جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آیا توسعهٔ فناوری ارتباطی یک مقصود معقول است؟


آیا توسعهٔ فناوری ارتباطی یک مقصود معقول است؟
برای پاسخ به این سؤال باید به دوره‌های گوناگون تاریخی كه در آن فناوری توسعه یافت نظری بیفكنیم:
در دورهٔ نخست، فناوری مبتنی بر بهره‌گیری از روش آزمون و خطا بر حسب نیازهای اساسی بشر بود كه در آن به ساخت وسایل مورد نیاز مبادرت می‌شد. موفقیتهای به دست آمده در این دوره، گاه در اثر اتفاق یا به‌اصطلاح شانس و گاه در اثر هوشمندیها بود. موفقیتها در دورهٔ دوم به شانس و اتفاقات ناخواسته بستگی نداشت، بلكه براثر حل مسایل عملی بر پایهٔ تحلیلهای معقول به دست می‌آمد. فناوری دارای پایه‌های نظری بود كه به توسعهٔ سیستم دانش دارای تأثیر تمایل داشت و اهداف آن هیچ‌گاه به تنهایی متوجه توسعه خود فناوریها نمی‌شد. شخصیتهایی چون بقراط و سقراط را باید متعلق به این دوره تاریخی بدانیم.
در دوره سوم كه همزمان با رنسانس در اروپاست، فناوری، به ابزاری برای تسلط بر كل طبیعت مبدل شد كه بر پایه‌های علم و دستكاری انسان در طبیعت استوار بود. اگرچه در این دوره، ایدهٔ سودمندی در محور توجهات قرار داشت ولی در قالب خدمت به بشر مطرح می‌شد. دورهٔ چهارم با پدید آمدن علوم مدرن همراه شد و فناوری در جریان ایجاد دنیایی كاملاً مصنوعی توسعه یافت. طبیعت دستخوش تخریب شد تا مواد خام و انرژی از آن به دست آید و تلاشهایی صورت پذیرفت تا قوانین طبیعی كشف و تدوین شوند. انسان در این شرایط به دنبال جایگزینی دنیایی ساخته و پرداخته خواهد بود.
در این دوره، سودمندی اقتصادی را می‌توان نیروی محركه اصلی و قانون سرمایه‌داری صنعتی مدرن دانست كه فناوری نیز در جهت دستیابی به آن جهتگیری كرد. دوره پایانی دوره‌ای است كه در آن بهره‌برداری از صنعت به بهره‌برداری از بشریت نیز تسری پیدا كرد. ساخت دنیایی مصنوعی كه در دوره پیشین به دنبال جایگزینی دنیای طبیعی بوده، در این دوره با انقلاب الكترونیكی و اطلاعاتی ـ ارتباطی در پی كنار نهادن خود انسان بود. به این ترتیب، توسعه فناوری با هدف تسلط بر طبیعت، به دنبال سلطهٔ كامل بر انسان نیز برآمد و مصنوعی نمودن انسان نیز به این ترتیب معقول و مشروع شد. (Aggazzi, ۱۹۸۸, pp.۱۹-۲۱)
امروزه علم مدرن به شناخت پدیده‌های طبیعی و برطرف ساختن نیازهای انسان از این منظر توجه كرده است و مردم نیز خود را نیازمند تطبیق با دانش مدرن و هدف‌بخشی به تلاشهای خویش برای آینده می‌بینند. این مهم سبب بررسیهای نظری، فلسفی، دینی و تاریخی شده و علوم انسانی را به جایگاه خود بازگردانده است. این جریان نو پدید، دارای سه نمود منطقی است:
تحقیقات بنیادین،تحقیقات كاربردی و توسعه.
پژوهشهای بنیادین كه بخشی از فرهنگ را شكل می‌دهد، در خطر فراموشی قرار دارد. با عنایت به نیاز روزافزون جوامع و ملتها لازم است تا پژوهشها و فعالیتهای علمی گسترش یابد تا علم به عنوان میراث مشترك بشری حفظ شود و غنای بیشتری پیدا كند. سزاوار نیست كه آن را در حوزه‌های دانشی خاص یا افراد و نهادهایی محدود، محصور ساخت.
استراتژیهای كلی تحقیقات و نحوه به‌كارگیری فناوریها مرتبط با سیستمهای اجتماعی است و عواملی همچون نحوهٔ پشتیبانی مالی، منابع قابل دسترسی و صاحبان آن منابع و اهداف مدنظر آنها، در تحقیقات تأثیرات بسزایی دارند. از این‌رو به سبب فراهم آمدن منابع موردنیاز در كشورهای توسعه یافته، عمده پژوهشهای علمی در آن كشورها صورت می‌گیرد كه نسبت بالایی از آنها به اهداف نظامی و تولیدات ملی خود این كشورها اختصاص یافته است و طبیعتاً از موضوعات و مسائل اولیه مورد علاقه كشورهای در حال توسعه غافل مانده است.
سزاوار است تلاشی جهانی برای تهیه یك برنامه در خصوص اولویتهای پژوهشی صورت گیرد كه تأكید آن بر موجودیت مطلوب بشری و ارائهٔ آن برای عموم ملتها باشد. یونسكو باید توجه خاصی به تقویت ارتباط میان علوم طبیعی و علوم اجتماعی برای تعریف مناسب استراتژیهای تحقیق داشته باشد.
بنابر یك تعریف، علم محصول تاریخ و جامعه است و به همان میزان كه به كار دانشمندان متعلق است به محیط اجتماعی نیز تعلق دارد. به این ترتیب هر پیشرفتی در علوم طبیعی با پیشرفتی در علوم اجتماعی همراه خواهد بود و تكامل جامعه را نیز در پی خواهد داشت. مفهوم صحیح آیندهٔ تمدن معاصر به توسعهٔ موازی جامعه و انسان از یكسو و فناوری از سوی دیگر بستگی دارد. كنترل جریان اجتماعی مهمترین مشكل در برابر علم معاصر است.
در این راستا نباید تملك خصوصی فناوریها و سیاستگذاریهای تحقیقات و توسعه در بخشهای خصوصی، تأثیرگذار در سیاستهای كنترل اجتماعی باشد، بلكه باید موضوعات اجتماعی و انسانی در آنها تأثیر داشته باشد.
▪ در سطح ملی زیرساختهای مادی، سیاسی و فرهنگی باید به‌وجود آید تا هرملتی:
الف) در پیشرفت عام علم مشاركت كند؛ مسائل علمی و تكنیكی مانع توسعه خود را روشن سازد؛ گونه‌های خاصی از علم را گزیده و آنها را سازگار و بومی سازد.
ب) به توسعهٔ ماشینی شدن در حد موردنیاز خود برای ترویج علمی و فناوری و انتقال علم بپردازد.
ج) آموزش علمی و فناوری مناسب در همهٔ سطوح را توسعه دهد. (Unesco, ۱۹۷۶, p. ۶۵)
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید