شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


صحیح قرار دادن واگن روی خط آهن


صحیح قرار دادن واگن روی خط آهن
کسانی که ویتگنشتاین را می شناسند، این مطلب را نخوانند، این را از دو حیث می گویم؛ یکی از این جهت که گمان می کنم در میان خوانندگان تخصصی آثار ویتگنشتاین، سواد من از همه کمتر باشد و دیگری از این رو که می خواهم این یادداشت را کسانی بخوانند که ورودی به ویتگنشتاین نداشته اند و چه بسا این عدم ورود، ناشی از واهمه یی کاذب مبنی بر دشوار فهمیً آثار او بوده باشد.
ویتگنشتاین فیلسوفی است بسیار جذاب و در عین حال مهم و جدی. موضوعاتی را هم که او روی آنها انگشت نهاده نمی توان و نباید دست کم گرفت. او در آوریل ۱۸۸۹ در وین چشم بر جهان گشود.
در ۱۹۰۸ برای یادگیری علم هوانوردی رهسپار انگلستان شد، اما سرانجام علاقه اش به منطق و فلسفه ریاضیات گرایید و عزم کمبریج کرد تا این درس ها را در آنجا نزد برتراند راسل و جی ای مور بخواند.
راسل می گوید که در همان ماه های نخستین تحصیل، ویتگنشتاین از او پرسید که؛ «آیا من یک احمق تمام عیارم یا نه؟ اگر این طور است، هوانورد خواهم شد و اگر نه، فیلسوف.» ظاهراً راسل در پاسخ به ویتگنشتاین به او پیشنهاد می کند که مقاله یی درباب یک موضوع فلسفی بنویسد. وقتی ویتگنشتاین پس از نوشتن مقاله، آن را به راسل نشان داد، پس از خواندن یک جمله از آن به او گفت؛ «نه، تو نباید هوانورد شوی،» شما نیز کافی است یک متن یا حتی یک پاراگراف فلسفی از ویتگنشتاین بخوانید تا پی به نبوغ و ذکاوت اش ببرید.
باز هم جای بسی خوشوقتی است که آثار قابل توجهی از وی یا در ارتباط با اندیشه های او به زبان فارسی منتشر شده اند؛ از جمله مهم ترین اثر او با عنوان «پژوهش های فلسفی» یا کتاب دیگری با نام «رساله منطقی- فلسفی» و همینطور کتاب او درباره رنگ ها.
گزین گویه ها و یادداشت های پراکنده اش در قالب کتاب هایی چون «فرهنگ و ارزش» و «برگه ها» نیز به فارسی برگردانده و چاپ شده اند. همچنین درس گفتارهای زیبایی شناسی و کتاب های دیگری درباره شرح اندیشه های او فی المثل در باب ماهیت انسان منتشر شده است.
خواننده علاقه مند اگر سری به کتاب فروشی ها و این روزها، نمایشگاه کتاب، بزند مطمئناً با عناوین بیشتری از کتاب های مرتبط با او برخورد خواهد کرد.کتاب آبی از جمله کتاب های تازه یی است که در سال گذشته از او به چاپ رسید و در واقع شامل درس های ویتگنشتاین در سال تحصیلی ۱۹۳۴-۱۹۳۳کمبریج است؛ درس هایی که او به هفت تن از دانشجویان خود املا کرد و سپس آنها را در قالب جزوه یی حروفچینی شده در نسخه های محدودی تکثیر کرد و در اختیار دانشجویانش گذاشت.
خود ویتگنشتاین این اثر را همچون یک «کتاب» نمی دانست و نام «کتاب آبی» را نیز خود بر آن نگذاشته بود؛ بل از آن رو که جلد نسخ تکثیر شده، آبی رنگ بود، این جزوه به کتاب آبی مشهور شد و ناشران بعدی از جمله آکسفورد و بلک وًل آن را با این نام منتشر کردند.
به گفته مالک حسینی، مترجم فارسی کتاب، کتاب آبی اثری در حد خود مستقل است که می توان آن را پس از آثار دوره به اصطلاح گذار (۱۹۳۳- ۱۹۲۹) آغاز جدی فلسفه متاخر ویتگنشتاین دانست و ظاهراًً اگر بخواهیم از میان آثار خود ویتگنشتاین، اثری را برای ورود به تفکر متاخر او نام ببریم، این اثر همانا کتاب آبی است. باز هم به نقل از مترجم فارسی، این کتاب مناسب ترین «درآمد» برای آشنایی مستقیم با روش نوین فلسفه ورزی ویتگنشتاین است.
زبان و کاربرد درست آن، همواره یکی از مسائل اساسی مورد توجه ویتگنشتاین در پژوهش ها و تاملات فلسفی و منطقی او بود ه است. او سخن گفتن و نوشتن و حتی اندیشیدن را از آن جهت که در رابطه تنگاتنگی با زبان دارند، اموری بسیار خطیر و ظریف می داند. هم از این روست شاید که در جایی می گوید؛ «نوشتن به سبکی درست، یعنی صحیح قرار دادن واگن روی خط آهن». این نگاه پروسوسه و وسواس به زبان در این فیلسوف دوست داشتنی، شاید به این دلیل است که او خود «زبان» را نوعی پالایش می داند که در غیر آن صورت ما را تنها به بیراهه خواهد کشید.
در این کتاب نسبتاً کم حجم، موضوعات مختلفی مطرح می شوند که به ویژه در حیطه فلسفه زبان و روان شناسی فلسفی جای می گیرند.
در کتاب آبی با «روح» فلسفه متاخر ویتگنشتاین رودرروییم؛ همان ویتگنشتاینی که می خواهد طرحی نو دراندازد و روشی کارساز به ما بیاموزد. باری، نه لزوماً این کتاب را، بلکه اساساً خواندن ویتگنشتاین و اندیشیدن به ملاحظات او درباره زبان را به همه دوستداران اندیشه - که فیلسوفان حقیقی اند - پیشنهاد می کنم.
حسین فراستخواه
لودویگ ویتگنشتاین
ترجمه؛ مالک حسینی
نشر هرمس
چاپ اول؛ ۱۳۸۵
تیراژ؛ ۳۰۰۰ نسخه
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید