پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

انسان در برزخ


انسان در برزخ
برزخ فاصله میان مرگ تا قیامت كبراست. از این رو به این فاصله زمانی برزخ گفته اند كه حایل میان دو نشاه و دو نوع مختلف از زندگی است. زندگی دنیایی كه ویژگی های آن را همه ما می شناسیم و زندگی آخرتی كه در تبیین قرآنی زندگی است كه جسم و ماده در آن معنا و مفهوم دیگری می یابد؛ زیرا قرآن بیان می دارد كه در قیامت زمین و آسمان به زمین و آسمانی دیگر تبدیل می شود: یوم تبدلت الارض غیر ها و السموات . قرآن بیان می كند كه در آن نشاه و زندگی هوا چنان معتدل است كه از خورشید سوزان و یا سرمای سوزناك خبری نیست. میوه ها و خوراك های آن جا هر چند در برخی موارد شباهت هایی با این دنیا دارد ولی هم مانند دنیا می باشد و هم شباهتی ندارد. نوعی بقا و پایداری است كه در دنیا مفهومی ندارد. در سوره های واقعه و انسان و قیامت و تكویر و بسیاری از سوره ها و آیات به مساله ویژگی ها آخرت پرداخته شده است.
● اما برزخ چگونه نشاه و دنیایی است؟
به نظر می رسد كه به خاطر حایل بودن می بایست از ویژگی های دو نشاه دیگر برخوردار باشد. به این معنا كه برخی از خصوصیات دنیایی مانند رشد و تكامل و بهره مندی از آن در این زندگی می بایست وجود داشته باشد ، چنان كه می بایست از نوعی ویژگی قیامتی نیز برخوردار باشد. این عالم برزخ از آن جایی كه خود عالم دیگری است می بایست از خصوصیات خاص خود نیز برخوردار باشد. انسان های كه در برزخ هستند نه اهل دنیا هستند و نه اهل آخرت . این عالمی است كه قرآن به صراحت به وجود آن اذعان داشته است.
در تبیین قرآنی كسانی به این نشاه و عالم برزخ می روند كه به مرگ طبیعی و یا اختیاری از این نشاه و زندگی دنیایی بیرون رفته باشند.( مومنون آیه ۲۳) این نشاه و عالم تا زمانی باقی و برقرار است كه رستاخیز بر پا نشده باشد. با بر پایی رستاخیز و قیامت نشاه دنیا و نیز برزخ پایان می یابد.
این كه گفته شد كه كسانی به عالم برزخ می روند كه به مرگ طبیعی و یا اختیاری دچار شده باشند ، به این معناست كه انسان می تواند به شكل به این عالم وارد شود ؛ زیرا عالمی است كه در حال حاضر موجود است و انسان به آن رفت و آمد دارد ؛ در بیان قرآنی آمده است كه انسان هر گاه به خواب می رود جانش را خداوند می ستاند؛ در این زمانی كه جانش ستانده می شود به عالم برزخ می رود؛ زیرا در این حالت انسان به نوعی مرگ می رسد كه از آن به مرگ ناپایدار می توان تعبیر كرد. توفی و یا مرگ كامل آن است كه روح از تن بیرون رفته دیگر باز نگردد. این نوعی رفت و آمد انسان به عالم برزخ است. ولی نوعی دیگری نیز وجود دارد كه آن مرگ اختیاری است. فرد عارف كامل می تواند با اراده خویش روح را از تن بیرون برد و به عالم برزخ وارد شود و سپس با اراده خود كه در طول اراده الهی و به سخن دیگر اذنی خداوند است به تن بازگرداند. این مرگ اختیاری از آن همه نیست و تنها كسانی به آن دست می یابند كه تقوای الهی پیشه كرده و مقامات انسانی را به تمام و كامل طی كرده باشند. در این حالت است كه روح این امكان را می یابد كه از این نشاه به نشاه برزخ برود و بازگردد. البته رفتن انسان كامل به نشاه برزخ و یا دیگر نشاه ها امری عادی است؛ زیرا انسان كامل حافظ همه حضرات( عوالم پنج گانه ) است و در همان حال كه در عالم دنیاست در عالم برزخ و یا عوالم دیگر الهی سیر می كند و تا مراتب وجودی امكانی و كاملی خود پیش می رود.
روش دیگری كه انسان به عالم برزخ می رود ، مرگ است . وقتی انسان بمیرد ( چه به مرگ طبیعی و یا قتل و خودكشی و مانند آن ) به عالم برزخ می رود و در آن عالم می ماند و زندگی می كند: و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون ؛ و پیشاپیش ایشان برزخی است تا روزی كه برانگیخته شود.( مومنون آیه ۱۰۰)
در عالم برزخ هر كس بر اساس كاری كه كرده است ، از زندگی خاص آن جا بهره مند می شود؛ شهیدان و صالحان از زندگی بهشتی واری برخوردار می شوند كه قرآن از آن به ستایش یاد كرده است و فرموده است: و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ؛ گمان نبرید كه كسانی كه در راه خدا كشته و شهید شده اند مردگانند بلكه آنان زندگانی هستند كه از روزی خدا بهره مند می باشند.( نساء ایه ۶۹
در باره مجرمان و تبهكاران و طاغیان نیز بیان می دارد كه ایشان در عذاب برزخی گرفتار هستند و شبانه روز معذب هستند و وضعیتی سخت و دشواری را تا روز رستاخیز سر می كنند: مما خطیئاتهم اغرقوا فادخلوا نارا؛ به جهت گناهانشان غرق شدند پس در درون آتش در آید.( نوح آیه ۲۵) این آتش دوزخ برزخی غیر از آتش دوزخ رستاخیزی است. قرآن در باره وضعیت فرعون بیان می كند كه هم اكنون هر بامدادان و شبانگاهان آتش بر او عرضه می شود و او را به آتش عذاب می كنند.
به هر حال انسان پس از مرگ به جهانی می رود كه آن را جهان برزخ گفته اند. در آن جهان تا روز رستاخیز زندگی می كند و از نعمت های بهشتی وارش و یا عذاب های دوزخی وارش بهره مند می شود. از آن جایی كه جهان تكامل و رشد و بالندگی است ، از فواید باقیات صالحات و كارهای پسندیده و اعمال نیك خود بهره مند می گردد و از عذاب او كاسته می شود و راه رشد و بالندگی را طی می كند. اعمال نیك فرزندانش به او بهره می رساند و دستگیر او می گردد و بر كمالاتش افزوده می شود. چنان كه اگر اعمالی بد و زشت بر جا گذاشته باشد از آن نیز بهره مند می گردد و بر عذابش افزوده می شود. از این روست كه گفته اند كه كارهای و سنت های زشت و پسندیده برای آدمی در دنیا و برزخ و آخرت اثر دارد. باشد كه در دنیا با كارهای پسندیده و سنت های نیكو و باقیات صالحات( فرزند، مدارس ، مساجد و دیگر كارهای عام المنفعه ) برای خود در دنیا و آخرت ره توشه های مفیدی بگذاریم تا در عالم برزخ از بهره های كامل دهنده آن نیز برخوردار شویم.
خلیل منصوری


همچنین مشاهده کنید