شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

گفت‌وگو با دکتر عایشه گاونور، اسلام‌شناس و متفکر آمریکایی


گفت‌وگو با دکتر عایشه گاونور، اسلام‌شناس و متفکر آمریکایی
● درآمد: جایگاه اندیشه‌های دكتر نصر تنها به آثار تالیفی ایشان محدود نمی‌شود بلكه تربیت شاگردان متعدد از اقصی نقاط جهان از دیگر فعالیت‌های دكتر نصر است.یكی از شاگردان دكتر نصر خانم دكتر عایشه (ویرجینیا) گاونور (Dr. Aisha Gouvenor)، اسلام‌شناس و متفكر آمریكایی است. دكتر ویرجینیا گاونور در سال ۱۹۶۶ به دین مبین اسلام گروید، درست زمانی كه او در دانشگاه الازهر مصر مشغول به تحصیل بود. در همین سال‌ها، یعنی حدود سال ۱۹۷۶ با پروفسور سید حسین نصر، آشنا شد. از همین جاست كه دكتر گاونور به انگلستان می‌رود و به عنوان ناشر، انتشار متون اسلامی ‌را سرلوحه كار خود قرار می‌دهد. گاونور از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ در انگلستان و سپس در آمریكا مدیریت انتشارات معتبر الكوثر را به عهده داشته و اكنون مدیر انتشارات فانس ویتا (Fons Vitae Book) در آمریكاست. او ناشر و محققی است كه بیشتر در زمینه تصوف اسلامی ‌فعالیت دارد. عایشه در سال ۱۹۹۵ به تهران آمده و در كنفرانس هنرهای مذهبی جهان سخنرانی كرده است. ماه مه ‌سال ۲۰۰۶ نیز جزو خاطرات او از ایران است. طبق گفته خودش تابستان امسال نیز به تهران خواهد آمد. این عین حرف دكتر عایشه گاونور است: «من و همسرم عاشق كشورتان هستیم.» گفت‌وگوی زیر ماحصل برنامه رادیویی «دارالفنون» است كه در آیین گرامیداشت استاد نصر است پخش گردید.
▪ مایلیم از نخستین آشنایی خودتان با پروفسور نصر برایمان بگویید؟
ـ من همواره دوستدار ملاحت ایشان بوده‌ام و او همیشه برای من
سر منشا عقلی بزرگ بوده است. من نمی‌دانم در این دنیا چه خواهم كرد اگر كسی مثل سیدحسین نصر در بین ما نباشد. از چه كسی باید سوالات خودم را بپرسم.
▪ منظورم بیشتر نخستین دیدارتان بود؟
ـ این دیدار و آشنایی در خلال اولین فستیوال جهان اسلام در سال ۱۹۷۶ در لندن بود. در آن فستیوال، سید حسین نصر نقشی اساسی داشت و همچنین سخنرانی جامع و ارزشمندی درباره علوم اسلامی ‌ایراد كرد.
▪ نظر شخص شما درباره فلسفه سیدحسین نصر چیست؟ به عقیده شما چه چیزی در اندیشه و فلسفه نصر، آن را در ایالات متحده به فلسفه‌ای مهم تبدیل كرده است؟
ـ بگذارید بگویم این روزها چه می‌كنم. در بسیاری مواقع او كمك‌های بسیاری به من كرده است. ما در آمریكا و در كنتاكی كنگره‌ای با نام عالم بزرگ مسیحی «توماس مورتین» برگزار كردیم. درباره یكی از عناصر مهم عرفان مسیحی و سیدحسین نصر به این كنگره آمد. آمد و درباره «ماهیت شر» برایمان صحبت كرد. اینكه شر چگونه به معنای جدایی از خیر است؟ مردم پس از شنیدن نطق نصر می‌گفتند: «این بهترین سخنرانی بوده است كه تاكنون شنیده‌اند.» همچنین من ویراستار فصلنامه‌ای به نام (Prapella) هستم و گاهی نیز با دكتر نصر درباره موضوعات این فصلنامه گفت‌وگو می‌كنم. در این گفت‌وگوها، بخش اعظم تفكرات نصر مشهود است و شما می‌توانید در این مباحث با آن چیزی كه از منظر نصری «ماهیت شر» است آشنا شوید. من از او می‌پرسم: «آیا شر مطلق وجود دارد؟» و نصر جواب می‌دهد: «از نظر مابعدالطبیعی، این جهان؛ خود وحی است. وحی تنها در كتاب‌های مقدس و یا نزول آسمانی نیست، این جهان فی‌نفسه، وحی بنیادین خداوند است. و این جهان حجاب نیز هست. تنها خیر برینی كه مطلق است می‌تواند خیر مطلق باشد» و نیز می‌گوید: «تمام آنچه كه در قلمرو حقیقت برین جای ندارد؛ می‌باید در این حقیقت مشاركت كند و به آن روی آورد تا بر این جدایی فائق آید.» به همین خاطر، عیسی مسیح‌(ع) می‌فرماید: «تنها خیر پدر من، در ملكوت است». و یا اینكه می‌فرماید: «او نیك نبود بلكه تنها پدرش چنین بود.» این جدایی از خیر ضروری است چرا كه ما وجود داریم و وجود داشتن؛ یعنی جدایی از آن حقیقت برین. اصولاً بودن در این عرصه از امور نسبی، جدایی از سر منشا تمام آن چیزی است كه ما «شر» می‌خوانیمش. در كمدی الهی، دانته می‌گوید: «جهنم، همان جدایی از خداوند است». خداوند حقیقی است و ما به‌طور نسبی حقیقی هستیم و البته باز اینجا نكته‌ای است، حال كه چنین است؛ تا همان اندازه كه ما نسبتاً حقیقی هستیم، به همان اندازه از حقیقت الوهی جدا شده‌ایم. حال ما، تا همان حد كه حقیقی باشیم آینه خیر خواهیم بود. به همین علت است كه خیر مبنایی آنتولوژیك دارد و به همین علت است كه شر برابر نیستی است. می‌دانید دكتر نصر به شیوه‌ای این مفاهیم را توضیح می‌دهد كه مخاطبانش آنها را به خوبی دریابند. و سبب می‌شود كه زندگی خوب و سالم‌تری را پیش گیرند و این یكی از علاقه‌های وافر من به سیدحسین نصر است.
▪ شخصاً فكر می‌كنم یكی از شاخص‌های فلسفه سیدحسین نصر آن است كه این فلسفه بسیار مجاب كننده و قدرتمند است كه سبب می‌شود شیوع چشمگیری در محافل آكادمیك ایالات متحده پیدا نماید. موافقید؟
ـ قطعاً من شاگرد دكتر نصر هستم. ای كاش این‌قدر جوان بودم كه شاگرد سیدحسین نصر در كلاس‌های ایشان از دانشگاه جورج واشنگتن یا دانشگاه تمپل Temple باشم. شاگردان نصر انسان‌های خارق‌العاده‌ای هستند. وقتی در انگلستان بودیم از سیدحسین نصر خواستیم نطقی در دانشگاه كمبریج ارائه نماید. نصر گفت در مورد چه چیزی باید صحبت كنم؟ و من گفتم برای دانشجویان درجات واقعیت را شرح بده. این سخنرانی بسیار فوق‌العاده بود و نمی‌توانید تصور كنید برای دانشجویان چقدر مفید بود. سیدحسین نصر تمام زندگی خود را وقف خدمت به دانشجویانش نموده است. یك‌بار در مصاحبه‌ای از وی پرسیدم آیا راهی مشخصی وجود دارد كه بتوانیم بر شر درون خودمان غلبه نماییم و تهذیب نفس كنیم و نصر جواب داد بله اما ما نمی‌توانیم شخصاً بر آن غلبه نماییم، به سنت نیاز داریم یعنی یك وحی عینی از منبع خیر مطلق. شایان ذكر است كه برای انسان‌ها واقعیتی وجود دارد و این قبل از آن مرحله‌ای است كه مسیحیت آن را گناه نخستین می‌نامد و این جهان چیزی است كه در اسلام آن را فطرت می‌نامیم. ما از آن فطرت اولی خود جدا شده‌ایم. انسان خارجی انسان درونی را به فراموشی سپرده است. همه ما در اعماق وجود خود حس خیر و شر را به معنای احساس عمیق اخلاقی داریم. اما ما باید عمیقاً به این مبانی رجوع كنیم كه البته بسیاری از ما چنین نمی‌كنیم. به همین خاطر است كه وحی اجتناب‌ناپذیر است. در كتابی به‌نام واقعیات و آرمان‌های اسلام كه به‌نظر من بهترین كتاب در دنیای اسلام است و هرگاه كسی بخواهد با اسلام آشنا شود این كتاب را به وی معرفی می‌كنیم.
▪ هرچند شخصاً دانش و امر قولی را بیشتر دوست دارم اما منظورتان را دقیقاً می‌فهمم. پروفسور گاونور، راه‌های تهذیب نفس، بر طبق نظر نصر، از معبر سنت و یا حكمت خالده می‌گذرد، موافقید؟
ـ بله این راه‌ها یكی هستند و در تمام سنت‌ها وجود دارند.
▪ به همین خاطر فكر می‌كنید كه نصر این همه بر حكمت خالده تاكید می‌ورزد؟ تا دوباره خیر را به جهان بازگردانیم؟
ـ بله فكر می‌كنم درست است و البته بسیار مفید است زیرا از منظر حكمت خالده آنچه ما هم‌اكنون بدان نیاز داریم رحمت، بخشش و محبت است. این اصول الهی و این اسما جلاله الهی تنها مختص به اسلام نیست و این میراث انسانی تمام سنت‌های بزرگ است. از این‌رو تمام سنت‌ها بسیار مفید هستند، فروتن باش، از غیر تهی شو و بندگی و خدمت كن. این همان فقر در سنت اسلامی است ، تهی از غیر شدن و ذكر خداوند در دل‌هایمان. پروفسور گاونور وقتی فردی برای نخستین بار با فلسفه سیدحسین نصر آشنا می‌شود با پدیده‌‌ای عجیب روبه‌رو می‌شود. از خود می‌پرسد چطور چنین چیزی ممكن است كه فردی اینچنین بر عناصری تاكید می‌ورزد كه مدت‌هاست فراموش شده است. بگذارید برایتان توضیح دهیم. انسانی را تصور كنید كه در اتاقی محبوس شده است و در تمام عمر خود تلاش كرده است در اتاق را با هل‌دادن به سمت بیرون باز كند و بدینسان ۴۰۰ سال می‌گذرد اما یك روز ناگهان متوجه می‌شود كه در به سمت داخل باز می‌شود و او باید در را به سمت خود بكشد. آیا فكر می‌كنید ماجرا به همین سادگی است. به نظر می‌رسد پروفسور نصر می‌گوید فقط به درون خود نگاه كن و آنگاه خواهی دید كه درها به رویت گشوده خواهد شد. آیا موافقید؟
▪ كاملا با حرفتان موافقم. می‌دانید حتی در سنت بودایی تبت مناسكی وجود دارد كه به آن zob- jen می‌گویند. نكته این مراسم آن است كه سرشت راستین ما پیشاپیش منور شده است. به عبارت دیگر ما در حضور محض وجود داریم. آنچه ما به آن نیاز داریم فقط آن است كه به یاد آوریم كه واقعا چه كسی هستیم. ما به حضور نیاز داریم و كسانی باید باشند كه این حضور را به ما نشان دهند. سیدحسین نصر هم‌چنین انسانی است و خب می‌دانید كه ایشان سید و از تبار محمد(ص) است و از این‌رو منتقل‌كننده وجهی از پیامبر اسلام است. كسانی نظیر نصر برای ما الگوهای رفتاری هستند.
ـ بله، به همین خاطر است كه از نظر نصر فلسفه نه‌تنها جنبه عقلانی و آگاهی‌دهنده كه جنبه تحولی نیز باید داشته باشد.زیرا فلسفه از منظر اطلاعات متعلق به ذهن شماست كه با ثنویت سر و كار دارد اما قلب شما جایی است كه حضور الهی در آن وجود دارد. بنابراین او طریقه‌ای واحد برای حضور قلب را به ما می‌آموزد. نه اینكه تنها اسیر ثنویت و ذهن و گذشته و غیره شویم كه ما را محدود به امور موقت و فانی می‌نماید.
سیدرضا حسینی‌باغسنگانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید