شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


همه چیز از همین جا شروع می شود


همه چیز از همین جا شروع می شود
سادگی روایت و انتخاب موضوع های متنوع و فراگیر یکی از نکات مثبت و غیرقابل چشم پوشی در کتاب «زنی با چکمه ساق بلند سبز» نوشته مرتضی کربلایی لو است. او در این مجموعه داستانش، بیش از آنکه دغدغه فرم یا استفاده خلاقه از زبان و فرم های روایی داشته باشد، به موضوع کارش می اندیشد و تلاش دارد با کمترین کلمات، آنچه را که می خواهد به خواننده منتقل کند.
این کوشش نویسنده، به خلق داستان هایی می انجامد که کمتر خواننده یی بعد از خواندن کتاب، حس تلف شدن وقت داشته باشد. کربلایی لو در داستان اولش سراغ جنگ می رود، موضوعی که هر ایرانی آن را به خوبی لمس کرده است و می خواهد بیشتر از آن بداند. نویسنده از زاویه دید یک دختر نوجوان به مساله نگاه می کند.
قرار بر این شده که بچه های یک مدرسه دخترانه، به رزمندگان نامه بنویسند. بیشتر نامه ها چنانچه می توان حدس زد، به هم شبیه می شوند. اما میان این همه نامه، یکی با بقیه فرق می کند و همین نامه است که با نامه رزمنده یی پاسخ داده می شود و سبب می شود قصه شکل بگیرد.
در قصه اول مجموعه که اتفاقاً اسم کتاب نیز بر پایه آن انتخاب شده، به نوعی شاهد تکنیک قصه در قصه ایم.
راوی این داستان، یکی از ایرانیانی است که چندسالی در اروپا زندگی کرده است و در روزنامه ها و مجلات آنجا نوشته است. او در ابتدای این قصه شرح می دهد که چرا به ایران آمده و چه جوری شده که با ماجرایی که در صفحات بعدی آمده، روبه رو شده است.
اما از تکنیک داستان در داستان و در عین حال بیان چگونگی روایت در هنگام شکل گیری آن، تنها در همان صفحات اول حضور دارد و به بیان داستان کمک می کند. بیان چگونگی روایت در هنگام شکل گیری داستان، در نهایت به این می انجامد که نویسنده به اشاره و بیان چند نکته بپردازد که شاید چندان نیز بکر نیستند.
اما بیان این نکته ها از سوی کسی که سال ها ایران نبوده و از طرفی یاد گرفته که سرد و بی روح به همه چیز نگاه کند، شاید توجیه خوبی برای بیانشان باشد. در ادامه داستان، روایت خطی جلو می رود استفاده چندانی از این فرم روایی نمی شود. نویسنده چندان غرق در داستانی که می نویسد می شود که فراموش می کند در حال بیان داستان در داستان است و هر چند گاهگاهی روایی با چند جمله خودنمایی می کند، اما از این فرم استفاده چندانی نمی شود. اما نمی توان این نکته را نادیده گرفت که روایت خطی اما جذاب نویسنده کمتر اجازه می دهد شما به فرم روایی اول داستان فکر کنی و انتظار ادامه اش را داشته باشی.
در دیگر داستان ها نیز توجه به این ساختار روایی ساده و توجه بیشتر به موضوع روایت به چشم می خورد اینکه نویسنده یی بخواهد با ساده نویسی و انتخاب موضوعاتی جذاب، خواننده را با خود همراه کند، به هیچ وجه بد نیست و شاید بتوان آن را از نکات مثبت این مجموعه داستان دانست، اما این که نویسنده بخواهد تمام داستان ها و روایت هایش را با یک فرم روایی تعریف کند، چندان درست به نظر نمی رسد. به طور مثال برای پیچیدگی شخصیت و همچنین بیان ارتباط بین دو طلبه، نمی توان از همان ساختار روایی دو جوانی بهره برد که برای خواهرشان خواستگار آمده و برای تحقیق رفته اند. یا بیان شک یک سالک به مرادش نمی تواند آنگونه روایت شود که روایت سه نفری که به گذشته و سینما با نگاهی نوستالژیک نگاه می کنند.
یکی از جالب ترین بخش های «زنی با چکمه ساق بلند سبز» موضوعاتی است که نویسنده برمی گزیند، سوژه هایی که جای کار بسیاری دارند و بسیار هم خواندنی اند.
سجاد صاحبان زند
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید