کنیم. نکته اینکه برای دریافت و شناخت دقیق و صحیح فلسفه تحولات اجتماعی درتاریخ ایران باید با روح اسلامی - ایرانی مردم آشنایی و قرابت پیدا کرد و محقق نباید مبنای فکری خود را بر تحولات تاریخی بار کند.
● عبرت از تاریخ
می‌گویند تاریخ معلم انسانهاست. تحولات تاریخ معاصر کشورمان پراز عبرت‌هایی است که درک آنها چراغ راه آینده ما خواهد بود. فتوای میرزای شیرازی در جریان نهضت تنباکو سیلی محکمی بر صورت استعمار بود که عقده‌ای سنگین در دل آنان از روحانیت و به طور کلی دیانت به جای گذاشت. استعمار سعی کرد پس از این شکست در ادامه راه روحانیت را در کانون توجهات خود قراردهد. در کوران جنبش تنباکو نمایندگان کشورهای بیگانه در جلسه‌ای که به منظور پیدا کردن راهی برای برون رفت از بحران به‌وجود آمده شکل گرفته بود به شدت از نقش روحانیت و فتاوی آنان اظهار نگرانی کردند. آنان به بررسی این موضوع پرداختند که اگر روزی مرجعیت شیعه حکم بر قتل فرنگیان حاضر در ایران بدهد چه باید کرد؟
طرح جدایی دین از سیاست نتیجه چاره‌اندیشی آنان در این خصوص بود که سالهاست سعی در پیاده‌سازی آن دارند. ایستادگی و پایداری مردم و روحانیت بخصوص مرحوم میرزای شیرازی در احقاق حق خود این درس را به ما می‌دهد که حق گرفتنی است و اگر از موضع ضعف با دولتی قدرتمند ارتباط برقرار شود، تزلزل در دستگاه سیاسی حقی و نتیجه‌ای جز استیلای آنان بر کشور در بر نخواهد داشت.
به راستی چه عاملی منجر به وحدت، انسجام و یکپارچگی ملت علیه امتیاز رژی شد؟ فهم و درک این موضوع در سال اتحاد ملی وانسجام اسلامی امری ضروری است. انگیزه‌های قوی دینی مردم تحت رهبری مرجع دینی بود که ملت را در یک صف واحد علیه استعمار منسجم و ساماندهی کرد. عنصر وحدت بخش مرجعیت به قدری حساس و قوی است که می‌تواند از فرسنگ‌ها دورتر جامعه‌ای را بسیج کند. تضعیف اعتقادات دینی مردم نقشه‌ای است که استعمار برای خنثی سازی این عنصر در نظر گرفته است. جنبش ضد رژی با لغو کامل امتیاز رژی به پایان رسید اما مقدمه‌ای شد برای نهضت بزرگتری به نام مشروطیت که حدود ۱۵سال بعد از آن روی داد.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید