جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


اخلاق بازاریابی


اخلاق بازاریابی
چالشی ترین حوزه مورد بحث در اخلاق حرفه ای ، اخلاق بازاریابی است ، بازاریابی متهم به این است كه مسلتزم دروغ ، تقلب ، بی عدالتی ، و بی توجهی به رفاه اجتماعی است . اما ازطرف دیگر بازاریابی برای كمك به اقتصاد تمام كشورهایی كه به سطحی از توسعه یافتگی رسیده اند مفید است . لذا حذف بازاریابی پاسخ مناسبی به مشكلات اخلاق آن نیست . بلكه باید به دنبال تدوین و اجرای یك تئوری اخلاقی برای بازاریابی باشیم . این مقاله در پی آن است كه هم دید كلی از جریانات اصلی اخلاق بازاریابی به خوانندگان دهد و هم به ارائه چارچوبی برای تدوین نظام اخلاقی برای بازاریابی بپردازد . نظام اخلاق بازاریابی زمینه هایی را فراهم می كند كه براساس بازاریابان ، كسانی كه هدف بازاریابی هستند و به طور عام تر كل ایجاد میكند ازنظر اخلاقی و ارزیابی و درباره آن ها قضاوت كنند . هنگامی كه مردم درباره اخلاق بازاریابی صحبت می كنند عموما" به اصول ،ارزش ها وایده آنهایی اشاره میكنند كه انتظار دارند بازاریابان و موسسات بازاریابی به آن ها وفادار باشند . میتوان گفت این هنجارها هسته یك نظام بازاریابی را تشكیل میدهند . در واقع اخلاق بازاریابی یك اخلاق ناهنجاری است . اما از آنجا كه این اخلاق هنجاری بحثهای تجربی و تحلیلی نیز به همراه دارند ، بنابراین بهتراست عنوان اخلاق بازاریابی را به طور گسترده تر به كارببریم تا در برگیرنده هر سه بعد توصیفی ، هنجاری وتحلیلی اخلاق باشد .
● اخلاق بازاریابی توصیفی
اخلاق توصیفی ، مطالعه وپژوهش در باب توصیف وتبیین اخلاق افراد ، گروه ها یا جوامع مختلف است . روش بحث و تحقیق در این نوع مطالعات اخلاقی تجربی و نقلی و نه استدلالی و عقلی است . هدف از آن نیزصرفا" آشنایی با نوع رفتار و اخلاق فرد ، گروه و یا جامعه ای خاص ونه توصیه و ترغیب افراد به عمل برطبق اخلاقیات گزارش شده و یا اجتناب از آن هاست . اخلاق بازاریابی توصیفی به دنبال پاسخ دادن به پرسش هایی نظیر پرسش های زیر است .
ـ جوامع مختلف چه عقاید اخلاقی درباره بازاریابی دارند ؟
ـ بازاریابان هنگامی كه میخواهند تصمیمات اخلاقی بگیرند چه فرآیندهایی را طی میكنند ؟
ـاثرات بازاریابی برتوسعه اقتصادی محیط فقرا چیست ؟
ـ تبلیغات به چه طریقی برمردم اثر می گذارد ؟
ـ چه شرایط ادراكی لازم است تا یك فرد بتواند هدف تبلیغات را تشخیص دهد ؟
مهمترین و مورد بحث ترین زمینه اخلاق بازاریابی توصیفی طی دو دهه گذشته مطالعه تجربی تصمیم گیری در بازاریابی بوده است .
این زمینه در دو قالب عمده مورد مطالعه قرار میگیرد كه همیشه قابل تمییز آن از هم نیستند .
۱) یك قالب ، مطالعه عوامل موثر بر رفتار تصمیم گیری اخلاقی بازاریابان است
۲) دیگری طراحی مدل هایی كه روند تصمیم گیری اخلاقی آنان را توصیف میكنند .
در مورد شكل اول مطالعات ، عوامل موثر در رفتار تصمیم گیری اخلاقی افراد به دوبخش كلی تقسیم میشوند :
۱) عوامل فردی
۲) عوامل موقعیتی .
عوامل فردی شامل متغیرهایی است كه در ارتباط با خود تصمیم گیرندگان است ، از جمله جنسیت ، ملیت ، سطح سواد ، مذهب ، سن ، وضعیت شغلی ، شخصیت ، نگرش ها و ارزش ها ، نتایج حاصل از مطالعات عوامل فردی موثر بر رفتار حاصل از مطالعات عوامل فردی موثر بر رفتار تصمیم گیری بیش از سایر عوامل است . بسیاری از اوقات موقعیت ها و شرایط مختلفی كه فرد در آن قرار گرفته برتصمیم گیری اخلاقی او موثر است . آثار موقعیت برفرآیند تصمیم گیری اخلاقی عبارتند از : تاثیر گروه های غیررسمی ، فرهنگ و جو سازمانی ، مدیریت عالی سازمان ، مدیریت عالی سازمان ، كد اخلاق سازمان ، پاداش ها وتشویق ها ، اندازه وسطح سازمان و فاكتورهای مختلف صنعت از جمله نوع و درجه رقابتی بودن صنعت ، به عنوان مثال Akaah ارتباط رتبه و نقش سازمانی را با اخلاق بررسی كرد و دریافت كه متخصصین بازاریابی دارای رتبه سازمان پایین تر ، تفاوت معناداری با همكارانی كه دارای رتبه سازمانی بالاتر هستند ندارند و نیز دریافت كه بازاریابان دارای نقش اجرایی ، قضاوت های اخلاقی بهرتی نسبت به بازاریابان دارای نقش تحقیقاتی دارند .
شكل دوم مطالعه تجربی تصمیم گیری در بازاریابی شامل ایجاد چارچوب ها ومدل های توصیفی تصمیم گیری اخلاقی است كه به دنبال شناسایی گام های مختلفی است كه در رسیدن به تصمیمات اخلاقی طی میشوند ، یكی از مدل های مبسوط مدلی است كه Hunt و Vitell طراحی كرده اند كه دارای دیدگاهی ادراكی و چند مرحله ای است . تقریبا" تمام مدل های توصیفی تصمیم گیری اخلاقی از تشخیص مسئله اخلاقی شروع میشوند ، به جستجوی راهكار ها ، ارزیابی آن ها وانتخاب بهترین راهكار می پردازند و درنهایت یك انتخاب بهترین راهكار می پردازند و در نهایت یك رفتار شكل میگیرد ، اختلاف این مدل ها معمولا" در جزییات است . پیامد مدل های توصیفی تصمیم گیری اخلاق ممكن است منجر به طراحی مجدد مكانیسم های سازمانی و مكانیسم های استراتژیك برای بهبود تصمیم گیری های اخلاقی شود . علاوه بر این ، مدل های توصیفی ممكن است روندها و تعارضات اخلاقی را فاش كنند كه درغیر اینصورت بازاریابان هرگز درباره آن ها مورد سوء ظن قرار نمی گرفتند . مطالعات توصیفی اخلاق بازاریابی نقش مهمی در جهت دهی مطالعات هنجاری اخلاقی بازاریابی بازی میكند .
● اخلاق بازاریابی هنجاری
اخلاق هنجاری به مطالعات و بررسی های هنجاری درباره تعیین اصول ، معیارها و روش هایی برای تبیین حسن وقبح درست و نادرست ، باید و نباید و امثال آن گفته میشود . این بخش از پژوهش های اخلاقی به بررسی افعال اختیاری انسان از حیث خوبی یا بدی ، بایستگی و نبایستگی و امثال آن می پردازد . صرفنظر از اینكه فرد، قوم یا دین خاصی چه نوع دیدگاهی درباره آن ها دارد .
اخلاق بازاریابی هنجاری دارای دو جنبه نظری و كاربردی است . مباحث نظری از طرفی به دنبال تعیین ارزش ها و استانداردهایی هستند كه بازاریابان باید به آن ها وفادار باشند . تدوین منشورهای اخلاق و رفتار درسازمان ها در همین راستا است و از طرف دیگر دستورالعمل های هنجاری برای مدیران فراهم می كنند تا در حل مشاجرات اخلاقی و نیز در بررسی های اخلاقی زمینه های كاربردی بازاریابی نظیر تحقیقات بازاریابی ، تبلیغات و خرده فروشی از آن ها پیروی كنند .
بعنوان مثال طبق مدل fritzsche ، تصمیمات ابتدا مورد تجزیه و تحلیل سودمندی قرار می گیرند و منافع آن ها برای جامعه ارزیابی میشود . اگر تصمیم از این مرحله گذر كرد ، در مرحله بعد تاثیر آن بر افراد از جنبه رعایت حقوق آن ها و رعایت عدالت در مورد آنها سنجش میشود .
جنبه كاربردی با تمسك به ارزش ها و اصول مختلف اخلاقی ، بازاریابی را ارزیابی و برای تغییر فعالیت های غیر اخلاقی بازاریابی تلاش می كند .
به عنوان مثال Murphy و Lacszniak مجموعه سئوالات زیر را برای ارزیابی اخلاقی بودن فعالیت های بازاریابی به كار می برند :
ـ آیا این اقدام قانون را نقض می كند ؟ ( قسمت قانونی )
ـ آیا این اقدام مخالف تعهدات اخلاقی پذیرفته شده توسط اكثریت جامعه است ؟ ( تست ویژه تعهدات )
ـ آیا نیت ضرر رساندن از انجام این كار وجود دارد ؟ ( تست انگیزه )
ـ آیا احتمال دارد كه در نتیجه این اقدام خسارت قابل توجهی به مردم یا سازمان ها وارد شود؟( تست نتایج )
ـ آیا جایگزین رضایت بخشی برای این اقدام وجود دارد كه منافعی هم اندازه یا بیشتر از آن برای گروه های متاثر از اقدام داشته باشد ؟ ( تست بهره مندی )
ـ آیا این اقدام موجب تجاوز به حق دارایی ، حق تحریم خصوصی یا حقوق سلب ناشدنی مصرف كننده میشود ؟ ( تست حقوق )
ـ آیا این اقدام باعث كاهش ثروت فرد یا گروهی خواهد شد ؟ آیا این فرد یا گروه جزء قشر محروم جامعه است ؟ ( تست انصاف )
پاسخ مثبت به هریك از پرسش های فوق میتواند موجب غیر اخلاقی ارزیابی شدن تصمیم و لزوم تجدید نظر در آن میشود . چهار ارزش اساسی كه به طور چشمگیری در مباحث كاربردی اخلاق بازاریابی هنجاری به چشم می خورند عبارتند از صداقت ، آزادی ، رفاه و عدالت ،
دررابطه با ارزش صداقت ، شكل های مختلف پیشبرد و مخصوصا" تبلیغات به خاطر اغراق و دروغ مورد انتقاد قرار می گیرند . محققان بازاریابی به خاطر استفاده از كدهای مخفی برای شناسایی پاسخ دهندگان در پاسخنامه هایی كه تعهد كرده اند بی نام و نشان باشد ، به خاطر فرستادن افراد نفوذی به فروشگاه ها برای مشاهده رفتار مشتریان و كاركنان و به خاطر پنهان كردن ماهیت تحقیقاتشان از افرادی كه برای آن ها اطلاعات جمع آوری می كنند نكوهش میشوند . در برخی كشورها بازاریابان با تعیین قیمت چشمگیر مردم را به خرید ترغیب میكنند .
وقتی ارزش آزادی مطرح میشود انتقادات به برخی شكل های پیشبرد كه مصرف كنندگان معمولی و قشر آسیب پذیر را تحت فشار قرار میدهد سر برمی آورد . گفته میشود كه بازاریابان با ترغیب و در واقع اغوای سالمندان و كودكان به خرید چیزهایی كه لازم ندارند یا نمی شناسند ارزشی برای حق انتخاب آنان قائل نیستند ، در كانال های توزیع ، خرده فروشان بزرگ ، گاهی متهم به این میشوند كه تامین كنندگان كوچك را مجبور به قبول قراردادهایی می كنند كه در صورت نبود اجبار هرگز آن را نمی پذیرفتند .
نگرانی درباره كیفیت وایمنی محصولات ( غذاها ، داروها ، حشره كش ها و ...) رفاه مردم را از آنان گرفته است . بازاریابی سیگار به خاطربیماری های مهلك ناشی از آن از جمله سرطان ریه مورد انتقاد شدید است . بازاریابان به خاطر تشویق مردم برای به دست آوردن محصولات جدید حتی به قیمت مقروض شدن و ترویج مصرف گرایی در مظان اتهام هستند . برخی از صاحب نظران معتقدند كه بازاریابی برخواسته های مشتریان بیش از حد تاكید می كند و رفاه اجتماعی را به حساب نمی آورند . توجه وحساسیت نسبت به رفاه اجتماعی باعث پیدایش گرایش شده است .▪ بازاریابی اجتماعی خواهان این است كه بازاریابان بی عوامل زیر توازن برقرار كنند :
۱) خواسته های مشتریان هدف
۲) منافع بلند مدت مشتریان هدف
۳) هدف بازده سرمایه بلند مدت شركت
وبالاخره ارزش عدالت وانصاف انتقاداتی را درباره قیمت گذاری عادلانه محصولات ، هدف قرار دادن كودكان كه قادر به تشخیص هدف بازاریابی و تبلیغات نیستند ، بازاریابی محصولات معیوب و بی كیفیت برای قشر ضعیف جامعه و استخدام كارگران با درآمد بسیار كم در كشورهای درحال توسعه و استفاده های خاص اززنان در تبلیغات بازرگانی كه منجربه استثمار زنان است ،برانگیخته است .
● اخلاق بازاریابی تحلیلی :
مطالعات و بررسی های تحلیلی و فلسفی درباره گزارش های اخلاقی را در اصطلاح اخلاق تحلیلی یا فرا اخلاق گویند . در اخلاق بازاریابی تحلیلی عناوینی مثل ماهیت مفاهیم مختلف بازاریابی ، جدا بودن یا یكی بودن اخلاق بازاریابی و اخلاق عمومی ، این كه چرا بازاریابان باید از بابت اخلاقی بودن نگران باشند و مهم تر از همه توجیه هنجارهای اساسی اخلاقی بازاریابی مورد بررسی قرار می گیرد .
● فلسفه های اخلاقی
بازاریابان راهكارها و اصول متفاوتی برای برخورد با معضلات اخلاقی استفاده می كنند . این اصول میتواند تحت چهار عنوان كلی سودمند گرایی ، خودمحوری ، مطلق گرایی اخلاقی و نسبی گرایی اخلاقی خلاصه شود .
▪ سودمند گرایی
سودمند گرایی به پیامدهای كارها توجه میكند . طبق این نظریه عملی خوب محسوب میشود كه نتیجه آن عمل به بیشترین مردم بیشترین نفع را برساند . این نظریه افراد را ترغیب می كند كه اعمال را براساس نتایج آن مورد قضاوت قرار دهند و عملی را انتخاب كنند كه بیشترین فایده را به جامعه می رساند .
▪ خود محوری
نظریه خود محوری نیز به مانند سودمند گرایی بر نتایج یك عمل تمركز می كند اما برخلاف نظریه سودمند گرایی ، خودمحوری منافع بلند مدت فرد و نه جامعه را مقدم میشمارد. این نظریه ، شخص را به انجام اعمالی كه منافع فردی اش را حاصل می كند ترغیب میكند .
▪ مطلق گرایی اخلاقی
این نظریه اصول عمومی درست و نادرست توجه دارد . طبق این نظریه ها ، كارها جدا از نتایج خود مورد قضاوت قرار میگیرند . براساس این نظریه چیزی كه اهمیت دارد ، نه نتایج كار بلكه انگیزه ها و شخصیت انجام دهند عمل است .
▪ نسبی گرایی اخلاقی
نسبی گرایان معتقدند كه تعیین دستی و نادرستی كار ، خاص فرهنگ است و این قضاوت ها قواعدی فراگیر و قابل اجرا برای تمام موقعیت ها نیستند . بدینسان چیزی كه در یك جامعه اخلاقی محسوب میشود ممكن است در جامعه ای دیگر اخلاقی محسوب نشود .
چهار نظریه ای كه درفوق مورد بحث قرار گرفت یا برنتایج اعمال تمركز می كنند یا برخود اعمال . بنابراین آن ها میتوانند به بیش از یك تصمیم درست منجر شوند . اشكال عمده این چهار نظریه این است كه آن ها راهنمایی خاصی جهت تصمیم گیرنده فراهم نمی كنند دو مدیر در یك شركت ممكن است با تبعیت ازنظریه های اخلاقی متفاوت و یا حتی با تبعیت از یك نظریه ، تصمیمات مختلفی را اخذ كنند .
● اخلاق بازاریابی بین المللی
اخلاق بازاریابی بین المللی همانطور كه از نام آن پیداست بخشی از اخلاق بازاریابی است كه با فعالیت های بین المللی سروكار دارد . اخلاق بازاریابی بین المللی شامل قضاوت های اخلاقی كه درباره فعالیت های بین المللی بازاریابی انجام میشود و نیز مبانی نظری این قضاوت ها است .
دراخلاق بازاریابی بین المللی میتوان هرسه نوع اخلاق را دید ، اخلاق توصیفی كه به توصیف فعالیت های اخلاقی در نقاط مختلف جهان می پردازد . اخلاق هنجاری كه تلاش میكند هنجارها ، اصول و ارزش هایی را ارائه كند كه باید توسط بازاریابان در فعالیت های بین المللی رعایت شود و اخلاق تحلیلی كه به مداقه كردن در معانی اصلاحات اخلاقی و سوالاتی نظیر این كه آیا حقوق بشر جهانی است یا یك نظریه فلسفی غربی بر پایه دیدگاه فرد گرایانه در مقابل دیدگاه اشتراكی درباره نوع بشر و جامعه بشری است می پردازد . اگر چه به نظر میرسد صحبت از یك رویكرد آمریكایی ، ژاپنی ، اروپایی یا غیره نسبت به اخلاق بازاریابی بین المللی ضد و نقیض گویی است اما راهكار جایگزین شفافی نیز وجود ندارد . برخی معتقدند كه بهترین كاری كه میتوانیم بكنیم این است كه تلاش كنیم به یك اجماع بین المللی درباره هنجارها و اصولی كه باید در فعالیت های تجاری بین المللی رعایت شوند دست پیدا كنیم . برخی دیگر ادعا می كنند كه اصول و ارزشهایی وجود دارد كه فراتر از مرزهای ملی و فرهنگی و صاحب نظارن نیز سعی می كنند این دو دیدگاه را جمع كنند . گروهای مختلفی به ارائه مجموعه اصولی برای فعلایت های بازاریابی بین المللی پرداخته اند . كمیسیون شركت های فراملی سازمان ملل سال ها روی یك منشور عمومی كاركرده است . یك گروه از شركت های آمریكایی ، اروپایی و ژاپنی در شهر " كو " (Caux) در سوئیس گرد هم آمدند و به تدوین مجموعه دستورالعمل هایی بر مبنای باور كرامت انسانی و مفهوم ژاپنی (Kjosei) به معنی زندگی و كار با یكدیگر برای سعادت عمومی پرداختند كه به اصول كو (Caux) شهرت یافت . منشورهای دیگری نیز توسط برخی شركت ها پیشنهاد و به كار گرفته شده است . اما هیچ منشوری تاكنون نتوانسته از پیروی بین المللی وسیعی برخوردار باشد .
● چالش های پیش رو
اخلاق بازاریابی در سالهای آتی از ابعاد مختلف به چالش كشیده خواهد شد . بسیاری از چالش های اخلاقی پیش روی بازاریابی از سه عامل نشات می گیرند . اولین و مهم ترین این عوامل گسترش نوآوری های تكنولوژیكی است . امروزه كامپیوتر، اینترنت ، پیچر ، فاكس ، ایمیل ، سیستم های نظارت برخرید مشتری مشكلات اخلاقی ای را در ارتباط با بازاریابی ایجاد كرده است كه در گذشته مطرح بنود و به همین طریق پیشرفت تكنولوژی در آینده نیز باعث بروز مسائلی خواهد شد كه امروزه مطرح نیست . دومین عامل محصول ، استراتژی های قیمت گذاری و برنامه های تبلیغات با شدت وحدت بیشتر سوالاتی را درباره صحت اخلاقی محصولاتی كه عرضه میشود ، قیمت هایی كه برمشتی تحمیل میشود و روشهایی كه محصولات تبلیغ میشوند مطرح می كنند . همگون سازی سبك های زندگی ، تداوم پذیری شكل های تولید و به كارگیری فنون پیچیده بازاریابی در جوامع در حال توسعه كه فاقد تجربه واطلاعات كافی درباره این شكل هایی بازاریابی هستند چالش های اخلاقی مهمی است كه در آینده بیشتر از آن ها خواهیم شنید . استفاده از بازاریابی در حوزه های غیرتجاری سومین عامل چالشی اخلاقی فرارو است . امروزه بسیاری از موزه ها وسازمان های خیریه و اجتماعی جهت افزایش تعداد بازدیدكنندگان ، اعضا ، دریافت اعانات و خدمات مردمی نامزدهای نمایندگی مجلس با پست های سیاسی برای به دست آوردن رای و جلب نظر رای دهندگان و بسیاری از سازمان های مذهبی برای بالا بردن تعداد اعضا و دریافت اعانات از روش های بازاریابی استفاده می كنند . وقتی كه مذهب ، سیاست ، آموزش و بسیاری زمینه های غیرتجاری دیگر وارد حوزه بازاریابی بشوند سوالات اخلاقی درباره سود یا ضرری كه مهارت و دانش بازاریابان میتواند به آن زمینه برساند مطرح میشود . همچنین گسترش دامنه بازاریابی سوالات اخلاقی را درباره این كه آیا این زمینه های غیر تجاری اكنون از طریق بازاریابی ، خودشان به شكل هایی از بازار تبدیل و تابع ارزش ها ، اصول و انتظارات بازار شده اند یا خیر ایجاد می كند .
● سمت و سوهای آینده
چالش های پیش روی توسعه بیشتر اخلاق بازاریابی در ارتباط با مطالعات دامنه دار درباره رابطه متقابل مباحث توصیفی وهنجاری بازاریابی خواهد بود . در واقع تلاش میشود تا با كمك گرفتن از اخلاق توصیفی یك اخلاق هنجاری ایجاد شود كه واقع گرایانه باشد به این معنا كه بتوان آن را در موقعیت هایی كه در عالم واقع پیش می آید به كاربرد . برخی صاحب نظارن تاكید كرده اند كه تلاش هایی برای گسترش دامنه نظریه های مربوط به سوالات اخلاق بازاریابی باید انجام گیرد . Laczniakبركاربرد نظریه های متنوع تر تاكید كرده است . او همچنین طرفدار تحقیقات میان فرهنگی است . این تحقیقات شامل مقایسه عقاید ورفتارهای طیف وسیعی از مدیران وشركتها با فرهنگ های گوناگون است . بازاریابی همچنین میتواند نظری هم به مضامین فلسفه پست مدرن داشته باشد . این چالش ها در توسعه دید نظریه پردازان اخلاق بازاریابی مفید خواهد بود . تلاش های این چنینی اثرات سودمندی برای غلبه بربرخی كوته اندیشی اخلاقی بازاریابی كنونی دارد . به عنوان مثال تعصب فردگرایانه شدیدی در افرادی كه در زمینه اخلاق بازاریابی تحقیق میكند وجود داشته است .
صاحب نظران اخلاق بازاریابی بیشتر به تصمیم گیری اخلاق افراد ( معمولا" مدیران ) توجه دارند . این تاكید بر افراد سبب غفلت از ارزیابی اخلاقی بازاریابی به عنوان یك نهاد فعالیت ونیز غفلت از شكل های جمعی مسئولیت اخلاقی شده است . در واقع برخی مشكلات اخلاقی در سطح فردی تنها با انتقال به یك سطح سیستمی یا سازمانی بالاتر قابل حل است . معرفی نظریه های بیشتر همچنین ممكن است باعث افزایش میزان تلاش در زمینه اخلاقی بازاریابی بین المللی شود . بالاخره این كه شایسته اخلاق بازاریاب تاملی درباره خود داشته باشد و این كه آیا تاكنون موفق بده است ، اگر موفق بوده تا چه حد ؟ یكی از حوزه های تحقیقات تجربی مهم در اخلاق بازاریابی شناسایی تغییرات اخلاقی است كه طی سال ها در بازاریابی ایجادشده و تلاش برای تعیین عواملی ایت كه به ایجاد این تغییرات منجر شده است . این تغییرات معمولا" در ابتدا بیشتر به وسیله نیروهای خارجی مثل نظارت مخفیانه ایجاد میشود تا عوامل داخلی چون تدوین كدهای اخلاق . در هر حال اگر اخلاق بازاریابی میخواهد بداند كه آیا در پاسخگویی به چالش های اخلاق پیش رو بازاریابی مفید بوده یا خیر چنین بازخوردها و نقدهایی میتواند راهگشا باشد .
نویسنده : مرتضی سلطانی
منبع : روزنامه تفاهم


همچنین مشاهده کنید