جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


به بهانه انتشار کتاب پیدایش کلینیک اثر میشل فوکو


به بهانه انتشار کتاب پیدایش کلینیک اثر میشل فوکو
تاثیر ژرف فوکو بر جهان اندیشه انکارناپذیر است. انگشت نهادن او بر نهادهایی چون زندان، بیمارستان و تیمارستان و تاملات دقیقی که روی مفاهیم بنیادینی چون قدرت، دانش و جنسیت دارد، او را به یک اندیشمند منحصر به فرد تبدیل کرده است. خوشبختانه موج پست مدرنیسم در ایران، به فوکو - که خود جز همان «میشل فوکو»، هیچ صفت، لقب و مرامی را برازنده خویش نمی دانست- مجال مطرح شدن داد. البته آمدن او به ایران نیز در ترجمه آثار و نوشته های او بی تاثیر نبود. از فوکو مقاله های بسیاری از جمله نوشته مشهور «ایرانیان چه رویایی در سر دارند؟» منتشر شد. برخی دیگر از مقالاتش از جمله مقاله «ایران روح یک جهان بی روح» در مجموعه یی با همین عنوان به چاپ رسید. در فصلنامه فلسفی ارغنون و سایر نشریات فلسفی نیز مطالبی از او ترجمه و منتشر شد. در «سرگشتگی نشانه ها» یکی دو اثر دیگر از فوکو ترجمه شد.
▪ «دانش و قدرت»،
▪ «تاریخ جنون»،
▪ «مراقبت و تنبیه»،
▪ «بازخوانی یک پرونده قتل»،
▪ «نظم گفتار»
▪ «اراده به دانستن» همه از آثار دیگر این اندیشمند ارزنده بودند که در فاصله هایی نه چندان زیاد از یکدیگر به طبع رسیدند. کتاب دیگری با عنوان «نیچه، فروید، مارکس» از وی به چاپ رسید که شامل دو نوشته از فوکو و گفت وگوهایی درباره او به ترجمه گروهی از مترجمان بود. به رغم آثاری که ترجمه شد و در اینجا فقط به بخشی از آنها اشاره کردم، کوشندگان ایرانی در حوزه فلسفه، در کنار ترجمه آثار فوکو، علاقه مند به تالیف یا ترجمه کتاب هایی درباره او نیز شدند و آثار دیگری نیز در این باب، به بازار کتاب روانه شد. تازه ترین اثری که از میشل فوکو به دست خوانندگان ایرانی رسید، ترجمه «پیدایش کلینیک؛ دیرینه شناسی ادراک پزشکی» بود که انتشارات نقش و نگار به همت یحیی امامی چاپ کرد. نقش و نگار پیشتر به عنوان یکی از جدی ترین ناشران در زمینه ترجمه و انتشار آثار ایمانوئل کانت شناخته می شد و در کنار سایر آثاری که به چاپ رساند، کتاب های کانت با ترجمه منوچهر صانعی پررنگ تر می نمود. اما این اواخر نیز دست به چاپ دو کتاب مهم، یکی «مهندسی ژنتیک و آینده سرشت بشر» اثر یورگن هابرماس و دیگری همین پیدایش کلینیک فوکو زد که هر دو در جای خود بسیار لازم و مفید می نمایند.
فوکو در پیدایش کلینیک، دو پدیده مهم را مورد مطالعه قرار می دهد؛ یکی تن و دیگری نهادی به نام بیمارستان، و می کوشد که رابطه میان این دو مفهوم را با استفاده از بررسی تاریخی ادراک پزشکی کشف و مطالعه کند. در این اثر دغدغه هایی از این قبیل که در بیمارستان این امکان وجود دارد که فرد هویت اساسی خود را از دست دهد، مطرح می شود. حتی فوکو دست به تحلیل طبقاتی «فضا»یی به نام کلینیک می زند. نگاه فوکو در این کتاب، بی شباهت به بررسی او در کتاب «تاریخ جنون» نیست. همانگونه که در تاریخ دیوانگی، به جداسازی مجانین از دیگران اشاره می کند، در اینجا نیز بیمارستان را نهاد جداسازنده بیمار از جامعه معرفی می کند. فوکو در چنین بستری به نقد این نهاد (کلینیک) می پردازد و آن را پدیدآورنده بیماری های بیشتری می داند. او جداسازی را که در بیمارستان صورت می گیرد، عامل انتقال بیماری و تکثیر بی پایان آن می داند. با خواندن این کتاب به ملاحظات جالبی که فوکو در مورد بیماری های اپیدمیک (واگیردار) دارد برمی خورید. از نظر فوکو، بیماری چه واگیردار باشد چه نباشد، دارای نوعی فردیت تاریخی است. اما وقتی مساله بیماری واگیردار مطرح می شود، انگار مسائل مهم تری از خود بیمار رخ می نمایند و ملاحظات جمعی بیشتر لحاظ می شود تا فرد بیمار.
اینجاست که فوکو پزشکی را هم نقد طبقاتی می کند، آنگاه از این بستر به تحلیلی سیاسی می رسد و آن اینکه اولین وظیفه پزشک، وظیفه یی سیاسی است؛ مبارزه علیه بیماری، باید با جنگ علیه حکومت بد آغاز شود. فرد فقط وقتی کاملاً و مطمئناً درمان می شود که در ابتدا آزاد باشد. اما در این صورت، اگر پزشکی بتواند به لحاظ سیاسی کارآمدتر شود، به لحاظ پزشکی دیگر ضروری نخواهد بود و در جامعه یی آزاد که در آن نابرابری ها کاهش یافته و توافق و سازگاری حاکم باشد، سرانجام پزشک چیزی بیش از نوعی نقش موقتی نخواهد داشت و آن هم ارائه راهنمایی ها به حاکمان و شهروندان است مانند تنظیم قلب و بدن خود و دیگر نیازی به وجود بیمارستان و دانشگاه نخواهد بود.
من دوستی دارم که تخصص اش پزشکی اجتماعی است و هرگاه با او درباره مسائلی از قبیل ایدز، سقط جنین، اکستازی، بیماری های مقاربتی یا کلاً مفهومی به نام بهداشت و سلامت یا اخلاقیات زیستی گفت وگو می کنم، ناخودآگاه به یاد ملاحظات فوکو می افتم. فوکو در پی چیست؟ آیا در پی یافتن رابطه مفهومی میان «سلامت» با «آزادی و عدالت» است؟ اینها دیگر تاملاتی است که ما به عنوان خواننده آثار او، باید مدنظر داشته باشیم و در آنها تدقیق و تامل کنیم.
حسین فراستخواه
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید