چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ابن سینای عرب؟!


ابن سینای عرب؟!
تمدن اسلامی كه در قرون سوم و چهارم هجری - نهم و دهم میلادی ـ به اوج شكوه و اقتدارش در جهان رسید، حاصل تلاش دسته‌جمعی مللی بود كه هرچند كشورهایشان به تصرف نظامی اعراب درآمده بود، ولی با پذیرش اسلام و مدد گرفتن از نیروی عظیم معنوی آن، توانستند قله‌های علم و فضیلت را فتح كنند. بدون شك محصول تمدن اسلامی در زمینه پیشرفت علوم به جامعه بشری اهدا شد و پایه‌گذاری بسیاری از علوم امروز در این دوره بوده است.
ایران كشوری بزرگ و متمدن بود كه در سال ۱۷ هجری – ۶۳۹ میلادی – مورد هجوم اعراب مسلمان قرار گرفت و قسمت‌های مرزی آن به سرعت به تصرف درآمد. طی دو دهه بعد، تقریباُ بیشتر مناطق غربی، مركزی و حتی بخش‌هایی از شمال ایران به سلطه نظامی اعراب درآمد و دوران حكومت بنی‌امیه، از سخت‌ترین دوره‌های تاریخی ایران بود، به همین دلیل عباسیان با تكیه بر ایرانیان توانستند در قرن دوم هجری – هشتم میلادی – امویان را شكست داده و خلافت خود را بنیان گذارند. با توجه به نقشی كه ایرانیان در روی كار آمدن عباسیان داشتند، زمینه مساعدی برای ظهور و نمود فرهنگ ایرانی به وجود آمد. رجال معروف ایرانی كه بیشتر از دانشمندان و حامیان علم و ادب بودند، بر خلفای عباسی نفوذ فراوانی داشتند و خلفا بر اثر معاشرت با ایرانیان، به دنبال پیروی از رسوم و آداب و تشكیلات ساسانیان افتاده و توجه به علوم آغاز شد.
ایرانیان به دلیل آشنایی با بحث‌های دینی و رواج ادیان و مذاهب مختلف در دوره ساسانیان، وارد مباحث دینی در دوره اسلامی شدند و این مبارزات مذهبی، خود یكی از مهمترین علل توجه مسلمانان به علوم شد؛ به طور مثال معتزله در بین فرق اسلامی، بیش از همه برای اثبات اصول عقائد خود از منطق و فلسفه استفاده می‌كرد. از طرف دیگر پیروان سایر آیین‌ها چون مانویان، زرتشتیان، بودائیان و گرایشات مختلف مسیحیت نیز در این بحث‌ها مشاركت جسته و این مباحثات شدید هم از دلایل اقبال خلفا در نقل فلسفه و علوم نقلی شد.
در نهضت ترجمه كه در اواخر دوره ‌هارون‌الرشید عباسی ( ۱۹۳ ـ ۱۷۰ هجری قمری / ۸۲۶ ـ ۸۰۳ میلادی ) با تأسیس بیت الحكمه شروع و در روزگار پسرش، مأمون عباسی، به اوج خود رسید، ایرانیان نقش مهمی به عهده داشتند؛ آنان قسمت بزرگی از آثار خود را، چه آنها كه اصلاً از یونانی و هندی به پهلوی نقل شده بود و چه آنها كه ایرانیان مستقیماً به پهلوی و سریانی نوشته بودند، به زبان عربی نقل كردند و از این طریق سهم بزرگی در ترجمه و تدوین علوم داشتند.
خلافت عباسیان، حكومتی متمركز بود كه برجنبه معنوی «خلیفه» به عنوان جانشین پیامبر تكیه داشت. هرچند در این دوره، حكومت‌های نیمه مستقلی در ایران، مصر، شام و مغرب تشكیل شده بود، اما همگی ظاهراً در اطاعت خلیفه مسلمین بودند و سالانه برای دستگاه خلافت عباسی خراج و مالیات و هدایای می‌فرستادند. حتی حكومت‌هایی كه با استیلای نظامی بر بعضی از مناطق اسلامی تشكیل شد ـ چون صفاریان ـ تا اجازه رسمی خلافت را به هر صورتی دریافت نمی‌كردند، فاقد مشروعیت بودند.
دربار پادشاهان این حكومت‌ها، محلی برای رشد و تعالی علم و علما شد. افتخار و شكوه هر دربار به فزونی تعداد علما و دانشمندانی بود كه در وابستگی به آن حكومت روزگار می‌گذراندند. هدایا، امتیازات و مهیا كردن امكانات رشد و شكوفایی علمی از جانب پادشاهان در اختیار علما قرار می‌گرفت و آنان نیز در ازای این خدمات، با تألیف آثار گران و تقدیم آنها به ولی نعمت خود در صدد جبران این سخاوتمندیها بودند. اكثر آثار علمی و تاریخی به پادشاهان و وزرا تقدیم شده است. حتی پادشاهان افتخار می‌كردند كه وزرای خود را از بین این دانشمندان انتخاب كنند؛ چنانكه ابن سینا وزیر دیلمیان و بیهقی وزیر غزنویان و بسیاری دیگر از دانشمندان و ادبای بزرگ در وزارت پادشاهان سامانی، سلجوقی و بویهی كوشیدند.
همانطور كه گفته شد به رغم تنوع سیاسی و فرهنگی در تمدن اسلامی، خلافت عباسیان در دوره اقتدار خود حكومتی یكپارچه بود و به همین دلیل مسلمان بودن اشخاص بر هر امتیازی تفوق داشت و تمام ویژگی‌های دیگر مانند اینكه در چه منطقه‌ای به دنیا آمده و یا چه مذهبی دارند، تحت‌الشعاع مسلمانی قرار گرفته بود. پس هر دانشمندی در تمدن اسلامی، قبل از هرچیز مسلمان بود سپس ایرانی، سوری، مصری و... این دانشمندان در جستجوی علم به سیر و سفر می‌پرداختند و در حوزه تمدن اسلامی كه از اسپانیا، مغرب و مصر تا سوریه، عراق، ایران، ماوراء النهر و بعدها تركیه گستردگی داشت، به تعلیم و تعلم مشغول بودند. گستردگی قلمرو اسلامی و پاسداشت علما و فضلا كه در قرآن و حدیث مورد تأكید قرار گرفته بود، موجب تعالی و رشد علم در جهان اسلام شد. علمای مسلمان مرزهای جغرافیایی و ملی را درنوردیدند و به همین دلیل ابوحنیفه، پیشوای ایرانی اهل تسنن، در مصر و شام هواداران بیشتری داشت تا موطن خود و ابن‌عربی، عارف اسپانیایی الاصل مسلمان، ترجیح می‌داد زوایای عرفان را در شرق عالم اسلام مورد جستجو قرار دهد و در شام مستقر شود، هم اینك نیز وی در مكاتب عرفانی شرق بیشتر شهره است تا در غرب.
با همه اینها تمدن اسلامی یك زبان غالب داشت و آن عربی بود و بدیهی بود كه دانشمندان مسلمان برای ایجاد ارتباط و نشر تعالیم خود به زبان عربی بنویسند و این مسئله ملیت آنها را منتفی نخواهد كرد. دانشمندان بزرگی چون ابن‌سینا، رازی و ابوریحان بیرونی هرچند آثار مشهور خود را به زبان عربی نوشته‌اند، اما ایرانی هستند و هیچ شكی در ایرانی بودن آنها نیست. چنانكه هم‌اكنون نیز بسیاری از دانشمندان جهان برای گسترش دایره مخاطبان، آثار علمی خود را به زبان انگلیسی می‌نویسند و یا بلافاصله به زبان انگلیسی ترجمه می‌كنند؛ پروفسور حسین نصر، دانشمند معاصر ایرانی، از این جمله است. دكتر نصر محقق و اندیشمند ایرانی است كه بیشتر آثارش را به زبان انگلیسی نوشته و منتشر كرده است اما بدون شك او ایرانی است و به ایرانی بودنش افتخار می‌كند؛ پس آشكار است كه دانشمندان ایرانی در قرون كهن كه صنعت ترجمه هم سرعت و رونق كنونی را نداشت، آثار خود را به زبانی بنویسند كه اكثر جوامع اسلامی با آن آشنا بودند.
ابن‌سینا، فیلسوف و طبیب مشهور ایرانی در جهان اسلام است كه خوشبختانه از سرگذشت او اطلاعات كافی و مستندی باقی مانده‌است. شرح احوال او به قلم خودش و شاگردش ابوعبید جوزجانی به تفصیل در رساله‌ای نگارش یافته ‌است و متن آن در «عیون الانباء» از ابن‌ابی‌اصیبعه و خلاصه آن در «اخبار الحكما» قفطی ذكر شده‌است.
او در سن شانزده سالگی به اكثر علوم زمان خود آگاهی یافته و طبیبی حاذق بود كه در همین سن پادشاه بیمار سامانی را درمان كرد و به او تقرب یافت. به پاداش این خدمت، كتابخانه بزرگ و غنی سامانیان در اختیار او قرار گرفت و وی مجدانه به تحقیق و مطالعه پرداخت و در سن هجده سالگی از یادگیری تمام علوم فارغ شد. وی بعدها گفت كه در هجده سالگی از حیث حفظ مطالب از ایام بعد پیش‌تر اما بعدها پخته‌تر بود و الا در مقدار دانش وی بعد از آن تفاوتی حاصل نشد.
این‌سینا با وجود عظمت جایگاه علمی، دستخوش حوادث سیاسی بین حكومت‌ها شد و بعد از چند سال گریز و سرگردانی به دربار بویهیان در ری (بخشی از تهران امروز) پناه گرفت و در آنجا مقام وزارت یافت. وی بیشتر آثار خود را در این دوره نوشته است. عاقبت وی در همدان ایران از دنیا رفت و در همانجا مدفون شد و سال‌هاست یكی از دانشكده‌های بزرگ پزشكی در ایران به نام وی، بوعلی‌سینا نامیده شده‌است.
آثار علمی ابن سینا به دلایلی كه ذكر آن رفت، بیشتر به زبان عربی است كه زبان تمدن اسلامی و زبان بین‌المللی اسلامی بوده ‌است. اما وی آثاری نیز به زبان مادری خود، فارسی، دارد كتاب «دانشنامه علایی» یا «حكمت علایی» از آثار ارزشمند این دانشمند ایرانی به زبان فارسی است. وی این كتاب را به قصد تألیف منطق، طبیعیات، ریاضیات و مابعد‌الطبیعه تصنیف كرد ولی جز به تحریر قسمت منطق و الهیات و طبیعیات توفیق نیافت و تألیف باقی كتاب (ریاضیات) را بعد از او، شاگردش، ابوعبید‌جوزجانی با ترجمه‌ای از رسالات مختلف شیخ تكمیل كرد.
كتاب دیگر ابن‌سینا به زبان فارسی «رساله معراجیه» نام دارد كه شامل تأویل اصطلاحاتی مانند روح‌القدس، وحی و كلام‌الله، نبوت و شریعت و بحث درباره معراج رسول خداست. رسالات دیگری چون «رساله نبضیه»، ظفرنامه و رساله‌ای در حقیقت و كیفیت سلسله موجودات نیز به زبان فارسی از ابوعلی‌سینا باقی مانده است.
ابوعلی‌سینا، ابوریحان‌بیرونی و محمد‌بن‌زكریای ‌رازی دانشمندان بزرگ ایرانی هستند كه در دامان تمدن اسلامی ظهور و بروز یافتند. آنان با جد و جهد بسیار و رنج فراوان در علوم مختلف به تحقیق پرداختند و ازاین طریق به جامعه بشری خدمت كردند. این تلاش‌ها بی شك وامدار یكی از آموزه‌های اسلامی است كه بنا به حدیثی از پیامبر (ص) دستور به كسب دانش از گهواره تا گور را به مسلمانان می‌داد و مقام علما را از بالاترین مقامات در دنیا و آخرت می‌دانست و دیگری مرهون ایران بزرگی است كه هزاران سال مهد تمدنهای بزرگ بوده و همواره در پیشرفت علوم جایگاه بلندی در تاریخ بشری داشته است. ای كاش امروز نیز در جهان اسلام، اسلام مهمترین جلوه هر مسلمانی باشد.
دکتر فهیمه مخبر دزفولی


همچنین مشاهده کنید