جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


علل تورم در اقتصاد ایران


علل تورم در اقتصاد ایران
بحث تورم در واقع بحث مشتركی در دنیا است و علت‌های آن نیز صرفنظر از شرایط و ویژگی‌های هر كشور خاص، عمدتاً مورد اتفاق‌نظر بوده و البته برای آن شرایطی ذكر شده است.
در كشورهای پیشرفته از دهه ۱۹۶۰ به بعد حتی قبل‌تر یعنی از زمان كلاسیك‌ها و حاكمیت نظریه مقداری، بحث این بودكه تورم ریشه‌ پولی دارد. لذا می‌گفتند پول تعیین‌كننده قیمت‌ها است. لذا ارتباط قیمت‌ها با میزان و حجم پول این قدر واضح بیان شد.
در عین حال منتقدین نظریه مذكور می‌گفتند، سرعت گردش پول ثابت نیست و این نظریه همچنین منوط به ثابت بودن تولید است. واقعیت این است كه حتی در دنیای كلاسیك تولید حتی اگر رشد كندی داشته باشد اما ثابت نیست. بنابراین در عین حال كه گفته می‌شد پول قیمت‌ها را شكل می‌دهد و پول عامل رشد قیمت‌ها است اما خیلی‌ها در مورد سازوكار آن همواره بحث وجود داشته چرا كه می‌گفتند، وقتی بحث تورم می‌شود، مطلقاً به سمت انضباط پولی می‌رویم كه دال بر این است كه می‌توانیم كنترل كنیم.
آن زمان عده‌ای درخصوص شرایط دوران گذار بحث می‌كردند چون برخلاف فروض كلاسیك‌ها اقتصاد همواره در تعادل نیست. حالت تعادل، بحث دیگری است. در تعادل بلندمدت سرعت گردش پول ثابت است. اما در دوران جنگ، قحطی و غیره سرعت گردش پول ثابت نیست لذا از این منظر به نظریه مقداری نقد وارد می‌شد.
در دهه ۱۹۷۰ وقتی كه قیمت انرژی افزایش یافت و به تبع آن هزینه‌های تولید بالا رفت تز فریدمن در مورد تورم و نظریه هزینه تولید با نقدهای جدی روبرو شد. فریدمن در این خصوص به نظریه اثبات‌گرایی متمسك شده بود و عنوان می‌نمود كه می‌توانیم یك قاعده كلی ارائه كنیم مبنی بر این‌كه تورم یك پدیده پولی است. او می‌گفت اگر پول را كنترل كنیم دیگر از بابت تورم خیالمان راحت است. اما پس از افزایش هزینه تولید این نظریه نیز مورد نقد قرار گرفت. در این خصوص مطرح می‌شد وقتی كه قیمت‌ها رشد كند و تولید هم كاهش نیافته است پس منشأ پول‌های جدید كجا است، چون براساس نظریه مذكور پول كنترل می‌شد، اما در اینجا بحث سرعت پول و خلق پول مطرح شد.
سرعت گردش پول، سازوكارهای خاص خود را دارد و به جای ۳ بار می‌تواند ۵/۳ بار عرضه گردد و این خود اجازه افزایش قیمت را می‌دهد. در همین حال رابینسون مطرح می‌كند هرجا پول زیاد است تورم نیز هست اما این رابطه همبستگی است. نه علیت و این‌كه تورم موجب افزایش پول شده یا بالعكس قابل بحث است.
او طرفداران فریدمن را متهم می‌كند كه این گفته كه اگر پول افزایش پیدا نكند تورم بوجود نمی‌آید. این حرف فاقد منطق است و باید به دنبال علیت بود.
همانطور كه ملاحظه می‌شود به لحاظ نظری، بحث تورم خیلی پیچیده است و تمامی حالت‌ها ممكن است رخ دهد. فلسفه نزاع بر سر علیت پول این است كه اگر علیت را نشناسیم نمی‌توانیم با آن مبارزه كنیم. دراقتصاد ایران می‌گویند، نقدینگی را برای كاهش تورم باید پایین بیاوریم و ... این نظریه اگرچه در شرایط خاصی مطرح شده است اما در عین حال معتقد است تورم منشأ پولی دارد.
زمانی كه فریدمن انضباط پولی را مطرح كرد، معتقد بود رفتار پولی مردم تغییر كرده است و در عرضه پول اتفاقاتی افتاده است.
«كوز» گفته بود، هرجا سازوكار اقتصادی، اقتضا كند، پول خلق می‌شود. مثلاً اگر ۱۰ درصد قیمت نهاده‌ها را بالا ببرید اما پول را كنترل كنید باز هم قیمت‌ها افزایش می‌یابد چون سرعت گردش پول این كار را انجام می‌دهد. هرچند این نظریات نیز مورد چالش قرار گرفت.
به هر حال ثابت نبودن سرعت گردش پول، انفعال در پول، هزینه تولید و انتظارات تورمی به عنوان منابع تورمی مطرح هستند.
در اقتصاد ایران به نوعی همه این عوامل دخیل هستند هرچند عوامل دیگری هم مطرح می‌باشد. در دوره جنگ، كسری بودجه وجود داشت اما چون بودجه عدد بالایی نداشت، محدود بود. دولت كسری بودجه را از بانك مركزی تأمین می‌كرد. اما شیوه‌هایی را اعمال می‌نمود كه انتظارات تورمی كمتر بود و نیز سیاست‌هایی اعمال می‌شد كه در اثر آن‌ها هزینه تولید افزایش پیدا نمی‌كرد. مثلاً به كارخانجات ارز دولتی داده می‌شد تا هزینه‌ها افزایش نیابد اگرچه در آن دوران تورم وجود داشت اما بسیار محدود بود.
در دوران اجرای سیاست‌های تعدیل عوامل تورم به ویژه انتظارات تورمی خود را نشان داد. با شوك درمانی قیمت‌ها را تغییر می‌دادند بدون اینكه مدیریت كنترل قیمت داشته باشیم.
در اقتصاد ایران كه نه رقابتی و نه انحصاری است عوامل اقتصادی حالت خاص خود را دنبال می‌كنند چون این عوامل بعضاً توان قیمت‌گذاری دارند. چون اقتصاد به صورت نهادمند درحقیقت خود را به سمت خرید و فروش و تجارت شهری متمایل كرده است. بنابراین تورم در تهران یك شبه هزاران نفر را پولدار می‌كند. چون آنها مترصد هستند تا تغییری ایجاد شود و آنها قیمت‌ها را به دلخواه تعیین كنند.
در بحث انتظارات تورمی برای مثال سالی چند درصد قیمت بنزین را افزایش می‌دادیم. آوازه تغییر این قیمت كلیدی بیشتر قیمت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌داد یا تغییر مداوم قیمت ارز هم تورم را شعله‌ور كرد. در سال ۷۴ با تغییر نرخ ارز تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی را تجربه كردیم. یكی از مسائل مهم اقتصاد كلان ایران سرعت گردش پول است در كشور ما سرعت پول خیلی پیچیده است. در حال حاضر ۳۰ درصد رشد نقدینگی داریم اما نشان می‌دهند كه ۱۵ درصد تورم داریم. اگرچه راجع به اعداد و ارقام جای بحث وجود دارد اما نشان می‌دهد این پول‌ها به سمت فعالیت‌های سوداگرانه می‌روند و درواقع حتی اگر آمارها مشكل نداشته باشند آنچه وجود دارد تورم نهفته است.
اگرچه در سال‌های اخیر به دلایل گوناگون سرعت گردش پول كم شده است اما هزینه‌های تولید و قیمت‌گذاری‌های دلخواه دو عامل اصلی دیگر در رشد تورم هستند. چون امر تعیین قیمت رها شده و عده‌ای با این افزایش قیمت‌ها برای خود درآمدزایی می‌كند.
از سوی دیگر در دوره تعدیل اقتصادی این تورم است كه نقدینگی را به دنبال خود می‌كشد چون وقتی نرخ ارز را گران می‌كردیم دولت به عنوان بزرگترین مصرف‌كننده و سرمایه‌گذار با كسری بودجه مواجه می‌شد و این امر به نشر پول دامن می‌زد.
در دوران دولت آقای خاتمی اگرچه در ابتدا با كاهش درآمدهای نفتی مواجه بود اما پس از مدتی به واسطه افزایش قیمت نفت به دلیل فروش ارز به‌طور متوسط ۳۳ درصد رشد نقدینگی داشتیم یعنی مجرای دیگری برای رشد نقدینگی ایجاد شد و در اثر اعمال این روش‌ها نقدینگی از ۱۶۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۶۸ به حدود صد و بیست هزار میلیارد تومان رسیده است یعنی حدود ۷۵ برابر شده است. لذا به واسطه فعالیت‌های سوداگرانه نقدینگی به سمت پرتفواهای سوداگرانه حركت می‌كند و با رشد حدود ۳۸ درصد، نقدینگی شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم. برای مثال، این نقدینگی به سمت بخش مسكن، میوه شب عید و ... نیز حركت می‌كند و مجال می‌یابد تا قیمت‌ها را به دلخواه تعیین كند.
درخصوص مسكن كه نقش مهمی در تورم دارد این نكته حائز اهمیت است كه وقتی نقدینگی به این سمت می‌رود، بر كشش تورم در حوزه اجاره مسكن، غذا و .. اثر می‌گذارد. چون این عوامل تعامل پیچیده‌ای دارند اما عده‌ای جلوگیری مكانیكی از افزایش قیمت‌ها را توصیه می‌كنند. در حالی كه قیمت نهاده‌ها افزایش یافته و در این شرایط این تولیدكننده است كه قربانی شده و از بین می‌رود. درواقع باید گفت در اقتصاد ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی سرعت گردش پول با تورم همراهی می‌كند.
حتی صندوق بین‌المللی پول نیز به كشورهای عضو تأكید كرده است كه هنگام شوك‌درمانی كنترل همه‌گیری بر قیمت‌ها داشته باشید لذا صف‌بندی‌های موجود در اقتصاد ایران برای كنترل تورم كه بر كنترل مكانیكی یا رهاسازی تأكید دارند عوامانه است. چون نقدینگی سوداگرانه در اقتصاد ایران روابط ساده را پیچیده كرده است. در حالی كه نقدینگی هر روز بالا می‌رود. با اقتصاد دلالی هم روبرو هستیم كه می‌تواند در یك دوره بسیار كوتاه ۴۰ درصد قیمت مسكن را افزایش دهد. اما این سؤال مطرح است كه آیا تعیین‌كنندگان قیمت شبكه‌ای عمل می‌كنند؟ خیر، باید گفت به واسطه ضعف‌های اساسی در چارچوب نهادی اینگونه نیست بلكه این نقدینگی به هر سمتی كه برود قیمت‌‌ها را به دلخواه تعیین می‌كند.
این اقتصاد پولی- دلالی به واسطه عدم تناسب نقدینگی، سرعت گردش پول و این میزان G.N.P مشكلات فراوانی دارد و باید تصریح كرد كه برداشت‌های فراوان از حساب ذخیره ارزی، نقدینگی سرگردان، وضعیت بورس و مسایل بین‌المللی همه و همه دست به دست هم داده است و شرایط تورمی را بدتر كرده است. نكته دیگر این كه پول سوداگرانه نیز با سرعت گردش ارتباط دارد اگرچه افزایش قیمت در كالاهای با دوام، مسكن و زمین بوده، اما قیمت‌های دیگر را هم به دنبال خود می‌كشد و از این رو، با جرأت می‌توان گفت در غیاب شرایط نهادی مناسب یكی از نگرانی‌های جدی درخصوص تورم برداشت‌های موجود از حساب ذخیره است.
از سوی دیگر مسایل دیگری هم مطرح هستند. تیلور می‌گوید تورم از تضادهای توزیعی بوجود می‌آیند. اما امروز هیچ‌كس در ایران از تضادهای توزیعی به عنوان یك منشأ مهم تورم سخن نمی‌گوید در حالی كه یكی از عوامل مهم است. به هر حال مسائل اقتصاد ایران و به ویژه شرایط تورم كنونی آن ریشه‌دار و بسیار عمیق است و نیازمند نگاه آسیب‌شناسانه و همه‌جانبه‌نگر است تا بتوان آن را حل و فصل نمود. یك نمونه از این دست این كه می‌گویم چرا كالاهای چینی اقتصاد ایران را می‌گیرند. در پاسخ به این نكته باید گفت، چون اقتصاد ایران سال‌هاست كه موضوع كیفیت را كنار گذاشته است و این امر به گسترش واردات و برداشت از حساب ذخیره منجر شده و دور باطل دیگری را تشكیل داده است. راه نجات ما پرهیز از سیاست‌زدگی و تصمیم‌گیری مشاركتی بر محور ملاحظات علمی است.
منبع : مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد


همچنین مشاهده کنید