جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به وضعیت فلسفه در فنلاند


نگاهی به وضعیت فلسفه در فنلاند
● درآمد:
گویا تجربه ناگوار دكارت از زندگی در سردسیر و مرگ زودهنگامش، فیلسوفان را از سرمای مرگ ترسانده و كمتر نام فیلسوفی را می‌شناسیم كه از سرزمین‌های شمالی سر برآورد.اما پروفسور نینیلوتو معتقد است فلسفه در فنلاند به همبستگی ملی منجر شده است.
او در نوشته حاضر به زمینه‌های تاریخی و زبانی ورود و رشد فلسفه در این كشور اشاره كرده است و آینده خوبی را برای فلسفه در فنلاند پیش‌بینی می‌كند:
فلسفه كه در اصل محصول دوران اوج فرهنگ یونان است، در فنلاند به صورت یك رشته دانشگاهی آغاز به كار كرد، این سنت با جی. و. اشنلمن (J. V. Snellman ) فیلسوف فنلاندی و كارهای تحقیقاتی شخصی و شركت در مباحث فرهنگی همگانی و زندگی سیاسی شرو ع شد. در این كشور كوچك بسیاری از رهبران فكری چهره‌های شناخته شده همگانی هستند.
از سال ۱۳۱۳ به بعد، دانشجویان فنلاندی تحت نظر دانشگاه قرون وسطایی پاریس بودند و در آنجا فلسفه ارسطویی و الهیات مسیحی به شیوه مدرسی آموختند. در قرن شانزدهم فنلاندی‌ها به مطالعه انسان‌گرایی در نهضت اصلاحات آلمانی و نوزایی فلسفه طبیعت روی آوردند. دانشگاه توركو (Turku تاسیس ۱۶۴۰) محل مهمی در مطالعات بنیادی شامل مفهوم‌شناسی و هنر اندیشیدن (فلسفه نظری) و همین طور فضایل اخلاقی و اصول سیاسی (فلسفه عملی) بود. در این میان تاثیر دكارت‌گرایان (كارتزین‌ها) و تجربه‌گرایان بر‌اساس اندیشه‌های فرانسیس بیكن در پایان قرن هفدهم و عقل‌گرایی كریستیان ولف، حس باوری جان لاك، آموزه حق طبیعی ساموئل پافندورف و ایده‌آلیسم استعلایی كانت در طول قرن هجدهم قابل ذكر است.
● اشنلمن: از هگل تا جنبش ملی
آشنایی با آموزه‌های هگل در دهه ۱۸۳۰ منجر به پیدایش فرصتی برای یوهان ویلهلم اشنلمن، فیلسوف فنلاندی(۱۸۸۱ـ۱۸۰۶) شد تا سهم مهمی در جریان‌های جهانی فلسفی داشته باشد. در دانشگاه سلطنتی الكساندر در هلسینكی الهیات سنتی به وسیله روش‌های جدید علوم انسانی جایگزین شد. با این وجود، رساله اشنلمن درباره مطالعات دانشگاهی و آزادی مورد نقدهای تندی قرار گرفت و تا سال ۱۸۵۶ به او مقام استادی داده نشد. اشنلمن در نظریه هگلی خود درباره دولت در سال۱۸۴۲، بر تحقق عقل تاریخی از طریق «روح ملی» در پیوند با زبان و فرهنگ فنلاندی تاكید كرد. در نتیجه او شالوده‌ای نظری برای جنبشی ملی فراهم كرد كه خود در روزنامه‌ها منتشر می‌ساخت. وی بعد از استاد شدن در میان سال‌های ۱۸۵۶ تا ۱۸۶۳ در سنای فنلاند به عنوان رئیس اداره امور مالی منصوب شد و به بهبود زبان، اقتصاد و مسائل سیاسی فنلاند پرداخت (فنلاند در آن زمان دوك‌نشین خودمختار بزرگی تحت سلطه رژیم روسیه بود).
در سنت فنلاندی‌ها اشنلمن امروزه از مقبولیت بالایی برخوردار است و به عنوان «فیلسوف ملی» فنلاند مورد تحسین قرار می‌گیرد، مجسمه او جلوی بانك فنلاند قرار دارد و آخرین چاپ كتاب‌های او شامل ۲۴ جلد است. اگرچه نظام پیچیده منطقی هگل به دلیل اینكه قابلیت ساخت كامپیوتر را ندارد، تحقیر می‌شود اما با این وجود، همین نظام توانست صورت‌بندی فنلاند به عنوان یك دولت- ملت مستقل را با سرعت پیش برد. اشنلمن فیلسوفی است كه یك نظام انتزاعی فكری را جهت تاثیر‌گذاری بر مسائل مهم اجتماعی خود خارج از محیط دانشگاهی به خدمت گیرد.
ویلهلم بولین Wilhelm Bolin )۱۸۳۲- ۱۹۲۰) نماینده فلسفه ماتریالسم از ایده‌آلیسم آلمانی اشنلمن جدا شد. بولین كرسی استادی را پس از اشنلمن به دست نیاورد و برای چهار دهه رهبر آزادیخواهان هلسینكی بود. بولین به دلیل دوستی با لودویك فوئرباخ و تدوین مجموعه آثار او در جهان شناخته شده است. كرسی اشنلمن- كه در آن روزگار تنها استاد فلسفه در فنلاند بود- در سال ۱۸۶۹ به شاگرد وفادارش تیودولف رین
Thiodolf Rein)۱۸۰۶- ۸۹) رسید. رین زندگینامه زیبایی برای استادش نوشت كه شامل مباحث جدیدی درباره فلسفه و روانشناسی بود. رین به عنوان یكی از اشراف، در پارلمان حضور داشت و در آنجا از سیاست آزادیخواهانه و پیشروی جنبش فنلاند دفاع می‌كرد. او در سال‌های ۱۸۸۷ تا ۱۸۹۶ به ریاست دانشگاه و سپس به جانشینی صدراعظم انتخاب شد.
رین در سال ۱۸۷۳ اجتماع فلسفی را تاسیس كرد كه در آغاز نشستی حرفه‌ای برای دانشجویان سطوح بالا بود. به‌تدریج در این نشست در كنار موضوعات فلسفی كلاسیك، مسائل اجتماعی همچون جایگاه زبان فنلاند، ملی‌گرایی، آزادی زنان، دموكراسی و صلح مطرح می‌شد. در سال ۱۹۰۶ در این نشست، اتو ویلهلم كوسینن Otto Wilhelm Kuusinen )۱۸۸۱- ۱۹۶۴) درباره سوسیالیسم و آزادی‌های فردی سخنرانی كرد. بعدها او به اتحاد جماهیر شوروی سفر كرد و از رهبران سیاسی و ماركسیست لنینیست حزب كمونیسم شد.
مباحث این اجتماع به خوبی روشنگر آن است كه چگونه فیلسوفان فنلاندی به‌تدریج آموختند كه با یكدیگر به زبان فنلاندی گفت‌وگو و مناظره كنند. چرا كه در دوره‌های گوناگون فلسفه در فنلاند به زبان‌های لاتین، آلمانی، سوئدی، فرانسوی و انگلیسی آموزش داده می‌شد و آموزش و ترجمه كتاب‌های كلاسیك فلسفی به زبان فنلاندی نسبتاً دیر صورت گرفت. نخستین كتاب‌های فنلاندی در ۱۸۸۰ شامل كتاب‌های رین درباره منطق و روانشناسی و ترجمه رساله فایدون افلاطون بود.
كتاب سال اجتماع فلسفی فنلاند از سال ۱۹۲۶ به نام Ajatus (اندیشه) همه ساله منتشر می‌شود.
● وستر مارك: از تكامل تا سنجش دین
كار رین در فلسفه نظری و ریاست اجتماع فلسفی به وسیله برادر زاده‌اش آروی گرو- تنیف Arvi Gro-tenfelt متخصص فلسفه تاریخ آلمانی دنبال شد. او مشی سیاسی میانه‌رو داشت و در جنبش صلح شركت داشت. در سال ۱۹۰۶ ادوارد وسترمارك (Edward Westermarck) كه پیش از این به دلیل مطالعه بر تاریخ ازدواج و خاستگاه ایده‌های اخلاقی مشهور بود، به سمت استادی فلسفه عملی در دانشكده هلسینكی منصوب شد. وی در همین زمان استاد جامعه شناسی در مدرسه اقتصادی لندن بود و همزمان در موروكو در زمینه انسان‌شناسی فعالیت می‌كرد. وستر مارك در دهه ۱۸۸۰ تجربه باوری انگلیسی و طبیعت‌گرایی را مرتبط با نظریه تكامل، به جای ایده‌آلیسم آلمانی كه بر فضای فكری فنلاند مسلط بود، گسترش داد. او با سرزندگی با رین در اجتماع فلسفی مناظره می‌كرد. وستر مارك از ارتش پیاده نظام استقلال فنلاند حمایت و در مذاكرات اجتماعات ملی شركت می‌كرد. در اوایل قرن بیستم، وسترمارك به همراه دوست و شاگردش رالف لاگبربورگ در انجمن رادیكال ضدروحانیت با نام پرومته فعالیت می‌كرد. لاگربورگ توانست ازدواج مدنی را در فنلاند مشروع سازد. آخرین كتاب وسترمارك با نام «مسیحیت و اخلاقیات» (۱۹۳۹) حمله طعنه‌آمیزی به زندگی ناسالم ریاضت آمیز مسیحیت بود كه تا سال ۱۹۸۴ منتشر نشد.
● كایلا: منطق و اندیشیدن عمیق
به وسیله شخصیت كاریزماتیك انیو كایلا Eino Kaila ) ۱۸۹۰ – ۱۹۵۸)، فلسفه دوباره جایگاهی مهم در دهه ۱۹۳۰ یافت. او در ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴ با حلقه وین ملاقات كرد. كایلا كه پدرش اسقف اعظم فنلاند بود، در مقام استاد فلسفه نظری در هلسینكی با تجربه باوری منطقی به نقد متافیزیك سنتی و دین پرداخت. بر طبق معیارهای او، این زمینه‌ها فاقد «محتوای واقعی» و تجربی قابل لمس هستند ولی از دیدگاه روانشناسی، مفاهیم دینی و متافیزیكی «مصلحت‌اندیشی‌های ذهن» برای مقابله با هراس از مرگ هستند (Persoonallisuus ‹‹شخصیت››۱۹۳۴). وی در كتابش «زندگی ذهنی عمیق» (۱۹۴۳) كه متاثر از زمان جنگ بود، با شخصیت‌های علمی و مصنوعی كتاب‌های خودش به مخالفت برخاست. او در این كتاب كه در اصل براساس گفت‌وگوی رادیویی نوشته شد، نتیجه می‌گیرد كه معنای زندگی «جوانمردی عمیق ذهنی» یا قهرمان باوری است كه در شعرهای جی. ال. رانبرگ بازتاب یافته است. افكار جدلی كایلا با مخالفت‌هایی از سوی راست‌گرایان مسیحی و چپ‌گرایان ماركسیست مواجه شد. میراث كایلا در رابطه با مباحث فرهنگی به وسیله شاگردانش ادامه یافت.
جورج هنریك وان رایت (Wright ۱۹۱۶ -۲۰۰۳ ) در نوشته‌هایش متاثر از اینو كایلا و لودویك ویتگنشتاین بود. وان رایت كه در جوانی استاد دانشگاه كیمبریج در سال‌های ۵۱ ـ۱۹۴۸ بود، به واقع یك فیلسوف فنلاندی بین‌المللی بود. وی پس از بازگشت به فنلاند، به همراه آموزش فلسفه علم و فلسفه منطق، ‌در نشریه Nya Argus مقالاتی با بیان شیوا درباره كارهای لئوتولستوی و فئودور داستایوسكی، اسوالد اشپنگلر و فلسفه تاریخ آرنولد تویین بی و افسانه‌پردازی در به‌كارگیری دانش منتشر كرد. منتشر شده در مجموعه فنلاندی( Tanke och förkunnelse) در ۱۹۶۱. از پایان دهه ۱۹۶۰ رایت به دلیل مخالفت با جنگ ویتنام به نفع آزادی اندیشه و حقوق بشر مشهور شد. وی در نوشته‌هایش در زمان پیشرفت فنلاند و سوئد به طرح پرسش‌هایی درباره اهمیت عقل ابزاری و هدف پیشرفت اقتصادی در رابطه با شیوه تكنولوژیك زندگی پرداخت و به مسائلی چون آلودگی طبیعت و خطر از بین رفتن انسانیت اشاره كرد. تلخ‌اندیشی و نگرش انتقادی او به اسطوره پیشرفت با امید به زندگی خوب همراه بود. در یك گزینش غیر‌رسمی در روزنامه‌ها وان رایت به عنوان رهبر روشنفكری فنلاند در میان سال‌های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۲ انتخاب شد.
● فلسفه در دانشگاه
كایلا یكی از اعضای جنبش بین‌المللی جدید فلسفی بود و نام او هنوز به عنوان یكی از اعضای حلقه وین ذكر می‌شود. اما پس از جنگ جهانی دوم به دلیل انتقال فلسفه تحلیلی به كشورهای انگلوساكسون (آمریكا و انگلیس) ارتباط او با این فلسفه قطع شد. در نیمه دوم سده بیستم فنلاند به دلیل تلاش‌های شاگردان كایلا (جاكو هینتیكا، وان رایت و اریك اشتنیوس) در فلسفه تحلیلی پیشرو بود. منطق فلسفی، فلسفه زبان، فلسفه علم، نظریه كنش، فلسفه حقوق و تاریخ فلسفه حوزه‌های گسترده‌ای در میان فیلسوفان فنلاندند. فنلاند محلی همگانی برای كنفرانس‌ها و نشست‌های بین‌المللی فلسفی است. همچنین در كنار فلسفه تحلیلی، تحقیقات جدیدی در زمینه نئوپراگماتیسم و پدیدار‌شناسی پدید آمده است. تاثیر مسائل فلسفی بر مباحث پیرامونی هر روز گسترش بیشتری می‌یابد. موضوعات جدید و حوزه‌های تخصصی «فلسفه كاربردی» در زمینه گسترش علوم، هنر، فرهنگ و اجتماع پدید آمده‌اند. برای مثال مباحثی درباره شبه‌علم (pseudoscience)، جامعه اطلاعاتی، هوش مصنوعی، گسترش تكنولوژی، ابعاد نوین هنر و رسانه، فمینیسم و تفاوت جنسیتی، دولت رفاه و عدالت، اخلاق كاربردی و رمزگان اخلاق حرفه‌ای، محدودیت‌های پزشكی و زیست اخلاق، حقوق حیوانات و ارزش محیط زیست.
پس از ترجمه كلاسیك‌ها در ابتدای قرن بیستم، یكی از تلاش‌های فعالانه فیلسوفان مربوط به ترجمه فلسفه‌های جدید بود. آشكارا بسیاری از فیلسوفانی كه در امور اجتماعی فعال بودند، به انتشار كتاب‌های خود خارج از فضای آكادمیك پرداختند. بسیاری از فیلسوفان فنلاندی نگارش و چاپ كتاب به زبان فنلاندی را به عنوان وظیفه‌ای برای گسترش فلسفه در كشور خود می‌دیدند. هم‌قطاران خارجی معمولاً از مشاهده وسعت و تنوع كتاب‌های ترجمه شده به فنلاندی در حوزه زبانی كوچك و توسط شركت‌های انتشاراتی كوچك شگفت‌زده می‌شوند. چرا كه با آثاری از فلاسفه مواجه می‌شود. پروژه‌های ملی و بین‌المللی در زمینه فلسفه نیز در فنلاند قدرتمند و فعال است. بازار جستارها، كتاب‌ها، كلاسیك‌های جدید، كتاب سال Ajatus و نشریه جوان niin&näin (در تامپر) در فنلاند برای عاشقان حكمت داغ است.
پروفسور ایلخا نینیلوتو
ترجمه: محسن آزموده
منبع: بولتن فدراسیون بین‌المللی فلسفه در فرانسه بهار ۲۰۰۶
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید