سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


نکاتی در باب حقوق کودکان در اسلام


نکاتی در باب حقوق کودکان در اسلام
اسلام به مثابه یک آئین همه جانبه‌نگر و جهان شمول، بی‌شک در همه شئون زندگی انسان، دارای متد و آموزه‌هایی است که می‌تواند ره‌گشای معضلات عدیده جامعوی ایران باشد. لیکن عدم دقت و هم‌چنین توجه صرف به ظواهر، موجب گردیده تا پویایی آموزه‌های اسلامی و غنای لایزال وجوه متونی اسلام، نادیده گرفته شود.
امروزه جامعه ایران با معضلی مواجه است به نام‌«کودک آزاری». این پدیده مخرب چندی است با شدت و حدت هر چه بیشتری در متن جامعه نمود یافته است. این امر نه مختص به یک طبقه خاص و نه به یک مکان جغرافیایی مشخص و نه واقعه‌ای است که هر از چند گاهی به وجود می‌آید. با توجه به این امر که جامعه ایران یک جامعه‌«اسلامی» محسوب می‌شود وقوع چنین فجایعی بی‌تردید در تباین کامل با آموز‌ه‌های اسلامی قرار دارد. در اسلام و آیین محمدی‌(ص) به کرات بر حفظ کرامت انسانی کودکان تأکید شده است. پیامبر اسلام از آغاز بعثت تا هنگام وفات، در سیره مبارکه خود لزوم توجه به حقوق کودکان و حقی را که آنان بر ذمه پدر و مادر خود دارند را به منصه ظهور رساند و آن را به جامعه متذکر شد.
در شرع مقدس اسلام و گفتارهای منتسب به ائمه طاهرین، از نامگذاری صحیح کودکان گرفته تا لزوم برخورد صحیح در حوزه تعاملات روابط خانوادگی، اشاره شده است. با این وجود امروزه ما شاهد آن هستیم که این اشارات جلیله در بخش‌هایی از جامعه ایران مورد توجه قرار نمی‌گیرد و نسبت به آنها بی اعتنایی صورت می‌‌گیرد.
امام محمد باقر‌ و امام سجاد علیهم السلام در میان ائمه شیعه بیشترین تأکیدات را بر لزوم حفظ حقوق انسانی کودکان را داشته‌اند. این دو بزرگوار با تأکید بر لزوم تربیت صحیح کودکان به مقولاتی اشاره کرده‌اند که می‌‌‌توان،‌ از آنها به مثابه متدی مدرن برای تعامل با کودکان بهره جست.
متأسفانه توجه ظاهری صرف، به روایاتی که در آن حق «تأدیب»‌کودکان مجاز شمرده شده است. و لحاظ همین ساده انگاری و توجه به ظواهر در قوانین جزائی موجب گردیده است تا نوعی «تجری» نسبت به نقض حقوقی انسانی کودکان در جامعه ایران در حال نهادینه شدن باشد. شوربختانه این نسخ از روایات، در ایران هیچ‌گاه از سوی روشنفکران و دست‌اندرکاران امر مورد یک تدقیق دین پژوهانه قرار نگرفته است.
▪ باید توجه داشت که:
۱) زمانی بر ضرورت حق تأدیب کودکان از سوی والدین تأکید شده است که حکومت‌های جابر و ضد اسلامی بر سر کار بوده‌اند و ضرورت داشته که تربیت کودکان مستقلاً و بدون دخالت حکومت‌ها صورت پذیرد. بدین معنا که در آن هنگام والدین می‌بایست با تفوق کامل بر اوضاع و احوال روحی و تربیتی کودکان، ‌فضایی را به وجود می‌آورند که آنها دارای یک «تربیت اسلامی» شوند. بنابراین اگر در آن هنگام چنانچه مرسوم بود‍. تأدیبی صورت می‌گرفت به خاطر آن بود که والدین از تأثیر پذیرفتن کودکان از فرهنگ حکومتی هراسان بودند. ( هر چند که همانطور که بارها در همین روایات هم بر آن تأکید شده این تأدیب یک‌ تأدیب لفظی و حداکثر یک تنبیه مختصر بدنی بوده است نه ضرب وجرح شدید‍(
۲) در آن هنگام یگانه مسئول تربیت کودکان «خانواده » بوده است. اما امروز به واسطه نمود یافتن نهادهای مدنی- مدارس- نهادهای تربیتی گوناگون، خانواده‌ تنها بخشی از فرایند جامعه‌پذیری (Socialization) کودکان و تربیت جامعوی آنان را بر عهده دارد . به همین دلیل تقویت احترام به ارزشهای جامعوی (Socialvalue) بیشتر توسط نهادهای خارج از خانواده صورت می‌گیرد.
● به قصد نتیجه:
ضرب و جرح شدید و شکنجه و آزار کودکان در ایران، به هیچ روی شایسته فرهنگ غنی ملی و اسلامی ایران نیست. به همین دلیل ضرورت رجعت به منابع غنی ملی و اسلامی در این برهه از زمان نیازی خاص و تام احساس می‌شود. «ایسکانیوز» در راستای فرهنگ سازی و همچنین توجه به بیشتر به آموزه‌های بر پار «اسلام» این مقولات را با صاحب نظران این عرصه در میان می‌گذارد.
منبع: مؤلف: سجاد نوروزی
منبع : این روزها


همچنین مشاهده کنید