پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


تحلیل گفتمان دموکراسی در ایران


تحلیل گفتمان دموکراسی در ایران
جای کتاب هایی از جنس کتاب حاضر که در واقع به کاویدن عناصر گفتمانی مفاهیم سیاسی در ایران معاصر می پردازند، بسیار خالی می نماید.
این کتاب البته از دو حیث عمده، نمونه خوبی می تواند به شمار آید؛ یکی از جهت آنکه دکتر کاشی استاد علوم سیاسی است و دیگر آنکه به صورت تخصصی روی مقوله «تحلیل گفتمان» (Discourse Analysis) پژوهش کرده است. طی مطالعه یی که در سال ۸۱ روی مساله حقوق بشر در ایران پس از انقلاب اسلامی انجام می دادم، از روش تحلیل گفتمان بهره گرفته و به افق گشایی های دل افزای آن شادمان شدم. این بود که کتابی چون «نظم و روند تحول گفتار دموکراسی در ایران» نظرم را به خود جلب کرد. کتاب بعد از بیان برخی مقدمات نظری معمول، وارد بحث شده و از انقلاب مشروطیت آغاز کرده است. دو فصل بعدی کتاب که به دهه بیست و سی و نهضت ملی نفت اختصاص دارد، در واقع نوشته محمد وحیدی است که کاشی را در تالیف این کتاب یاری کرده است. فصل بعدی نیز به ایران پس از دوم خرداد می پردازد.
در فصل های پایانی نیز اهم یافته های تحقیق و تفسیر آنها مشاهده می شود. آنچه کنجکاوی خواننده را بر می انگیزد، عبور از دهه های چهل تا شصت و اواسط دهه هفتاد است. این مساله ممکن است دو دلیل داشته باشد؛ یکی تشخیص مولف مبنی بر فقدان مسائل خاص مربوط به موضوع مطالعه و دیگری حساسیت های موجود در حوزه نشر و یا احتمالاً درخواست «ارشاد» برای زدودن این فصول، البته هر دو دلیل، کاملاً فرضی و احتمالی است و ممکن است اساساً هیچ دلیلی هم در پس این مساله نهفته نباشد.
نکته دیگری که در حاشیه می خواهم بدان اشاره کنم، برگزیدن عباراتی چون «سخن» و «گفتار» به جای ترم «گفتمان» است. این نیز ممکن است از جهت سوء استفاده از واژه گفتمان در سال های اخیر بوده باشد. متاسفانه هنوز عده بسیاری، «گفتمان» را مترادف با «گفت وگو» می دانند. اما به هر جهت، عبور از دهه های ۵۰ و ۶۰ و ورود یک باره به مقطعی مثل دوم خرداد از این جهت که دوم خرداد نتیجه همکنشی های فکری و سیاسی در دهه های پیشین خود بود، قابل انتقاد به نظر می رسد.
مشروطه را مطلع دموکراسی خواهی در ایران می دانند. چارچوب کتاب نیز با این فرض - و یافته - طراحی شده است. از دیگر یافته های این مطالعه که می تواند نقش مهمی در رویکرد ما در مواجهه با سیاست و دموکراسی در ایران داشته باشد آن است که ایده دموکراسی در ایران بر مبنای آزادی منفی و اصول لیبرالی (آزادی در انتخاب و عمل و مصلحت سنجی های فردی) نیست بلکه به معنای بیرون آمدن از انفعال و در خدمت یک انقیاد مثبت و متوجه به منافع و مصالح عمومی است.
یک بار در گفت وگویی که با دکتر غنی نژاد داشتیم، ایشان نیز معتقد بود که در روحیه اجتماعی ایرانیان، بیگانه ستیزی و استقلال بر آزادی خواهی اولویت و ارجحیت دارد و جالب آنکه همین نکته، یکی از یافته های پژوهش حاضر است. در این کتاب همچنین باز بر اهمیت آموزش در فرآیند دموکراسی تاکید می شود. همینطور ناسازه هایی نیز در رابطه با دموکراتیک شدن کشف می شوند که از جمله آنها ناسازگاری میان ترقی و دین است.
در واقع، جوهر گفتمانی دموکراسی را دو ایده دین و ترقی می داند که این دو ایده به مثابه دو جوهر ستیزنده در متن حضور دارند. از جمله ناسازه های دیگر، ناسازه گفتاری میان روایت چپ و لیبرالی از دموکراسی است که باز در جای خود بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی، این پژوهش یافته های جالب فراوانی دارد و مطالعه و تامل در باب آنها خالی از فایده نیست.
در قسمت اطلاعات کتاب شناختی تعداد صفحات ۴۶۰ صفحه نوشته شده در حالی که کتاب حدوداً ۴۳۰ صفحه است.
اگر این را فقط به حساب یک اشتباه تایپی نگذاریم، تکلیف این سی صفحه غایب شاید با یکی از فرضیه هایی که در بالا آمد، روشن شود، طراح جلد کتاب هم گویی پی به این نکته برده و قسمتی از زنجیره یی را که به عنوان نماد دموکراسی خواهی کشیده، داخل کروشه یی قرمز قرار داده و با خط چین و قیچی آن را برش زده است.
ولی در عین حال به نظر می رسد که کتاب می توانست در حجمی کمتر - که در حوصله خواننده بگنجد - تنظیم شده و البته تمام دوره ها را نیز در بر داشته باشد. با این همه کسی که به تحلیل گفتمان و مسائل سیاسی ایران علاقه داشته باشد، رنج ناشی از اطناب را بر خود هموار خواهد ساخت و احتمالاً از خواندن این کتاب نیز، خشنود خواهد شد.
حسین فراستخواه
محمد جواد غلامرضا کاشی
گام نو - ۱۳۸۵
تعداد؛ ۱۵۰۰ نسخه
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید