جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


رویداد رسانه‌ای


رویداد رسانه‌ای
در دهه گذشته عبارت «رویداد رسانه‌ای» در كنار اصطلاحاتی كه هم‌اكنون ذكر شدند، ظاهر شده است و به رویدادهای زنده در مقیاس وسیع كه پیرامون فرارسانه‌ها و مخاطبان به‌چشم می‌خورد، اشاره دارد.
الیهوكاتز (۱۹۸۰) پخش زنده یك رویداد از پیش برنامه‌ریزی شده به‌ویژه در چارچوب زمان و مكان را كه یك شخصیت قهرمان‌وار یا گروه را كه اهمیت فراوان نمایشی یا آیینی را جزء شرایط لازم رویداد رسانه‌ای قلمداد می‌كند كه همه منتهی به تماشای برنامه‌هایی می‌شود كه از نظر مردم حالت اجباری دارد.
این تعریف قابل اطلاق به مسابقات المپیك، ازدواجهای سلطنتی، كنسرتهای تلویزیونی خوانندگان راك برای تهیه پول، دیدارهای مهم پاپ، و وقایع بین‌المللی مشابه است. اما اصطلاح رویداد رسانه‌ای همچنین می‌تواند برای موارد كوچك‌تر نیز به كار گرفته شود.
كنفرانسهای مطبوعاتی محلی، مسابقات ورزشی، انتخابات، یا یك تضاد و ناسازگاری كه پیرامون رسانه‌ها ایجاد می‌شود. مثلاً دانیل بورستین اول بار اصطلاح رویداد رسانه‌ای را به صورتی بد و تحقیرآمیز و در اشاره به یك فعالیت پیرامون ترویج سیاسی‌ـ اقتصادی به‌كار برده است. به همین ترتیب واژهٔ فرارسانه بر ارتباطات گسترده در سطح ملی یا نمونه‌های كوچك‌تر محلی دلالت دارد. معنای فرابودن در فرا رسانه‌ها به‌ویژه بررخدادهای بین‌المللی رسانه‌ای دلالت دارد. اما به‌هیچ‌وجه به پدیده‌های بزرگ با مقیاس محدود اطلاق نمی‌شود.
ارتباطات و فرهنگ به‌صورت متقابل، در یك تسلسل بی‌پایانِ رابطهٔ دوجانبه، موجب پیدایش و تقویت یكدیگر می‌گردند. فرارسانه‌ها نقشی محوری در فرهنگ و ارتباطات معاصر بازی می‌كنند. هویتها ساخته می‌شوند، آگاهیها توسعه می‌یابند، ایدئولوژی جایگزین می‌گردد و رابطه تعاملی رودررو توسط فرارسانه‌ها شكل می‌گیرد. ما خالق فرهنگ و رسانه‌های خود هستیم، و فرهنگ رسانه‌های ما خالق ما هستند. رسانه‌های ما، فرهنگ ما و خود ما هستند.
● پرسشهایی راجع به مسئولیت
چه كسی مسئول فرا رسانه‌هاست؟ البته همه ما. امروزه مقصود نهایی بسیاری از تحلیلهای فرارسانه‌ای «افزایش آگاهی» است. شهروندان آگاه باید از طبیعت، شیوه و تكنیكهای فرارسانه‌ها به‌منظور هدایت یك زندگی انفرادی و اجتماعی هماهنگ آگاه باشند. فقط در صورتی كه بتوانیم آگاهانه از میان تاروپود تصاویر و اطلاعات تحمیلی از كاركرد خوب یا بد رسانه‌ها سردر آوریم و مشاهده كنیم كه چطور، الهام می‌بخشند و چطور تحریف می‌كنند، می‌توانیم زندگی خود را به صورت انسانهایی خودآگاه و مختار در تعیین مسیر خود اداره كنیم.
اُمبرتواكو یك اندیشمند ایتالیا می‌پرسد چه كسی مسئول محبوب شدن پیراهنهای مخصوص چوگان است كه عكس سوسماری روی آن نقش بسته؟ طراح، تولیدكننده، سازمان آگهی‌كننده، سازمان مشاهیرپروران یا كارگردان تلویزیونی كه خودش وجه مشخصه یك نسل است و یك بازیگر جوان را وامی‌دارد كه پیراهن بازی چوگان را بپوشد؟
آمبرتواكو ما را از دادن پاسخهای ساده برحذر می‌دارد و می‌گوید: «رسانه‌ها چند برابر شده‌اند، اما برخی از آنها به صورت رسانه‌های رسانه‌ها یا به عبارت دیگر رسانه‌ها به توانِ دو عمل می‌كنند. اِكو كه خود نویسنده‌ای در سطح بین‌المللی است و كتاب او نامی برای از (۱۹۸۳)، جزء پرفروش‌ترین كتابها بوده، تصدیق می‌كند كه پیامهایی وجود دارد كه فرستاده می‌شود و پشت سرآنها یك ایدئولوژی قرار گرفته است. اما پرورش كه تا حدودی ناراحت‌كننده و درعین حال شدیداً برانگیزاننده است چنین نتیجه‌گیری می‌كند.« (۱۹۸۶ ص ۱۴۹)
«دیگر اقتداری متكی برخود وجود ندارد (وه كه پیش از این چه آرامش بخش بود) همه همزمان در بیرون و در درون هستند؛ قدرت گریزان است، و دیگر كسی نمی‌گوید «طرح از كجا می‌آید، زیرا گرچه وجود «طرح» مسلم است، اما دیگر ارادی نیست، و بنابراین نمی‌توان روش سنتی آن را مورد نقد و بررسی قرار داد.
همهٔ استادان نظریه‌های ارتباطات كه با كتابهای درسی بیست‌سال پیش آموزش دیده‌اند، (این امر شامل خود من نیز می‌شود)، باید بازنشسته شوند. زیرا فرارسانه‌ها به طرز شگفت‌انگیزی همه چیز را دگرگون كرده‌اند. رسانه‌های ما، خودما هستند.
منبع : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها


همچنین مشاهده کنید