جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

خداحافظ آقای رئیس جمهور


خداحافظ آقای رئیس جمهور
آیا همه چیز همانند بودن در پوست ژاک شیراک است؟ فیلمی کمدی از مردی که ۱۲ سال سکان ریاست جمهوری فرانسه را در دست داشت. در این فیلم از تصاویر رئیس جمهور فرانسه استفاده شده است که یک هنرپیشه به جای او صحبت می کند. چهره یی که در این فیلم از شیراک ترسیم شده مضحک، گاهی مهربان و گاهی همچون یک سم سیاسی است. داستان مردی که برای فرانسویان جذاب بود و گاه دوست داشتنی.
شیراک بسیار موفق بوده است و مردم فرانسه بارها و بارها در انتخابات به او رای داده اند. این موضوع همواره باعث شگفتی منتقدان او، چه در جناح مخالف و چه در جناح موافق، بوده است. کارل زرو خبرنگاری که کارگردان این فیلم است، اذعان می کند با این که در فیلم خود از رئیس جمهور فرانسه شخصیتی یاغی ترسیم کرده به نوعی به او علاقه دارد؛ «ریاست وی خیلی بد بوده اما همیشه در رسیدن به قدرت نبوغ داشته است.
او از ملاقات با مردم لذت می برد و با آنها رفتاری دوستانه دارد. وقتی مردم رای می دهند پیرو دلشان هستند نه مغزشان.» این فیلم، شیراک را بازیگر سیاست فرانسه نشان می دهد؛ البته دلسوز و دوست داشتنی. آقای رئیس جمهور برای فرانسویان امروز یک رهبر بازنشسته است؛ دومین رئیس جمهور زنده فرانسه پس از والری ژیسکاردستن در جمهوری پنجم فرانسه. رهبری که معرف اراده نسل خود بود؛ رهبری که در خانه تکانی سیاسی اروپا به طیف رهبرانی می پیوندد که اروپای نوین با رهبرانی نو را نظاره گرند.
شیراک پس از ۴۰ سال اجاره نشینی در خانه های قدرت در حال اسباب کشی به آپارتمان متعلق به «رفیق حریری» نخست وزیر پیشین لبنان است؛ دوست نزدیک شیراک که ماه فوریه سال ۲۰۰۵ میلادی در بیروت ترور شد. ژاک و برنادت شیراک کاخ الیزه را به قصد آپارتمان۱۸۰ متری مشرف به رودخانه «سن» و موزه «لوور» ترک می کنند.
شیراک در سال ۱۹۷۴ برای نخستین بار به سمت نخست وزیری فرانسه منصوب شد و به هتل «هانتینگتون» نقل مکان کرد. سپس به هتل «دو ویل» رفت و در سال ۱۹۹۵ ساکن کاخ الیزه شد و در صبحگاه ۱۷ مه ۲۰۰۷ هم کاخ ریاست جمهوری را به مقصد آپارتمان رفیق حریری ترک کرد. برنادت شیراک گفته است دلش برای کاخ الیزه تنگ خواهد شد، این وداعی ناراحت کننده است؛ اما هنر مردان سیاست ماندن بهنگام و رفتن بهنگام است؛ پیش از آن که با ناکامی و رسوایی یا اعتراض و انقلاب بوسه وداع بر تخت قدرت زنند. به همین دلیل بود که شیراک خود را برای سومین بار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نکرد و با ابهت فرانسه را به رهبرانی نو سپرد.
● رئیس جمهوری با پژو ۲۰۵
شیراک بعد از ترک الیزه ماهانه به میزان ۳۱ هزار یورو درآمد بازنشستگی و درآمدهای دیگر خواهد داشت. وی ماهانه پنج هزار یورو مقرری که ویژه رئیس جمهوری سابق است، دریافت خواهد کرد و به عنوان عضو شورای قانون اساسی فرانسه در ماه ۱۵ هزار یورو و مبلغ ۱۴ هزار یورو نیز بابت انواع بازنشستگی از محل پست های مختلف خواهد گرفت. شیراک وضع مالی خیره کننده یی ندارد؛ آپارتمانش در جنوب غربی فرانسه حدود ۵۰۰ هزار یورو ارزش دارد؛ کلبه یی هم در همین منطقه دارد که قیمتش را ۶۰ هزار یورو تخمین می زنند.
دارایی های شخصی و آثار هنری اش ۵۸۰ هزار یورو ارزش دارد و ۷۴ هزار یورو نیز در بانک پس انداز کرده است. اتومبیل پژو ۲۰۵ مدل سال ۱۹۸۴ هم یکی از اموال شخصی اوست. با این حساب دارایی شیراک نسبت به دوره قبل از ریاست جمهوری اش کاهش یافته است. بر اساس قانون فرانسه، رئیس جمهوری باید در ابتدا و پایان دوره مسوولیت خود میزان دارایی اش را از طریق روزنامه رسمی اعلام کند. میزان دارایی شیراک در مقایسه با دوران قبل از به دست گیری این قدرت، حدود ۳۲۰ هزار یورو کاهش یافته است. دارایی وی در سال ۲۰۰۲ ، ۱میلیون و ۷۲۰ هزار یورو بود اما در پایان دوره ریاست جمهوری اش به ۱میلیون و ۴۰۰ هزار یورو کاهش یافته است.
● بدرقه یی شیرین و سنگین
رسم عجیبی است که کم کم مرسوم می شود؛ روسای دولت ها پس از فراغت از قدرت عمدتاً به سمت تاسیس نهادهای غیردولتی می روند. در ایران هم سیدمحمد خاتمی با تاسیس مرکز بین المللی گفت وگوی تمدن ها و بنیاد باران همین طریق را طی کرد. شیراک هم برنامه مشابهی دارد؛ در نظر دارد حیات سیاسی خود را بعد از اتمام این دوران با تشکیل نهادهای غیردولتی بشردوستانه ادامه دهد و با استفاده از تجارب حیات سیاسی ۵۰ ساله اش و روابط صمیمانه و دوستی خود با رهبران و سران کشورها، نهادی را برای گفت وگوی فرهنگ ها، توسعه پایدار و همبستگی و نیز دفاع از محیط زیست تشکیل دهد.
شیراک ۷۴ ساله وقتی فرانسویان در تردید کاندیداتوری یا ترک قدرت از سوی وی بودند به روزنامه پاریزین گفته بود به زندگی پس از سیاست فکر می کند، اما همچنان محافظه کار باقی می ماند؛«پس از سیاست نیز زندگی ادامه دارد و زندگی تا مرگ در جریان است.
همیشه سعی کردم برای مردم فرانسه انجام وظیفه کنم و اگر به طور طبیعی دیگر مسوولیتی بر عهده نداشته باشم، سعی می کنم از طریق دیگری به فرانسوی ها خدمت کنم.» ظاهراً وی می خواهد مانند بیل کلینتون، میخائیل گورباچف و نلسون ماندلا و بسیاری دیگر نهادی تاسیس کند و خدمت به بشر خارج از دایره قدرت را تجربه کند.
اما همه چیز به همین سادگی و شیرینی نیست؛ در فرانسه اگر قدرت را واگذار کردی تازه آغاز دردسر است. براساس اصلاحات قانون اساسی فرانسه که اوایل سال ۲۰۰۷ تصویب شد، روسای جمهور این کشور تا زمانی که این سمت را عهده دار هستند از بازجویی یا پیگرد مصون هستند، ولی هنگامی که از ریاست جمهوری کنار رفتند این احتمال که با اتهامات مواجه شوند، وجود خواهد داشت. شیراک را با پرونده هایی که تاکنون در بایگانی دادگاه ها خاک می خورد بدرقه می کنند؛ با چهار پرونده و اتهاماتی مبنی بر یکسری سرمایه گذاری های حزبی و دیگر رسوایی ها در سال های ۱۹۹۵-۱۹۷۷ زمانی که شهردار پاریس بوده است.
اولین تهدیدی که پس از بازنشستگی متوجه شیراک است، دو پرونده مبنی بر دست داشتن وی در استفاده غیرقانونی از بودجه های شهر پاریس برای پرداخت حقوق کارکنان و متحدان حزب و برگزاری گردهمایی گلیست ها برای جمهوری (RPR) است که زیرمجموعه یی از حزب اتحادیه جنبش مردمی است.
آلن ژوبه مشاور نزدیک سابق شیراک و نخست وزیر سابق فرانسه در ژانویه ۲۰۰۴ به خاطر دست داشتن در این برنامه به حبس تعلیقی و یک سال محرومیت از پست های دولتی محکوم شد. وی هم اکنون شهردار بوردو است. سومین پرونده به یک شرکت چاپ مربوط می شود که به تقلب در قراردادهای حساس دولتی و سرمایه گذاری برای RPR از طریق دفتر شهردار متهم است. آخرین پرونده علیه شیراک قبول بلیت های رایگان از شرکت هواپیمایی ایرلاین اورال ایر - که امروز به نام ایرهوریزنز معروف است - توسط وی و همسرش، پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۵ است.
پیش از این پاتریک دمور قاضی دادگاه نانتر در حومه پاریس تعدادی از یاران رئیس جمهوری از جمله آلن ژوبه را متهم شناخته و احکامی برای آنان صادر کرده بود. پرونده در گنجه های دادگاه نانتر به انتظار امروز خاک می خورد و قضات جسور دادگاه منتظرند تا با کناره گیری شیراک از قدرت و رفع مصونیت سیاسی وی به عنوان رئیس جمهوری زمینه برای رسیدگی شفاف آنها فراهم شود. گرچه دارایی های شیراک طی این مدت کاهش یافته ولی فرانسه که خود را مهد دموکراسی می داند از سوءاستفاده زمامدارانش از قدرت نمی گذرد. یک روی ترک مسوولیت تمجید و تقدیر است و روی دیگرش حسابرسی و جواب دهی.
● شهرداری که رئیس جمهور شد
ژاک رنه شیراک متولد ۲۹ نوامبر سال ۱۹۳۲ در شهر پاریس است. در سن ۳۰ سالگی به عنوان مشاور ژرژ پمپیدو رئیس جمهوری وقت فرانسه وارد صحنه سیاست شد. او پس از ۲۸ سال فعالیت سیاسی و پوشیدن جامه وکیل و وزیر و نخست وزیر و شهردار، سرانجام سال ۱۹۹۵ به بالاترین آرزوی سیاسی اش دست یافت و بر مسند ریاست جمهوری فرانسه تکیه زد. ژاک شیراک به مدت ۱۸ سال شهرداری پاریس را به عهده داشت و بعد از آن توانست در سال ۱۹۹۵ میلادی با شکست لیونل ژوسپن بر جای فرانسوا میتران بنشیند و در یک دوره ۷ ساله، رئیس جمهور فرانسه شود. دور دوم ریاست جمهوری شیراک از سال ۲۰۰۲ میلادی آغاز شد و در ۱۶ ماه مه پس از گذشت ۵ سال خاتمه یافت.
در ۵ ژوئن سال ۲۰۰۰ طی نطقی تلویزیونی خواستار تقلیل دوره رئیس جمهوری به ۵ سال شد که این موضوع طی همه پرسی ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۰ با تایید ۸۲ درصد آرای مردم فرانسه رسمیت یافت. علت این کار برگزاری همزمان انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بود و از دو سال ریاست جمهوری خود کاست.
شیراک با ۱۲ سال اقامت در الیزه بعد از فرانسوا میتران که دو دوره ۷ ساله رئیس جمهور بود، بالاترین رکورد ریاست جمهوری این کشور را در اختیار دارد. پس از استقرار جمهوری پنجم فرانسه، ژاک شیراک بعد از شارل دوگل، ژرژ پمپیدو، والری ژیسکاردستن و فرانسوا میتران، پنجمین رئیس جمهوری بود که توانست در سال ۱۹۹۵ راهی کاخ الیزه شود.
او صاحب مقامی شد با اختیارات فوق العاده و در مقیاس اروپا، کم نظیر. پادشاه منتخب اصطلاح بامسمایی است که معمولاً به کنایه برای یادآوری اختیارات و قدرت زمامداران کاخ الیزه به کار گرفته می شود. این قدرت فوق العاده برای رئیس جمهور را ژنرال دوگل سال ۱۹۵۸ با استفاده از نگرانی های ناشی از وضعیت بحرانی و شکننده داخلی فرانسه وارد قانون اساسی این کشور کرد و خود نیز اولین اعمال کننده آن شد.
شیراک در سال ۲۰۰۲ از آن رو بلنداقبال بود که با شکست لیونل ژوسپن نامزد سوسیالیست ها و راهیابی ژان ماری لوپن کاندیدای راست افراطی به دور دوم با حمایت ائتلافی از میانه روها - چپ و محافظه کار - در سمت ریاست جمهوری ابقا شد. ترس از پیروزی لوپن صحنه بی سابقه یی را در فرانسه به وجود آورد. رادیکال ترین چپ ها که رای دادن به شیراک در مخیله شان هم نمی گنجید حالا برای آن که لوپن رای نیاورد در مقابل انتخاب میان بد و بدتر قرار گرفته بودند؛ به این ترتیب شیراک با رایی قاطع دوباره ساکن کاخ الیزه شد.
او قول داد که در دور دوم ریاست جمهوری اش سیاست هایی معطوف به پرکردن شکاف در درون جامعه فرانسه را به پیش ببرد. قبل از این که شیراک بتواند مجدداً به سمت ریاست جمهوری فرانسه برسد، با حالتی متاثر گفته بود فرانسه حداقل تا حدی به کشوری خسته، بی روح و متفرق تبدیل شده است.
لبخند معروف شیراک تنها روی پوسترهای تبلیغاتی بر روی دیوارها یا جلد مجلات طرفدار او دیده می شد، نه بر صورت این سیاستمدار کهنه کار. در زمانی که لیونل ژوسپن نخست وزیر فرانسه هنوز از دور انتخابات ریاست جمهوری کنار نرفته بود، شیراک گفت؛ «فرانسه در سراشیبی است.» اما رفته رفته در مبارزات دور دوم انتخابات با تغییر لحنش برای غلبه بر لوپن، فرانسه را کشوری که در «هماهنگی» است، خواند. در این میان فرانسه یی که شیراک بنا به مصلحت انتخاباتی چند هفته پیش آن را ضعیف و دچار مشکل خوانده بود، ناگهان تبدیل شد به مکانی برای آرزوهای خوب یا عقاید جدید.● پیرمرد معترض اروپای پیر
در وارسی کارنامه ژاک شیراک کمتر نقطه عطفی دیده می شود؛ این اعتقاد طرفداران زیادی دارد. معروف است که او مرد تاکتیک هاست ، اما با راهبردها و چشم اندازهای بلند مدت میانه یی ندارد. این سخن فیلیپ سگون هم حزبی و همراه شیراک کم و بیش وارد است که گفت؛ «شیراک بیشتر به دن خوان طالب کسب قدرت شبیه است، اما او بیشتر از آن که از این قدرت استفاده کند، صرفاً مایل به حفظ آن است.»
سال ۱۹۹۵ که شیراک پا به کاخ الیزه گذاشت جهان با ناباوری و اعتراض شاهد آزمایش های اتمی فرانسه در مناطق تحت مالکیت این کشور در اقیانوس آرام بود. این آزمایش ها ظاهراً تلاشی بود برای به یاد آوردن قدرت ولو همچنان در حال نزول فرانسه.
دو سالی از ریاست جمهوری شیراک نگذشته بود که او در واکنش به بالا گرفتن موج اعتراض ها و انتقاد شهروندان، علیه نخست وزیر هم حزبی اش به انحلال پارلمان رای داد، با این امید که جناحش با قدرت بیشتری کرسی های مجلس را به تصاحب خود درآورد. انتخابات اما به گونه یی دیگر رقم خورد. چپ ها پیروز انتخابات شدند و شیراک ماند و سکانداری سیاست خارجی. در عرصه داخلی سوسیالیست ها و سایر چپ ها با دولت ائتلافی خود سیاست نسبتاً موفقی را پیش می بردند و لذا چندان مجالی برای مانور و عرض اندام شیراک باقی نمی ماند. تا چنین سیاستی طراحی و اجرا شود، جنگ امریکا علیه عراق سر رسید و شیراک فرصتی یافت که با مخالفت خود با این جنگ، بازیگری مطرح در صحنه بین المللی شود.
با این حال کم نیستند ناظرانی که می گویند اگر همراهی آلمان و روسیه در مخالفت با حمله امریکا نبود، فرانسه به لحاظ بین المللی دیگر در قد و قواره یی نبود که مخالفتش چندان اعتنایی برانگیزد. اتحاد آلمان و فرانسه در تشکیل قطب ضدجنگ گرچه در فاصله دو سوی آتلانتیک علاوه بر امواج متلاطم، افکار متفاوت را روان کرد اما توانست مدل دیگر از اتحاد اروپایی و استقلال فرانسوی را به رخ بکشد. ائتلاف قلب اروپا که دونالد رامسفلد به کنایه اروپای پیر خوانده بود علیه حمله امریکا، خیزشی بود علیه هژمونی ابرقدرت و تلاشی برای بقای استقلال سیاسی قاره سبز و تاکید بر مدل رفتار چندجانبه و حرکت در منشور اجماع بین المللی. این سیاست با هزینه دوره یخبندان روابط با امریکا سپری شد؛ روابط پاریس- واشنگتن محدود شد و جرج بوش گفت شیراک انتظار سفر به مزرعه شخصی اش در تگزاس را نداشته باشد.
البته شیراک هنوز هم می توانست نسبت به بریتانیا به سهم بالای دولت در اقتصاد و برخی مولفه های مثبت در زمینه خدمات درمانی و آموزشی و امور مهاجرتی تکیه کند، اما در گرماگرم جهانی شدن اقتصاد جهان و گسترش و اشاعه هرچه بیشتر معیارها و استانداردهای اتحادیه اروپا او نیز در شرایطی نبود که برای حفظ این محاسن ضمانتی به شهروندانش بسپارد.
این گونه بود که تابستان سال ۲۰۰۵ با ناباوری شاهد شکست رفراندوم بر سر قانون اساسی شد. مخالفان توانسته بودند مردم قانع را کنند که این قانون جنبه هایی ضداجتماعی دارد و به سود حفظ اشتغال و دولت رفاه در فرانسه نیست. شیراک که با دولتش در تدوین قانون اساسی اروپا سهم عمده یی داشت، شکست را با روی باز به استقبال رفت و آن را نشانه بلوغ و استقلال رای مردم توصیف کرد، اما از آن پس دیگر در شرایطی نبود که ایده و ابتکار تازه یی برای به حرکت درآوردن چرخ های اتحادیه اروپا نشان دهد.
● سال های سکون؛ سال های زیگزاگ
زمستان سال ۲۰۰۵ که شورش جوانان برخاسته از خانواده های عمدتاً مهاجر حومه های اطراف پاریس و شهرهای دیگر فرانسه را فرا گرفت، باز هم شیراک بود و سکوت و کمبود ابتکار و ایده. این رویه در بهار سال ۲۰۰۶ که جوانان و دانشجویان و دانش آموزان فرانسوی به طرزی کم سابقه در اعتراض به منعطف شدن قانون کار به سود کارفرماها، به خیابان ها آمدند نیز چندان تغییری نکرد. کمبود ابتکار و عمل شیراک در تلفیق با عمده شدن اتهام سوء استفاده مالی از امکانات عمومی در دوران شهرداری پاریس، مجموعاً نکاتی بودند که وبال گردن کارنامه رئیس جمهور فرانسه شدند.
در عرصه سیاست خارجی نیز فرانسه در این سال ها سیاست متغیری را دنبال کرده است. در برخورد با پرونده هسته یی ایران گرچه ابتدا تلاش پاریس این بود که کار به شورای امنیت و تحریم نکشد، ولی اینک سازش را کم و بیش در همین سمت کوک کرده است.
هر چند این، مانع از زیگزاگ های بعدی نشده و شیراک را از گفتن این حرف هم بازنداشته که «ایران مجهز به سلاح اتمی چندان خطرناکی نیست و تهران با توجه به ضربت متقابل حتی اگر چنین سلاحی هم داشته باشد کار زیادی از دستش ساخته نیست.» این اظهارات را البته شیراک بعداً خواست که از مصاحبه اش درز بگیرند، موردی که اولین بار هم نبود. سیاست هماهنگی و همدلی نسبی با اعراب که یکی از مولفه های اصلی سیاست خاورمیانه یی فرانسه به شمار می رفت نیز در سال های آخر زمامداری شیراک دستخوش تغییرات محسوسی شد.
روابط گرم تر با اسرائیل و پیشبرد سیاستی مشابه با امریکا در قبال مسائل لبنان از نشانه های این تغییر به شمار می آیند. مخالفت با جنگ عراق، به رغم وجهه نسبتاً مثبتی که در عرصه بین المللی برای فرانسه ایجاد کرد، در عرصه عملی پاریس را به این درک رساند که با تعامل و هماهنگی با امریکا بهتر می توان بر سیاست های آن تاثیر گذاشت و احیاناً منافع خویش را پاس داشت.
سرگه بارسقیان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید